به گزارش بولتن نیوز به نقل از خبرگزاری فارس، یکی از دلایل فرق داشتن جنگ تحمیلی با همه جنگهای دنیا روحیه حاکم در جبهه و حال و هوای رزمندگان بود؛ طوری که شوخی و خنده حتی در سختترین شرایط عملیات به راه بود. یکی از فرماندهان شوخ دفاع مقدس رضا دستواره اهل منطقه جوادیه تهران بود. بعدها دو برادر دیگر رضا نیز به شهادت رسیدند. عباس برقی همرزم این شهید در برشی از خاطرات خود از بذلهگویی شهید دستواره میگوید:
«عملیات والفجر هشت که به پایان رسید، خداوند این توفیق را نصیب بنده کرد تا همراه کادرهای لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) برویم ملاقات حضرت آیت الله خامنهای، که آن زمان ریاست جمهوری کشور را به عهده داشتند. در محل ریاست جمهوری ایشان ما را به حضور پذیرفتند و بعد از دریافت گزارش عملکرد لشکر در عملیات، از حاج آقا کوثری صحبتهای جالبی کردند.
بعد از آنکه وقت دیدار به آخر رسید، وقتی آقا داشتند از پلکان انتهای سالن بالا میرفتند، دفعتاً معاون لشکر، سید محمدرضا دستواره، با همان روحیه شاد و بذلهگویی خاص خودش با صدای بلند گفت: برای رفع سلامتی ریاست جمهور… مکث کرد و چیزی نگفت. همه حضار به رضا خیره شدند. حتی آقا هم سر به عقب چرخاندند تا ببینند چه کسی این جمله را گفت. محمدرضا تا دید آقا سر به عقب چرخاندهاند و به او نگاه میکنند، با لبخند ادامه داد:.. بعث عراق اجماعاً صلوات. همه حضار با خنده زدند زیر صلوات! آقا هم خندیدند».
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
بهر یاران ره قافله سرمشق شدند
روحشان شاد که در غلغله ی باطل و حق
صبح صادق چو فلق گشته و آخر چو شفق
چون شفق سرخ، غروبی زیبا
زان فلق سلسلگان ماند بخاطر بر ما
شعر از م.ر.عباسی