کد خبر: ۸۰۸۹۲
تاریخ انتشار:

جایگاه بیداری اسلامی درمتون «مهرنامه»

سیدحسین سادات‌زاده
«ماهنامه­‌ی علوم انسانی مهرنامه» نشریه ای است كه انتشار خود را از اسفندماه 1388 آغاز كرده و تاكنون (فروردین1390) بیست شماره از آن منتشر شده است. صاحب امتیاز و مدیرمسئول این ماهنامه «فروزنده ادیبی» و سردبیر آن «محمد قوچانی» است. در دیباچه­‌ی نشریه كه در تمام شماره‌­ها در صفحه نخست درج شده است متن كوتاهی به قلم سردبیر آمده است كه نشان هنده‌ی خط مشی و سیاست اعلامی (ونه اعمالی) آن است. در این متن كه تیتر «تفسیر جهان به جای تغییر جهان» را بر تارك خود می بینید، چنین آمده است: «مهرنامه در پی آن نیست كه به مصادیق بپردازد در واقع به تعبیر فقهی هدف ما صدور فتوا نیست، تشخیص حكم است. مهرنامه همچنین از هیچ ایدئولوژی سیاسی و اجتماعی جانبداری نمی كند و طرفدار هیچ جناح سیاسی یا فكری نیست... ما برخلاف ماركس به جای تغییر جهان در پی تفسیر جهان هستیم. راه تفكر عمیق را در نقد ایدئولوژی  های بشری می دانیم و از این لحاظ تفاوتی در نقد لیبرالیسم، ماركسیسم، سكولاریسم، فاشیسم، آنارشیسم، نهیلیسم، و .... احساس نمی كنیم. مهرنامه رسالت خود را  ترویج دانشوری می داند و به همین علت می كوشد با ارتقای مباحث علوم انسانی از جدال های روشنفكری به جدال های دانشورانه به ارتقای سطح آكادمیك علوم انسانی در ایران كمك كند».

این در حالی است كه در تركیب هیئت تحریریه این نشریه و عملكرد  آنان در نشریات قبلی، گرایش خاص آن به تفكرات اصلاح طلبان كاملاً هویداست. این افراد كه به صورت تیمی در نشریات زنجیره ای دوران اصلاحات نظیر عصر آزادگان، صبح امروز، حیات نو، عصر ما، كارگزاران، ماهنامه همشهری­ماه، یاس نو فعالیت داشتند،كار خود را درسال های بعد با روزنامه های شرق، اعتمادملی، هم میهن، كارگزاران و هفته نامه های شهروند امروز و ایراندخت ادامه دادند. انتشار دور اول روزنامه شرق در سال های 1382 تا شهریور 1385 و همچنین هفته­ نامه «شهروند امروز» در سال های86 تا87  اوج كار این تیم مطبوعاتی بود. علاوه بر قوچانی و خجسته رحیمی  از افراد مطرح و پركار این گروه می­توان به عبدالرضا تاجیك، اكبرمنتجبی، محمدجواد روح، متین غفاریان، محسن آزرم و مهدی یزدانی خرّم اشاره كرد.

مهرنامه اگرچه عنوان ماهنامه علوم انسانی را یدك می كشد امّا به گفته‌­ی سردبیرش« نشریه­‌ای خبری است كه معیارش برای پرداختن به موضوعات علوم انسانی، «عینی بودن» آن هاست. علوم انسانی روش تحلیل موضوعات روز را در اختیار این نشریه  قرار می دهد نه این كه خود، موضوع آن باشد». قوچانی همچنین مهرنامه را مجله ای متعلق به عرصه  عمومی می داند كه مخاطبین آن شهروندان، دانشجویان و روشنفكران علاقه‌مند به علوم انسانی هستند كه سطحی از تحصیلات عمومی را سپری كرده اند. در نتیجه مهرنامه مجله‌­ای تخصصی نیست كه تنها به كار استادان علوم انسانی بیاید.[1]

 بیداری اسلامی : دودیدگاه، دو تفكر

یكی از این موضوعات روز كه برای تحلیل در چنین نشریه ای شایسته و بایسته به نظر می رسد رویداد های مرتبط با بیداری اسلامی دركشورهای مسلمان منطقه خاورمیانه است. وقوع تحولات سیاسی – اجتماعی  در كشورهای اسلامی شمال آفریقا و منطقه خاورمیانه از رویدادهای مهمی بود كه از زمستان سال 1389 آغازشد و شراره های سوزان آن تا به امروز ادامه دارد. این موج از تونس آغاز شد و پس از بركناری «زین العابدین علی» حاكم دیكتاتور این كشور به مصر و لیبی رسید. اعتراضات مردمی در مصر به فاصله كوتاهی به انقلابی وسیع تبدیل شد تا این كه در 11فوریه 2011(22بهمن1389) حسنی مبارك پس از30 سال از مسند قدرت كنار رفت.امّا در لیبی این فرایند رنگ خون وخشونت به خود گرفت. نتیجه­ی درگیری های خونین نیروهای مردم با ارتش سركوبگر«معمر قذافی» نیز بركناری حاكم مستبد بود با این تفاوت كه به مرگ دیكتاتور دیرپا و خبرساز لیبی انجامید. این موج بیداری در كشورها اسلامی به یمن وبحرین نیز سرایت كرد و «علی عبدا.. صالح» نیز پس از مقاومت بسیار در برابر خواسته های مردم یمن و سركوب آنها، چاره ای جز كناره گیری نداشت. در بحرین نیز حكومت پادشاهی «آل خلیفه» كه از حمایت آشكار و همه جانبه­ی عربستان سعودی برخوردار است در سركوب قیام مردم ستمدیده  از هیچ جنایتی فروگذار نمی كند. مجموعه این تحولات تحلیل های فراوانی را به دنبال داشت. این تحلیل ها عموماً بر دودسته اند: گروه نخست ریشه های  این جریان را در نهضت های ضداستعماری و ضداستبدادی دو قرن اخیر می دانند.آنان به ویژه به الگو برداری از مصلحینی همچون سیّدجمال الدین اسدآبادی، محمد عبده، سید قطب و حسن البناء اشاره دارند. تاثیر پذیری از  انقلاب اسلامی ایران و تفكر امام خمینی(ره) به عنوان چهره ای مذهبی وانقلابی نیز مدنظر آنان قرار دارد كه این وضعیت در مفهوم «صدور انقلاب اسلامی ایران» متبلور است.

مفهوم «بیداری اسلامی» گویاترین مفهوم برای بیان رویدادهای این كشورهاست. سردادن شعارهایی با محوریت آموزه­‌های اسلامی، پررنگ شدن مفهوم شهادت و سایر نمادهای اسلامی همچون برگزاری نماز جماعت ، مخالفت با دخالت قدرت های غربی، دشمنی عمیق با رژیم صهیونیستی، و فعال شدن مساجد و مراكز دینی و حضور گروه ها و چهره های دینی در این اعتراضات گواه این دسته از صاحبنظران و فعالان سیاسی است.

دسته دوّم نیز در تحلیل این وقایع غافلگیر كننده، بر ماهیت ضد استبدادی آن تأكید بیشتری دارند. خواسته های اسلامی  را در اولویت  بعدی می دانند. اینان آزادی و داشتن یك حكومت دموكراتیك را مهم ترین هدف معترضین دانسته و نقش جوانان و مطالبات اجتماعی و اقتصادی آنان از حكومت كه با پاسخ خشونت آمیز حاكمان مواجه شد را برجسته  می سازند. از نظر این گروه از تحلیلگران، موج جدید دموكراسی خواهی پس از عبور از منطقه اروپای شرقی و كشورهای تازه استقلال یافته شوروی در دهه 1990 این بار منطقه‌­ی استراتژیك و مهم خاورمیانه را در برگرفته است. البته نظرات این دو گروه به ویژه در سطح آكادمیك به صورت مطلق و تك علتی نیست. به گونه ای كه معمولاً هر دو گروه در تحلیل های خود آمیزه­ای از این دو گونه خواسته (اسلام خواهی و دموكراسی خواهی) را مطرح می نمایند. امّا آن چه محل مناقشه است  تعیین یكی از این دو به عنوان محور اصلی خیزش های مردمی است.

 
بیداری اسلامی در نگاه «مهرنامه نگاران»:
دموكراسی خواهی پررنگتر از اسلام خواهی


 «مهرنامه» از شماره نهم خود در اسفند ماه سال1389 به این موضوع پرداخت.  در مطلبی به قلم «عبدالامیر نبوی» و با عنوان «بهار دموكراتیك عربی: بررسی ویژگی های موج چهارم دموكراسی در خاورمیانه عربی» آمده است: «مرور رویدادهای سیاسی و مشكلات اقتصادی نشان می دهد نا به­سامانی و احساس سرخوردگی روزافزون از بهبود اوضاع  زمینه­ی مناسب را برای واكنش اعتراض آمیز فراهم كرد. حوادث تونس كه در آن حكومت «زین­العابدین علی» بر اثر اعتراضات مردمی ظرف مدت كوتاهی سرنگون شد، احساس خودباوری و اعتماد به نفس را به سایر كشورهای منطقه تزریق كرد و موجب فوران خشم فرو كوفته شد». نویسنده در ادامه ضمن ارائه آماری مقایسه ­ای از افزایش استفاده مردم مصر از تلفن همراه و اینترنت در این كشور، سهولت وگسترش دسترسی مردم به شبكه های جدید ارتباطی را عاملی مهم در شكل گیری این اعتراضات  می داند. او همچنین تحولات جدید كشورهای منطقه را از آن جهت «بهار دموكراسی در خاورمیانه» می نامد كه از مسائل و دغدغه های داخلی  این جوامع ریشه  می گیرد و اعتراضی گسترده امّا تا حد ممكن مسالمت آمیز به سیاست ها وخط مشی رسمی است.[2] پر واضح است كه این تحلیل تا پیش از درگیری های گسترده و خونبار لیبی و سركوب بی رحمانه قیام مردم بحرین قابلیت طرح دارد و رویداد هایی كه بعدها رخ داد، مسالمت آمیز بودن این فرایند را رد كرد.

در مصاحبه ای در همین شماره، مصاحبه شونده در پاسخ به سئوالی در باره تضاد میان خواسته­های گروه های اسلامی در مصر و ساختار سیاسی سكولار این كشور چنین می گوید:« اگرچه[ در تونس] فضا برای اسلام گرایان آماده است امّا  اسلامِ شمال آفریقا با اسلام خاورمیانه متفاوت است. منطقه شمال آفریقا به دلیل نزدیكی به غرب و این كه به نوعی حیات خلوت فرانسه محسوب می شود مانع شكل گیری اسلام افراط ی میشود. دوّم آن كه  اسلام شمال آفریقا به ویژه تونس اسلام اعتدال است. نوشته های اسلام گرایان هم با اعتدال آمیخته است. زمینه برای حضور اسلام گرایان  كاملاً آماده است، اما اسلام گرایان معتدل. هرچند كه باید گفت كه در كنار آنها گروه های سكولار، لیبرال و.... نیز حضور خواهند داشت». وی همچنین معتقد است دولت آینده تونس با وجود برآمدن از دل گروه های اسلامی منافعش را با غرب تنظیم می كند وهم با غرب و هم با جهان اسلام كار خواهد كرد چرا كه تونس به حمایت اقتصادی و سیاسی اروپا نیازمند  است.»[3] 

در شماره 10 نیز «فرید زكریا»[4]، جوانان پرشور و گسترش تكنولوژی ارتباطی را  چالش­های اصلی حاكان مصر، لیبی وتونس و درنتیجه دو عامل اصلی تغییر در منطقه معرفی می كند. به اعتقاد او مشخصه‌­ی اصلی بحران امروز خاورمیانه جوانی بیش از اندازه معمول آن است. تكنولوژی (شبكه های تلویزیونی ماهواره ای، تلفن همراه و اینترنت) نقشی بسیار قدرتمند در آگاه سازی، آموزش و به هم پیوستن مردم منطقه دارند. اولین و مهم ترین چیزی كه معترضان می خواهند این است كه با آنان مثل شهروند برخورد شود نه رعیت[5].

 این نكته ای است كه دكتر «آصف بیات»[6] نیز در مصاحبه خود عنوان می كند:« به نظر من ریشه تحولات اخیر نه در پان اسلامیسم و نه در پان عربیسم است، بلكه گسترش فناوری های ارتباطی و مشترك بودن زبان عربی میان كشورهای منطقه نقش مهمی را در ارتباط بین آنها ایفا می كند. به طوری كه جوانان و تحصیل كرده­های كشورهای مختلف عربی با هم ارتباطات گسترده ای دارند». مصاحبه­گر در ادامه با طرح این نكته كه به عقیده­ی  بسیاری از صاحبنظران هویت اسلامی –عربی كشورهای مورد نظر در هم ادغام شده است و نمی توان آن ها را از هم تفكیك كرد، این سوال را مطرح می كند كه آیا  این جنبش ها یك جنبش عربی اسلامی غیرقابل تفكیك است. به عنوان مثال وقتی ما در تلویزیون جمعیت را می بینیم كه فریاد الله­اكبر سر می دهند،آیا این شعار نمادی از اسلام گرایی آنهاست یا بخشی از هویت عربی آنها به شمار می رود؟ بیات در پاسخ چنین می گوید:«در دهه های 90 - 1980 دین گرایی به شدت در كشورهای عربی افزایش یافت امّا این نكته را نباید فراموش كرد كه متدین بودن این افراد ضرورتاً به معنای اسلام گرایی یا سیاسی كردن  اسلام نیست. یعنی دین برای آنان یك مسأله شخصی است. بنابراین سردادن شعار الله اكبر ضرورتاً به معنای اسلام گرایی نیست. مثلاً ما در میدان التحریر دیدیم كه مردم نماز جماعت می خوانند. این موضوع برای اعراب مسأله ای عادی است و بخشی از فرهنگ آنان به شمار می رود و یك هنجار است».7]

در نقد این گزاره باید گفت كه اگرچه خواندن نمازجماعت جزئی از فرهنگ كشورهای عربی و اسلامی است اما در بستر حوادث پرشتاب و در فضای انقلابی و سیاست زده كشورهایی نظیر مصر،تونس و یمن معنایی كاملاً متفاوت پیدا می كند و دارای پیام های سیاسی واضح و پرمعنایی است. چراكه  دغدغه­­ی طیف وسیعی از معترضین را به صورت نمادین نشان می دهد. چنین پدیده ای در زمان  انقلاب اسلامی نیز رخ داد جایی كه  عزاداری امام حسین(ع) و یا برگزاری مراسم چهلم شهدای شهرهای گوناگون از یك آیین مذهبی صرف خارج شده و رنگ سیاسی و انقلابی به خود گرفت.

دكتر «مهدی ذاكریان» نیز در نوشتار خود، «حكومت خوب» و «جامعه مدنی قوی» را لازمه­‌ی‌ پیروزی واقعی جنبش در كشورهای عربی می داند. معیارهای حكومت خوب از دیگاه او در چهار چیز خلاصه می شود كه عبارت است از: آزادی، عدالت، قانون وحقوق بشر. او در پاسخ  به این كه چگونه می توان به حكومت خوب دست یافت، چنین می نویسد:«پاسخ در دست جنبش فیس­بوكی، جامعه مدنی،دانشگاه­‌ها و رسانه­‌های گروهی جهانی است. این نهادها باید ارزشمندی حكومت خوب و چهارچوب های آن را برای مخاطبان بهار عربی ترسیم كنند تا در گامی دیگر دموكراسی را با خلق وخوی مردم این كشورها عجین ساخت». نگاهی به چند عنوان دیگر از مقالات شماره های مختلف مهرنامه كه در این ارتباط اند نیزنشان می دهد كه متولیان این مجله نیز در دسته ی دوّم از دسته بندی ذكرشده در ابتدای مقاله قرار دارند. به این معنا كه داشتن یك حكومت دموكراتیك به سبك غربی و لوازم آن را هدف بزرگ معترضین جنبش های انقلابی می دانند. چاپ مقالاتی با عناوینی نظیر«دموكراسی اسلامی»[8]، «دموكراسی در برزخ»[9]، «آیا سه گانه ارتش،اسلام گرایان و دموكراتها مصر را به دموكراسی سوق می دهند؟»[10]، «اسلام+ دموكراسی=اسلاموكراسی»[11] در همین راستا صورت گرفته است.

در فروردین 1390  و در اوج شكوفایی بیداری اسلامی ، این مجله پرونده ای با عنوان «اسلام گرایان نه اسلام گرایی» تدوین كرده است. در صفحه­ی نخست این پرونده تصویری به صورت تمام صفحه كار شده است. در این تصویر «اسامه بن لادن» به عنوان نماینده­ی اسلام تندرو، بنیادگرا و مبتنی برآموزه های سلفی وخشونت آمیز در كنار «رجب طیب اردوغان» به عنوان نماینده­ی اسلام دموكراتیك، توسعه گرا و منعطف در برابر غرب قرار گرفته است در حالی كه در دستان هركدام تابلوی راهنمایی با جهت های معكوس وجود دارد. گویی در حال حاضر تنها می توان این دو الگو را برای اداره یك كشور اسلامی به كار بست و الگوی بدیل دیگری وجود ندارد! بر كلیت مطالب و عكس های این پرونده نیز این طرز تفكر حاكم است. در این بین گرایش نشریه به انتساب خواسته های جریان بیداری اسلامی به اسلام مُدل تركیه­ی اردوغان نمود بیشتری دارد. تلاش برای ایجاد تمایز میان ماهیت جنبش و تمایلات اسلام گرایانه مردم نیز كاملاً هویداست. تنها مقاله ای از  دكتر «علیرضا صدرا» برای ماهیت اسلامی جنبش ها سهم واصالت بیشتری قائل است.[12] ضمن این كه گردانندگان مجله هیچگاه از عبارت«بیداری اسلامی» برای توصیف و تبیین وقایع رخ داده استفاده نكرده اند و بر ماهیت دموكراسی خواهانه آن اصرار دارند.

 ازسوی دیگر با وجود خیزش عظیم مردم بحرین علیه حكام مستبد و وابسته این كشور، مهرنامه تنها در یك مطلب یك صفحه ای به صورت مستقیم  به بررسی رویدادهای این كشور پرداخته است. در حالی كه یك پرونده­ی 20 صفحه ای به تحلیل مواضع اپوزیسون «بشار اسد» وچاپ مقاله­ی مفصلی از رهبر مخالفان دولت سوریه یعنی «برهان غلیون» اختصاص یافته است.[13] این موارد نشان دهنده - گرایش این نشریه به آموزه های غربی و تلاش برای گسترش و تعمیق آن در میان مخاطبانش دارد.


منابع

[1] محمد قوچانی، «زنده باد ژورنالیسم»، مهرنامه: شماره20، نوروز 1391،ص30
[2] عبدالامیر نبوی، «بهار دموكراتیك عربی: بررسی ویژگی های موج چهارم دموكراسی در خاورمیانه عربی» ، مهرنامه: شماره 9،اسفند 1389، ص 118-116
[3] «انقلاب سیاسی  یا جنبش اجتماعی»،گفتگو با احمد بخشی،مهرنامه شماره 9، اسفند 1389،ص 121
[4] Fareed Zakaria  متولد ۱۹۶۴ در هندوستان. مقاله نویس، ویراستار نشریه تایم  و از نظریه پردازان شناخته شده مسائل سیاست خارجی در آمریكا است. او مجری برنامه شبانگاهی GPS در «سی ان ان» است و تا قبل از اشتغال در نشریه نیوزویك و تایم، از ویراستاران نشریه« فارن افرز» بود. اوصاحب چند مقاله ی تخصصی در حوزه سیاست خارجی آمریكا و همچنین نظام بین الملل است و دو كتاب «جهان بعد از آمریكا» و «آیندهٔ آزادی» از آثار اوست كه در آنها از دموكراسی آمریكایی علی رغم چالش های پیش رو، به عنوان چشم انداز آینده ی كشورهای خاورمیانه یاد كرده است.
[5] فرید زكریا ، «خاورمیانه عقب گرد نمی كند» ،مهرنامه، شماره 10،فروردین 1390 ص28
[6] استاد جامعه شناسی و مطالعات خاورمیانه دانشگاه ایلینوی
[7] «توفان مدرنیته»،گفتگو با آصف بیات، مهرنامه، شماره دهم، فروردین 1390،ص61
[8] اسدالله اطهری، «دموكراسی اسلامی»، مهرنامه: شماره20، نوروز 1391، ص187
[9] محمد فرازمند، «دموكراسی در برزخ»، مهرنامه: شماره20، نوروز 1391، ص190
[10] ماریانا اوتاوی،«آیا سه گانه ارتش،اسلام گرایان و دموكراتها مصر را به دموكراسی سوق می دهند؟»،مهرنامه:شماره 17،آذر1390،ص 56
[11] آمیتیا اتزیونی(مشاور ارشد جیمی كارتر و استاد دانشگاه جورج واشنگتن)، «اسلام+ دموكراسی=اسلاموكراسی»،مهرنامه: شماره 17، آذر 1390،ص59
[12] علیرضا صدرا،«جمهوری اسلامی عربی» مهرنامه:شماره10،فروردین 1390،ص76
[13] «سكولار یا اسلامگرا؟مخالفان بشار اسد چه می گویند وتا چه اندازه دموكرات هستند؟»(پرونده ویژه تحولات سوریه) مهرنامه:شماره18،دی 1390،ص

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین