گروه اقتصادی: یک تحلیلگر ارشد بازار سرمایه گفت: بودجه شرکتهای دولتی و مؤسسات نسبت به سال گذشته ۷۵ درصد افزایش یافته است. این نشان میدهد که دولت نهتنها کوچکتر نشده، بلکه هزینههایش افزایش یافته و همچنان بر تصدیگری خود اصرار دارد. این وضعیت با عرضه چند شرکت در قالب عرضه اولیه (IPO) و بدون خروج واقعی دولت از تصدیگری تغییر نمیکند.
فردین آقابزرگی در گفت و گو با بولتن نیوز در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه امسال به دلیل اینکه سال سرمایه گذاری نامگذاری شده، توجه دولت و برخی نهادها دوباره به بازار سرمایه جلب شده و IPO های جدید در راه است، چقدر بازار پتانسیل رشد دارد؟ اظهار داشت: در مورد سال “سرمایهگذاری برای تولید”، باید توجه داشت که سالهاست شعاری را به عنوان شعار سال انتخاب میکنیم، اما متأسفانه کمترین موفقیت را در دستیابی به اهداف آن داشتهایم. این عدم موفقیت در برنامههای پنجساله، ششم و هفتم توسعه و همچنین در بودجه دولت به وضوح دیده میشود.
وی افزود: برای مثال، بودجه شرکتهای دولتی و مؤسسات نسبت به سال گذشته ۷۵ درصد افزایش یافته است. این نشان میدهد که دولت نهتنها کوچکتر نشده، بلکه هزینههایش افزایش یافته و همچنان بر تصدیگری خود اصرار دارد. این وضعیت با عرضه چند شرکت در قالب عرضه اولیه (IPO) و بدون خروج واقعی دولت از تصدیگری تغییر نمیکند.
او با تاکید بر اینکه تا زمانی که مسئله حکمرانی اقتصادی بهدرستی حل نشود، این شرایط تغییر نخواهد کرد، افزود: شرکتهای شبهدولتی و بزرگ کشور، از جمله شرکتهای فعال در صنایع فولاد، خودرو، پتروشیمی و پالایش، همچنان بهطور غیرمستقیم زیر نظر دولت هستند. حتی عرضه اولیه (IPO) آنها نیز در راستای اصل ۴۴ قانون اساسی نبوده و بیشتر به نوعی جابهجایی دارایی بین نهادهای دولتی شباهت دارد تا خصوصیسازی واقعی.در چنین شرایطی، نمیتوان انتظار داشت که منابع مالی به سمت تولید و صنعت هدایت شوند.
دلیل کاهش سودآوری شرکتها
این کارشناس بورس با اشاره به دلایل کاهش سودآوری صنایع داخلی، عنوان کرد: مهمترین مانع، محدودیت در تأمین مواد اولیه و ملزومات تولید است. وقتی تأمین این مواد، مانند گاز، نفت، مواد اولیه و… با مشکل مواجه شود، تولید به مشکلات جدی برخورد میکند و این به کاهش سودآوری میانجامد. از سویی، سودآوری در کشور ما باید بهطور کلی از زاویه اقتصادی و بهویژه در مقایسه با سایر بازارها ارزیابی شود.در کشور ما، تنها جایی که میتوانیم انتظار تغییرات اساسی و اثرگذاری قابل توجه را داشته باشیم، بازار بورس است. سایر بازارها مانند بازار مسکن، طلا و ارز، به دلیل نوسانات کوتاهمدت و عدم تولید درآمد مستمر، نمیتوانند بهطور مؤثر بر بهبود وضعیت اقتصادی تأثیر بگذارند.
تاثیر نوسان ارز بر بورس
آقابزرگی در ادامه در پاسخ به این سوال که بورس در هفته های اخیر تحت تاثیر گفت وگوهای ایران و امریکا روند رو به رشدی را داشته و کاهش نرخ ارز تاثیری بر روند رو به رسد بازار نداشته است، دلیل آن چیست؟ اظهار داشت: به طور کلی، بازارها با یکدیگر ارتباط دارند و میتوانند همسو یا غیرهمسو حرکت کنند. برای مثال، در ایران، بازار طلا و ارز رابطه معکوسی با بورس و بازار سرمایه دارد. این همبستگی منفی به این معنی است که با شکست مذاکرات یا تأخیر در برگزاری جلسات، قیمت طلا و ارز افزایش مییابد، در حالی که بورس تحت تأثیر قرار گرفته و کاهش پیدا میکند.
او با تاکیر بر اینکه از نظر من با افزایش قیمت دلار، حتماً بورس نیز افزایش پیدا کند، عنوان کرد: گزارشهای شرکتها نشان میدهد که در ماه چهارم سال ۱۴۰۳، به دلیل افزایش نرخ ارز دولتی که اکنون بهعنوان بازار توافقی شناخته میشود، درآمد شرکتها نسبت به دوره مشابه سال قبل افزایش یافته است. این افزایش به دلیل جایگزینی نرخ ارز ۲۸,۰۰۰ تومانی یا کمتر با نرخ بالاتر بوده است. بنابراین انتظار داریم در ماههای آینده نیز چنین روندی ادامه یابد.نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که بازارها باید در شرایط برابر مقایسه شوند. بازاری که تحت تأثیر اخبار سیاسی و اقتصادی، مانند بازار مسکن، خودرو یا بورس، نوسان میکند، نباید با بازارهایی که سود مستمر ندارند، مانند بازار طلا، مقایسه شود. نوسان در سودآوری یک بازار مانند بورس نباید با بازارهای دیگر که اساساً درآمد مستمری ندارند، مقایسه شود.
این تحلیلگر ارشد بازار سرمایه تصریح کرد: سرمایهگذاری در بازارهایی مانند خودرو، مسکن، ارز و طلا به طور کلی عایدات مستمر ندارند. حتی در بازار مسکن، تنها در صورتی که سرمایهگذاری به شکل انبوهسازی باشد، ممکن است برخی سرمایهگذاران به امید کسب درآمد مستمر (مانند اجاره) وارد شوند.
اما اکثر سرمایهگذاران این بازارها، داراییهای خود را بدون انتظار کسب سود مستمر نگه میدارند و تنها به افزایش ارزش آن دارایی در طول زمان امیدوار هستند.
آقابزرگی گفت: به عنوان مثال، در بازار خودرو نیز سرمایهگذاران خودرو را خریداری میکنند و کنار میگذارند، نه به منظور کسب درآمد مستمر، بلکه به امید افزایش قیمت آن در آینده. این ویژگی سرمایهگذاری در بازارهایی مانند ارز، طلا، خودرو و حتی مسکن (به غیر از اجارهدهی) است که آنها را از بازارهایی با درآمد مستمر، مانند بورس یا سپردههای بانکی، متمایز میکند.
بورس جلوتر از طلا و مسکن
این تحلیلگر ارشد بازار سرمایه در ادامه با بیان اینکه آمارهای مربوط به بازههای بلندمدت، مانند دورههای دهساله، پانزدهساله و سیساله، نشان میدهند که بازده بورس به طور کلی از سایر بازارها بیشتر بوده است، یادآور شد: با این حال، افزایش سطح آگاهی سرمایهگذاران غیرحرفهای نسبت به این موضوع اهمیت دارد. در کشورهایی مانند ایران که ساختار نهادینه و تورمی دارند، مقایسه نوسانات و تحلیلهای بنیادی نسبت سود بر قیمت سهام باید با دقت بیشتری انجام شود. حداقل معیار برای مقایسه باید تحلیل بنیادین سودآوری شرکتها و تأثیر آن بر قیمت سهام باشد، نه صرفاً نوسانات کوتاهمدت.
او در پاسخ به این سوال که با توجه به ناترازی برق که زودتر از موعد هم قطعی برق شروع شده، اگر گفت وگوها به سرانجام برسه در روند کلی بازار تاثیر خواهد گذشت؟ (منظور کاهش سودآوری شرکتهاست) گفت: اگر مذاکرات به سرانجام برسد، باید به این نکته توجه کنیم که زیرساختهای لازم برای رفع ناترازیهای انرژی و ایجاد زمینههای سرمایهگذاری ضروری هستند. این زیرساختها باید به گونهای فراهم شوند که سرمایهگذاران، بهویژه سرمایهگذاران خارجی، با اطمینان و تمایل وارد بازار ایران شوند.برای تحقق این هدف، زیرساختهای اولیه برای انتقال سرمایه بین داخل و خارج کشور باید بهبود یابد. این شامل اصلاح مکانیزم نرخ تسعیر ارز و کاهش فاصله بین نرخ ارز دولتی و ارز آزاد است.
او افزود: با فرض اینکه مذاکرات به نتیجه مطلوب برسند، اولین قدم ضروری، اصلاح حکمرانی ارزی در اقتصاد کشور است. این اصلاح باید نه تنها توسط دولت، بلکه توسط همه نهادهای تأثیرگذار صورت گیرد؛ از شرکتهای دولتی و شبهدولتی گرفته تا سازمانهای مستقل، بنیادها، نهادهای عمومی و حتی مجموعههایی مانند آستان قدس و سایر نهادهای مشابه که به طور مستقل از دولت فعالیت میکنند.
این کارشناس بورس متذکر شد: برای اینکه بتوانیم انتظار تحول اقتصادی داشته باشیم، اصلاحات ساختاری ضروری است.
بهجز دورههای پنجساله و دهساله که به دلیل جهش نرخ اونس جهانی، طلا عملکرد بهتری داشته است (بهویژه در یک سال گذشته که قیمت اونس از ۱,۸۰۰ دلار به ۳,۳۰۰ دلار افزایش یافته)، بورس همواره در رتبه اول بازدهی قرار داشته است.
آقابزرگی خاطرنشان کرد: نکته مهمی که باید به آن توجه کرد، این است که معیار ارزیابی بازاری مانند بورس، عایدات مستمر آن است؛ یعنی درآمدی که شرکتها به صورت سود نقدی یا افزایش ارزش دارایی ایجاد میکنند. این ویژگی بورس را از بازارهایی مانند خودرو، ارز و طلا متمایز میکند؛ چراکه این بازارها صرفاً کالاهایی هستند که در طول زمان نگهداری میشوند و به دلایل مختلف قیمت آنها افزایش مییابد. این در حالی است که بورس به دلیل ماهیت خود، بازدهی مستمر و واقعی ایجاد میکند.
او گفت: به نظر من، فرمولهای آکادمیک مانند تنزیل عایدات آتی، صرفاً در کشورهایی که اقتصاد سالم و بدون تورم نهادی دارند، کاربرد دارند. اما در اقتصادی مانند ایران که با مشکلات ساختاری و تورم نهادی مواجه است، این فرمولها چندان قابل استفاده نیستند. حتی در مورد مسکن، اگرچه برخی افراد با اجاره دادن ملک، از آن بهعنوان منبع درآمد استفاده میکنند، اما آنچه ما بهعنوان سرمایهگذاری در مسکن میشناسیم، شامل خرید و نگهداری ملک یا زمین برای حفظ ارزش دارایی در برابر تورم است. در این شرایط، سرمایهگذاران به جای درآمد مستمر، تنها به حفظ قدرت خرید دارایی خود فکر میکنند.به همین دلیل، مقایسه بازارهایی مانند مسکن، طلا و ارز که صرفاً ارزش خود را در برابر تورم حفظ میکنند، با بازاری مانند بورس که بر اساس عایدات مستمر و واقعی سنجیده میشود، اصولاً صحیح نیست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com