گروه اجتماعی: دیروز در «بولتن نیوز» از فاجعهای اقتصادی و بهداشتی نوشتیم؛ از اینکه چگونه سیاست ممنوعیت واردات لوازم آرایشی، هیولای قاچاق را فربهتر کرد و حجم آن را با افزایشی ۸۰۰ میلیون دلاری به ۲.۴ میلیارد دلار رساند. زنگ خطری که با اشاره به شیوع ۲۹۶ نوع بیماری مرتبط با این محصولات قاچاق، سلامت جامعه را نشانه رفته بود. امروز، هشدار رسمی سازمان غذا و دارو، پرده از چهره جدید و فریبندهتر این هیولا برمیدارد: استفاده از چهرههای مشهور و تبلیغات گسترده در فضای مجازی برای فروش همان محصولات مرگبار. این دو خبر در کنار هم، تصویری کامل از یک چرخه معیوب را ترسیم میکنند؛ چرخهای که از یک تصمیم اشتباه سیاستی آغاز شده، با شبکههای سازمانیافته قاچاق ادامه یافته و اکنون با ابزار تبلیغات مدرن، زهر خود را مستقیم به خانههای مردم میریزد.
به گزارش بولتن نیوز،همانطور که دیروز در تحلیل خود اشاره کردیم، داستان از یک سیاستگذاری به ظاهر حمایتی شروع شد. ممنوعیت واردات لوازم آرایشی با هدف تقویت تولید داخل و جلوگیری از خروج ارز، در عمل به یک شتابدهنده برای اقتصاد زیرزمینی تبدیل شد. به گفته صریح موسی احمدزاده، رئیس انجمن واردکنندگان فرآوردههای بهداشتی و آرایشی، این تصمیم نهتنها به اهداف خود نرسید، بلکه بازار سیاهی که پیش از آن ۱.۶ میلیارد دلار ارزش داشت را به یک امپراتوری ۲.۴ میلیارد دلاری بدل کرد.
این آمار تکاندهنده به معنای آن است که درهای گمرک بسته شد، اما هزاران راه غیرقانونی برای ورود کالاهای بیکیفیت، تقلبی و خطرناک باز شد. نتیجه این سیاست، نه تقویت تولیدکننده داخلی، که تضعیف آنها در برابر رقیبی بیرحم بود که نه مالیات میدهد و نه به استانداردهای سلامت پایبند است. فاجعه اصلی اما در حوزه سلامت عمومی رخ داد؛ جایی که به گفته یک نماینده مجلس، ۲۹۶ نوع بیماری، از حساسیتهای پوستی تا سرطان و ناباروری، در کمین مصرفکنندگان این محصولات قاچاق نشستهاند. هشدارهای مکرر درباره رژلبهای سمی حاوی فلزات سنگین، تنها نوک این کوه یخ بود.
درست زمانی که ابعاد این فاجعه سلامتمحور روشنتر میشود، خبرگزاری مهر امروز با انتشار مصاحبهای با محمد هاشمی، مدیر روابط عمومی سازمان غذا و دارو، بعد جدیدی از این بحران را افشا میکند. او هشدار میدهد که تبلیغات دارویی و بهداشتی در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای ممنوع و غیرقانونی است و شگرد استفاده از افراد مشهور و سلبریتیها برای جلب اعتماد عمومی، حربهای قدیمی اما کارآمد برای سودجویان است.
هاشمی به نکتهای کلیدی اشاره میکند: «اغلب این فرآوردهها فاقد مجوز رسمیاند، بهصورت غیرقانونی وارد کشور میشوند و در بسیاری موارد تقلبی و خطرناک هستند.» این جمله، پل ارتباطی مستقیم میان هشدار سازمان غذا و دارو و بحران ۲.۴ میلیارد دلاری قاچاق است. در واقع، آن هیولای قاچاق که از خلاء بازار تغذیه میکرد، اکنون برای فروش محصولات سمی خود، یک بازوی تبلیغاتی قدرتمند و فریبنده به کار گرفته است.
اتصال این دو خبر، یک واقعیت هولناک را آشکار میسازد: شبکههای قاچاق دیگر تنها به «عرضه» کالا در پسکوچههای بازار یا فروشگاههای غیررسمی اکتفا نمیکنند؛ آنها با استفاده از ابزارهای نوین بازاریابی، برای این کالاهای خطرناک «تقاضا» خلق میکنند و به آن وجههای معتبر میبخشند.
۱. مشروعیتبخشی به کالای قاچاق: وقتی یک مصرفکننده، محصولی با نام تجاری خارجی مانند Flormar یا Oriflame (که در لیست هشدارهای سازمان غذا و دارو نیز آمدهاند) را در تبلیغ یک چهره مشهور در اینستاگرام میبیند، ذهنش از پرسش درباره اصالت کالا منحرف میشود. حضور سلبریتی، یک سپر دفاعی روانی برای کالای قاچاق و تقلبی ایجاد میکند و این پیام را به مخاطب القا میکند که «این محصول معتبر و بیخطر است.» در حالی که همان کالا، میتواند محصول یک کارگاه زیرزمینی در کشوری دیگر باشد که با سمیترین مواد اولیه تولید شده است.
۲. هدفگیری دقیق قربانیان: این تبلیغات، جوانان و نوجوانان را که بزرگترین مصرفکنندگان لوازم آرایش و فعالترین کاربران فضای مجازی هستند، هدف قرار میدهد. این نسل که اعتماد بالایی به اینفلوئنسرها و سلبریتیها دارد، به سادگی در دام میافتد و شعار «زیبایی به قیمت بیماری» در مورد آنها به تلخترین شکل ممکن محقق میشود.
۳. ناکارآمدی مضاعف نظارت: سیاستگذار با ممنوعیت واردات، نظارت خود بر مبادی ورودی را از دست داد. اکنون با گسترش تبلیغات در فضای مجازی، نظارت بر زنجیره عرضه و تقاضا نیز تقریباً ناممکن شده است. سازمان غذا و دارو تنها میتواند هشدار دهد، اما نمیتواند جلوی هزاران تبلیغی که روزانه در صفحات شخصی افراد مشهور منتشر میشود را بگیرد.
این یعنی دولت در دو جبهه شکست خورده است: هم در کنترل مرزها و هم در کنترل فضای تبلیغاتی.
مجموعه این حقایق نشان میدهد که ما با یک بحران چندلایه و سیستماتیک روبرو هستیم. ریشه مشکل در یک تصمیم اشتباه (ممنوعیت واردات) بود که یک بازار تشنه را به سمت کانالهای غیرقانونی سوق داد. این بازار سیاه توسط شبکههای مافیایی مدیریت شد و اکنون این شبکهها برای به حداکثر رساندن سود خود، از ابزار قدرتمند تبلیغات و چهرههای مشهور استفاده میکنند تا کالای سمی خود را مستقیماً به قربانی بفروشند.
هشدار سازمان غذا و دارو، اگرچه ضروری است، اما نوشدارو پس از مرگ سهراب است. راهکار نهایی، بازگشت به نقطه صفر و اصلاح سیاست اولیه است. مدیریت هوشمندانه واردات، تعرفهگذاری منطقی، باز کردن فضا برای رقابت سالم و شفاف، و همزمان، مبارزه بیامان با شبکههای اصلی قاچاق و ایجاد قوانین بازدارنده برای تبلیغات غیرقانونی محصولات سلامتمحور، تنها راه نجات از این گرداب است.
ادامه این چرخه معیوب، سپردن سلامت جامعه به دست سوداگرانی است که برای پر کردن جیب خود، بیماری میفروشند و این بار، چهرههای مشهور را برای این تجارت سمی به استخدام درآوردهاند. این دیگر فقط یک بحران اقتصادی نیست؛ یک فاجعه سلامت عمومی است که با زرق و برق تبلیغات، در حال گسترش است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com