گروه سیاسی: چهار سال پیش، در مهرماه ۱۴۰۰، آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در یک سخنرانی هشداری صریح و قابلتأمل را مطرح کردند: «آن کسانی که با توهم تکیهی به دیگران گمان میکنند که امنیّت خودشان را میتوانند تأمین کنند، بدانند که سیلیِ این را بزودی خواهند خورد.» این سخنان که در آن زمان به عنوان بخشی از دکترین امنیت درونزای ایران تحلیل شد، امروز و در پرتو تحولات پرشتاب منطقه، معنایی دوباره و عمیقتر مییابد. تنشهای اخیر و سناریوهای فرضی، همچون احتمال وقوع درگیری میان بازیگرانی که همگی زیر چتر امنیتی یک قدرت خارجی تعریف شدهاند، این پرسش بنیادین را مطرح میکند که آیا "چتر امنیتی" دیگران، سپری قابل اعتماد است یا سرابی که در لحظه خطر محو میشود؟
به گزارش بولتن نیوز،تحلیل سخنان رهبر ایران در ویدئوی مذکور، بر یک اصل کلیدی استوار است: استقلال در حوزه امنیت. ایشان با اشاره به وضعیتی که در آن "امنیت کشور در قبضه بیگانگان نباشد"، آن را یک "نکته مهم" و افتخاری بزرگ برای یک ملت میدانند. این دیدگاه در تضاد مستقیم با رویکرد بسیاری از کشورهای منطقه خلیج فارس قرار دارد که دهههاست امنیت خود را به حضور نظامی و تعهدات سیاسی قدرتهای فرامنطقهای، به ویژه ایالات متحده آمریکا، گره زدهاند. پایگاههای نظامی عظیم، قراردادهای تسلیحاتی هنگفت و پیمانهای دفاعی، همگی مظاهر این وابستگی هستند.
اما تاریخ معاصر و حتی رویدادهای اخیر میان خودِ متحدان غربی – آنچنان که در سخنرانی به اختلاف اروپا و آمریکا بر سر "خنجر از پشت" اشاره میشود – نشان داده است که منافع ملی قدرتهای بزرگ، همواره بر تعهداتشان نسبت به متحدان کوچکتر اولویت دارد. این قدرتها در محاسبات کلان خود، گاه متحدی را قربانیِ حفظ رابطه با متحدی دیگر میکنند و یا در شرایط بحرانی، برای جلوگیری از درگیری مستقیم، از ایفای نقش حمایتی خود سر باز میزنند.
حمله اسرائیل به کشوری مانند قطر که میزبان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه (العدید) است، اوج این پارادوکس امنیتی را به نمایش میگذارد. در چنین شرایطی، دولتِ میزبان با یک وضعیت بغرنج روبرو میشود: از یک سو، به متحد استراتژیک خود (آمریکا) برای دفاع چشم دوخته است و از سوی دیگر، مهاجم نیز یکی دیگر از متحدان کلیدی همان قدرت است.
در این معادله پیچیده، آیا واشنگتن حاضر خواهد بود برای دفاع از یک کشور عربی، وارد تقابل با نزدیکترین شریک خود در خاورمیانه یعنی اسرائیل شود؟ پاسخ به این سوال، همان "سیلی" است که آیتالله خامنهای از آن سخن گفتند. این سیلی، لحظه دردناک درک این واقعیت است که امنیت وارداتی، تاریخ انقضا دارد و تاریخ انقضای آن را نه کشورِ خریدار، بلکه کشورِ فروشنده تعیین میکند. اتکا به چنین امنیتی، مانند ساختن خانهای مجلل بر روی گسلی فعال است؛ در ظاهر باشکوه، اما در باطن آماده فروریختن با اولین لرزه.
هشدارهای چهار سال پیش رهبر ایران، امروز نه یک پیشبینی، بلکه یک تحلیل مبتنی بر واقعیات قدرت در نظام بینالملل به نظر میرسد. "توهم" تکیه به دیگران، کشورها را از سرمایهگذاری بر توانمندیهای بومی، دیپلماسی فعال منطقهای و ایجاد ترتیبات امنیتی درونزا باز میدارد. رویدادهای منطقه، چه واقعی و چه فرضی، این پیام را با صدایی بلند فریاد میزنند که امنیت پایدار، کالایی نیست که بتوان آن را از خارج خریداری کرد؛ بلکه ریشهای است که باید در خاک خود یک ملت کاشته، آبیاری و تقویت شود. در غیر این صورت، سایه خنجر بیگانگان، همواره بر فراز سرزمینی که به چتر دیگران پناه برده است، سنگینی خواهد کرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com