گروه فرهنگی: تحلیل وقایع دوران سلطنت پهلوی، همواره نیازمند توجه به دو جبههی متضاد است: جریان قدرت و ثروت خاندان حاکم و جبهه مقاومت و رنج ملت و مبارزان انقلابی. بررسی سوابق تاریخی و اسناد برجایمانده از آن دوران، به وضوح نشان میدهد که چگونه زرق و برق دربار، در پشت پردهی استبداد و خشونت ساواک، امکان ادامه حیات یافته بود.
نفوذ تاجالملوک: فراتر از جایگاه یک همسر
به گزارش بولتن نیوزتاجالملوک آیرملو، همسر رضاشاه و مادر محمدرضاشاه پهلوی، شخصیتی بود که نفوذ او در ساختار دربار، فراتر از جایگاه رسمی یک ملکه یا ملکه مادر بود. او که از خاندان قزاق بود و از پشتوانه نظامی پدرش برخوردار، پس از به سلطنت رسیدن پسرش، به یکی از کانونهای اصلی قدرت و نفوذ در تصمیمگیریهای پشت پرده تبدیل شد.
دخالت در امور سیاسی و مالی: شواهد تاریخی گویای آن است که ملکه مادر علاوه بر دخالت در امور مالی و سوءاستفادههای اقتصادی، در عزل و نصبهای دربار و حتی تعیین سرنوشت خصوصی محمدرضاشاه (مانند مسئله ازدواج و جدایی او) تأثیرگذار بود. این نوع نفوذ خارج از قاعده، نمونهای آشکار از عدم تمایز حوزهی خصوصی خاندان سلطنت از حوزهی حکمرانی کشور بود.
پایان تلخ یک دوره: فرجام زندگی تاجالملوک، که پس از انقلاب مجبور به ترک کشور شد و در سالهای آخر عمر با بیماری دستوپنجه نرم کرد، خود نشانهی بطلان و ناپایداری قدرتهای متکی بر زور و استبداد است.
پرونده سیاه ساواک: کمیته مشترک ضد خرابکاری
در مقابل شکوه و فساد دربار، جبههی مبارزاتی ملت ایران با ابزارهای سرکوب رژیم پهلوی روبهرو بود که نمود بارز آن، سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) و بازوهای مخوفش، بهویژه کمیته مشترک ضد خرابکاری بود.
شکنجه و اعترافگیری: اسناد و خاطرات زندانیان سیاسی دهههای چهل و پنجاه، مملو از نامها و جزئیاتی از شکنجهگران و اعمال غیرانسانی در این کمیته است. شکنجهگرانی چون «دکتر حسینی» (محمدعلی شعبانی) مأموریت داشتند تا با سبعانهترین روشها، مبارزان انقلابی را در هم شکنند.
نمونهی مقاومت: یکی از هزاران نمونهی مقاومت، داستان محمدرضا علیحسینی عباسی، از اعضای گروه ابوذر نهاوند، است که به دلیل فعالیتهای مبارزاتی دستگیر و به حبسهای طولانیمدت محکوم شد. او که همبند رهبران انقلاب در زندان بود، نماد نسلی از جوانان انقلابی است که علیرغم خفقان ساواک، هرگز دست از آرمانهای خود نکشیدند.
جمعبندی تاریخی
تصویر تاریخی دوران پهلوی دوم، مجموعهای از تضادهاست: اشرافیت و رفاه فزاینده در رأس هرم قدرت، و خفقان و شکنجه در لایههای زیرین جامعه. نفوذ غیررسمی شخصیتهایی چون ملکه مادر، در کنار ابزارهای سرکوبگری چون ساواک، عواملی بودند که پایههای رژیم را از درون و بیرون فرسوده کردند. نگاه تاریخپژوه انقلاب اسلامی، همواره بر این نکته تأکید دارد که نه زرق و برق کاخها و نه شدت شکنجهها، هیچکدام نتوانست مانع از پیروزی ارادهی مردمی شود که فریاد آزادی و استقلال سر داده بودند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com