کد خبر: ۸۷۲۵۳۵
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار:

ظریف و پارادایم تازه: از فارن پالسی تا تناقض‌های استراتژیک

محمدجواد ظریف به‌خوبی می‌داند که انتخاب رسانه، خود بخشی از پیام است. او یادداشت تازه‌اش را نه در روزنامه‌های عمومی و پرتیراژ، بلکه در فارن پالسی منتشر کرده است
ظریف و پارادایم تازه: از فارن پالسی تا تناقض‌های استراتژیک

گروه سیاسی- سجادی پناه:محمدجواد ظریف به‌خوبی می‌داند که انتخاب رسانه، خود بخشی از پیام است. او یادداشت تازه‌اش را نه در روزنامه‌های عمومی و پرتیراژ، بلکه در فارن پالسی منتشر کرده است؛ نشریه‌ای که خوانندگان اصلی آن دیپلمات‌ها، استادان روابط بین‌الملل و تصمیم‌سازان سیاست خارجی در واشنگتن و اروپا هستند. این انتخاب تصادفی نیست؛ ظریف می‌خواهد پیامش مستقیماً روی میز اتاق‌های فکر و مراکز تصمیم‌گیری غرب قرار گیرد، نه صرفاً در سطح افکار عمومی. به بیان دیگر، او با انتشار یادداشت در فارن پالسی، خود را نه یک مقام ایرانی سابق، بلکه یک «تحلیلگر بین‌المللی» معرفی می‌کند که می‌تواند در زبان و گفتمان نخبگان غربی شنیده شود.

به گزارش بولتن نیوز ،این انتخاب، خود کنشی سیاسی است: تأثیرگذاری بر واشنگتن و بروکسل و ارسال پیام به داخل ایران که «جایگاه من همچنان جهانی است».

محور اصلی: تغییر پارادایم
ظریف می‌گوید: «اکنون زمان تغییر پارادایم است». او خواستار گذر از سیاست «تهدیدمحور» به سیاست «فرصت‌محور» است. به بیان دیگر، سیاست خارجی ایران باید نه صرفاً در پی دفع تهدید، بلکه در جستجوی فرصت‌ها باشد.

پیام این تغییر ساده به ظاهر، عمیق است:

1- نقد ضمنی سیاست خارجی رسمی که بر مقابله با تهدید استوار است.
2- بازتعریف ایران از «قربانی مظلوم» به «بازیگر فرصت‌جو».
3- تأکید بر ضرورت «تغییر از درون» به‌عنوان پیش‌شرط تغییر بیرونی.

اما در همین‌جا تناقضات آشکار می‌شوند.

تناقض اول: از «آمریکا مزاحمت است» تا «دیپلماسی جسورانه»

ظریف پیشتر آمریکا را «مزاحمت و زنجیر سیاست خارجی» می‌دانست. امروز، بدون ذکر مستقیم آمریکا، از «ابتکارات جسورانه دیپلماتیک» و «پارادایم امکان» سخن می‌گوید.
این تغییر موضع پرسش‌برانگیز است: آیا آمریکا دیگر مزاحم نیست؟ یا هدف بازتعریف چهره خود در فضای فکری غربی است؟ منتقدان می‌پرسند: «کسی که آمریکا را زنجیر می‌دانست، چگونه از پنجره فرصت با همان بازیگر سخن می‌گوید؟»

تناقض دوم: از اعتراف به شکست برجام تا فراخوان دیپلماسی

ظریف پیشتر اعتراف کرد برجام تجربه‌ای تلخ و پرهزینه بود: ولی  امروز دوباره به «دیپلماسی جسورانه» فراخوان می زند.
سؤال این است: اگر تجربه پیشین چنین بود، چرا مسیر مشابه را دوباره طی کنیم؟ پاسخ او: «اشتباه از کمبود جسارت و دقت بود، نه از اصل دیپلماسی.» اما برای افکار عمومی خسته از هزینه‌های برجام، اقناع‌کننده نیست.

تناقض سوم: تغییر از درون در برابر تمرکز بر فشار بیرونی

ظریف اکنون می‌گوید: «تغییر از درون ایران آغاز می‌شود و به محیط پیرامونی تابش می‌یابد.»
این نگاه نقطه مقابل عملکرد خود او در دوران وزارت است، زمانی که همه سخنانش معطوف به تحریم‌ها و فشارهای منطقه‌ای بود. اکنون، او با فاصله گرفتن از قدرت رسمی، تأکید بر عاملیت داخلی دارد. این چرخش بیشتر سیاسی است تا فکری؛ صدای متفاوتی ارائه می‌کند که با گفتمان رسمی مرزبندی دارد.

انگیزه‌ها: سیاست داخلی یا دگردیسی فکری؟

این تغییر مواضع ترکیبی از چند عامل است:

فشارهای داخلی: پس از پایان دولت روحانی، او به حاشیه رانده شد و به بازسازی موقعیت نیاز دارد.

تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی: نزدیکی عربستان و ایران و بازگشت مذاکرات هسته‌ای، فرصت ارائه ایده‌های متفاوت را فراهم کرده است.
محاسبه شخصی: او می‌خواهد در تاریخ سیاسی ایران «معمار ناکام» نماند و به عنوان «نظریه‌پرداز تحول» شناخته شود.

پیام به غرب و داخل

به غرب: یادداشت در فارن پالسی پیام روشن دارد: «من هنوز کانالی معتبر برای فهم ایران هستم.» هدف، تأثیرگذاری بر لابی‌های فکری واشنگتن و بروکسل است.

به داخل: پیام دیگر: «سیاست خارجی ایران می‌تواند مسیر دیگری داشته باشد.» تأکید بر فرصت‌محوری، آلترناتیوی روشن برای رویکردهای پرهزینه و تهاجمی ارائه می‌کند.

نقد بنیادین: ساده‌سازی خطرناک

با همه جذابیت‌های گفتمانی، یادداشت ساده‌سازی استراتژیک دارد. او می‌گوید باید از «پارادایم تهدید» عبور کنیم، اما نمی‌گوید در جهانی پر از تهدید، چگونه صرفاً بر فرصت‌ها تمرکز کنیم.

این متن بیشتر شبیه مانیفست نظری است تا برنامه عملیاتی. ظریف در پی ساختن تصویر روشنفکرانه خود است، نه ارائه راهکارهای مشخص.

مرور تاریخی: آرمان و عمل

ظریف همواره میان دو قطب نوسان داشته است:

آرمان‌گرایی دیپلماتیک: ایمان به چندجانبه‌گرایی و گفت‌وگو.
عمل‌گرایی تلخ: پذیرش اشتباهات و شکست‌ها.(ظریف اعتراف کرد که در برجام کلمه «تعلیق» چهار بار آمده اما به او اطلاع داده نشده بود و این بندها در آخرین لحظات توسط طرف‌های اروپایی اضافه شده‌اند. او این اشتباه را «تجربه تلخ دیپلماسی» خواند که برای ایران عملاً انتفاعی نداشته است.)

بنابراین برجام نمونه بارز همین دوگانه بود: شاهکار چندجانبه‌گرایی و تجربه‌ای تلخ و بی‌نتیجه. یادداشت اخیر نیز بازگشت به آرمان‌گرایی با تأکید بر «جسارت» و «فرصت‌محوری» است.

نتیجه‌گیری: میان سیاست و تاریخ

یادداشت ظریف در فارن پالسی سندی سیاسی است. او به غرب می‌گوید «من ترجمان ایرانم» و به داخل می‌گوید «راه دیگری هم هست».

با این حال، تناقضات درونی، اعترافات گذشته و ساده‌سازی‌ها، روایت را شکننده می‌کند. ظریف میان سیاست تاکتیکی و تاریخ طلب‌کننده ثبات، در رفت‌وآمد است. اگر شکاف را پر نکند، یادداشت‌های جهانی او بیش از آنکه آینده بسازند، بازتاب تردیدها و تناقضات شخصی خواهند بود.

برچسب ها: ظریف ، اروپا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
بهرام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۳۷ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۶
0
0
آقای ظریف می‌گوید با اینکه کلمه تعلیق چهار بار در متن برجام آمده است، ایشان بدون خواندن متن نهایی برجام آن را امضا کرده است . ایشان چگونه یک دیپلمات برجسته ای هستند که سند باین مهمی و سرنوشت ساز را بدون ملاحظه‌ امضا کرده اند، یک سند معمولی در بنگاههای معاملات ملکی هم هیچ سندی را بدون روئیت و خواندن امضا نمی‌کنند مگر این که طرف خیلی شوت باشد. بد تر از آن می‌گوید کلمه تعلیق را طرفهای اروپایی به م متن
بهرام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۴۷ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۶
0
0
ار آن بدتر می‌گوید کلمه تعلیق را طرفهای اروپایی به متن برجام اضافه کرده اند و او متوجه نشده است. یعنی اگر غیر تعلیق موارد دیگری هم اضافه می‌کردند ایشان امضا می‌کردند، این گونه سهل‌انگاری از یک سیاستمدار بظاهر آگاه ماهر باتجربه بعید است، که این اندازه به حریف مقابل که حيله گر بوده وقصد فریب دارد اعتماد کند واصلا کل جریان مذاکره را زیر سوال میبرد. به نظر میرسد که آقای ظریف متن برجام را خوانده و قبول کرده است و اکنون بهانه تراشی ميکند که در این صورت عذر بدتر از گناه تلقی میشود
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۶
0
0
امثال ظریف= تحقیر شدگان دستگاه ودیپلماسی مقاومت
ایران = تحقیر شده تحقیر شدگان
دستگاه قضا = اخته شده ایران تحقیر شده
ناشناس
|
Iraq
|
۰۹:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۷
0
0
من این نظر شخصی خودم شاید م اشتباه باشه درک م از سخنان ظریف اینه به عنوان یک شخص کوچه بازاری تغییر در درون یعنی چی باید این رو پرسید ازاقای ظریف منظور ایشون دقیقا چیه چه تغییراتی از درون باید صورت بگیره که اروپایی ها امریکایی ها خشنود بشوند از جمهوری اسلامی راضی بشوند ازادی های مد نظر غربی ها از لحاظ اجتماعی مدنی که در کشورهاشون دارند خودمون رو شبیه اونها کنیم دست از دشمنی با اسراییل بر داریم شعار مرگ بر اسراییل و امریکا سر ندهیم گروهای مقاومت منطقه رو حمایت نکنیم قدرت موشکی رو کم کنیم بردش رو تغییرات از درون اینهاست دیگه که به تغییرات بیرون برسیم بشینیم سر میز مذاکره خواری ذلت با غربی ها نظرش،رو در سایت های داخلی باز نشر نمیده چون مخاطب نداره یا با واکنش جدی تند مواجه میشه تغییر از درون یعنی چی اقای ظریف گذشتن از ارمان های امام انقلاب منظورش اینه دیگه نظرات ش رو میره فاران پالسی میده تا غربی ها دیپلمات ها شون حال کنند بدانند بله ما یک مهره مزدور خوب داریم در دستگاه جمهوری اسلامی که میخواد تغییرات در درون ایران ایجاد کنه برامون ای توف به روی هر چی خائن ه از خون شهیدان جنگ ۱۲ روزه خانواده هاشون شرم کن همین بی حجابی ولنگاری که الان باب شده در جامعه ایران که قبلا نبود تغییرات از درون اقای ظریف دار دسته ش ایده ال شون همینه ولی باید گفت اون موقع نامی از انقلاب اسلامی نمی ماند ارمان های امام و شهدا و رهبر معظم انقلاب اگر اشتباه میکنم بولتون نیوز بگو شما غلط،برداشت کردی از نوشته های ما یا که فهم ت کوره یا بیسوادی درک سیاسی اجتماعی نداری
علیرضا رضوان
|
Iraq
|
۰۹:۵۵ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۷
0
0
سکوت ساختاری در برابر بحران‌های ملی؛ پرسشی بی‌پاسخ
در فضای پرتنش این روزهای کشور، انتقاد از عملکرد افراد و مدیران ناکارآمد ، به امری رایج و البته ضروری تبدیل شده است. با این حال، آنچه کمتر مورد توجه جدی قرار می‌گیرد، نقد ساختارهایی است که این افراد در آن پرورش می‌یابند یا از آن‌ها حمایت می‌شود؛ ساختارهایی همچون نظام سیاسی، امنیتی، قضایی و نظارتی که نقش تعیین‌کننده‌ای در پیشگیری یا تداوم بحران‌ها دارند.
سؤال اساسی اینجاست: چرا نهادهای حاکمیتی در برابر اتهامات جدی همچون خیانت ، سوء‌مدیریت‌ها و ناکارآمدی‌ها و خرابکاری‌ها ، تا این اندازه بی‌تفاوت‌اند؟ زمانی که شواهد روشنی از قصور، فساد یا بی‌عملی دیده می‌شود ، چه عاملی مانع از اقدام قاطع و شفاف برای دفاع از منافع ملی و حقوق ملت می‌شود؟
مثلا در همین موضوع دولت های یازدهم و دوازدهم و ایجاد بحران‌هایی نظیر تعطیلی گسترده هزاران واحدهای تولیدی، خصوصی‌سازی‌های مسئله‌دار، تلاطم‌های مداوم در بورس و بانک‌ها ، و افت شدید ارزش پول ملی و حتی تحویل خزانه خالی به دولت بعدی و .... دیگر بر کسی پوشیده نیست. آیا این نشانه‌ها کافی نیست تا زنگ خطر برای تصمیم‌گیران به صدا درآید؟ اگر این مصادیق خیانت به منافع ملی تلقی نمی‌شوند، پس مفهوم واقعی خیانت چیست؟ و اگر هستند، چرا هیچ اقدام عملی در مقابله با عاملان آن‌ها دیده نمی‌شود؟
نمونه‌هایی همچون انتشار پیش‌نویس برجام توسط یک مؤسسه آمریکایی پیش از آغاز رسمی مذاکرات، از جمله مسائلی است که نیازمند شفاف‌سازی فوری و دقیق است. در حالی‌که انتظار می‌رود نهادهای مسئول نسبت به این‌گونه رویدادها واکنش نشان دهند، آنچه می‌بینیم سکوتی سنگین و نگران‌کننده است. این سکوت از کجا نشأت می‌گیرد؟ بی‌اطلاعی، بی‌تفاوتی یا فقدان اراده برای پاسخ‌گویی؟
در این میان، جایگاه و مسئولیت نهادهایی چون وزارت اطلاعات، مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و قوه قضائیه نیز نباید نادیده گرفته شود. اگر قرار است چرخه انتخاب‌های اشتباه و تکرار تجربه‌های تلخ پیش آمده در انتخابات و حتی در انتصابات حکومتی متوقف شود، شکستن این سکوت ساختاری و ایجاد شفافیت، نخستین گام ضروری خواهد بود.
حقیقت آن است که صرف طرح مکرر انتقادات، اگر به کنش روشنگرانه و مطالبه‌گری هدفمند منتهی نشود، نه‌تنها کارآمد نیست بلکه به عادی‌سازی بحران می‌انجامد. اکنون زمان آن رسیده که هم نخبگان و هم نهادهای مسئول، از موضع سکوت خارج شده و با صداقت و صراحت به پرسش‌های بنیادین جامعه پاسخ دهند.
حسين
|
Germany
|
۰۹:۴۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۸
0
0
مطمئن باشيد اگر جواد نيويوركى بعنوان يك شهروند آمريكائى و يا اروپائى يك چنين مزخرفاتى مى نوشت صد در بازداشت ميشد و در برابر دادگاه قرار ميگرفت و مجازات ميشد،چونكه جواد نيويوركى در اين مقاله مشروعيت يك نظام رو كه برخواسته از درون مردم است را زير علامت سئوال برده است،آيا جواد نيويوركى شاهد نبود گه در هنگامه تجاوز رژيم فاشيستى و صهيونيستى اسرائيل و يانكيهاى گاو چرون ملت بزرگ ايران چگونه همبستگى و وفادارى خود را در يكى از سخترين و دشوارترين شرايط نظام نشان داد؟
من نميدونم كه جواد نيويوركى كارت عضويت CIA را در جيب دارد يا نه ولى با قاطعيت ميتوان گفت كه جواد نيويوركى يك مزدور است نه بيشتر.❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین