کد خبر: ۸۷۳۸۳۳
تاریخ انتشار:
پژواک جنگ در هنر هفتم؛ انتخابی که افکار عمومی را جریحه‌دار کرد

از تصویر مقاومت تا سیمای فلاکت: اسکار، آینه جدید دولت پزشکیان؟

در سپیده‌دمی که جهان، ایران را پس از یک رویارویی ۱۲ روزه نفس‌گیر، نه به چشم یک شکست‌خورده، که در قامت ملتی مقاوم، جسور و مدافع تمامیت ارضی خود به نظاره نشسته بود، انتظار می‌رفت که بازوهای فرهنگی و رسانه‌ای کشور، این تصویر غرورآفرین را در قاب هنر جاودانه سازند.
از تصویر مقاومت تا سیمای فلاکت: اسکار، آینه جدید دولت پزشکیان؟

گروه فرهنگی: در سپیده‌دمی که جهان، ایران را پس از یک رویارویی ۱۲ روزه نفس‌گیر، نه به چشم یک شکست‌خورده، که در قامت ملتی مقاوم، جسور و مدافع تمامیت ارضی خود به نظاره نشسته بود، انتظار می‌رفت که بازوهای فرهنگی و رسانه‌ای کشور، این تصویر غرورآفرین را در قاب هنر جاودانه سازند. اما در اقدامی شگفت‌آور و سوال‌برانگیز، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت جدید، فیلمی را به عنوان نماینده رسمی ایران به آکادمی اسکار معرفی کرده که گویی در تضادی آشکار با روح ملی حاکم بر جامعه حرکت می‌کند.

به گزارش بولتن نیوز، این یک پارادوکس تلخ است. در حالی که مردم در کوچه و خیابان، میراث‌دار حماسه‌ای هستند که تصویر یک ملت یکپارچه را به دنیا مخابره کرد، اثر انتخاب‌شده برای معتبرترین ویترین سینمایی جهان، روایتی از یک ایران بی‌روح، خشک و بیابانی را به نمایش می‌گذارد؛ سرزمینی که مردمانش نه در پی سربلندی، که درگیر دزدی، کلاهبرداری و زوال اخلاقی هستند. این انتخاب، بیش از آنکه یک تصمیم هنری باشد، یک بیانیه سیاسی به نظر می‌رسد؛ بیانیه‌ای که نه تنها دستاوردهای اخیر ملت را نادیده می‌گیرد، بلکه تصویری مغایر با واقعیت‌های اجتماعی و حس وطن‌دوستی مردم ایران ارائه می‌دهد.
سوال کلیدی که منتقدان و افکار عمومی مطرح می‌کنند این است:

در این بزنگاه تاریخی که وحدت ملی و غرور، مهم‌ترین سرمایه‌های اجتماعی کشور محسوب می‌شوند، چرا باید چنین خودزنی فرهنگی صورت گیرد؟ آیا این انتخاب، حاصل یک درک نادرست از «هنر انتقادی» است که مرز میان نقد سازنده و «سیاه‌نمایی» مطلق را گم کرده است؟ یا نشان از شکاف عمیق میان تصمیم‌گیران فرهنگی دولت و نبض تپنده جامعه دارد؟

هنر، آینه جامعه است، اما کدام جامعه؟ جامعه‌ای که فیلم مذکور به تصویر می‌کشد، یک دیستوپیای اغراق‌شده است که شاید باب طبع جشنواره‌های خارجی باشد که سال‌هاست به دنبال چنین تصویری از ایران می‌گردند، اما با ایرانی که در برابر تهدیدها ایستادگی کرد و فرزندانش را برای دفاع از وطن بدرقه نمود، فرسنگ‌ها فاصله دارد. معرفی چنین اثری به اسکار، نه تنها هدیه‌ای به روایت‌های ضدایرانی در سطح بین‌المللی است، بلکه نمکی است بر زخم کسانی که انتظار داشتند هنر این سرزمین، بازتاب‌دهنده شجاعت و مقاومتشان باشد، نه تصویری کاریکاتورگونه از دزدی و درماندگی.

این تصمیم وزارت ارشاد دولت پزشکیان، یک خطای استراتژیک در حوزه دیپلماسی فرهنگی است. در زمانی که می‌شد با ارسال یک اثر قدرتمند، روایت «مقاومت و سربلندی» را در جهان تثبیت کرد، فرصت به نمایش تصویری از «فلاکت و تباهی» داده شد. این انتخاب، نه تنها به تصویر بین‌المللی ایران لطمه می‌زند، بلکه اعتماد بخشی از جامعه را که به دنبال بازتاب هویت واقعی خود در آینه هنر هستند، خدشه‌دار می‌کند و این پرسش را باقی می‌گذارد که سیاست فرهنگی دولت جدید، به کدام سو می‌رود: تقویت روح ملی یا تأمین سلیقه دیگران؟

برچسب ها: پزشکیان ، هنر

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین