کد خبر: ۸۶۱۵۳
تاریخ انتشار:
نگاهی به سریال "یک لحظه دیرتر" به کارگردانی راما قویدل

قصه های نه چندان تازه

سرویس فرهنگ و هنر بولتن نیوز- سریال «یک لحظه دیرتر» به کارگردانی راما قویدل هم از جمله کارهایی است که با شیوه اپیزودیک نگارش و کارگردانی شده است. این کار توسط گروهی از نویسندگان نوشته شده که تلاش کرده اند روایتی تازه در قالب اجتماعی داشته باشند.شاید این نوع نگارش در کشور ما سابقه ای طولانی نداشته باشد ولی به هر حال پرداختن به آن می تواند زمینه ساز نمایش تکه های برداشت شده از اجتماع باشد.  در این سریال بستر قصه کاملا اجتماعی است و به نوعی یادآور معضلات موجودی است که در گوشه و کنار جامعه ما رخ می دهد.این هنرمندان تلاش کرده اند تا در مدت زمانی اندک بیانگر حرفهای ناگفته خود باشند.

باید اعتراف کرد که قصه های این مجموعه نیز ساده و حتی گاهی اوقات به یک برداشت کلیشه ای از یک رویداد معمولی شباهت دارند.قصه ها حول محور موضوعات روز و حتی گاه دم دستی می چرخند.این قصه ها گاهی اوقات توان پرداختن به همه جزییات در مدت زمانی اندک را ندارند و به همین دلیل هم تعدادی از قصه ها بی رنگ و لعاب از آب در می آیند.انتخاب داستان های روز برای بینندگان شکل جذابی دارند ولی چگونه پرداختن به آنها در درجه مهمی قرار می گیرد.با نگاهی به آثار خارجی ساخته شده با این شکل و شمایل،یک نکته خود را به خوبی نشان می دهد و آن هم جذابیت های تصویری است. این مجموعه ها با دارا بودن تکنیک های تصویری در کنار یک داستان ساده مخاطب را میخکوب می کنند. شکل گیری داستان های ما در هر دو مورد دچار مشکل است و حتی فضای سنتی ایرانی هم نتوانسته کمک شایانی به پرداخت این گونه روایت ها داشته باشد.     


به نظر می رسد پرداخت این نوع داستان ها در مدت زمانی کوتاه البته نیازمند تسلط  و ذهنیت نویسنده و کارگردان باشد که چگونه این باور را در مخاطب ایجاد کنند.حضور شخصیت های متعدد در این سبک بی شک بیشترین تمایل را برای شخصیت محور بودن کار در نویسنده ایجاد می کنند. بنابراین نگارش قصه در چنین آثاری در مرحله نخست قرار می گیرد و بیش از هر نکته ای این قصه است که خودنمایی می کند.قصه ها هر چند که ساده و بی ریا باشند باز هم باید جذابیت بصری و محتوایی را در خود بپرورانند. داستان های کوتاه این سریال نیز از چنین خصیصه ای برخوردار هستند داستانک های این سریال هم به هر حال از فاکتورهایی برای جذب مخاطب برخوردار هستند اما به نظر می رسد شکل گیری یک شخصیت موثر در زمانی کوتاه تر از سریال های عادی با یک موضوع واحد کمی بعید باشد.نقطه عطفی در میان همه این وقایع وجود دارد و آن هم حضور شخصیت های اصلی و فرعی در کنار یکدیگر است. شاید جالب باشد که در این نوع داستان ها به واسطه نوع روایت و پایان یافتن در هر قسمت در واقع با قهرمان واحدی روبروی نیستیم. در داستان های این سریال البته سعی شده تا در پایان هر قسمت ما با یک شخصیت ناشناخته مواجه شویم که قرار است در قصه بعدی به یک شخصیت محوری تبدیل شود. فضای این چنینی این امکان را فراهم می کند تا رفتارهای مختلفی از شخصیت های متعدد این سریال  ببینیم و تنوع جایگزین یک قصه طولانی و فرسوده شود.بازیگران شناخته شده بسیاری هم در این سریال نقش آفرینی کرده اند که از جمله آنها می توان به حضور دوباره فرهاد جم در تلویزیون و همچنین بازی در نقشی برای این سریال اشاره کرد.باید اشاره کرد که بازی در این گونه شخصیت ها نیز اندکی دشوار است چرا که شخصیت باید در زمانی کوتاه به تحلیلی از شخصیت خود در یک قسمت واحد برسد.  


می توان این طور نتیجه گرفت که مدت زمان اندک نباید بهانه ای باشد تا سازنده اثر نتواند به درستی از پس ماموریت خود برآید.دغدغه همیشگی نویسنده یا کارگردانی که برای ساخت چنین آثاری دست به کار شده،بسیار اهمیت دارد. اگر بر فرض مثال یک کارگردان یا تهیه کننده و حتی نویسنده به پرداخت این سبک و اثرگذاری آن باور نداشته باشد،بی شک با ریزش جمعی مخاطبان روبرو خواهد شد. این سریال ها باید در مقایسه با جذابیتی که سریال های خارجی دارند و حتی در قابت با آنها به مرحله ای بالاتر دست پیدا کنند.شاید مخاطب ایرانی هنوز به تماشای یک اثر ملودرام تمایل دارد و دیدن قطعات کوچکی که در یک قسمت به پایان برسد،برایش شکلی ناآشنا دارد. مجموعه "یک لحظه دیرتر" هم تلاش کرده تا وضعیت متعادلی را در شکل گیری شخصیت ها به وجود آورد حتی اگر با داستان هایی ساده به سراغ بیننده آمده باشد.

فاطمه فریدن

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین