تبریز ۲۰۲۵: پایتخت محیط زیست آسیا یا ویترینی برای تناقض؟
توفیق وحیدی آذر
سوگند به اين شهر
و حال آنكه تو در اين شهر ساکنی
سوگند به پدر و آن كسى را كه آفرید
براستى كه انسان را در رنج آفريده ايم
سوره بلد
به گزارش بولتن نیوز - توفیق وحیدی آذر، شهر، آواز نیست که رهگذری به یاد بیاورد، بخواند و بعد فراموش کند. هیچکس شهری را بی دلیل نفرین نخواهد کرد. هیچکس را نخواهی یافت که راست بگوید که شهرم را نمیشناسم. انسان خاک را تقدیس میکند. انسان در خاک میرویَد چون گیاه و در خاک میمیرد. (نادر ابراهیمی)
انسان رکن و نقطه ی اصلی تمرکز در شهر است ، شهر با وجود انسان پدیدار می گردد و او ساکن آن است و شهر محیط و محدوده ی فیزیکی و غیر فیزیکی خود را همراه دارد ، از بین بردن حریم منظر شهروندی که قرار است در نگاه به شمال شهر بجای کوهستان سرخ فام سرخاب ، ساختمان های بدقواره و نامانوس را ببیند امری ناثواب و ناشیانه است که این ساخت و ساز و تخریب ، نابودسازی هزاران سال دگردیسی کره زمین در یک پروسه بازگشت ناپذیر به طبیعت شهر را تحمیل می کند . ساختمان های بیهوده ای که ارزش آنها در مقابل بهای قیمت نابودسازی شان چندان قابلیت مقایسه را ندارد.
انتخاب تبریز بهعنوان پایتخت محیط زیست آسیا در سال ۲۰۲۵ فرصتی بینظیر برای ارتقای جایگاه بینالمللی تبریز و نمایش تعهد آن به پایداری زیستمحیطی است. اما این عنوان تنها زمانی ارزش واقعی خواهد داشت که با واقعیتهای میدانی و اقدامات عملی همخوانی داشته باشد. تو گویی بلیطی به سمت تهران خریده باشی اما در داخل آن روبه تبریز بایستی و قدم بزنی ، محل مقصد و پیاده شدن مشخص است! تبریز با چالشهای زیستمحیطی متعددی مواجه است: از خشک شدن دریاچه ارومیه و تخریب باغات قدیمی شهر گرفته تا ساختوسازهای بیضابطه در کوه عینالی، انباشت نخالههای ساختمانی، و پروژههای نمایشی که منابع را هدر میدهند. این تناقضها نشان میدهند که فاصله میان شعار «پایتخت محیط زیست» و واقعیتهای موجود بسیار زیاد است. به بررسی این چالشها، تحلیل ریشهها، و ارائه راهکارهای عملی برای تبدیل این عنوان به واقعیتی ماندگار میپردازد.
- تناقض میان شعار و واقعیت شعار: تبریز، پایتخت محیط زیست آسیا ۲۰۲۵
واقعیت: از بین بردن حریم منظر مردمان شهر در تماشای کوهستان ، انباشت نخالههای ساختمانی، زبالههای بدبو، ساختوساز روی گسل فعال، نابودی باغات قدیمی ، آلودگی هوای ناشی از ترافیک و صنایع، و پروژههای نمایشی که جایگزین اقدامات واقعی شدهاند.این تناقض، عنوان پایتخت محیط زیست را به ویترینی تبلیغاتی تبدیل کرده است که بدون اصلاحات اساسی، نمیتواند به بهبود واقعی محیط زیست منجر شود. برای نمونه، شاخص کیفیت هوای تبریز (AQI) در روزهای سرد سال اغلب به محدوده ناسالم بالای ۱۰۰ میرسد، که تهدیدی مستقیم برای سلامت شهروندان است. این در حالی است که سیاستهای کلان ملی و استانی برای کاهش آلودگی هوا و مدیریت منابع آب هماهنگی کافی ندارند.
- کوه عینالی؛ ریه سبز شهر در معرض تهدیدکوه عینالی، بهعنوان یکی از مهمترین فضاهای سبز تبریز، در معرض تهدیدات جدی قرار دارد:
• ساختوسازهای تجاری: احداث مجتمعهای تفریحی و تلاش برای ساخت ویلاها در دامنه کوه، منظر طبیعی و پوشش گیاهی و حریم منظر شهر و شهروند را تخریب کرده است.
• انباشت نخالهها: شیبها و درههای عینالی و پای کوه در کنار زیباترین دگردیسی های لایه های زمین به محل تخلیه غیرقانونی نخالههای ساختمانی تبدیل شدهاند حتی خاکبرداری های زیر زمینی مترو در پارک پیوند عینالی تخلیه می شوند.
• تخریب اکوسیستم: کاهش تنوع زیستی و فرسایش خاک، اثرات منفی بلندمدتی بر این منطقه دارند.
• عینالی باید بهعنوان منطقه حفاظتشده شهری معرفی شود، اما در حال حاضر به میدان ساختوسازهای تجاری و غیرقانونی حتی با حمایت کمیسیون ماده چند، تبدیل شده است. پیشنهاد میشود با استفاده از فناوریهای پایش مانند حسگرهای زیستمحیطی، نظارت بر این منطقه تقویت شود.
• بحران دریاچه اورمیه؛ قلب آبی منطقه در حال خاموشی
دریاچه اورمیه، بهعنوان بزرگترین دریاچه شور خاورمیانه و یکی از مهمترین زیستبومهای آبی ایران، امروز با بحرانی بیسابقه روبهروست. کاهش شدید سطح آب، افزایش شوری، و مرگ تدریجی این پهنه آبی نهتنها یک فاجعه محیطزیستی، بلکه تهدیدی مستقیم برای سلامت و معیشت میلیونها نفر در شمالغرب ایران است.
عوامل اصلی بحران:
• برداشت بیرویه آب از رودخانهها و سفرههای زیرزمینی برای کشاورزی پرمصرف.
• سدسازیهای گسترده بر روی رودخانههای منتهی به دریاچه.
• کاهش بارش و تغییرات اقلیمی.
• سوءمدیریت و اجرای طرحهای مقطعی و نمایشی به جای برنامههای پایدار.
پیامدهای زیستمحیطی و اجتماعی:
• بستر خشکشده دریاچه به کانون ریزگردهای نمکی بدل شده است که تبریز و شهرهای اطراف را درگیر کرده است.
• افزایش بیماریهای تنفسی و پوستی در بین شهروندان.
• نابودی زیستگاه پرندگان مهاجر و گونههای بومی.
• تهدید کشاورزی منطقه با شور شدن خاک و کاهش کیفیت منابع آب و ریزش گرد وخاک نمک بر روی زمین های منطقه های زیستی و کشاورزی.
شکست پروژههای نمایشی:
طرحهایی همچون انتقال آب از آراز یا پروژههای پرهزینه بدون پشتوانه علمی بیشتر جنبه تبلیغاتی داشتهاند و نتوانستهاند وضعیت دریاچه را بهبود دهند. ستاد احیای دریاچه اورمیه پس از سالها فعالیت و هزینههای کلان هنوز برنامهای کارآمد و پایدار ارائه نکرده است.
راهکارهای پیشنهادی:
• اصلاح الگوی کشت و حرکت به سمت کشاورزی کمآببر.
• بازنگری در مدیریت سدها و رهاسازی آب کافی به سمت دریاچه.
• کاهش برداشتهای غیرمجاز از آبهای زیرزمینی.
• همکاری استانهای حوضه آبریز برای مدیریت مشترک و پایدار منابع.
• آموزش و مشارکت عمومی برای تغییر رفتارهای مصرفی.
اگر کوه عینالی «ریه سبز» تبریز باشد، دریاچه اورمیه «قلب آبی» منطقه است. خاموشی این قلب، زنگ خطری است برای حیات زیستی و اجتماعی آذربایجان. نجات اورمیه نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی حیاتی برای آینده تبریز و شمالغرب ایران است.
خطر ساختوساز بر روی گسل تبریز ؛ گسل شمال تبریز یکی از فعالترین گسلهای ایران است که پتانسیل زلزلهای با قدرت بیش از ۷ ریشتر دارد. با این حال، ساختوسازهای پرحجم در حریم این گسل، از جمله در مناطق مسکونی و تجاری، ادامه دارد. این موضوع نهتنها جان و مال شهروندان را تهدید میکند، بلکه نشاندهنده بیتوجهی به اصول مدیریت ریسک و شهر پایدار است. ضرورت بازنگری در قوانین ساختوساز و توقف پروژههای غیرمجاز در این مناطق، غیرقابلانکار است.
- نابودی باغات و قطع درختان باغات قدیمی تبریز، که بخش مهمی از هویت تاریخی و زیستمحیطی شهر هستند، بهسرعت در حال تخریباند، باغات کوچه حسن ، باغات آبرسانی - باغات و زمین های کشاورزی لاله و حکم آباد از این جمله ان که عوارض بد آن در تمام شهر نیز دیده می شود:
• تأثیرات زیستمحیطی: کاهش فضای سبز، تشدید اثر جزیره حرارتی شهری، و افزایش آلودگی هوا.
• پیامدهای اجتماعی: کاهش تنوع زیستی و تضعیف ظرفیت گردشگری سبز.
• دادههای نگرانکننده: بر اساس مشاهدات، اغلب باغات قدیمی تبریز طی سه دهه گذشته به دلیل مصوبات کمیسیون ماده چند و آتش سوزی های عمدی برای ساخت بناهای تجاری و پاساژ و برج مسکونی با عنوان خوش رنگ و روی توسعه شهر از بین رفتهاند.
برای حفاظت از این سرمایهها، میتوان با ارائه یارانه یا معافیتهای مالیاتی به مالکان باغات، از تبدیل آنها به زمینهای ساختمانی جلوگیری کرد و در کنار آن با اقدام قانونی مانع از تملک باغات توسط سازمان های مختلف پرقدرت شهر با بهانه های احداث پارک یا اداره نمود. این پارک ها و ذخیره گاه های سبز در جریان گذر زمان کاربری های دیگر یافته اند.
- آلودگی رودخانهها و آجیچای : آجیچای، که روزگاری یکی از شریانهای حیاتی منطقه بود، اکنون با مشکلات بسیار مواجه است:
• ورود پساب و نخاله: تخلیه پسابهای صنعتی و نخالههای ساختمانی، کیفیت آب و خاک را بهشدت کاهش داده است.
• تأثیر بر کشاورزی: آلودگی رودخانه، سلامت محصولات کشاورزی و امنیت غذایی را تهدید میکند.
• تخریب اکوسیستم: کاهش گونههای آبزی و تخریب منظر طبیعی.
• خشک شدن و کاهش آب ورودی
برای احیای آجیچای، باید حریم رودخانه بازسازی شود و ورود پساب آلوده در مسیر آن قطع گردد.
- بحران نخالههای ساختمانی در حاشیه شهر: نخالههای ساختمانی در نقاطی مانند پایانیولی، اطراف هتل ائلگولی، وادی رحمت، جاده اسپیران، و جاده امند و جاده قدیم اهر و در داخل آجی در ونیار به معضلی جدی تبدیل شدهاند:
• مشکلات زیستمحیطی: آلودگی خاک و آب، فرسایش زمین، انتشار گردوغبار، و بوی نامطبوع.
• تهدید سلامت عمومی: این مناطق بهویژه برای ساکنان حاشیه شهر، خطرات بهداشتی ایجاد میکنند.
• دادههای تخمینی: سالانه بیش از یک میلیون تن نخاله ساختمانی در تبریز تولید میشود که بخش عمده آن بدون مدیریت صحیح دفع میشود. در کنار این افزایش نخاله ساختمانی شهرداری نیز با کندن بتن های کنار خیابان ها و جوی های آب به مقدار نخاله های موجود اضافه می گردد که در اغلب مناطق تخلیه آنها دیده می شوند.
می توان سیستمهای هوشمند مدیریت پسماند و بازیافت نخالههای ساختمانی با الگوبرداری از شهرهای موفق مانند سئول راهاندازی شود.
-: درختان مصنوعی و پروژههای نمایشی پروژههایی مانند نصب درختان مصنوعی با ادعای تصفیه هوا، نمونهای از Greenwashing (تبلیغات زیستمحیطی فریبنده) هستند:
• هر اقدام نمایشی توهین به شعور شهروند تصور می شود، باغات نابود می شوند و باغات مصنوعی ایجاد می شوند!
• عدم اثربخشی: هیچ شواهد علمی معتبری عملکرد این درختان را تأیید نمیکند.
• هدررفت منابع: هزینههای صرفشده برای این پروژهها میتوانست به احیای باغات یا بهبود زیرساختهای سبز اختصاص یابد.
• پیامدهای اقتصادی: این پروژهها فرصتهای سرمایهگذاری در اقدامات پایدار را از بین میبرند.
به جای پروژههای نمایشی، باید بر فناوریهای اثباتشده مانند پنلهای خورشیدی یا سیستمهای پایش کیفیت هوا تمرکز کرد.
نمونه اتلاف منابع عمومی بلوکهای سیمانی سالم رشدیه ؛ ولی عصر و شاید بتوان گفت کل شهر ! تعویض بلوکهای سالم پیادهرو در ولی عصر و رشدیه نمونهای آشکار از هدررفت منابع است:
• تولید نخاله غیرضروری: این اقدام به تولید زبالههای ساختمانی جدید منجر شده است.
• هزینههای اقتصادی: منابع مالی صرفشده میتوانست به پروژههایی مانند بازچرخانی آب یا گسترش فضای سبز اختصاص یابد.
• تضاد با پایداری: این پروژهها با شعار پایتخت محیط زیست در تضاد کامل هستند.
-: بحرانهای فراموششده: آلودگی هوا و کمآبی
• آلودگی هوا: تبریز با ترافیک سنگین، خودروهای فرسوده، و صنایع آلاینده اطراف، در زمستانها با آلودگی شدید هوا مواجه است. این موضوع سلامت بیش از ۱.۵ میلیون شهروند را تهدید میکند.
• کمآبی: قرار گرفتن تبریز در منطقه کمبارش و هدررفت آب در شبکههای فرسوده، ناتوانی ایده پردازی در مدیران واحدهای تولیدی برکاهش مصرف آب ، بحرانی جدی ایجاد کرده است. تغییرات اقلیمی نیز این مشکل را تشدید میکند، با کاهش بارش سالانه و افزایش دما.
• پیشنهاد: سرمایهگذاری در حملونقل عمومی برقی، بازسازی شبکههای آب، و استفاده از فناوریهای بازچرخانی آب و بکارگیری مدیران ایده پرداز در صنایع
- : ظرفیتهای خفته: نقش مردم؛ جامعه مدنی و بخش خصوصی تبریز از جامعهای فهیم و گروههای مدنی و دانشگاهی فعال در حوزه محیط زیست برخوردار است. این نیروها بارها صدای اعتراض خود را علیه تخریبها بلند کردهاند. علاوه بر این:
• نقش بخش خصوصی: شرکتهای محلی میتوانند در پروژههای سبز مانند بازیافت یا تولید انرژی تجدیدپذیر سرمایهگذاری کنند.
• آموزش و فرهنگسازی: برنامههای آموزشی در مدارس و دانشگاهها برای ترویج فرهنگ بازیافت و حفاظت از محیط زیست ضروری است.
• پیشنهاد: ایجاد «کمیته نظارت مشترک» با حضور نمایندگان شورای شهر، دانشگاهیان، سازمانهای مردمنهاد، برای نظارت بر پروژهها و تضمین شفافیت.
-: پیامدهای اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی
• کاهش کیفیت زندگی: آلودگی هوا، کمبود فضای سبز، و تخریب منظر طبیعی، نابودی حریم منظر ،سلامت جسمی و روانی شهروندان را تهدید میکند.
• محدودیت دسترسی: ساکنان مناطق حاشیهای از دسترسی عادلانه به فضای سبز و آب پاک محروماند.
• تأثیر بر گردشگری: تخریب باغات و کوهستان، پتانسیل تبریز برای جذب گردشگران داخلی و بینالمللی را کاهش میدهد.
• عدالت زیستمحیطی: باید اطمینان حاصل شود که مزایای زیستمحیطی بهصورت عادلانه بین همه اقشار توزیع شود.
نتیجهگیری و راهکارهای پیشنهادی برای تبدیل تبریز به پایتختی واقعی برای محیط زیست آسیا، اقدامات زیر ضروری است:
1. توقف ساختوسازهای غیرمجاز: جلوگیری از توسعه در کوه عینالی و حریم گسل شمال تبریز.
2. مدیریت جامع پسماند: راهاندازی سیستمهای هوشمند بازیافت نخالههای ساختمانی و زبالههای شهری.
3. احیای باغات و فضای سبز: ارائه مشوقهای مالی برای حفاظت از باغات و گسترش پارکهای اکولوژیک.
4. بازسازی رودخانهها: جلوگیری از ورود پساب و نخاله به آجیچای و احیای اکوسیستم آن.
5. حل بحرانهای اولویتدار: تمرکز بر کاهش آلودگی هوا و مدیریت منابع آب با استفاده از فناوریهای نوین.
6. توقف پروژههای نمایشی: هدایت منابع مالی به اقدامات پایدار و اثباتشده.
7. همکاریهای منطقهای و بینالمللی واقعی نه بهانه ای بر گردش و حق ماموریت: الگوبرداری از شهرهای موفق آسیایی مانند سنگاپور و تبادل دانش با سازمانهای بینالمللی.
8. شفافیت و مشارکت مردمی: راهاندازی داشبورد آنلاین برای انتشار دادههای زیستمحیطی و ایجاد کمیته نظارت مشترک.
9. گردشگری پایدار: تبدیل عینالی و باغات به مقاصد گردشگری سبز برای درآمدزایی و حفاظت از محیط زیست.
سخن پایانی!
تبریز با تاریخ کهن، طبیعت بکر کوهستانهای اطراف، و جامعهای پویا، پتانسیل تبدیل شدن به الگویی برای شهرهای پایدار آسیا را دارد. عنوان پایتخت محیط زیست آسیا ۲۰۲۵ میتواند جرقهای برای تحول باشد، اما تنها در صورتی که مسئولان خود باور به مقوله زیست محیط داشته باشند تا آنگاه بتوانند با شهروندان دست در دست هم، به جای پروژههای نمایشی، به درمان ریشهای مشکلات زیستمحیطی بپردازند. با هماهنگی سیاستهای ملی و محلی، استفاده از فناوریهای نوین، و مشارکت فعال جامعه مدنی، تبریز میتواند این عنوان را از ویترینی تبلیغاتی به افتخاری واقعی و ماندگار تبدیل کند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com