در این مقال به معرّفى چهرههاى پاکى که لازم است انسان در تمام طول عمر با آنان همراه باشد، مىپردازیم؛ زیرا همراهى با آنان پر منفعتترین تأثیر را در همه حیات آدمى دارد.
آیه اول: چهرههاى پاک در قرآن
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَومِ الآخِرِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوىالْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ الْسَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِى الرِّقابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِینَ فِى الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوْا وَأُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ] «1».
نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکى [واقعى و کامل که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آوردهاند، و مال و ثروتشان را با آن که دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى] بردگان مىدهند، و نماز را [با همه شرایطش] برپاى مىدارند، و زکات مىپردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دیندارى و پیروى از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند.
در این آیه دقت کنید، خداى بزرگ براى معرّفى و شناساندن نیکان روزگار پانزده خصیصه و ویژهگى بیان مىدارد، چنانچه این موارد عالى در وجود کسى پیدا و به این واقعیّتها آراسته شد، انسان باید در طلب دوستى با او جدیّت کند و خود را با چنین منبع لطفى پیوند زده و از درخت پر ثمر وجود او همان سود را ببرد که خود او برده است، آرى، امیدوار، به چه چیزى امید دارد، اگر امید به مواد مادى عالم است و طلب تنها در آن مسیر است که این امید را همه حیوانات و کلیّه جانوران دارند.
انسان باید غیر از امیدهاى مادّى به بهترین امیدهاى معنوى هم وصل گردد و از پس آن بهترین خواسته را پیدا کرده و سپس به آن خواستهها جامه عمل بپوشاند. این میسّر نیست مگر با چنگ زدن به دامن اولیا و اتّصال به ذیل عنایت پاکان و نیکان.
آیه دوّم: پرهیزکاران
وَالَّذِى جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ* لَهُم مَا یَشَاؤُنَ عِندَ رَبِّهِمْ ذلِکَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِینَ* لِیُکَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِى عَمِلُوا وَیَجْزِیَهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ الَّذِى کَانُوا یَعْمَلُونَ] «2».
و آن که سخن راست و درست آورد و کسانى که آن را باور کردند، اینانند که پرهیزکارانند.* براى آنان نزد پروردگارشان آنچه بخواهند فراهم است؛ این است پاداش نیکوکاران؛* تا خدا [به رحمتش] زشتترین اعمالى که انجام دادند از آنان محو کند، و آنان را بر پایه بهترین عملى که همواره انجام مىدادند پاداش دهد.
منظور از راستى در این آیه شریفه تمام واقعیتهاى الهى وایمان به آن و اجراى آن است و به حقیقت اینان صاحبان ارزشند و معاشرت با آنان و دنبال کردن راهشان علّت سعادت دو جهان براى انسان است، کسى که امید به سعادت دارد باید به طلب اینان و راهشان برخیزد.
آیه سوم: مؤمنان
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِى سَبِیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ] «3».
مؤمنان فقط کسانىاند که به خدا و پیامبرش ایمان آوردهاند، آن گاه [در حقّانیّت آنچه به آن ایمان آوردهاند] شک ننموده و با اموال و جان هایشان در راه خدا جهاد کردهاند؛ اینان [در گفتار و کردار] اهل صدق و راستىاند.
آیه چهارم: ذاکران و صابران
إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً] «4».
مسلماً خدا براى مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ایمان، و مردان و زنان عبادتپیشه، و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شکیبا، و مردان و زنان فروتن، و مردان و زنان صدقه دهنده، و مردان و زنان روزهدار، و مردان و زنان حفظ کننده خود از پلیدىهاى جنسى، و مردان و زنانى که بسیار یاد خدا مىکنند، آمرزش و پاداشى بزرگ آماده کرده است.
البتّه باید توجّه داشت که تمام این حقایق در وجود یک آشناى با خدا، اعم از مرد و زن، جمع است، اینطور نیست که مرد و زنى یکى از این صفات را داشته باشند و آنگاه براى آنان آمرزش و اجر بزرگ باشد. اصولًا مؤمن همه این خصوصیّات را داراست؛ زیرا این واقعیتها از توابع ایمان واقعى است و هرکجا ایمان باشد این حقایق هم هست. پس چه نیکوست که انسان در طلب آنان که آراسته به این برنامهها هستند برآید و البتّه امید واقعى سازنده این طلب و خواسته، در وجود انسان است.
آیه پنجم: مردان الهى
رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالأَبْصَارُ] «5».
مردانى که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمىدارد، [و] پیوسته از روزى که دلها و دیدهها در آن زیر و رو مىشود، مىترسند.
این بیم و ترس همان است که در فصلهاى گذشته به تفصیل، توضیح داده شد، بیمى که علّت خوددارى انسان از هر گناهى است.
آیه ششم: اوصاف مؤمنان
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ* الَّذِینَ هُمْ فِى صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ* وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ* وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاةِ فَاعِلُونَ* وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ* إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ* فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْعَادُونَ* وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ* وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ* أُولئِکَ هُمُ الْوَارِثُونَ* الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ] «6».
بىتردید مؤمنان رستگار شدند.* آنان که در نمازشان [به ظاهر] فروتن [و به باطن با حضور قلب] اند.* و آنان که از [هر گفتار و کردارِ] بیهوده و بىفایده روىگردانند،* و آنان که پرداخت کننده زکاتاند،* و آنان که نگه دارنده دامنشان [از شهوتهاى حرام] اند،* مگر در [کام جویى از] همسران یا کنیزانشان که آنان [در این زمینه] مورد سرزنش نیستند.* پس کسانى [که در بهرهگیرى جنسى، راهى] غیر از این جویند، تجاوزکار [از حدود حق] هستند.* و آنان که امانتها و پیمانهاى خود را رعایت مىکنند،* و آنان که همواره بر [اوقات و شرایط ظاهرى و معنوى] نمازهایشان محافظت دارند.* اینانند که وارثاناند،* وارثانى که [از روى شایستگى] بهشت فردوس را به میراث مىبرند [و] در آن جاودانهاند.
آیه هفتم: صابران
إِنَّ الإِنسَانَ لَفِى خُسْرٍ* إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ] «7».
[که] بىتردید انسان در زیانکارى بزرگى است؛* مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند و یکدیگر را به حق توصیه نموده و به شکیبایى سفارش کردهاند.
آیه هشتم: مجاهدان
لکِنِ الْرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَأُولئِکَ لَهُمُ الْخَیْرَاتُ وَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ] «8».
ولى پیامبر و کسانى که با او ایمان آوردند با اموال و جان هایشان جهاد کردند، اینانند که همه خیرات [دنیا و آخرت] براى آنان است و اینانند که رستگارند.
آیه نهم: رستگاران
التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ] «9».
[آن مؤمنان، همان] توبهکنندگان، عبادت کنندگان، سپاسگزاران، روزهداران، رکوع کنندگان، سجدهکنندگان، فرماندهندگان به معروف و بازدارندگان از منکر و پاسداران حدود و مقرّرات خدایند و مؤمنان را [به رحمت و رضوان خدا] مژده ده.
آیه دهم: مهاجران
وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِى اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُم فِى الدُّنْیَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ] «10».
و آنان که پس از ستم دیدنشان براى به دست آوردن خشنودى خدا هجرت کردند، یقیناً آنان را در این دنیا در جایگاه و مکانى نیکو جاى دهیم، و قطعاً پاداش آخرت بهتر و برتر است، اگر مىدانستند [که داراى چه کمیّت و کیفیتى است].
آیه یازدهم: ناصحان
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضَهُمْ أَولِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَیُطِیعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمْ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ] «11».
مردان و زنان با ایمان دوست و یار یکدیگرند؛ همواره به کارهاى نیک و شایسته فرمان مىدهند و از کارهاى زشت و ناپسند بازمىدارند، و نماز را برپا مىکنند، و زکات مىپردازند، و از خدا و پیامبرش اطاعت مىنمایند؛ یقیناً خدا آنان را مورد رحمت قرار مىدهد؛ زیرا خدا تواناى شکستناپذیر و حکیم است.
آیه دوازدهم: پروا پیشهگان
وَمَن یَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولئِکَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى] «12».
و کسانى که مؤمن بیایند در حالى که کارهاى شایسته انجام دادهاند، براى آنان برترین درجات است.
آیه سیزدهم: بندگان حضرت حق
وَعِبَادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الأَرضِ هَوْناً وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَاماً* وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَقِیَاماً* وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَاماً* إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرّاً وَمُقَاماً* وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذلِکَ قَوَاماً* وَالَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَلَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِى حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یَزْنُونَ وَمَن یَفْعَلْ ذلِکَ یَلْقَ أَثَاماً* یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَاناً* إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحاً فَأُولئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً* وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَاباً* وَالَّذِینَ لَا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَاماً* وَالَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمّاً وَعُمْیَاناً* وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً] «13».
و بندگان رحمان کسانىاند که روى زمین با آرامش و فروتنى راه مىروند، و هنگامى که نادانان آنان را طرف خطاب قرار مىدهند [در پاسخشان] سخنانى مسالمتآمیز مىگویند،* و آنان که شب را براى پروردگارشان با سجده و قیام به صبح مىرسانند،* و آنان که مىگویند: پروردگارا! عذاب [دوزخ] را از ما بگردان که مسلماً عذاب آن پایدار و همیشگى است.* قطعاً دوزخ بد قرارگاه و بد اقامت گاهى است.* و آنان که وقتى انفاق مىکنند، نه از حدّ معمول [و متعارف] مىگذرند و نه تنگ مىگیرند، و [انفاقشان] همواره میان این دو در حدّ اعتدال است.* و آنان که معبود دیگرى را با خدا نمىپرستند، و کسى را که خدا خونش را حرام کرده است، جز به حق نمىکشند، و زنا نمىکنند و کسى که این اعمال را مرتکب شود به کیفر سختى برسد.* روز قیامت عذابش دو چندان شود، و در آن با خوارى و سرشکستگى جاودانه ماند.* مگر آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند که خدا بدىهایشان را به خوبىها تبدیل مىکند و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.* و هر که توبه کند و کار شایسته انجام دهد قطعاً به صورتى پسندیده و نیکو به سوى خدا باز مىگردد.* و آنان که در مجلس غنا و دروغپردازى و امور باطل حاضر نمىشوند، و هنگامى که بر گفتار و کردار لغو مىگذرند، با بزرگوارى و متانت مىگذرند،* و آنان که وقتى به آیات پروردگارشان پندشان دهند، در برابر آن با حالت کرى و کورى نمىافتند، [بلکه با گوش شنوا و چشم بصیرت به آن دل مىدهند]* و آنان که مىگویند:
پروردگارا! ما را از سوى همسران و فرزندانمان خوشدلى و خوشحالى بخش، و ما را پیشواى پرهیزکاران قرار ده.
چنین بندگانى که اوصافشان ذکر شد، پاداش پایداریشان را در راه بندگى خدا، غرفههاى جنّت و حفرههاى بهشتى مىیابند که در آنجا با تحیّت و سلام در شادمانى، یکدیگر را ملاقات کنند و در آن بهشت که جایگاه بسیار نیکو و مقامى بلند است؛ تا ابد جاوید و متنعّم خواهند بود.
یکبار دیگر در تمام آیاتى که در این فصل گذشت به خصوص آیات سوره فرقان دقّت کنید و ببینید چه نوع مردمى قابل دوستى و معاشرت هستند و انسان خواسته و طلب خود را باید در چه مسیرى قرار دهد؟
در حقیقت باید گفت: آنان که داراى سرمایه امیدند- امید به حیات پاک و آخرت آباد و امید براى بدست آوردن مایههاى انسانى و امید به بقاى حق، و خشنودى الهى و سعادت دنیا و آخرت- بهترین حالت طلب را دارند و یک رشته طلب آنان متوجّه یافتن عاشقان خداست، تا با یارى آنان و از برکت معاشرت با آن وفاداران، به مقام قرب خدا و مقام رضایت و خشنودى او برسند.
پی نوشت :
(1)- بقره (2): 177.
(2)- زمر (39): 33- 35.
(3)- حجرات (49): 15.
(4)- احزاب (33): 35.
(5)- نور (24): 37.
(6)- مؤمنون (23): 1- 11.
(7)- عصر (103): 2- 3.
(8)- توبه (9): 88.
(9)- توبه (9): 112.
(10)- نحل (16): 41.
(11)- توبه (9): 71.
(21)- طه (20): 75.
(13)- فرقان (25): 63- 74.
منبع: عرفان اسلامى جلد یک ، آیت الله حسین انصاریان
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com