گروه بین الملل: در آپارتمانی کیلومترها دورتر از غلیان حوادث ایران، فرح پهلوی در گفتگویی تلویزیونی تلاش میکند تا خاطره گذشته را با واقعیت کنونی پیوند بزند. اما این پیوند، بیش از آنکه الهامبخش باشد، محمل نقد جدی است؛ نقدی بر فاصلهی یک خاندان بدهکار به جامعه ایرانی با پیچیدگیهای سیاسی نوین و مسئولیتپذیری در قبال ناکامیها. این مصاحبه، نه یک تحلیل تاریخی، بلکه بیشتر یک بیانیه دفاعی در برابر شکست احتمالی اپوزیسیون در فتنه «زن، زندگی، آزادی» است.
به گزارش بولتن نیوز، نمایش گل خشکی که از کاخ نیاوران فرستاده شده و تاکید بر خاک وطن، هرچند از نظر احساسی قابل درک است، اما از دیدگاه یک ناظر سیاسی نقاد، نمادی از غرق شدن در نوستالژی گذشته است. این تمرکز افراطی بر نمادها و خاطرات، این پرسش را مطرح میکند که آیا توجه به جلال از دست رفته گذشته، مانع از درک عمیق دردهای جاری و مطالبات ساختارشکنانه مردم امروز نمیشود؟
یادآوری از انور سادات و پناه دادن به شاه، گرچه نشان از سپاسگزاری است، اما در چارچوب نقد سیاسی، ممکن است به عنوان گریز از پاسخگویی در مورد دلایل اصلی سقوط نظام سابق تلقی شود؛ به جای تحلیل عوامل داخلی و ناکارآمدیها، تمرکز بر لطف خارجی قرار میگیرد.
بنا بر روایتهای موجود پیرامون این خانواده، یکی از محورهای اصلی فشار، ناکامی در تبدیل اغتشاشات ۱۴۰۱ به یک تغییر سیاسی ریشهای است. اشاره به مشاجره پیشین در مصر بر سر لزوم «هماهنگ» عمل کردن شاهزاده رضا پهلوی و تأکید بر «گوش ندادن» او، پرده از شکافی درونی در مدیریت سیاسی این جریان برمیدارد.
جدیترین بخش انتقاد در این روایت، آنجاست که فرح پهلوی در جلسه مادر-پسری، از رضا میپرسد: «بنظرت موفق بود حرکت؟» و پاسخ منفی پسر را نقل میکند. این بخش، در واقع صورتجلسه رسمی شکست اپوزیسیون توسط خودشان است. اما به جای پذیرش مسئولیت ساختاری و استراتژیک، شکستِ «جریان زن زندگی و...» به «ندونم کاریهای پسره و عروسه» و «اطرافیان» نسبت داده میشود.
این توجیه، نقد جدی را به همراه دارد: آیا رهبران اپوزیسیون همچنان درگیر بازی سرزنش افراد نزدیک به جای پذیرش ضعفهای ساختاری خود در ایجاد اجماع، توهم برنامهریزی عملیاتی و ضعف کامل در ارتباط مؤثر با داخل کشور هستند؟
در انتهای کلیپ، نمایش عمدی تابلوی کوچک «اگر مردی بیا ایران زن باش!» جنجالبرانگیز و نیازمند نقد است. این جمله اگرچه در ظاهر ستایشی از شجاعت زنان ایرانی است که در خط مقدم ایستادند، اما در محتوای پنهان خود، حاوی یک دوگانه خطرناک است:
سو استفاده از شجاعت زنان: با این جمله، به نظر میرسد که مسئولیتِ شکستِ سیاسی، به نوعی به «مردان» واگذار میشود؛ کسانی که باید «مرد» میبودند و در عمل «زن» میشدند. این امر در حالی است که جنبشهای اجتماعی به رهبری و برنامهریزی سیاسی نیاز دارند، نه صرفاً شجاعت فردی.
همچنین پیام به مردم این است: «شما به اندازه کافی شجاع نبودید» در حالیکه این خاندان به اندازه کافی به آب و خاک و این کشور و ملت خیانت کردهاند و شکستهای پی در پی این جماعت متوهم از جامعه ایرانی نشان میدهد هیچ نشانهای از رهبری ایرانیها در آنها نیست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com