کد خبر: ۸۶۹۹۵۶
تاریخ انتشار:

تهران بماند، ایران می‌ماند؛ پیشنهاد مدل حکمرانی جنگی برای حفظ پایتخت

باید به خاطر داشته باشیم که تمرکز حملات بر تهران ، صرفاً یک تهاجم نظامی کلاسیک نیست؛ بلکه عملیات ترکیبی دشمن برای بی‌دولت‌سازی، فروپاشی ...

تهران بماند، ایران می‌ماند؛ پیشنهاد مدل حکمرانی جنگی برای حفظ پایتختگروه سیاسی - مجید سجادی پناه، باید به خاطر داشته باشیم که تمرکز حملات بر تهران ، صرفاً یک تهاجم نظامی کلاسیک نیست؛ بلکه عملیات ترکیبی دشمن برای بی‌دولت‌سازی، فروپاشی ساختار فرماندهی، و ضربه به روحیه ملی است. زیرا در شرایط جنگی، پایتخت نه فقط مرکز سیاسی کشور، بلکه قلب فرماندهی، مدیریت بحران و نماد انسجام ملی است. پایتخت در زمان جنگ باید هم‌زمان سنگر، اتاق عملیات، و تکیه‌گاه روحی کشور باقی بماند.

برای تأمین پشتیبانی مؤثر از پایتخت در چنین شرایطی، لازم است استان‌های همجوار مانند قم، سمنان، قزوین، البرز و مرکزی به‌عنوان استان‌های پشتیبان عملیاتی تعریف و سازماندهی شوند. هر یک از این استان‌ها باید با مأموریت مشخص در حوزه‌هایی مانند اسکان اضطراری فرماندهی، ذخیره‌سازی سوخت و آذوقه، استقرار مراکز درمانی پشتیبان، و حفظ مسیرهای لجستیکی و ارتباطی وارد عمل شوند.

در این صورت است که به فضل خداوند دشمن را از «تصور فروپاشی سریع» ناامید خواهیم کرد و میدان را به نفع توازن تدریجی ایران بازتعریف می کنیم.

در چنین شرایط جنگی نحوه حکمرانی باید سریعا از الگوی «اداره عادی» به «حکمرانی متمرکز جنگی» منتقل شود؛ یعنیتصمیم‌گیری‌ها باید سریع، متمرکز و مبتنی بر اولویت بقا و امنیت ملی باشد. هرگونه تأخیر در این زمینه ، بحران را تشدید می‌کند. ستاد کل نیروهای مسلح و شورای عالی امنیت ملی باید محور فرماندهی و اداره کشور باشند، حتی در حوزه‌هایی که معمولاً در اختیار دولت است.هر وزارتخانه و دستگاه اجرایی با رویکرد «ستادی – رزمی» باید به صحنه بیاید و تابع کامل ستاد کل نیروهای مسلح عمل کند.

همه می دانیم که در یک جنگ تمام‌عیار، پیروزی با ساختار نظامی به‌تنهایی امکان پذیر نیست بقا، حفظ و تداوم قدرت جمهوری اسلامی باید ترکیبی از ۱- قدرت نظامی، ۲- مدیریت اضطراری، ۳- فرماندهی رسانه‌ای، ۴- مشارکت مردمی ، ۵-دیپلماسی بحران باشد.

نکته بسیار مهم دیگر ی در این جنگ تحمیلی، موضوع اقتصاد است که دیگر نباید تابع سود بلکه باید تابع بقا باشد در وضعیت اقتصاد جنگی، باید سازمان تعزیرات و دستگاه های نظارتی باید با قاطعیت و بدون ملاحظه، چنگال کنترل را بر گلوی بازار بیاندازند؛ احتکارگران، قاچاقچیان و فرصت‌طلبان اقتصادی، همان ستون پنجم دشمن‌اند و باید بی‌رحمانه سرکوب شوند. منابع کشور – از آرد و سوخت گرفته تا دارو و فولاد- باید بر اساس اولویت‌های بقا و مقاومت توزیع شوند، نه منافع شخصی یا ساختارهای فرسوده اداری. امنیت غذایی، سلامت عمومی و تأمین انرژی باید در رأس تخصیص قرار گیرند. هم‌زمان، بخش خصوصی باید از حاشیه نظاره خارج و به میدان پشتیبانی جنگ وارد شود؛ نه در قالب دلالی، بلکه در قامت بازوی تولید مقاومتی. عدالت توزیعی در این وضعیت، فقط یک آرمان نیست؛ یک تاکتیک برای بقاء و حفظ روحیه در جنگ است.

این حمله رژیم غاصب صهیونیستی ، میدان مشترک جنگ فیزیکی و شناختی را همزمان هدف قرار داده است. پاسخ به چنین سناریویی باید قاطع، چندلایه و برق‌آسا باشد بنابراین ضرورت دارد کنترل هوشمند بر رسانه و افکار عمومی با دقت بیشتری اعمال گردد. دشمن، جنگ را ابتدا در ذهن و روان جامعه آغاز می‌کند. لذا نبرد اصلی، نبرد روایت‌هاست. مرکز فرماندهی باید به‌صورت شبانه‌روزی جریان رسانه‌ای کشور را در اختیار گرفته، خطوط عملیات روانی دشمن را شناسایی، قطع، و خنثی نماید. رسانه ملی، پلتفرم‌های اجتماعی، و نهادهای فرهنگی موظف‌اند در خدمت روایت جنگ مقاومت قرار گیرند

در سطح بین‌الملل، فرماندهی سیاسی کشور باید ارتباطات حیاتی خارجی را مدیریت و مصون‌سازی کند. هدف، جلوگیری از انزوای سیاسی و مهار موج تحریم‌های مضاعف در جریان جنگ است. دیپلماسی جنگی، باید هماهنگ با میدان عمل کند، نه در تعارض با آن. نباید فراموش کرد که در میدان نبرد، دیپلماسی یک سلاح است نه برای عقب‌نشینی، بلکه برای تثبیت پیروزی در صحنه جهانی. بنابراین می بایستی به درستی و با دقت کامل از آن استفاده شود.

در نبرد تمام‌عیار، جبهه شناختی همان خط مقدم پنهان دشمن است. هر کانال، هر پلتفرم، و هر پیام در فضای مجازی می‌تواند گلوله‌ای باشد بر پیکر انسجام ملی. فرمان، روشن و کاملا مشخص است: انسداد کامل کانون‌های جنگ روانی و تسلط بی‌وقفه بر فضای مجازی از طریق استقرار کامل و فعال شبکه ملی اطلاعات.

تهران بماند، ایران می‌ماند؛ پیشنهاد مدل حکمرانی جنگی برای حفظ پایتخت

هیچ صدای دشمن نباید بی‌پاسخ بماند، هیچ گلوگاه اطلاعاتی نباید در اختیار بیگانه باشد. میدان شناخت، باید در کنترل نیروهای خودی و قرارگاه جنگ نرم باقی بماند بی‌امان، بی‌وقفه، و بی‌رحم.

در جبهه داخلی، دستور آموزش عمومی پدافند غیرعامل باید با بالاترین اولویت صادر ‌شود. هر شهروند باید بداند چگونه از خود، خانواده و کشور در برابر حملات سایبری، بمباران، یا جنگ روانی محافظت کند. این آموزش باید فراگیر، عملیاتی و سریع باشد.

در نهایت، شبکه‌های مردمی، ستون فقرات مقاومت‌اند. سازمان بسیج، هلال‌احمر، گروه‌های جهادی و امدادی، باید از حالت داوطلبانه به وضعیت رزمی سازمان‌یافته تغییر وضعیت دهند. هر محله، یک سنگر؛ هر خانه، یک پایگاه پشتیبانی؛ و هر شهروند، یک سرباز در نبرد ملی. نقش ایفا نمایند با ایمان، انسجام و اقدام هوشمندانه، از دل این جنگ، پیروزی خواهیم ساخت

إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا

برچسب ها: تهران ، ایران

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین