گروه بین الملل: توماس فریدمن، ستوننویس برجسته نیویورکتایمز و یکی از نافذترین صداها در تحلیل سیاست خارجی آمریکا، با چهرهای نگران و لحنی که آشفتگی یک عمر باور را در خود داشت، مقابل دوربین «واشنگتن ویک» نشست تا زنگ خطری را به صدا درآورد که پژواک آن فراتر از راهروهای قدرت در واشنگتن، در سراسر جهان شنیده میشود. پیام او ساده اما ویرانگر بود: ما در حال ورود به «دنیای پسا-آمریکا» هستیم؛ جهانی که در آن نه تنها قدرت نسبی آمریکا، بلکه خودِ مفهوم «آمریکا» به عنوان لنگر ثبات، مدافع ارزشهای جهانشمول و ضامن نظم جهانی، در حال فرسایش و ناپدید شدن است.
به گزارش بولتن نیوز، فریدمن با اشاره به دوست و همکارش فرید زکریا، که سالها پیش کتاب «جهان پسا-آمریکایی» را نوشت، تمایزی کلیدی را برجسته میکند. کتاب زکریا درباره ظهور قدرتهای جدیدی مانند چین، هند و برزیل و کاهش «قدرت نسبی» آمریکا بود. اما آنچه امروز فریدمن را به وحشت انداخته، مفهومی عمیقتر و خطرناکتر است: «دنیای پسا-آمریکا». این دیگر یک تغییر در موازنه قوا نیست، بلکه حذف کامل آمریکا از معادلهای است که دههها آن را تعریف میکرد.
او با حسرتی آشکار میگوید: «آمریکا روزی نماد چیزهایی بود: نماد ارزشهای جهانشمول، نماد ثبات، نماد حاکمیت قانون. یک متحد وفادار بود که همیشه در برابر دیکتاتورها و در کنار مردمی میایستاد که به دنبال آزادی بودند.» اما اکنون، به گفته فریدمن، این تصویر در حال فروپاشی است و آنچه بیش از همه او را نگران میکند، این است که در پایان دوران حرفهای خود، شاهد جهانی است که در آن آمریکا دیگر آن آمریکا نیست. نتیجه این غیبت، ظهور یک ابرقدرت جدید نخواهد بود، بلکه به تعبیر هولناک او، «یک دنیای بدون ابرقدرت» است؛ جهانی رها شده در هرجومرج.
شاید هیچ تصویری بهتر از مثالی که فریدمن با ناباوری ذکر میکند، این افول و تغییر پارادایم را به تصویر نکشد. او به یک حادثه نظامی اخیر اشاره میکند که در آن یک جت جنگنده F/A-18 Hornet نیروی دریایی آمریکا از روی عرشه یک ناو هواپیمابر به دریا سقوط کرد. دلیل؟ ناو مجبور بود برای فرار از مسیر یک موشک شلیکشده توسط حوثیهای یمن، به سرعت تغییر مسیر دهد.
فریدمن با طعنهای تلخ این صحنه را توصیف میکند: «وضعیت به جایی رسیده که حوثیها، گروهی که دمپایی لاانگشتی میپوشند، در کشوری که با بحران آب دستوپنجه نرم میکند، میتوانند ناوهای هواپیمابر چند میلیارد دلاری آمریکا را هدف قرار دهند و جتهای ما را غرق کنند.» او اضافه میکند: «این لحظه درخشانی در تاریخ نیروی دریایی ما نبود.»
این فقط یک حادثه نظامی شرمآور نیست؛ این نماد کامل «جنگ نامتقارن» است که آینده درگیریهای نظامی را شکل میدهد. عصری که در آن فناوریهای ارزان و در دسترس مانند پهپادها و موشکهای کروز، میتوانند گرانترین و پیشرفتهترین ماشینهای جنگی یک ابرقدرت را به چالش بکشند. این عدم تقارن، ستون فقرات برتری نظامی سنتی آمریکا را میشکند و نشان میدهد که تسلط تکنولوژیک دیگر به تنهایی برای تضمین پیروزی کافی نیست.
هشدارهای فریدمن زمانی به اوج وحشت خود میرسد که این دو روند را کنار هم قرار میدهیم: از یک سو، افول آمریکا به عنوان یک قدرت اخلاقی و ارزشی در صحنه جهانی و از سوی دیگر، فرسایش برتری نظامی آن در برابر تهدیدات نامتقارن. این ترکیب، تصویری از یک غول زخمی و سردرگم را ترسیم میکند که هم قطبنمای اخلاقی خود را گم کرده و هم به آسیبپذیری زره خود پی برده است.
فریدمن با صدایی که از دل یک عمر پوشش خبری تحولات جهانی برمیآید، میگوید: «خوشبینی و ثبات آمریکا، چرخهای جهان را به حرکت درمیآورد. اگر ما را از این معادله حذف کنید، هیچکس دیگری جای ما را نخواهد گرفت.»
این تحلیل، صرفاً یک ارزیابی سیاسی نیست؛ فریادی از سر استیصال است. فریاد روزنامهنگاری که شاهد است جهانی که میشناخت و به آن باور داشت، در حال تبخیر شدن است. زنگ خطری که توماس فریدمن به صدا درمیآورد، تنها درباره سیاست خارجی کاخ سفید یا بودجه پنتاگون نیست؛ این زنگ خطر برای خودِ بنیان نظمی است که جهان پس از جنگ جهانی دوم بر پایه آن بنا شد و اکنون، با غرق شدن یک جت جنگی به دست «دمپاییپوشان»، لرزههای فروپاشیاش بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com