 گروه اقتصادی ـ دکتر بهمن آرمان*: طی چند ماه پیش و آنها چندین بار درباره قدرت گرفتن مجدد جریان ضد توسعهای در ایران و برخی اقدامات که منجر به تضعیف صنعت و تولید در کشور میشود، هشدار داده بودم و برخی نمونهها را یادآور شدم. اکنون مصوبه عوارض از صادرات فولاد بهانهای شد تا هشدار دهم که این اقدامات میتواند صنعت استراتژیک فولاد را تضعیف کند.
گروه اقتصادی ـ دکتر بهمن آرمان*: طی چند ماه پیش و آنها چندین بار درباره قدرت گرفتن مجدد جریان ضد توسعهای در ایران و برخی اقدامات که منجر به تضعیف صنعت و تولید در کشور میشود، هشدار داده بودم و برخی نمونهها را یادآور شدم. اکنون مصوبه عوارض از صادرات فولاد بهانهای شد تا هشدار دهم که این اقدامات میتواند صنعت استراتژیک فولاد را تضعیف کند.
به گزارش بولتن نیوز، بخشنامه گرفتن عوارض بر صادرات محصولات فولادی، ضرورت هشدارهای لازم برای حمایت از تولید را کاملاً آشکار میسازد؛ زیرا اخذ عوارض از صادرات، اصولاً در ادبیات اقتصادی جایگاهی ندارد و دولتها باید از صادرات حمایت کنند و تشویق نمایند و مشوقهای صادراتی بدهند نه اینکه عوارض از صادرات بگیرند!
سیاستهای اقتصادی رایج در سایر کشورها بر پایه حمایت از طرف عرضه و حمایت از تولید و صادرات است و به همین خاطر، یک اقتصاددان آمریکایی با مطرح کردن چنین سیاستی که الگویی برای سایر کشورها شده است، برنده جایزه نوبل در اقتصاد شد و نشان داد که کشورهای صنعتی با حمایت از صادرات، به روند توسعه اقتصادی و صنعتی کشورها کمک کردهاند.

متأسفانه برخی جریانها ضد توسعه، اصولگرا، اصلاحطلب و حتی ملی مذهبی نمیشناسند و تنها هدف آنها جلوگیری از توسعه اقتصادی ایران است و در هر دورهای به دنبال تضعیف صنعت و صادرات و تولید هستند. کافی است به لغو قراردادهای مهم توسعهای با هدر دادن ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی در دوره ریاست جمهوری آقای احمدینژاد نگاه بیندازیم که با اخذ عوارض از صادرات فولاد، چند برابر کردن قیمت گاز طبیعی موردنیاز صنایع پتروشیمی و فولاد و صنایع انرژی بر همراه بوده است.
بخشی از این چرخه ضد ملی این جریانها به دنبال ایجاد درآمد برای دولت نیستند زیرا راههای عملی دیگری در علم اقتصاد برای افزایش درآمد دولت پیشبینیشده است. لذا به نظر میرسد که هدف اصلی آنها غیراقتصادی کردن سرمایهگذاری در صنایع استراتژیک و فولاد است.
ایران توانسته علیرغم تحریمها و بسیاری دشواریهای دیگر مقام دهم در تولید فولاد را به خود اختصاص دهد و ظرفیت تولید مواد پتروشیمی خود را به ۹۰ میلیون تن برساند. همچنین با تیم جدید که در وزارت نفت مستقرشده است در نظر دارند تولید مواد پتروشیمی در دولت سیزدهم را به ۱۴۰ میلیون تن برسانند و با ساخت پالایشگاههای جدید تولید داخلی را تقویت کنند (کلنگ پالایشگاه بزرگ بندرعباس به ظرفیت ۳۰۰ هزار بشکه در روز بهزودی به زمین زده خواهد شد و ساخت پتروپالایشگاههای جدید به خام فروشی نفت پایان دهد) اما این جریان ضد توسعهای با افزایش تولید فولاد و پتروشیمی و پالایشگاهها مخالف است.

این جریان ضد توسعهای که وزارت نفت در اجرای سیاستهای خود را بینصیب نگذاشته حال با مطرح کردن اخذ مالیات بر صادرات فولاد به دنبال کاهش درآمدهای ارزی است و از آن مهمتر به دنبال جلوگیری از دستیابی ایران به هدف تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در افق چشمانداز ۱۴۰۴ و از همه مهمتر غیراقتصادی کردن سرمایهگذاریهای جدید در صنعت فولاد بهعنوان هدف اصلی است.
تولید فولاد در کشورهای صنعتی جهان به حدی اهمیت دارد که باوجود واردات بخش بزرگی از مواد اولیه موردنیاز برای تولید فولاد از سنگآهن و انرژی و سایر مواد دیگر، بازهم از تولید فولاد در کشور خود حمایت میکنند که نمونه آن کشور ترکیه است. ترکیه بااینکه معادن سنگآهن و انرژی کافی ندارد اما در سال ۲۰۲۱ تولید فولاد خود را به ۴۰ میلیون تن رساند و رشد سریع در تولید فولاد داشته است و به شکلهای مختلف از تولید و صادرات فولاد حمایت میکند. ترکیه به دلیل حمایت شدید مالیاتی و کاهش شدید قیمت برق و انرژی و سایر هزینهها برای شرکتهای تولیدکننده فولاد، ظرفیت تولید فولاد را افزایش داده است.
دولت ترکیه همین سیاست را در مورد صنعت کاشی نیز در پیش گرفت و هزینه حمل و بخشی از هزینههای دیگر صادرات را دولت از بودجه کل کشور پرداخت میکرد.
درحالیکه ایران به خاطر داشتن ذخایر بزرگ گاز طبیعی و معادن سنگآهن هزینه ارزی تولید هر تن فولاد را به ۳۰۰ دلار رسانده و تولید هر تن فولاد ۵۰۰ دلار ارزشافزوده ایجاد میکند.
اهمیت فولاد بهاندازهای است که از میان هفت اقتصاد بزرگ جهان موسوم به گروه ۷ چهار کشور بزرگترین تولیدکنندگان فولاد هستند و علیرغم اینکه به عصر فرا صنعتی واردشدهاند اما شدیداً از این صنعت حمایت گوناگون دارند و چهار کشور آمریکا، ژاپن، آلمان و ایتالیا عضو ۷ اقتصاد بزرگ جهان و ازجمله بزرگترین کشورهای تولیدکننده فولاد نیز هستند.
بدون شک کسانی که معمار تهیه بخشنامه وضع عوارض بر صادرات فولاد هستند و آنها در شرایطی که کشور در تنگنای شدید کمبود منابع ارزی است چنین طرحهایی را ارائه میدهند، بهخوبی از حمایت دولتهای جهان از صنعت فولاد باخبر هستند ولی هدف اصلی آنان سرکوب تولید فولاد است و موضوعات دیگری را در اینگونه موارد ارجح میدانند.
کارشناس اقتصادی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
 بنده در مطلب دیگری هم همین نقد را کردم . آقایان مدام به اینگونه قوانین می تازند و آنرا مخالف افزایش تولید می دانند اما طرف دیگر قضیه را نمی بینند.  و آن اینکه نمی توان نام خام فروشی و به تارج دادن مواد معدنی را حمایت از تولید و صادرات گذاشت . بعلاوه که انرژی تقریبا رایگانی که به این صنایع سنگین داده می شود که از جیب بیت المال است پا را از حمایت دولت از تولید فراتر گذاشته و تبدیل به رانت عظیم صادراتی برای مدیران و هیئت مدیره و سهام داران این شرکت ها شده است . آقایان کارشناس گویا تنها خام فروشی را معیار توسعه می دانند، اما برای بقیه قسمتش سر در زیر لحاف می کنند. مثلا اینکه ژاپن خود بزرگترین مصرف کننده نهایی فولاد( تولید خودرو و لوازم خانگی و ...) است نه صادر کننده فولاد خام!! آقایون کارشناس بد نیست گزارش های خبری همین دو سه سال را مروری بکنند، مثلا اینکه تولید کننده میانی ما که مواد خام پتروشیمی را مصرف می کند مجبور است برود این مواد را از کشور ترکیه بخرد! چرا؟! چون در کشوری که خود از بزرگترین تولید کنندگان این مواد است رانت بسیار بزرگی در خوراک مصرفی پتروشیمی ها هست که باعث می شود خود مالکان پتروشیمی یا دلال ها وسوسه شوند هر آنچه تولید داخل است را صادر کنند و آنوقت تولید کننده میانی یا پایانی که مصرف کننده این مواد است و اشتغال زایی بالا و درآمد زایی بالا دارد باید دستش از این مواد اولیه کوتاه شود . این آقایان کارشناس نیز گویا خودشان سهمی از این رانت صادراتی می برند که اینگونه از آن دفاع می کنند. وگرنه کشوری که خود در میانه توسعه و پیشرفت است و به شدت در داخل به این مواد اولیه صنعتی که راه انداز و پیشران بقیه شرکت های ریز و درشت هستند چه دلیل و افتخار و پافشاری به خام فروشی این مواد است؟! مگر جز این است که پیشرفت و صنعتی شدن با مصرف این مواد خام در داخل و ایجاد ارزش افزوده بدست می آیند!؟
         		            بنده در مطلب دیگری هم همین نقد را کردم . آقایان مدام به اینگونه قوانین می تازند و آنرا مخالف افزایش تولید می دانند اما طرف دیگر قضیه را نمی بینند.  و آن اینکه نمی توان نام خام فروشی و به تارج دادن مواد معدنی را حمایت از تولید و صادرات گذاشت . بعلاوه که انرژی تقریبا رایگانی که به این صنایع سنگین داده می شود که از جیب بیت المال است پا را از حمایت دولت از تولید فراتر گذاشته و تبدیل به رانت عظیم صادراتی برای مدیران و هیئت مدیره و سهام داران این شرکت ها شده است . آقایان کارشناس گویا تنها خام فروشی را معیار توسعه می دانند، اما برای بقیه قسمتش سر در زیر لحاف می کنند. مثلا اینکه ژاپن خود بزرگترین مصرف کننده نهایی فولاد( تولید خودرو و لوازم خانگی و ...) است نه صادر کننده فولاد خام!! آقایون کارشناس بد نیست گزارش های خبری همین دو سه سال را مروری بکنند، مثلا اینکه تولید کننده میانی ما که مواد خام پتروشیمی را مصرف می کند مجبور است برود این مواد را از کشور ترکیه بخرد! چرا؟! چون در کشوری که خود از بزرگترین تولید کنندگان این مواد است رانت بسیار بزرگی در خوراک مصرفی پتروشیمی ها هست که باعث می شود خود مالکان پتروشیمی یا دلال ها وسوسه شوند هر آنچه تولید داخل است را صادر کنند و آنوقت تولید کننده میانی یا پایانی که مصرف کننده این مواد است و اشتغال زایی بالا و درآمد زایی بالا دارد باید دستش از این مواد اولیه کوتاه شود . این آقایان کارشناس نیز گویا خودشان سهمی از این رانت صادراتی می برند که اینگونه از آن دفاع می کنند. وگرنه کشوری که خود در میانه توسعه و پیشرفت است و به شدت در داخل به این مواد اولیه صنعتی که راه انداز و پیشران بقیه شرکت های ریز و درشت هستند چه دلیل و افتخار و پافشاری به خام فروشی این مواد است؟! مگر جز این است که پیشرفت و صنعتی شدن با مصرف این مواد خام در داخل و ایجاد ارزش افزوده بدست می آیند!؟         		                     		         ادامه ... در این برحه که کشور پس از رکود چند ساله قرار است وارد کار احیا و سازندگی شود و در بحث ساخت خانه و سایر کالاها دست بر زانوی همت گذارده، اینقدر پافشاری بر صادرات خام مواد مورد نیاز موتور پیشران کشور چه معنی دارد؟!  معلوم نیست چرا تا دولت ها قوانینی برای کنترل خام فروشی و هدایت مواد اولیه به سمت صنایع پایین دستی به جای صادرات اخذ می کنند صدای جیغ و فریاد عده ای بلند می شود!؟ اگر هم و غم این افراد ارز آوری برای کشور است که باید از رونق صنایع پایین دستی که ارز آوری بیشتری نسبت به خام فروشی دارند خوشحال باشند!! در اهمیت جلوگیری از خام فروشی در رونق تولید همان بس که مقام معظم رهبری بارها نسبت به جلوگیری از خام فروشی به دولت ها تذکر داده اند  // در هر حال یکی از وظایف مهم دولت ها ایجاد توازن در صادرات و تامین نیاز داخل از طریق وضع قوانین است .
         		            ادامه ... در این برحه که کشور پس از رکود چند ساله قرار است وارد کار احیا و سازندگی شود و در بحث ساخت خانه و سایر کالاها دست بر زانوی همت گذارده، اینقدر پافشاری بر صادرات خام مواد مورد نیاز موتور پیشران کشور چه معنی دارد؟!  معلوم نیست چرا تا دولت ها قوانینی برای کنترل خام فروشی و هدایت مواد اولیه به سمت صنایع پایین دستی به جای صادرات اخذ می کنند صدای جیغ و فریاد عده ای بلند می شود!؟ اگر هم و غم این افراد ارز آوری برای کشور است که باید از رونق صنایع پایین دستی که ارز آوری بیشتری نسبت به خام فروشی دارند خوشحال باشند!! در اهمیت جلوگیری از خام فروشی در رونق تولید همان بس که مقام معظم رهبری بارها نسبت به جلوگیری از خام فروشی به دولت ها تذکر داده اند  // در هر حال یکی از وظایف مهم دولت ها ایجاد توازن در صادرات و تامین نیاز داخل از طریق وضع قوانین است .