کد خبر: ۸۷۰۵۴۲
تاریخ انتشار:

دریاچه‌ای که می‌خشکد؛ ارومیه، قربانی توسعه بی‌ضابطه و وعده‌های نیمه‌تمام

اگر در کوتاه‌ترین زمان ممکن اقدام‌های اساسی برای احیای دریاچه ارومیه انجام نشود، احتمال تبدیل شدن این پهنه آبی به کانون دائمی بحران زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی بسیار بالاست.

گروه اجتماعی، دریاچه ارومیه، بزرگ‌ترین دریاچه داخلی ایران و دومین دریاچه شور خاورمیانه، حالا دیگر نه آن پهنه آبی نیلگون گذشته است و نه امیدی ملموس به احیای کامل آن باقی مانده. کارشناسان محیط زیست هشدار می‌دهند که دریاچه به مرز نابودی رسیده، اما پروژه‌های سدسازی، توسعه کشاورزی و بی‌توجهی مسئولان طی دهه‌ها، مسیر بازگشت آن را دشوار کرده‌اند.

به گزارش بولتن نیوز، دریاچه ارومیه که زمانی حدود ۵۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت داشت و یکی از مهم‌ترین تالاب‌های بین‌المللی ثبت‌شده در کنوانسیون رامسر بود، از اوایل دهه ۱۳۸۰ وارد دوره‌ای از کاهش شدید سطح آب شد. طبق آمار رسمی، بین سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۴، وسعت این دریاچه بیش از ۸۰ درصد کاهش یافت.

تا پیش از دهه ۷۰، این دریاچه به عنوان مقصد گردشگری، مأمن پرندگان مهاجر و منبع درآمدی برای جوامع محلی محسوب می‌شد. اما روند تخریب به تدریج آغاز شد و از اواخر دهه ۷۰ نشانه‌های بحران به‌وضوح نمایان گردید.

دریاچه‌ای که می‌خشکد؛ ارومیه، قربانی توسعه بی‌ضابطه و وعده‌های نیمه‌تمام

 

دلایل کارشناسی کاهش آب دریاچه ارومیه

کارشناسان دلایل متعددی را برای کاهش شدید سطح آب دریاچه ارومیه برمی‌شمارند، که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

  1. سدسازی بی‌رویه:
    طبق گزارش‌ها، در حوضه آبریز دریاچه ارومیه بیش از ۵۰ سد کوچک و بزرگ ساخته شده که بسیاری از آن‌ها باعث قطع جریان رودخانه‌هایی مانند زرینه‌رود، سیمینه‌رود، تلخه‌رود و گادر شده‌اند. طبق آمار رسمی وزارت نیرو، دست‌کم ۳۶ سد فعال به طور مستقیم بر منابع ورودی دریاچه تأثیر گذاشته‌اند.
  2. برداشت بی‌رویه آب برای کشاورزی:
    حدود ۹۰ درصد آب در حوزه ارومیه صرف آبیاری زمین‌های کشاورزی می‌شود. توسعه بی‌برنامه کشاورزی، بخصوص در استان‌های آذربایجان شرقی، غربی و کردستان، باعث کاهش آب‌های سطحی و زیرزمینی شده است.
  3. خشکسالی و تغییرات اقلیمی:
    گرمایش جهانی، افزایش دما، کاهش بارش برف و باران و تغییر الگوهای آب و هوایی نیز تأثیر مستقیمی بر کم‌آبی دریاچه داشته‌اند.
  4. کاهش جریان رودخانه‌ها و انحراف آن‌ها:
    در سال‌های گذشته، برخی از رودخانه‌هایی که به دریاچه می‌ریختند به دلایل صنعتی یا کشاورزی منحرف شده‌اند و دیگر به حوضه اصلی نمی‌ریزند.

 

سطح فعلی آب دریاچه ارومیه

بر اساس آخرین آمار منتشرشده از سوی شرکت مدیریت منابع آب ایران (بهار ۱۴۰۴)، سطح تراز دریاچه ارومیه به حدود ۱۲۷۰.۴ متر رسیده است. این در حالی است که تراز اکولوژیکی دریاچه حدود ۱۲۷۴.۱ متر تعریف شده و تراز فعلی چندین متر پایین‌تر از سطح مطلوب است.

وسعت فعلی دریاچه نیز بین ۸۰۰ تا ۱۱۰۰ کیلومتر مربع در نوسان است، یعنی تنها حدود ۲۰ درصد از وسعت تاریخی خود را حفظ کرده است. میزان شوری آب نیز چند برابر حد طبیعی شده که حیات بسیاری از جانداران آن را مختل کرده است.

 

قول‌های مسئولان در رابطه با احیای دریاچه ارومیه

در طول سال‌های گذشته، وعده‌های مختلفی برای احیای دریاچه داده شده است. بطور مثال با راه‌اندازی ستاد احیای دریاچه ارومیه در سال ۱۳۹۳، پروژه‌هایی از جمله انتقال آب، اصلاح الگوی کشت، کاهش مصرف آب کشاورزی و لایروبی رودخانه‌ها را آغاز کرد.

اما با گذشت زمان، بسیاری از این پروژه‌ها یا متوقف شدند یا با کندی شدید مواجه شدند.

در فروردین ۱۴۰۳، اعلام شد که پروژه انتقال آب از سد کانی‌سیب و رودخانه زاب به ارومیه وارد مرحله نهایی شده و نوید احیای تدریجی داده شد. با این حال، کارشناسان هشدار می‌دهند که بدون اصلاح ساختار مصرف آب و جلوگیری از سدسازی، هیچ راه‌حل پایداری وجود نخواهد داشت.

 

تعداد سدهای اطراف دریاچه ارومیه

در مجموع، طبق اعلام شرکت مدیریت منابع آب ایران و مرکز پژوهش‌های مجلس، بیش از ۶۰ سد در حوضه آبریز دریاچه ارومیه ساخته شده‌اند. از این تعداد، دست‌کم ۳۶ سد فعال هستند که بخش بزرگی از آب‌های ورودی را مهار و مصرف می‌کنند.

این سدها عمدتاً در استان‌های آذربایجان غربی، شرقی و کردستان احداث شده‌اند و به‌طور مستقیم جریان‌های ورودی به دریاچه را قطع یا کاهش داده‌اند.

 

هشدارهای نادیده‌گرفته‌شده سازمان‌های محیط زیست

از اوایل دهه ۸۰، بسیاری از سازمان‌های زیست‌محیطی داخلی و بین‌المللی نسبت به وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه هشدار دادند. سازمان محیط زیست ایران بارها نسبت به پیامدهای خشک شدن دریاچه اخطار داد و پیشنهاداتی مانند توقف سدسازی، مدیریت منابع آبی و تغییر الگوی کشاورزی ارائه کرد.

در سال ۱۳۹۱، برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP) نیز گزارشی منتشر کرد که در آن دریاچه ارومیه به عنوان یکی از ۱۰ تالاب در خطر نابودی در جهان معرفی شد. با این حال، بسیاری از هشدارها نادیده گرفته شد یا صرفاً به جلسات و مصوبات بی‌نتیجه ختم شد.

 

دریاچه‌ای که می‌خشکد؛ ارومیه، قربانی توسعه بی‌ضابطه و وعده‌های نیمه‌تمام

 

تأثیرات خشک شدن دریاچه بر مردم، اقلیم و کشاورزی

خشک شدن دریاچه ارومیه تبعات گسترده‌ای بر منطقه گذاشته است:

  1. افزایش ریزگردهای نمکی:
    با خشک شدن بستر دریاچه، نمک‌های موجود به هوا بلند می‌شوند و ریزگردهای نمکی تولید می‌کنند که به سیستم تنفسی مردم آسیب می‌زنند و زمین‌های کشاورزی را شور می‌کنند.
  2. افزایش مهاجرت:
    بسیاری از روستاییان منطقه که زندگی‌شان به کشاورزی وابسته بود، مجبور به ترک منطقه شده‌اند. گزارش‌ها حاکی از افزایش چشم‌گیر مهاجرت در شهرستان‌های اطراف دریاچه است.
  3. تأثیر بر اقلیم منطقه:
    پژوهش‌ها نشان داده‌اند که خشک شدن دریاچه منجر به افزایش دمای منطقه، کاهش بارندگی و تغییرات اقلیمی گسترده شده است.
  4. از بین رفتن فرصت‌های شغلی و گردشگری:
    ماهیگیری، قایقرانی، پرنده‌نگری و سایر مشاغل مرتبط با دریاچه از بین رفته‌اند. شهرهایی مانند بندر شرفخانه دیگر رونق اقتصادی گذشته را ندارند.

 

آینده دریاچه ارومیه چه می‌شود؟

دریاچه ارومیه حالا نمادی از مدیریت ناپایدار منابع طبیعی، توسعه ناپایدار و ضعف اجرای سیاست‌های محیط‌زیستی در ایران است. در حالی که کارشناسان بر لزوم توقف فوری پروژه‌های سدسازی و اصلاح الگوی مصرف آب تأکید می‌کنند، سیاست‌گذاران اغلب بر طرح‌های انتقال آب و اقدامات موقت تمرکز دارند.

اگر در کوتاه‌ترین زمان ممکن اقدام‌های اساسی برای احیای دریاچه انجام نشود، احتمال تبدیل شدن این پهنه آبی به کانون دائمی بحران زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی بسیار بالاست.

برای مشاهده مطالب اجتماعی ما را در کانال بولتن اجتماعی دنبال کنیدbultansocial@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین