کد خبر: ۸۷۶۸۲۹
تاریخ انتشار:
وقتی «نماد موفقیت» تبدیل به فسیل شد

خود تحقیرهای داخلی و شکستِ رویایشان: وقتی پروژه «NEOM» به آینه‌ای از ناکارآمدی بدل شد

در سال‌های گذشته، هنگامی که پروژهٔ غول‌پیکر NEOM در عربستان سعودی رونمایی شد، صدای تشویق و تحسین از سوی نه تنها حامیان سعودی‌اش بلند بود
خود تحقیرهای داخلی و شکستِ رویایشان: وقتی پروژه «NEOM» به آینه‌ای از ناکارآمدی بدل شد

گروه بین الملل: در سال‌های گذشته، هنگامی که پروژهٔ غول‌پیکر NEOM در عربستان سعودی رونمایی شد، صدای تشویق و تحسین از سوی نه تنها حامیان سعودی‌اش بلند بود، بلکه در فضای رسانه‌ای کشورهای همسایه و حتی دورتر نیز این پروژه به‌عنوان نماد «مدیریت مدرن»، «آینده‌سازی» و «باز شدن درهای رشد» معرفی شد. در ایران نیز بودند کسانی که آن را به‌عنوان نقطۀ مقابل وضع موجود خودشان، تجلی قدرت، اراده و نوسازی قلمداد می‌کردند — و گاهی از آن برای نقد شرایط داخلی بهره می‌بردند.

به گزارش بولتن نیوز،اما امروز که نشانه‌های متعددی از عقب‌نشینی، تعدیل یا توقف بخش‌های عمدهٔ NEOM دیده می‌شود، آنچه باید مورد تأمل قرار گیرد نه صرفاً تغییر سرنوشت این پروژه، بلکه انعکاسی است از روند روایت‌هایی که زود «آینهٔ امید» می‌شوند و دیرتر «بازتاب شکست». این مقاله تلاشی است برای کند و کاو در این ماجرا: از آغاز تا حال، و از درون روایت‌های پرطمطراق تا واقعیت‌های اقتصادی و انسانیِ میدان.

پروژه NEOM در سال ۲۰۱۷ با اهدافی بلندپروازانه اعلام شد: شهری هوشمند، پایدار، بر پایهٔ انرژی‌های تجدیدپذیر و با طراحی‌ای که زندگی شهری را بازتعریف می‌کرد. در مرکز این طرح، شهر خطی «The Line » قرار داشت که قرار بود در شبه‌جزیره تابوک امتداد یابد، با پروژه‌هایی مانند منطقه صنعتی «Oxagon » و جزیره رفاهی «Sindalah ». 

خود تحقیرهای داخلی و شکستِ رویایشان: وقتی پروژه «NEOM» به آینه‌ای از ناکارآمدی بدل شد

این پروژه دقیقاً هم‌راستا با نقشهٔ کلان توسعه عربستان تحت عنوان Saudi Vision 2030 بود؛ با هدف کاهش وابستگی به نفت، جذب سرمایهٔ خارجی، گردشگری و فناوری.

در فضای رسانه‌ای و گفت‌وگوهای اجتماعی ایران، وقتی پروژه‌ای به این بزرگی رونمایی می‌شود، چند نکته جذاب بود:

نشان دادن «توان مدیریتی» و «امکان تغییر» در منطقهٔ خلیج فارس: یعنی اگر عربستان توان دارد چنین پروژه‌ای راه بیندازد، پس ممکن است در ایران نیز پرسش شود که چرا ما نداریم؟

استفاده برای نقد وضعیت داخلی: کسانی که از وضعیت اقتصادی، ساختاری یا مدیریتی کشور ناراضی بودند، با یادآوریِ پروژه NEOM مدعی می‌شدند که «یک کشور نفتی منطقه توانِ این کار را دارد، پس چرا ما هنوز…».

خود تحقیرهای داخلی و شکستِ رویایشان: وقتی پروژه «NEOM» به آینه‌ای از ناکارآمدی بدل شد

امید به جذب توجه رسانه‌ای و سرمایه‌گذاری، به‌ویژه در عرصهٔ منطقه‌ای، که به‌مثابه «پیشرو بودن» تعبیر می‌شد.

تکرار این‌گونه نگاه‌ها در ایران البته هم‌زمان با نوعی تخفیفِ وضع موجود و بزرگ‌نماییِ وضع خارجی بود که صرفاً از زاویهٔ «ما نداریم» تحلیل می‌شد، نه الزماً از زاویهٔ واقعیت‌های میدانی.

اما از حدود سال ۲۰۲۳ به بعد، نشانه‌های جدی از بازنگری، تأخیر، تعدیل مقیاس یا حتی توقف برخی بخش‌ها مشاهده شد. برخی از مهم‌ترینِ آن‌ها:

پروژه برداشت آب‌شیرین‌کنی در NEOM به مبلغ حدود ۱.۵ میلیارد دلار با مشارکت شرکت‌هایی چون اِیتوچو و وِئولیا از قرارداد کنار رفت. 

پروژه The Line که قرار بود با طول ۱۷۰ کیلومتر و جمعیت هدف ۱.۵ میلیونی تا ۲۰۳۰ تأسیس شود، اکنون با جمعیت هدف حدود ۳۰۰ هزار نفر و زمان بسیار طولانی‌تر مواجه است. 

خود تحقیرهای داخلی و شکستِ رویایشان: وقتی پروژه «NEOM» به آینه‌ای از ناکارآمدی بدل شد

گزارش‌ها از یک رسیدگی داخلی (audit) حاکی از هزینه‌های سرسام‌آور، داده‌های خوش‌بینانه، دستکاری‌ها در فرضیات مالی، و پیش‌بینی هزینهٔ نهایی تا حدود ۸.۸ تریلیون دلار برای “وضعیت نهایی” پروژه منتشر شده است. 

وزیر مالیۀ عربستان رسماً اعلام کرد که برخی پروژه‌ها در چارچوب Vision 2030 «کاهش مقیاس یا تمدید خواهند شد». 

به بیان دیگر، پروژه‌ای که قرار بود نماد “انقلاب شهری” باشد، اکنون در وضعیت «اصلاح روند»، «کاهش انتظارات» و «پیش‌بینی طولانی‌مدت» قرار گرفته است.

این‌جاست که بخشِ انتقادی ماجرای ایرانی قابل تامل است:

الف) معادلهٔ مقایسه‌ای ساده‌انگارانه
وقتی صرفاً گفته شود «اگر عربستان بتواند، چرا ما نتوانیم؟»، از پیچیدگی‌های ساختاری، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی می‌گذریم. اما زمانی که همان پروژه به مشکلات برخورده، آن مقایسه خودکار منسوخ می‌شود — چرا؟ چون پایهٔ مقایسه‌ای آن نقد شده است.

ب) روایت‌سازی یک‌طرفه و خاموشی پس از شکست
در ایران، بسیاری از جوانب پروژه NEOM در زمان رونمایی به‌عنوان «الگو» برجسته شدند. اما اکنون که بخش‌هایی از آن دچار تعدیل شده‌اند یا تأخیر دارند، صدای بسیاری از آن منتقدان کاهش یافته است؛ چون روایت قدیمی‌شان نیاز به بازنگری دارد. این وضعیت به‌نوعی نشان می‌دهد که روایت‌های ساده و قطعی می‌توانند به دام «خودتحقیر» یا «بالا بردن دیگری» بیفتند — و وقتی آن دیگری با مشکل مواجه می‌شود، ما نیز زیر بارِ سنگینِ روایت اولیه فرو می‌مانیم.

ج) اهمیت نگاه از «فرایند» نه صرفاً «نماد»
هر پروژهٔ بزرگ، مستقل از کشور و سیستم سیاسی، دارای ریسک‌های فنی، اقتصادی، انسانی و محیطی است. برای ما مهم است که تمرکز کنیم روی اینکه چرا پروژه‌ها موفق می‌شوند یا نمی‌شوند — و نه صرفاً اینکه «کشور دیگر توان داشت پس ما چه» — زیرا این نگاه منجر به تحلیل دقیق‌ترِ مسیر، ساختار و چالش‌ها می‌شود، نه فقط شوق یا انتقاد سریع.

پروژه NEOM را می‌توان هم به‌عنوان یک هشدار و هم به‌عنوان یک درس تلقی کرد: هشدار به آنانی که صرفاً به «نماد موفقیت» نگاه می‌کنند و درس به آنهایی که در فضای نقد خود، به مقایسه‌های ساده و فوری می‌پردازند. در ایران، این فرصت وجود دارد که از تجربهٔ دیگران بیاموزیم، نه صرفاً برای سرزنش خود یا تحسین دیگری، بلکه برای ساختنِ گفت‌وگویی مبتنی بر واقعیت، تحلیل و تغییر.

برچسب ها: فسیل ، امید

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین