کمیسیون حقوقی و قضایی در مصوبه و پیشنهاد خود، ماده ۲۳ لایحه حمایت از خانواده را حذف کرده بود.
در ماده ۲۳ لایحه حمایت از خانواده پیشنهاد دولت آمده بود: اختیار همسر دائم بعدی منوط به اجازه دادگاه پس از احراز توانایی مالی مرد و تحقق اجرای عدالت بین همسران است.
در تبصره این ماده نیز تصریح شده بود: در صورت تعدد ازدواج، چنانچه مهریه حاد باشد و همسر اول آن را مطالبه کند، اجازه ثبت ازدواج منوط به پرداخت مهریه زن اول است.
علی مطهری طی سخنانی به ارائه توضیحاتی در خصوص پیشنهادش پرداخت و تصریح کرد: به نظرم این ماده تحت تأثیر افکار غربی و نظام خانوادگی غربی و تحت فشارهای بیرونی غرب زده که نظام خانوادگی را قبول ندارند، حذف شده است.
وی افزود: دنیای غرب راهحل روابط آزاد و فساد و فحشا را برگزیده است که همه ما آثار آن را شاهدیم.
مطهری با بیان اینکه غربیها مشکلات زیادی در این زمینه دارند، متذکر شد: نبودن ازدواج مجدد به معنی رواج فساد و فحشا است.
نماینده تهران در خانه ملت با ذکر این نکته که در حال حاضر زنان آماده ازدواج بیشتر از مردان آماده ازدواج هستند، توضیح داد: در کشور ما زنی که در سنین جوانی، همسر خود را از دست میدهد، تحت تأثیر فرهنگ غلطی که بین ما رواج دارد، باید تا آخر عمر مجرد باقی بماند در حالی که تک همسری حالت طبیعی و بهتر است ولی چندهمسری برای خروج از بنبست و فشار و فحشا در نظر گرفته شده است.
پس از این سخنان مطهری جمشید انصاری، نماینده زنجان و طارم در بیان تذکری با استناد به ماده ۱۵۵ آییننامه داخلی مجلس، اظهار داشت: زمانی که این لایحه در سال ۱۳۸۷ دردستور کار مجلس قرار گرفت، آقای مطهری همین پیشنهاد را مطرح کرد و رأی نیاورد و به دلیل عدم رأی آوری اصل و حذف ماده، به کمیسیون مربوطه برای رسیدگی بیشتر ارجاع شد.
وی افزود: به نظرم مجددا نمیتوان پیشنهاد برگشت به اصل لایحه دولت را مطرح کرد چراکه قبلا این پیشنهاد مطرح شده و رأی نیاورده است و در اینجا تنها باید پیشنهاد کمیسیون بررسی شود.
محمدرضا باهنر نایب رئیس اول مجلس که در غیاب لاریجانی ریاست ساعتی از صحن علنی را بر عهده داشت، در پاسخ به تذکر انصاری، گفت: از آنجایی که کمیسیون حقوقی و قضایی ماده ۲۳ را حذف کرده است، آقای مطهری میتواند پیشنهاد ابقای این ماده را ارائه دهد.
در ادامه این جلسه زهره الهیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی طی سخنانی در مخالفت با پیشنهاد علی مطهری، اظهار داشت: باید مصوبهای برای کمک به تحکیم بنیان خانواده داشته باشیم.
وی افزود: در این ماده، اصل را بر تک همسری قرار میدهیم و بنده از پیشنهاد آقای مطهری تعجب میکنم، این ماده همان مادهای است که بسیار جنجال برانگیز و باعث معطل ماندن این لایحه شد.
وی افزود: کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با دقت زیاد و پیگیریهای دقیق، مواد ارجاع شده به این کمیسیون را مورد بحث و بررسی قرار داده و به تصویب رسانده است.
الهیان در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: آنچه که آقای مطهری پیشنهاد میدهد، این است که اجازه اختیار چند همسر را به مردان بدهیم در حالی که به نظر بنده این ظلم به تحکیم بنیان خانواده است.
نماینده مردم تهران در خانه ملت با تأکید بر اینکه ازدواجهای مجدد در جامعه ما تعداد محدودی است، گفت: همین تعداد محدود هم باعث لطمه عاطفی به فرزندان و خانواده میشود، از اینرو بهتر است در تحکیم این پیشنهادات هجمه سنگینی به مجلس و قانونگذاران مطرح شود و به مصوبه کمیسیون حقوقی و قضایی احترام بگذاریم چراکه مدتهاست روی این لایحه مباحث کارشناسی انجام شده است.
دولت با پیشنهاد علی مطهری برای برگشت به لایحه دولت در ماده ۲۳ موافقت کرد اما کمیسیون حقوقی و قضایی با این پیشنهاد مخالف بود.
نمایندگان مجلس با ۹۵ رأی موافق، ۲۴ رأی مخالف و ۱۹ رأی ممتنع از ۱۹۴ نماینده حاضر در جلسه، با پیشنهاد مطهری مخالفت کردند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
سال گذشته یک خبر روی خروجی همین سایت قرار گرفت و بنده هم در وبلاگم لینک دادم به خبر، اما متاسفانه خبر به سرعت حذف شد .
مضمون خبر حکایت از صیغه کردن دختران و پسران دبیرستانی میداد و آقای مطهری این موضوع رو بی اشکال و مانع بروز فساد بین جوانان میدانستند .
نمیدانم آقای مطهری دختر باکره دارند یا خیر ؟ اما سوالم این بود و هست آقای مطهری در صورت دارا بودن فرزند اناث آیا خود تمایل دارید دخترتان هر روز به عقد موقت یک نفر در بیاید ؟ به نظرتان کدام مردی حاضر به ازدواج دختری با چنین شرایط میشود ؟
مرگ بر منافقین کور دل
بابا کافر و مشرک تکلیفشون با ما معلومه اسلام نازنین ما همیشه تاریخ از جایی ضربه خورد که افرادی منافق در اسم و لباس اسلام با گول زدن یه سری افراد خام و جاهل از اسم و عنوان اسلام سوء استفاده کردن و ضرری به مراتب کوبنده تر از کفار و مشرکین به پیکره اسلام زدند .
مرگ بر منافق مرگ بر مطه....بووووووووووووووووووققققققق
خواهر خوب و پاک و بصیرم سهیلا خانم درود بر شما
هیچ کس با ازدواج مخالف نیست اما اگه شما یه خواهر داشته باشید با اون شیوه ای که مطهری مد نظرشه به عقد موقت در میاری ؟
بعد فکر میکنی خواهر شما برای ازدواج دائمش مشکل نخواهد داشت ؟ کی خواهرشما رو میگیره ؟
من برای این خانواده ها این پیشنهاد را می پذیرم ولی برای خود و دیگران نه.
مراعات چیو ؟ عرض بنده انقدر سخیف بود ؟
به نظرتون از چه واژه ای باید استفاده میکردم که خوشایند شما باشه ؟
منهم یک خانمم اینکه شما متوجه بعضی از کلمات خود نمیشوید حرفی ندارم شما راحت باشید و مواظب باشید که یه موقع شرم وحیا مانع از گفتن حقایق نشه، الان که شما این حقایق را گفتید عجب خدمت بزرگی کردید من بعنوان یه خانم از شما کمال تشکر رو دارم!!!!!!!!
من خودم و تعداد زیادی از هم دانشگاهیانم اینگونه ایم
1.در اسلام برای آقایان داشتن 4 زن عقدی و و چندین زن صیغه ای حلال و آزاد است لیکن منوط به شرایطی ست که همه بدانها واقفند.
اما رعایت عدالت کامل مابین همسران اگر منوط بر همان چیزهایی بود که همه میدانیم و آقای مطهری نیز شرط ازدواج بعدی تعهد به اجرای آنها قرار داده است پس چرا خداوند در آیهء 129 سوره نسا فرموده که شما هرگز نمیتوانید عدالت بین همسران را اجرا کنید؟
تمکن مالی در هر کسی میتواند وجود داشته باشد و عدالت در وظایف دیگر هم با یک تقسیم بندی ساده صورت پذیر است. لیکن آیا نیاز زنان در رندگی زناشویی فقط بر حول محور داشتن مادیات و (همسر) میچرخد؟
این توجه و علاقهء قلبی و به زبان ساده همان عشق ست که ضروری ترین نیاز یک زن بوده و تقسیم آن مابین 2 نفر به یک اندازهء دقیق تقریبا غیر ممکن است. و در این صورت است که معشوقهء مغبون احساس زنی را خواهد داشت که همسرش را از دست داده و مورد اشارهء کلمات بعدی همان آیه است.
2. فساد و فحشا چیزی نیست که با خوشبینی و سر به زیر برف کردن وجود آنرا انکار کنیم. اگر میزان این معضل را با سنوات قبل مقایسه کنیم کاملا محسوس است که این فقط زنان مجرد نیستند که خود فاسد شده و راه برای هوسرانی مردان را نیز باز میکنند. اگر نگاهی به اخبار و حوادث احتماعی بیندازیم متاسفانه زنان شوهر دار بسیاری نیز در این امر دخیلند. همسر کشی به دلیل داشتن فاسق خبر داغ این سالهاست.
3. فرهنگی که مورد بحث است در موارد بالا عقب نشینی کرده و در مقابل موارد بالا به اصطلاح کم آورده است. تنها عامل این تخریب عمیق فقط و فقط شبکه های ماهواره ای است و والسلام. در نگاه به سطحی ترین صورت قضیه کجا زنان و دختران ما بلد بودند که فشن چیست ؟!!!!!
4. لیکن همین فرهنگ در گوشه ای از این مبحث گناه کار است. داریم زنان بیوه ای که هم شرع و هم قانون اجازهء ازدواج مجدد به آنها میدهد ولی همسایه چنین اجازه ای نمیدهد!
همچنین فشار اجتماعی ناصحیح به امری به نام طلاق نیز باعث فوران خشم ، ناکامی و ... در (برخی) زنان شده و نوعی انتقام از تحمل بخت فکرشان را به سمت روابط نامشروع پنهان متمایل میکند.
همین مباحث اشاره شده پیچیده تر و شاخ وبرگ دار تر از آن است که مجالش اینجا باشد. متشکرم.
خوب و رسا بیان فرمودید فقط در قسمتی که فرمودید : همچنین فشار اجتماعی ناصحیح به امری به نام طلاق نیز باعث فوران خشم ، ناکامی و ... در (برخی) زنان شده و نوعی انتقام از تحمل بخت فکرشان را به سمت روابط نامشروع پنهان متمایل میکند."
عرض کنم که البته در بعضی موارد حق کاملا با شماست مثل اعتیاد و بی بندو باری و همسر و.... ولی در مواردی طلاق امری است یکسویه از طرف زن برای دستیابی به نیات و نفسانیات شوم خودش
در واقع منظور من اینست که هردو طرف را باید لحاظ قرار داد و یکطرفه به قاضی نرفت .
من حیث المجموع فرمایش شما درست و بجا بود .
ممنون
التفات فرمودید من هم تشکر میکنم از درک جان مطلبم با وجود زبان قاصر.
لیکن توضیحی عرض کنم مبنی بر اینکه وقتی کلمهء فساد یک زن به میان میآید مطمئنا مورد بحث زنی ست که به هر دلیل ذاتی و یا اکتسابی روان سالم و پاکی ندارد. اگر زن
بله عرض میکردم اگر زن مورد بحث به هر دلیلی و از هر سو و جهتی سودای مرد دیگری در سر داشته باشد این کار را انجام خواهد داد . ایکاش شرایط اجتماعی طوری باشد که خداقل این کار را در زمانی که زیر نکاح همسرش است انجام ندهد! البته منظور من از بین رفتن کراهت طلاق و باب شدن آن به دلایل (کشک) نیست.
متوجه عمق مطلب شما شدم
بسیار زیبا به موضوع پرداختید
نمردیم یه درود بر شما گفتیم (نیشخند )
جدای از شوخی مطلبتان صحیح و بجا بود
ممنون
صرفا خواستم عرض كنم كه لطفا تفسير به راي نفرماييد. تفسير قرآن، علم بسيار وسيعي است كه به پيش نيازهاي فوقالعاده فراواني از علم حديث گرفته تا شناخت زبان و ادبيات عرب نياز دارد.
"يكسان بودن رعايت عدالت"، يكسان بودن عشق قلبي به دو همسر را شامل نميشود و عدالت مد نظر قرآن، همسان بودن رسيدگي مالي به هر دو همسر و همچنين همسان بودن روابط زناشويي است ﴿مثلا اگر يكشب پيش اين همسر بود، يكشب هم بايد پيش آن همسر باشد و يا اجازه ندهد محبت بيشترش به يك همسر، باعث ضايع شدن همسر ديگرش گردد﴾.
اتفاقا آيهاي كه شما مصداق آوردهايد نيز دقيقا دارد همين را ميگويد كه اگر ما ﴿يعني خدا﴾ رعايت عدالت كامل را از شما خواسته بوديم، امكان نداشت هرگز قادر به اجراي آن باشيد، پس اكنون كه ما چنين چيزي را از شما نخواستهايم، حداقل به همان عدالتي كه گفتيم گردن نهاده و آن را رعايت نماييد.
كافي بود قبل از اين تفسير به راي خود، يكبار به يكي از تفاسير معتبر ﴿همچون نمونه و الميزان﴾ مراجعه مينموديد تا بيجهت ايجاد شبهه نفرماييد.
ضمنا! تنها بخش پيام شما كه دربست با شما موافقم، بند آخر آن است و بس. همچنين انصافا پاراگراف اول بند ٤ را نيز بسيار زيبا گفتيد كه قابل تقدير است.
زدن حرف خدا، آن هم چنين حرفهاي پر هزينهاي، يكي از اين n, چيز را ميطلبد كه نميدانم كدام يك از آنها در وجود مطهري باعث شده است چنين بگويد:
١. ايمان بسيار قوي
٢. مغز خر داشتن
;))
"n, چيز" از كجا اومده؟ اصل آن "دو چيز" است!!
بین نمایندگان بنده از اینکه جناب مفتح رای نیاوردند بسیار ناراحت شدم .
اما مرد دیگری هست که البته از این مردهای نامرد پر شده تو جامعه که جامعه پذیری اش ناقص انجام شده درجه حماقتش در حد اعلا همیشه یک نفر باید این تن لش بی مسئولیت را بهش بگه چی کار بکن چی کار نکن یا معتاده یا به احتمال زیاد بعدا معتاد میشه دین و خدا و پیغمبر و نماز هم که دیگه کشکه. خونه نو عروسش هم که یه زیر زمین نمداره.
من حاضرم خواهرم همسر دوم یا حتی سوم فرد اولی بشه ولی با فرد دوم هرگز نباید ازدواج کنه حتی اگر شرایطش از ان چیزی که من گفتم چند درجه ای هم بهتر باشه .
البته اکثریت افراد جامعه بین دو دسته اول و دوم هستند که اینها همان یک همسر برایشان کافی است و اصلا بهتره دادگاه اجازه ازدواج مجدد انها را ندهد.
در اخر به سهیلا خانم به عنوان برادر کوچکتر توصیه می کنم دست از این عقاید انحرافی و افراطی فمینستی بردارد. و من الله توفیق
لطفا به صرف يك اشتباه، به ديگران انگهايي چنين بزرگ نزنيد كه اگر قرار به چنين كاري باشد، از همين نامهي شما هم ميتوان شما را به خيلي چيزها متهم نمود!
اگر كاربر دايمي اين سايت بوديد به خوبي ميدانستيد كه تهمت فمينيست بودن براي سركار خانم سهيلا نه تنها تهمت بسيار بزرگي است، بلكه وصلهاي كاملا نچسب محسوب ميگردد.
ايشان يكي از بانوان مكرّمه و بسيار خوش انديش كشور هستند كه به كرامت وجودي زن كاملا واقفند و نه تنها برخلاف فمنيستها با زن بودن خود مشكلي ندارند و به آن افتخار ميكنند، كه ضدمرد نيز نيستند و جايگاه زن و مرد را با يكديگر خلط نميكنند.
لطفا به صرف يك پيام، سريعا در مورد افراد تصميمگيري نفرماييد؛ آن هم چنين غيرمنصفانه و شديد.
آخه در این مورد به خصوص و بحث ازدواج موقت به نظرم حق با مطهریه.
متاسفانه به دليل نقص اطلاعات ما از يكسو و شيطنت شياطين از سوي ديگر، ما تحليل غلط ميكنيم و نتيجه اينكه متاسفانه شما ميفرماييد "متاسفانه اسلام اين حق را به مردها داده"! ﴿در حالي كه اين قانون نيز مثل هزاران قانون ديگر اسلام، عملا به نفع خانمها است﴾.
اين بحث، فوقالعاده زمانبر و داراي زيرشاخههاي فراوان است كه بدون پرداختن به تمام آنها، كل مبحث لوث ميشود و يكي از دلايلي كه بنده نيز تا الان ترجيح دادم وارد آن نشوم نيز همين است، ولي متاسفانه شما چيزي گفتيد كه چارهي ديگري برايم نماند.
ازدواج موقت را ميتوان از دو منظر نگاه كرد:
١﴾ ازدواج موقت زنان بيوه
٢﴾ ازدواج موقت دختران باكره
ظاهرا ازدواج موقت زنان بيوه براي همه قابل هضم است و نيازي به استدلال ندارد، مگر اينكه از ديد حسادت زنانه به آن نگاه كنيم كه بحث ديگري است.
ميماند ازدواج موقت دختران باكره.
خب بياييد فرض كنيم ازدواج موقت اين قشر، در اسلام مجاز نيست ﴿درست مثل الان كه متاسفانه ازدواج موقت، نكوهيده است و رواج چنداني ندارد﴾.
حال بيايد نتيجه را بررسي كنيم و ببينيم آیا چيزي بهتر ميشود؟!
سركار خانم سهيلا، ايرادي كه در نامه اولشان به اين قانون گرفتند و شما نيز در اينجا آن را تاييد نمودهايد، طرح اين سوال بود كه "آيا آقاي مطهري حاضرند دختر باكرهشان را هر روز به عقد موقت یک نفر در بیاورند؟".
من به جاي آقاي مطهري به اين سوال پاسخ خير ميدهم. يا ايشان قادرند دختر جوانشان را به ازدواج دايم در آورند، يا نيستند. اگر قادر باشند كه ديگر اين سوال خود به خود باطل است، اما اگر نباشند و حاضر به رفع نياز دخترشان از راه شرعي نباشند نتيجه چه ميشود؟
يا آن دختر آنقدر تقوا دارد كه بتواند تا مدتي خود را كنترل كند، يا ندارد. اگر داشته باشد كه باز هم اصلا اين بحث در مورد او مصداق پيدا نميكند و با بود و نبود اين قانون، هيچ چيز براي آن دختر تفاوت نخواهد كرد! چه ازدواج موقت باشد و چه نباشد، او ميتواند خودش را تا ازدواج دايم نگه دارد.
حال اگر چنين تقوايي نداشته باشد چه ميشود؟ ﴿بگذريم از اين كه قويترين غریزۀ نهاده شده در وجود انسان، شهوت است و هيچ غریزهای، غيرقابل كنترلتر از آن نيست و تاكيد شديد اسلام بر روي ازدواج نيز دقيقا به همين خاطر است﴾.
نتيجهاش ميشود همين دوستيهاي خياباني كه متاسفانه بعضا پدر و مادرها نيز به آن تن دادهاند. تن هم نداده باشند فرقي نميكند! زيرا قوّهي قهريه هیچگاه قدرتش به پاي قدرت شهوت نميرسد! دختران و پسران اين قشر هر طور شده در خفا با هم رابطه خواهند داشت.
حال سوال من اين است كه آيا در دوستيهاي خياباني امكان ازاله بكارت نيست كه صرفا قانون ازدواج موقت را متهم به آن ميكنيم؟ آيا هیچکدام از ايرادات ديگري كه بر اين قانون ميگيريم، در دوستيهاي خياباني پديد نميآيد؟ آيا حذف اين قانون ﴿كه متاسفانه، مخالفان آن در مجلس عمدتا از سر منافع شخصي و به دليل جلب رضايت مردم در قبال از دست دادن رضايت خدا با آن مخالفت ميكنند تا نكند رايشان كاهش يابد﴾، چيزي را تغيير میدهد؟
اتفاقاً اين ايراداتي كه فرموديد همگي در دوستيهاي خياباني صد برابر بيشتر امكان وقوع دارد، چرا كه نه تحت نظر خانوادهها است و نه حق و حقوقي براي خانمها در آن وجود دارد و در دوستيهاي خياباني، بازنده نهايي دختران هستند و نه پسران! ﴿البته فراموش نكنيد كه داريم فارغ از ديد خدا به موضوع نگاه ميكنيم﴾.
حال آن كه در ازدواج موقّت، هم نظارت هست، هم حق و حقوق زن كاملا لحاظ ميشود و هم اينكه شرط ضمن عقد داريم!.
وقتي اين رابطهها هست، چرا نبايد از نوع شرعياش باشد؟ چرا بايد برخي پدران و مادران به هرزگي و دوستيهاي نامشروع پسران و دخترانشان راضي باشند، ولي حاضر نباشند به انجام همين روابط در چهارچوب شرع، تن دهند و آن را قبيح بشمارند؟.
گذشته از اينكه شرط اجازهي پدر يا قيم، براي ازدواج موقت دختر باكره هم شرط است و به عبارت ديگر، اينكه بگوييم "دختر هر روز به عقد ديگري در خواهد آمد" نيز منتفي است.
حال گيريم دختر، باكره نبود و اجازه پدر لازم نداشت. حتي خدا فكر اينجايش را هم كرده است و عدّهي بعد از طلاق را گذاشته است تا افراد مريضالنفس، نتوانند فاحشگي شرعي در خيابانها راه بياندازند.
البته اين حرف شما نيز كاملا درست است كه بايد زمينهي ازدواج را تسهيل نمود و نظر اسلام نيز دقيقا همين است و اگر مطالعه بفرماييد، ميبينيد كه چقدر اسلام روي اين موضوع تاكيد نموده است و چقدر براي كساني كه باعث پيوند دو نفر با يكديگر شوند، ثواب و مزد در نظر گرفته است.
خدا لعنت كند اين روانشناسان عمدتا بيدين بيسواد بيشعور غربزده را كه همه چيز مردم را وارونه كردهاند و متاسفانه يكي ديگر از دردهاي پدر و مادرها و همچنين دختران و پسران جوان ما همين است كه سخنان اين روانشناسان برايشان نهادينه شده و ازدواج برايشان تعريفي وارونه يافته است.
چه اشكالي دارد پسر و دختري در سنين پايين ازدواج كنند و پدر پسر و دختر، همان هزينهاي كه اكنون براي فرزندانشان ميكنند را تا آنها سر و سامان بگيرند، همچنان برايشان خرج نمايند؟ مگر آن خدايي كه همين الان دارد روزي دختر و پسر را ميدهد، نميتواند پس از ازدواج اينكار را بكند؟ جواني پيش پيامبر آمد و پرسيد: "فقیرم و روزيام كم است. چكار كنم؟". حضرت فرمودند: "ازدواج كن!"
خداوكيلي چند نفر از ما ﴿حتي از خانوادههاي مذهبي﴾ به اين سخن ايمان قلبي داريم و آن را ميپذيريم؟
چرا متاسفانه پسران و دختران ما اين حرف مزخرف بيريشه و دليل روانشناسان را باور كردهاند كه ازدواج در سنين پايين غلط است و حتما بايد دانشگاهشان را بروند و ابتدا مغزشان را با يكسري خزعبلات مطلقاً بيفايده پر كنند و خانه و ماشين و هزار كوفت و زهر مار ديگر داشته باشند و بعد، دم مرگشان كه شد، دو پيرمرد و پيرزن تازه به فكر ازدواج بيافتند؟
جالب اينكه اگر در فيلمهاي خود غربيهايي كه چنين نسخههايي براي ما ميپيچند دقت كنيد، ميبينيد كه همگي زير ٢٠ سال ازدواج ميكنند و تبليغشان روي ازدواج در جواني است. دقيقا همانطور كه براي ما نسخهي "فرزند كمتر، زندگي بهتر" ميپيچند، و خودشان ناگهان در عرض ٢ سال، يكصد ميليون مهاجر وارد ميكنند تا جمعيتشان افزايش يابد!
دوستان! شما را به خدا دوباره مرا متهم به تحجر و ضدّيت با علم و تكنولوژي نكنيد! نميگويم تحصيلات دانشگاهي نداشته باشيد ﴿هرچند كه اگر نداشته باشيد هم نه تنها چيزي از دست نميدهيد، كه حتي خيلي چيزهايتان هم از دست نخواهد رفت!﴾، بلكه ميگويم اهم و مهم را تشخيص دهيد.
حرف من اين است كه ازدواج، اهم بر چرت و پرتهايي است كه در دانشگاهها قرار است بخوانيد. اگر براي درس خواندن ازدواج نميكنيد، بدانيد كه خاسريد!. يا هم ازدواج كنيد و هم درس بخوانيد، يا اگر نميتوانيد، ازدواج كنيد و درس نخوانيد! بين درس و ازدواج، دومي مهمتر است؛ ولي متاسفانه اهم و مهم ما با هم خلط شده است. يك تكه كاغذ ليسانس و دكترا و پروفسوراي بيمصرف را برايمان بت كردهاند، و ازدواج را بردگي و خريت و حمالي و ذلّت!
آنچه گفتم صرفا نقطهاي بود از آنچه بايد ميگفتم، ولي فكر كنم باز هم پاسخم قصهي حسين كرد شبستري شد!
خلاصه اينكه به قول حضرت علي ﴿عليهالسلام﴾، اگر عمر سنّت ازدواج موقّت را از بين مسلمين برنچيده بود، جز عدّهاي قليل مريض، كسي به گناه آلوده نميشد.
باور كنيم احكام اسلام به مصلحت ما است، حتي اگر هضمش برايمان مشكل باشد.
و انصافا آقاي مطهري با حمایتش از اين طرح، شجاعتي مثال زدنی از خود به نمايش گذاشت كه اگر براي خدا اين كار را كرده باشد، بدون شك حسنهاي بس عظيم در نامهي اعمالش ثبت نموده است.
و اما لازمه موضوعی رو روشن کنم که در کامنت اولم اینکارو نکردم و برای علی آقا این تصور غلط بوجود آمد که بنده با ازدواج موقت مخالفم کما اینکه اگه علی آقا یکبار دیگه نظر بنده رو میخوندند مطلقا به این نتیجه نمیرسیدند .
بنده عرضم همون تقوایی ست که شما فرمودید و کمتر کسی در مقابل غرایز جنسی میتونه مقاومت کنه کما اینکه خیلی ها در زمان عقد دائم که دختر امانت هست منزل پدرش کاشف به عمل میاد که پنهایی زندگی مشترکشون شروع کردند که در این قضیه جای نگرانی نیست و خیال همه راحته که بالاخره این زوجین میرن زیر سقف اما مخالفت بنده با عقد موقت دختران و پسران محصل در عین حال کم سن و سال هست . درسته که در عقد موقت اون هم با اذن پدر حق و حقوقی رو برای طرفین قائل میشنوند اما اگه این تقوا در این میان از بین بره دختری که در افکار عمومی باید در پرده بکارت محبوس باشد تکلیفش چیست ؟ ( چون همه پاکی دختران رو در سلامت بکارت میدونیم حتی اگه بر اثر حادثه این عضو از بین بره افکار پلیدی به ذهن انسان متواتر میشه ) اگه داماد فعلی و البته موقت قبول به ازدواج دائم با این دختر بخت برگشته نکنه اونوقت تکلیف چیه ؟ آیا جامعه چنین مسئله ای رو بر میتابه ؟ تکلیف دختری که همه سرمایه شو از دست داده چیه ؟ کمتر مردی میتونه مردانگی کنه و با چنین دختری ازدواج دائم داشته باشه .
اگه از کلمه نگرانی استفاده کنم بجاست حقا" نگران شدم از طرح چنین پیشنهادی از طرف اقای مطهری ، واقعا چنین دختری آیا نمیتونه در جرگه دختران فراری قرار بگیره ؟ چقدر میتونه در ایجاد فساد تعیین کننده باشه ؟ آیا سرخوردگی موجود باعث انتقام جویی دختر نمیشه ؟ تمام غرض بنده نگرانی از فسادی ست که بعدا " ایجاد میشه . فقط همین .خواهش میکنم بنده رو در ردیف فمینیست ها قرار ندهید که خیلی وقتها مردانه از حق مردان مظلوم دفاع کردم . اما نمیتونم منکر این نگرانی باشم .
پی نوشت :
بنده کاملا" واققم که بنابر داشتن عده هیچ جنس مونثی نمیتونه هر روز به عقد موقت در بیاد . شما فرض بگیرید در اینکه در مثل مناقشه نیست و البته میتونید باز هم بزارید به حساب عصبانیت بنده از آقای مطهری .
نگراني جنابعالي برايم نگراني مقدسّي است و ابدا، ابدا، ابدا رگهاي از تفكر عقدهاي فروخوردهي پوچپرورانهي فمينيسم كه هدفي جز ابزار كردن زنان به نفع مردان هرزه ندارد، در آن مشاهده نميكنم.
فقط معتقدم كه نبود چنين قانوني، نه تنها چيزي از اين نگراني مقدّس نميكاهد، بلكه خود، نگراني جديدي را بر آن خواهد افزود.
اينكه حضرت علي ﴿عليهالسلام﴾ نيز در فرمايش خود ﴿كه در نامه قبليم به آن اشاره نمودم﴾ از لفظ "جز عدهي قليلي" استفاده نمودهاند، به خوبي نشان ميدهد كه حتي ازدواج موقت هم نميتواند جلوي خلاف صددرصد متخلفين را بگيرد و مگر ازدواج دايم ميتواند؟!.
هميشه در هر قانوني يك عده استثنا هستند كه ممكن است از بهترين و مترقّيترين قوانين هم سواستفاده كنند. ولي عرض بنده اين است كه با نبود چنين قانوني، آيا چيزي بهتر ميشود يا اينكه آن اكثريتي كه قصد سواستفاده نيستند نيز به جمع آن اقليت سواستفادهچي خواهند پيوست؟
تمام اين مواردي كه شما به حق نگران آنها هستيد، در صورت نبود چنين قانوني هم ممكن است با شدّت بيشتري به وقوع به پيوندد؛ ولي در بستر غيرشرعي!.
بگذريم از اينكه ازدواج در سنين پايين خيلي به ندرت به جدايي منجر ميشود! يكي از دلايل بالا رفتن آمار طلاق، دقيقا همين بالا رفتن سن ازدواج در كشور است كه بنده شك ندارم وقوع آن با برنامهريزي بوده است، وگرنه چگونه ممكن است دولت يك كشور اسلامي، به جاي تئوريزه كردن ازدواج، آزادي دوستي دختر و پسر را تئوريزه كند؟
براي بنده اينكه تا قبل از دولت دكتر احمدينژاد، هيچ يك از دولتها سرسوزني براي تسهيل امر ازدواج اقدامي نكردند كه هيچ، بلكه با آموزشهايي كه در كتب درسي جوانان و نوجوانانمان گنجاندند، آنها را به هرزگي تشويق نمودن قابل هضم نيست! ﴿از پيامهايتان دريافتهام كه خود بهتر از بنده به خيانتهايي كه در اين زمينه صورت گرفته است و دختركان سبز پوش و غيره واقفيد﴾. نه اينكه دولت دكتر را در اين زمينه ايدهآل بدانم، ولي حداقل حرفي زد و در اين زمينه تكاني به خود داد.
فقط خواستم يك كلام بگويم و باز هم بحر طويل نوشتم :) باور بفرماييد جمع كردن اين مبحث برايم فوقالعاده مشكل است. هر خطي كه مينويسم، شاخهي جديدي در ذهنم باز ميشود كه آن سر آن به هزار حرف ضروري نگفته ختم ميشود. اي كاش قلمي قوي داشتم كه بتوانم آنها را به ايجاز بيان كنم. ولي دريغ و صد افسوس!
دوم : شکسته نفسی میفرمایید، بحق انقدر مطالبتون پر مغز نگارش میشه و انسانو به تفکر وا میداره که بنده کم میارم و باید منتظر متولد شدن جنین کلمات باشم .
حقیر کاملا متوجه فرمایش شما شدم و از جهاتی به شما حق میدم اما علاوه بر نگرانی که در کامنت قبلی ذکر شد نگران از هم پاشیدن شیرازه زندگیه اول مردان هم هستم ( لازمه مجدد متذکر بشم که با ازدواج موقت مخالفتی ندارم ) . آقا مرتضی ازدواج موقت به چه قیمتی ؟
فرض بگیریم فرد خیری پیدا بشه و کار خدا پسندانه ای انجام بده و زن جوان در عین حال بیوه ای رو به عقد موقت در بیاره و اونو سروسامان بده ؛در قران به وضوح از کلمه ( واحد ) استفاده شده و اشاره کرده به مردانی که نمیتوانند عدالت رو بین دو همسر برقرار کنند به همون (یکی) اکتفا کنند و الحق هم خداوند بهتر از ما میدانسته که ایجاد عدالت از طرف آقایان ممکن نیست ؛شما در این زمینه مرد عادلی رو سراغ دارید ؟ من که ندارم ، کما اینکه اطرافیانم دچار همین وضعیت شدند و روزی هزار بار پشیمان از کرده خود بودند چون در درجه اول آرامش خودشون را از دست دادند و در وهله دوم ثمره ازدواج ،تولد فرزندانی ست که به میل خود بدنیا نیامدند . ( که این موضوع مجال دیگه ای رو مطلبه) .
حالا من یه سوال دارم به نظرتون ازدواج مجدد آقایان چه موقت چه دائم آیا باعث متزلزل شدن پایه های زندگی زن اول و فرزندانش نمیشه ؟ آیا زن اول این کار رو ناسپاسی و نمک نشناسی از طرف شوهر نمیدونه ؟ آیا فرزندان با ناامنی خاطر به آینده نگاه نمیکنند ؟
آیا درسته مردی برای سامان دادن به زندگی نفر دوم ، با زندگی نفر اول بازی کنه ؟ مطلقا به قضیه مادی نگاه نمیکنم اما عاطفی چرا ( ما خانم ها انقدر حسود هستیم که تمایل نداریم عشق شوهرمونو با کسی تقسیم کنیم ، انقدر حسود هستیم که چشم نداریم ببینیم کسی از همسری که عاشقانه دوستش داریم تعریف کنه )
آقا مرتضی درسته که ازدواج مجدد شرعا اشکالی نداره اما اخلاقا " چطور ؟
پی نوشت :
خوبه که قرار شده فقط یه سوال ازتون بپرسم ( نیشخند)
-------------------
استاد قرائتي خاطره جالبي تعريف ميكردند كه شايد بد نباشد اينجا آن را بازگو نمايم.
ايشان ميگفتند در يكي از سفرهاي حج، خانم مسنّي در كاروان ايشان بودند كه اصرار داشتند هركجا همه ميروند، او نيز باشد.
استاد ميگفتند يك روز براي زيارت غار حرا رفتيم. اين خانم مسن باز هم اصرار كرد كه من هم بايد براي ديدن غار بيايم. هرچه به او گفتيم مادر! راه صعب است و شما را توان بالا رفتن از آن نيست. گوش نكرد و اصرار پشت اصرار كه من هم بايد بيايم.
سرتان را درد نياورم! ايشان ميگفت به اجبار پذيرفتيم و او را با خود برديم. چند دقيقهاي به زحمت از كوه بالا آمد. هي مينشست و خستگي ميگرفت و به نوك كوه نگاه ميكرد و ميديد هنوز فاصلهاش تا مقصد، از اينجا تا آسمان است و هي پا ميشد و ادامه ميداد.
استاد ادامه دادند: مقداري كه رفتيم، ناگهان اين خانم مسن رو به من كرد و گفت: "شما آخوندا چقدر دروغ ميگيد آخه! اصلا كي گفته پيغمبر با اون سن و سالش هر روز چند بار ميرفته بالاي اين كوه؟! مگه ميشه؟! من يك بارش هم نميتونم برم بالا، اون وقت پيغمبر چندبار ميرفته؟!". اين را گفت و برگشت پايين!
متاسفانه حكايت برخي از ما، دقيقا حكايت همين خانم مسن است. لطفا بياييم اگر ضعفي در تحليل و اطلاعات خود داريم يا توان كنار زدن منافعي كه حس ميكنيم داريم در راستاي پذيرش حرف خداوند را نداريم، موضوع را كلا انكار نكنيم و نگوييم اكثر قوانين اسلام اشكال دارد و جايي هم براي نقص فهم خودمان بگذاريم!. حداقل بگوييم من توان بالا آمدن ندارم و بريدهام، چرا ديگر كل را رد ميكنيم؟!
اگر كمي در مورد ساير ملل مطالعه بفرماييد، خودتان صحت اينكه "و الا تك همسري شیوه رایج تشکیل خانواده در دنیا نمیشد" را درخواهيد يافت. به قول ويل دورانت: "كدام يك از ما واقعا به تك همسري بسنده كردهايم و چندين دوست دختر و معشوقه نداريم؟! ولي بايد به قانون ازدواج در اسلام بخنديم!".
سركار خانم سهيلا!
---------------
جنابعالي در مورد اخلاقي بودن اين حكم شرعي از بنده سوال نموديد. مطمئنم كه جنابعالي بر اين باور نيستيد كه العياذ بالله، پيامبري كه ميگويد: "من جز براي تكميل مكارم اخلاقي مبعوث نشدم"، حكمي غير اخلاقي آوردهاند‼
متاسفانه اينكه مفهوم اخلاق را بعضا وارونه كردهاند، تقصير خود ما است كه چوبش را هم داريم ميخوريم. در همين سايت، شما ديديد كه بعضي، دست دادن ليلا حاتمي با مرد اجنبي را نشانهاي از اخلاق مداري ناميدند؛ بوسيدن فاحشهها را شرطي بر مردمداري دانستند و برهنگي گلشيفته را نشانهاي از آزادي!. سو برداشت نشود! نميگويم عقيده شما اين است، بلكه اين مثال را براي روشن شدن منظورم زدم كه از قديم گفتهاند در مثل مناقشه نيست.
الان ما ميبينيم كه وقتي كسي از راه ميرسد، اگر مقابل پايش بلند نشوي، اخلاق را رعايت نكردهاي! در حالي كه هركس جلوي پاي پيامبر ﴿صلي الله عليه و آله﴾ بلند ميشد، ايشان عصباني ميشدند و به او اعتراض ميكردند و خود نيز بلند نميشدند و فقط كمي جابجا و نيمخيز ميشدند.
يا مثلا مستحبي همچون غذا خوردن با دست، اكنون نشانه بياخلاقي است. شما خود مشاهده نموديد كه به خاطر استفاده از يك واژه، چه غيرمنصفانه بر شما تاختند و متهم به بياخلاقيتان كردند، در حالي كه مباحثي غليظتر از اين را خود رسول خدا ﴿صلي الله عليه و آله﴾ بر بالاي منبر مطرح مينمودند!.
روزي رسول خدا ﴿صلي الله و آله و سلم﴾ مشغول سخنراني بر بالاي منبر بودند كه زني وارد مسجد شد و رو به ايشان گفت: "يا رسول الله! من شوهر ندارم و دارم به گناه ميافتم. شوهر ميخواهم!" رسول خدا سخنراني خود را قطع نمودند و رو به مردان گفتند: "چه كسي حاضر است شوهر اين خانم شود؟!" بقيه ماجرا را هم كه ميدانيد. از نظر اخلاقيات كنوني ما، اگر زني براي زيرپا نگذاشتن حرف خدا و گناه نكردن، اقدام به چنين كاري كند، چقدر اخلاق دارد؟.
سركار خانم چكش حرف بسيار زيبايي زدند: "چه فراوان زنان بيوهاي كه هم شرع به آنان اجازه ازدواج ميدهد و هم خودشان، ولي همسايه چنين اجازهاي به آنها نميدهد!" اين كجايش اخلاق است؟!
كتاب كوچكي هست ﴿نميدانم به فارسي ترجمه شده است يا خير و متاسفانه نامش نيز اكنون در خاطرم نيست﴾ كه توصيههاي رسول خدا ﴿صلي الله عليه و آله و سلم﴾ به حضرت علي ﴿عليهالسلام﴾ پس از ازدواج با حضرت زهرا ﴿سلامالله عليها﴾ در مورد نحوه انجام مسائل زناشويي را ذكر نموده است. با اخلاقيات وارونهاي كه اكنون براي ما ساختهاند، باور بفرماييد اگر در خلوت خود هم بخواهيد آن را بخوانيد، دايم به اين طرف و آن طرف نگاه ميكنيد كه نكند كسي شما را ببيند‼
در حالي كه اگر يك روانشناس بيسواد غربزده با آن تفكرات مزخرف كينزيوار خود مشغول گفتن خزعبلات روانشناسانهاش در زمينه مسايل زناشويي باشد، هيچ چيز قبيحي ديگر وجود نخواهد داشت و همه سراپا گوش ميشوند!. و غيره و غيره و غيره.
آيا اگر به غلط، امري اخلاقي به ضد اخلاق و موردي ضد اخلاقی به اخلاق بدل شد، بايد پذيرفت و نبايد برضد آن قيام كرد؟! به راستي چگونه بوده است كه زنان ساليان دور، هيچ مشكلي با هووهايشان نداشتند كه هيچ، تازه با هم مثلا برضد رسول خدا، دست به يكي هم ميكردند تا جايي كه بعضا خداوند مجبور ميشد برضد توطئهشان آيه هم نازل كند؟!
ميدانم كه قبول داريد دستورات خداوند به نفع همه است، پس اگر گاهي احساس ميكنيم برخي دستورات شرعي با برخي منافع ما در تضاد است يا برايمان قابل هضم نيست، دستور خدا را بر خواسته دلمان ترجيح دهيم كه بيشك ضرر نخواهيم كرد.
اين را هم فراموش نكنيم كه اين قانون قرار نيست ازدواج موقت را اجباري كند تا از فردا هر مردي، هرچه زن مجرد در محلهاش هست را حتما بگيرد يا به زندان برود! نبود اين قانون نيز از هيچ يك از اين دغدغههايي كه فرموديد نميكاهد، بلكه صرفا زمينهي افتادن آنها در بستر غيرشرعي را هموار ميسازد.
در مورد مشكل پاك شدن پيامها كه امري شايع در بولتن است و در پست ديگري مطرح فرموديد، بنده راه حلي پيدا كردم كه اميدوارم به درد شما هم بخورد ﴿البته اگر از فايرفاكس استفاده مينماييد﴾.
لطفا به لينك زير رفته و افزونه مذكور را نصب نماييد:
https://addons.mozilla.org/en-US/firefox/addon/textarea-cache
پس از نصب اين افزونه، تمامي متوني كه در فيلد متن پيامهاي بولتن ﴿يا ساير سايتها﴾ تايپ ميكنيد، به صورت خودكار در كاشه فايرفاكس ذخيره شده و با ظاهر شدن آيكوني در قسمت پانوشت پنجرهي فايرفاكس، ميتوانيد مجددا آنها را بازيابي نماييد.
اميدوارم مشكل شما نيز مانند بنده با اين افزونه حل شود.
خیلی از بیانات زیبا و کامل شما استفاده کردم ولی چند مورد هم میخواستم اضافه کنم امیدوارم نگرانی بجا و بحق خواهرم سهیلا خانم برطرف شده باشه و برادرم آقا مرتضی هم با نظر من موافق باشند.
تمام فرمایشات آقا مرتضی زیبا و بجا و درست بود فقط در مورد آن بخشی که مورد نگرانی سهیلا خانم است یعنی اشکال بر قانون چند همسری مردان به لحاظ اخلاقی باید به عرض برسانم شهید بزگوار مرتضی مطهری در کتاب حقوق زن در اسلام اشاره زیبایی به این مساله دارد که امیدوارم جواب بسیاری از چرا ها در آن کتاب برای علاقمندان وجود داشته باشد .( هرچند که آقا مرتضی عزیز خیلی زیبا و مختصر و مفید همه کلیات کتاب را بیان فرموده اند )
شهید بزرگوار در مورد تشویق ائمه به مساله ازدواج مجدد مردان و متعه و نکاح مجدد فرمودند :
تا آنجا که ائمه اطهار مردان زن دار را از این کار منع کرده اند به حکمت این است که خواستند بگویند این قانون برای مردانی که احتیاجی ندارند وضع نشده است همچنان که امام موسی کاظم (ع) به علی بن یقطین فرمودند : تو را با نکاح متعه چه کار و حال آنکه خداوند تو را از آن بی نیاز کرده است
و به دیگری فرمودند : این کار برای کسی رواست که خداوند اورا با داشتن همسری از این کار بی نیاز نکرده است (افراد مجرد و یا کسانی که زن ندارند ) و اما کسی که دارای همسر است فقط هنگامی میتواند دست به این کار بزند که دسترسی به همسر خود نداشته باشد .
و اما آنجا که ائمه اطهار تشویق و ترغیب به مساله متعه کرده اند بخاطر حکمت دیگر آن یعنی ترک سنت متروکه بوده است . یعنی سنتی از پیامبر اکرم که خلیفه دوم آنرا به خاطر اوضاع سیاسی و فعلی زمان خود نهی کرده بود و برادران اهل سنت بعد از مرگ وی نیز به آن تعصب ورزیدند و آنرا قانون ثابت و دائمی کرده اند و ائمه خواستند با ترغیب و تشویق این نکاح متعه سنت پیامبر یعنی ازدواج موقت به فراموشی سپرده نشود تا مساله فساد دامنگیر مسلمانان نشود.
قسمت آخر فرمایشات شما با شناخت من از علی مطهری زیادی نمیخونه
اینکه فرمودید : " و انصافا آقاي مطهري با حمایتش از اين طرح، شجاعتي مثال زدنی از خود به نمايش گذاشت كه اگر براي خدا اين كار را كرده باشد، بدون شك حسنهاي بس عظيم در نامهي اعمالش ثبت نموده است. "
منظور شما حمایت این مردک بوووووووووووووووووقققق از این طرح است : ؟؟؟؟
" اختیار همسر دائم بعدی منوط به اجازه دادگاه پس از احراز توانایی مالی مرد و تحقق اجرای عدالت بین همسران است. "
به نظر شما از این مرد بوی مسلمانی و احیای دین رسول خدا آنهم سنت متعه میاید یا برهم ریختم آرامش خانواده در هرج و مرج بی عدالتی و بی قانونی و فتنه ای که دامن خانواده ها را میگیرد ؟؟؟؟
بله ظاهر قضیه بوی خوبی دارد اسلام سنت پیامبر متعه حلال و جلوگیری از فساد ...
ولی کجا در چه کشوری با چه مدیرانی با چه مجلس نشینانی با چه قانون گذارانی ؟؟؟؟
با چه اهداف پشت پرده ای ؟؟؟؟ زمینه و فرهنگ سازیبرای جلوگیری از سوء استفاده و ایجاد حرمسرا و جلوگیری از هوسورانی مردهای زندار و در قفس نگذاشتن جوانان ، وجود دارد یا همه چیز مهیای سوء استفاده یه سری افراد سودجو به اسم قانون و شرع حلال است ..
در فرمایشان شما ، صحت کلامتان ، و اسلامی بودن این سنت حرفی نیست ولی در دست های پشت پرده و سودجویی و فریبکاری و دور زدن مردم در مجرای قانون حرف زیاد است ..
کاش قاون نه به این شکل و طوری محکم و چفت و بست شده وضع شود که جلوی حرمسرا درست کردن و هوسرانی گرفته شود و افرادی از این شیوه حلال بهره ببند تا به فساد نیفتند ، که مستحق هستند .
متفکر و فیلسوف شهید مرتضی مطهری
حساسیت شما قابل درک و قابل احترام چیزی که برادر عزیزم آقا مرتضی عزیز هم به اون اذعان داشت تو متنی که نوشتند ولی چندتا نکته رو باید به عرض برسونم :
اول اینکه بله درسته عدالت حقیقی و کامل به خاطر شرایط فعلی جهان و شیاطین و نوکران انسی شیاطین و غفلت عوام و سوء استفاده خواص و خیلی چیزهای دیگه در جهان برقرار نیست ولی این به این معنا نیست که عدالت حقیقی و کامل نخواهد آمد و چون دنیا مادی است همچین چیزی هیچ وقت نخواهد بود !!! نخیر ، بر خلاف فرمایش شما باید به عرض برسانم خواهد آمد روزی که منادی عدالت حقیقی جهان فریاد برخواهد آورد : " جاء الحق و ذهق الباطل ان الباطل کان ذهوقا"
و این همان ظهور مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) است .
در ثانی قسمت اول فرمایش شما اشکالی بس بزرگ و پیدا در خود دارد .
اعتراف به وجود نقایص در اسلام توهین تلقی نمیشه ؟؟؟؟؟ همچین چیزی عادیه و لازمه جهان مادی و ....؟؟؟؟؟ شما چطوری نقص اسلام را با دریافت های ذهنی خودتون اثبات کردی ؟؟؟؟ اگه یه جا مجری قانون اسلام میلنگه ، اگه جایی ما نمیتونیم یا نمیخوایم دستورات واقعی اسلام را پیاده کنیم و همیشه سعی میکنیم عقل ناقص خود را بر اسلام برتری بدیم ، یعنی اسلام ناقصه ؟؟؟؟
اگه واقعا میخواید کامل بودن دین اسلام از زبان خداوند خالق که امیدوارم به او اعتقاد و اعتماد داشته باشید که البته دارید ، من از قرآن کلام وحی که بر سینه پاک پیامبر نازل شد کامل بودن اسلام را اثبات میکنیم به این امید که دیگر حتی فکر ناقص بودن اسلام به ذهنتان خطور نکند .
الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿3﴾
معنی آیه :
امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم و هر كس دچار گرسنگى شود بىآنكه به گناه متمايل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد] بى ترديد خدا آمرزنده مهربان است (3)
سوره مائده آیه 3
اين سخن بنده كه "كدام يك از ما واقعا به تك همسري بسنده كردهايم و چندين دوست دختر و معشوقه نداريم؟! ولي بايد به قانون ازدواج در اسلام بخنديم!" را بنده در نامه قبلي خود از "ويلدورانت" نقل كرده بودم كه ديشب خاطرم آمد در "تاريخ تمدن اسلام و غرب" نوشته "گوستاو لوبون" خوانده بودم و بدين وسيله تصحيح مينمايم.
چند سال پیش از نیروی انتظامی جهت تکمیل یک استشهاد محل زنگ خونه ما رو زدند و از من پرسیدند که شاهد ماجرای دیروز بودید یا نه ؟ بنده هم عرض کردم بله .
حالا ماجرای دیروز چه بود ؟ آقایی با وجود داشتن همسر و دو فرزند با خانم مطلقه ای ازدواج موقت کرده بود . و سر این ماجرا هیاهیویی به پا شده بود که اون سرش ناپیدا .
من به مامور نیروی انتظامی اینطور گفتم : حوالی ساعت 3 بعد از ظهر بود که بنده با صدای این خانم ( خانم مطلقه ) اومدم پشت پنجره و دیدم با صدای بلند همسر اول این آقا رو خطاب قرار داده و فحاشی میکنه . ( خانم مطلقه به من گفت خانم چرا دروغ میگی؟) همسایه های دیگه به کمکم آمدند و گفتند ما هم چنین چیزی رو دیدیم .
بعد گفتم حین فحاشی به شدت عصبانی شد و به سمت همسر اول حمله ور شد و ایشون رو هول داد و ایشون از پشت افتاد توی جوی آب ( طوری که پایین تنه ی این خانم داخل جوب بود و همین سبب شد که حجاب از سر اون خانم بیفته ) ( اینجا دیگه اون خانم مطلقه از کوره در رفت و جلوی مامور انتطامی نزدیک بود به بنده هم حمله کنه ) .
آقا مرتضی میدونید دردناک ترین جای این ماجرا کجاست ؟ اونجا که مردی بایسته تا همسرشو جلوی چشماش کتک بزنن . بعد از کتک خوردن همسر اول ، اون مرد بی غیرت دست همسر دوم رو گرفت و گوشه ای ایستاد و جلوی همه همسایه ها که دیگه تقریبا صدای همه از بی اخلاقی این آقا در اومده بود گفت : بچه ها رو هم ازت میگیرم حالا می بینی .
و همسر اول دیگه نگران داشتن هوو نبود ضمن تشکر از شهادت من ، به من گفت اگه بچه ها رو ازم بگیره چی کار کنم ؟ من بدون بچه ها میمیرم .
آقا مرتضی من نمیدونم و هیچ وقت هم از اون خانم سوال نکردم چرا شوهرش همسر دوم اختیار کرده اما یه چیزی رو خوب میدونم مردی که با دو تا بچه مستاجره نمیتونه تمکن مالی داشته باشه و زندگی دومی رو اداره کنه و برای رضای خدا زن مطلقه ای رو سروسامان بده ، اما به جرات میتونم بگم این نوع ازدواج موقت از سر شهواترانی بوده و هست و کم نیستند زنان مظلومی که چوب زیاده خواهی و هواسرانی چنین مردان رذلی رو میخورند .
منظور من از سوال آخرم این نوع بی اخلاقی بود و نه چیز دیگه ، ضمن اینکه یکی دیگه از سوالات بنده در زمینه صدمه دیدن خانواده همسر اول به قوت خودش باقیست که امیدوارم جواب منو بدید .
ضمنا خدمت اقای جمالی هم عرض میکنم بهتر شما علت های سرد مزاجی خانم ها رو بررسی کنید و بعد انقدر قاطعانه به خودتون حق اختیار همسر دوم بدید . یک مرد معتاد نیاز جنسیش صفرهست به نظرتون نیاز همسرشو، کی باید برآورده کنه . معظل اعتیاد انقدر بزرگ هست که دیگه دل و دماغی برای زن نزاره .( جالبه که وقتی مردی همسر دوم اختیار میکنه همه میگن حتما زنش یه جا کم گذاشته اما زنی که مجبوره به خاطر بچه هاش این موجودات بی خاصیتو که روانشناسان اسمشو (بیمار) گذاشتن و از نظر بنده هیچ وقتی با یک جانی ندارند چرا که یه جانی هم حق زندگی رو از یه نفر سلب میکنه و یک معتاد هم ایضا" ، چر اینجا کسی به خودش حق نمیدن و از نیازهای عاطفی و جنسی زن چیزی به زبون نمیاره ؟ حتما اینجا باید شرم و حیا کرد!!! ) .عدم رعایت بهداشتی فردی مرد ، دومین دلیل سرد مزاجی زن هست و خواسته های نابجای مرد از زن که اون رو مانند هنرپیشه های فیلم های مستهجن می بینه یکی دیگه از دلایل و قس علی هذا . چه خوب میشد آدم یه سوزن به خودش بزنه یه جوالدوز به دیگران . و عرایضم رو با شما باین این حدیث قدسی به پایان می برم . "" خداوند فرمودند : حق زن مظلوم رو خودم میگیرم ) .
حالا اگه مردی به خدا اعتقاد داره باید پشتش بلرزه چون طرف حسابش خداست . همون زنی که دستش به هیچ جا نمیرسه و انقدر بدبخته که برای آدم کردن شوهرش چاره ای نداره جز به اجرا گذاشتن مهریه اش .
جناب مجید ( مازندران ) خیر برادرم ، توضیحات آقا مرتضی درست و زیباست اما بنده قانع نشدم و کامنت ایشون نگرانی بنده رو بر طرف نکرد . اصلا مگه نگرانی من و امثال من مهمه ؟
بولتن جان ببخش به خاطر طولانی شدن کامنت .
به لطف خدا بر حسب اتفاق، سايت raztv.ir لينكي از يك سخنراني دكتر عباسي را برايم ارسال نمود كه پاسخي مقدماتي بر اين پرسش را به زيبايي بيان مينمايد.
اين سخنراني به قدري برايم جذاب و دلنشين بود كه نتوانستم هرطور شده، تا انتهاي آن را يك نشست گوش نكنم و حيفم آمد آن را به ساير دوستان معرفي ننمايم. خداوند ايشان را حفظ كند كه همچنان، عرصهي جهاد را ترك نكردهاند ﴿البته يكي دوجا كمي بيانصافي كردهاند، ولي در كل، بحث، بحثي فوقالعادهاي است﴾.
http://raztv.ir/video+xyu8o28g4g
فيلمها و سخنرانيهايي فوقالعاده مفيدي در اين سايت خواهيد يافت. بنده كه خبرنامهي raztv.ir را عضو شدم تا جديدترين فايلهاي عرضه شدهي خود را برايم ارسال نمايد.
التماس دعا
كاملا با فرمايشاتي كه در پيام فوق فرموديد موافقم. بنده هم در پيام قبليم عرض كرده بودم كه هميشه يك عده سواستفادهچي هستند كه البته بايد تا حد امكان، راه سواستفاده را بر آنان تنگ نمود.
در مورد مخالفتان با بيمار دانستن معتادان ﴿كه در واقع مجرمند و نه بيمار﴾ و رواني بودن عمدهي روانشناسان نيز كاملا با شما هم عقيدهام و بارها خود نيز در اين مورد داد سخن دادهام.
متاسفانه هم مردان مظلومي را ديدهام كه به واسطه بيعقليهاي همسرشان، زندگیشان به جهنم تبديل شده است و هم زنان مظلومي كه مردشان به درد زبالهداني هم نميخورد.
وقتي از زنان مظلومي ميشنوم كه نجيبانه با ظلم شوهران نامردشان براي خدا ميسازند، به قدري دلم ميگيرد كه آرزو ميكنم ای کاش ميتوانستم آن مرد را از هستي ساقط كنم؛ درست همان قدر كه وقتي با زنان سليطهاي همانند او كه شما در مثالتان نمونه آورديد برخورد ميكنم، حالم ازشان به هم ميخورد. به عقيده بنده دو گروه مرد هستند كه در هر شرايطي، هميشه حق با زنانشان است و ابدا قابل دفاع نيستند: ١﴾ مردان معتاد ٢﴾ مرداني كه دست بزن دارند.
قوانين اسلام آنقدر دقيقند كه هر کجای آن را دست بزنيم، يك جاي كار خواهد لنگيد و به جاي ديگر آن آسيب وارد خواهد آمد. اتفاقاً به نظر بنده قانوني كه قرار بود در مجلس تصويب شود ﴿اگر مثل هميشه خرابش نكنند﴾ از اين نظر هم خود يك سوپاپ اطمينان است، چون تا جايي كه شنيدهام، در آن ذكر شده است كه تمكن مالي و غيره مرد بايد توسط دادگاه احراز شود و لذا ديگر آن نامرد نميتواند چنين آشكارا به همسر اولش ظلم كند.
در مورد صدمه دیدن خانواده همسر اول نيز متاسفانه به دليل فقر سواد نميتوانم پاسخگو باشم، ولي شخصا يقين دارم كه اگر تمام جوانبي كه شرع مقدس به آن اشاره نموده است رعايت شود، بيشك صدمهاي در كار نخواهد بود و عملا كسي ضرر نخواهد كرد.
متاسفانه امروز در مدارس و دانشگاههاي ما هيچ چيزي كه به درد زندگي آدمها بخورد به دختران و پسران ما نميآموزند. مدارس و دانشگاههاي ما به جاي آنكه انسان تربيت كنند، مشغول تربيت روباتهايي هستند كه هركس خود را حق ميداند و حق را هم كه هر طور شده بايد گرفت‼ ﴿غافل از اين كه در اسلام، پيش از آنكه حق گرفتني باشد، دادني است!﴾؛ نه قائل به ايثار در فضاي خانوادهاند و نه جز حق خود، به حق و حقوق ديگران فكر ميكنند؛ نه ميدانند چگونه بايد زندگي كنند، نه ميدانند چگونه بايد به نيازهاي يكديگر پاسخ دهند؛ نه حق الله سرشان ميشود و نه حقالناس؛ نه به اينكه اگر سرسوزني به ديگران ظلم كنند، بايد پاسخگو باشند اهميت ميدهند و نه به اينكه هر عملي، بيشك بر زندگي دنيايي آنها اثري وضعي خواهد گذاشت باور دارند؛ نه شوهرداري بلدند و نه همسرداري. فقط يك چيز را آموختهاند: هر طور شده بايد حقّت را بگيري! حال اين حق چيست و كجا بايد پاي حق او ايستاد و كجا بايد از آن گذشت؟ هيچ كدام تعريفي برايش ندارند!
متاسفانه روح خدا و ايثار و گذشت و محبت و دين و ديگردوستي در دروس سيستم آموزشي ما وجود ندارد و نتيجه اينكه دانشآموز و دانشجوي ما پس از آنكه به تكه كاغذ بيمصرف مدرك دانشگاهي خود مزين ميشود، جز يك دنيا باد كبر و غرور ﴿كه او را به عقل كل هستي بدل نموده و خود را بينياز از خدا و پدر و مادر و هر نصيحت و آموزش ديگري ميداند﴾، هيچ چيز ديگري در سر ندارد.
متاسفانهتر اينكه عمده پدران و مادران كنوني نيز چون در همين سيستم بزرگ شدهاند، هیچگونه بار معرفتي و ديني ندارند تا خود بتوانند اين خلأ را براي فرزندانشان پر كنند.
بنده خاطرم هست در دوران كودكي ﴿خيلي كودكي! قبل از سن مدرسه﴾، يكبار با چوب به كركره مغازهاي كشيدم تا از صداي آن لذت ببرم!. قصهها و بازيهاي تمام آن روز مادرم به نوعي به حقالناس و بلاهايي كه عدم رعايت اين موضوع، در اين دنيا و آن دنيا بر سر انسان خواهد آورد و اينكه اگر با اين كار تو، خطي به آن كركره افتاده باشد و يا رنگي از آن ريخته باشد چطور جواب خدا را خواهي داد خلاصه ميشد.
آن روز چندين بار دست مرا گرفت و براي حلاليت طلبیدن از صاحب مغازه، با هم به درب آن مغازه رفتيم كه البته بسته بود. بر ميگشتيم و چند ساعت بعد دوباره همين روند تكرار ميشد. من آن موقع در ظاهر چيزي نميفهميدم، ولي الان به خوبي ميفهمم كه بيشك او ميدانست كه مغازه چه ساعتي باز خواهد شد و یقیناً ميتوانست بگذارد سر ساعتي كه مغازه باز ميكند برويم تا اين همه رنج رفت و آمد را به خود و من هموار نسازد، ولي من خطاكار بايد هم دردسر عمل خلافم را ميكشيدم تا بياموزم كه رها شدن از خطايي هرچند ساده، بيدردسر نيست و بايد تاوان آن را پس داد، و هم اين كه به اهميت موضوع واقف شوم.
متاسفانه اكنون بسيار كودكاني را ميبينم كه فقط بزرگ ميشوند! پدرشان، بازيهاي بيحاصل و بعضا بدآموز كامپيوتري است و مادرشان، كارتونها و سريالهاي اومانيستي، پوچ و بيمحتواي تلويزيون يا بدتر از آن، ماهواره. چه بسيار مادراني كه به ظاهر محجبهاند، ولي دختركان خود را نيمه لخت ميگردانند و وقتي به آنها تذكر ميدهي ميگويند "او هنوز به سن تكليف نرسيده است!".
آنقدر نميفهمند اين دختري كه تمام عمرش ولنگار گشته است، چگونه خواهد توانست ناگهان به وظيفه شرعي خود عمل كند؟ پسركاني كه تا ١٠-١٢ سالكي به حال خود رها شدهاند را چگونه ميتوان در سني كه آغاز سن پرخاشگري است، كنترل نفس و احترام به پدر و مادر آموخت؟ غافل از اينكه ٨٠ درصد شخصيت انسان تا دم مرگ، تا ٧ سالگياش رقم ميخورد!
نتيجه اينكه آن نامرد بيغيرت، از مكشوف شدن حجاب همسرش رگ غيرتش نميجنبد و از ظلم به مظلوم ككش نميگزد؛ آن زن سليطه به خاطر دروغ نگفتن شما به شما ميتازد و آن تماشاچيان بيعاطفه، همچون چوب خشكي ميايستند و نگاه ميكنند و هيچ دخالتي نمينمايند!
بنده پيش از اين نيز تاكيد كردم كه اين مبحث، گفتار بسيار بسيار وسيعي را ميطلبد. شما را به خدا اینگونه نفرماييد كه "اصلا مگه نگرانی من و امثال من مهمه؟". باور بفرماييد بنده ابدا نگاه از بالا به خود ندارم. به هرحال اميدوارم اگر قصوري در كلام بنده بوده كه خداي نكرده باعث چنين سوبرداشتي از جانب شما شده است، به بزرگواري خود مرا ببخشيد. ابدا قصد جسارت نداشته و ندارم كه احترام بسياري براي شما و انديشههايتان قائلم.
من دوستانی دارم که خدا میدونه روزی هزار بار آرزوی مرگ همسرانشونو دارند چرا که فقط از مرد بودن و شوهر بودن اسمشو یدک میکشند . آقا مرتضی شما یک خانم نیستید و نمیتونید خودتونو بزارید جای این دسته از خانم ها . وقتی پای درد دلشون می شینید تازه به این نتیجه میرسید که وقتی احساس آدم سرما بخوره ، استخوان سوز میشه مثل سرمای دی . من با پیام آخر دختر ایرانی خیلی موافقم و حرفهایی زد که فقط زنهای ستمدیده میتونن درک کنند .
منم با اون دسته مردانی که شما گفتید بسیار مخالفم و اصلا معتقدم مردی که دست بزن داره یکبار باید ( همچین مشتی) بزنیش تا واشر هرز دستهاشو سفت کنه من برای یکی از دوستانم که شوهرش زن اولشو سه بار طلاق داده بود و پدر این دوست منو در آورده بود پیچیدم . دوستم میگه انقـــــــــــــــــدر مرد خوبی شده که نگووووووووووووو الهی من قربونش برم ( نیشخند)
و در آخر بازم مثل همیشه از لطفتون ممنونم و از طرف بنده دستهای گرم مادرتونو ببوسید .
انشالله همیشه سلامت باشند .
و در مورد حجاب دختران نابالغ!
سخت گیری در این مورد میتواند بسیارآسیب زا باشد و دخترانی که در کودکی نیز با حجاب باشند در بزرگسالی دچار نوعی عقده برای نشان دادن زبایی هایشان میشوند که این عقده به شکل بی حجابی در بزرگ سالی سرباز میکند.بنده خود آثار این افراط را در تربیت دینی فرزنان مشاهده کرده ام.در اقوام ما مردی بود که در زمان حیاتش دختران 4-5 ساله اش را وادار به استفاده اروسری و چادر میکرد.در 7-8 سالگی در حالی که توان جسمی نداشتند وادار میکرد روزه بگیرند و در گرمای آفتاب به نماز جمعه میبرد و فکر میکرد دربست به بهشت میبرندش. اکنون که او شهید شده و آن دختران نیز ازدواج کرده وازمادرشان هم حرف شنوی ندارند وضع این دختراناسفبار است.آنها نه نماز میخوانند و نه روزه میگیرند و حجابشان هم که.....اصلا قابل بیان نیست.
من با آقا مرتضي كاملا موافقم. كي گفته حتما بايد با زور و توسري اينكار صورت بگيره. با هزار زبون و ترفند و قصه و بازي ميشه اينكار را كرد تا بچه علاقمند بشه. من خودم كلي آدم ميشناسم كه كاملا برعكس اوني كه شما گفتي بوده و الان هم همشون حرفه اي باحجابن و هم به حجابشون افتخار ميكنند و هم دعا به جون مادرشون كه اينقدر فهميده بوده كه از بچگي اونا رو به اينكار عادت داده و جلو مردا خودشون را وا ندادن و الان ديگه حفظ حجابشون براشون مثل آب خوردنه.
در مورد اون دخترايي كه گفتين وادادن هم حالا كي گفته چپ كردنشون به خاطر كار باباشون بوده؟ من كه ميگم همشون دانشگاه علوم انساني درس خوندن كه اينطوري شدن. اگه توي اونايي كه بابا ننشون مثل اون شهيده بودن شما دو نفرو ديدي ول شدن، توي اونايي كه بابا ننشون اينطوري نبودند، دوهزار نفر ول شدن كه شما يا نديدي يا نخواستي ببيني!
1.این مثال از پشت کوه نبود و از اقوام نزدیک بود.
2.من چکار به شهید بودنش دارم کلا منظور این بود که مرده.
3.معمولا صحبتهاشون حکایت از این کینه های کهنه از پدرشون داره و مادرشون هم اعتراف کرده و پشیمونه.
4.در مورد بچه های انسانی درست صحبت کن.
5.این فقط یکیش بود قرار نیسب همه ی مثالها رو بگم
یک موضوع دیگر اینکه من پسر های بسیاری را در اطرافم می شناسم که علی رغم بالا رفتن سن ازدواج نکرده اند و البته زنان مطلقه بسیار زیاد هم در کشور هستند که اگر مراکزی باشد که اینها به هم معرفی شوند و مدتی را با عقد موقت با هم باشند از دهها نظر بهتر است در ضمن تا اسم صیغه که می اید بسیاری از زنها بهشان بر می خورد که اگر چنین مراکز قانونی تشکیل شود کرامت زن هم حفظ می شود. کرامت زن در این نیست که حتما شوهرش یک زن داشته باشد یکی از بزرگترین زنان تاریخ حضرت ام البنین همسر حضرت امیر بود در حالی که به احتمال بسیار زیادی حضرت در ان مقطع زنان دیگری نیز داشته است ولی نام این زن در تاریخ ماندگار می شود و نه زنان دیگر حضرت .
جناب گنبد سبز! سلامتيتان را به شما تبريك گفته و برايتان آرزوي موفقيت و طول عمر دارم.
قوانین اسلام برای جلوگیری از فساد است، ما باید در مجلس قوانین عملی با توجه به جامعه اسلامی خودمان وضع کنیم نه اینکه قوانین تزیینی وضع کنیم که باعث تجری از قانون نزد افراد شود،
کسی که دنبال ازدواج موقت باشد اگر قوانین دست و پاگیرش باشد قطعا به دنبال رابطه نا مشروع میرود و کسی هم که دنبال ازدواج موقت نباشد مطمئنا هر چه قوانین باز باشد باز هم نخواهد رفت،
ما باید قوانین اسلام رو به طور کلی با هم جمع کنیم،
الان دیه زن مگر کمتر از مرد نیست؟ضمن اینکه با توجه به جنگ ها و .. تعداد زنها بیشتر از مردهاست و زن های بیوه هم کمتر مورد مراجعه قرار میگیرند، حال تکلیف این زنها با توجه به اینکه احیانا بچه هم دارند چیست؟
بهتر است به فکر قوانینی باشیم که اجرا شوند نه اینکه نگاه به غرب و قوانین تساوی زن و مرد کنیم و قوانین وضع شود که باعث اشاعه فساد شود.
این یک مثال بود یعنی با توجه به کارکرد اجتماعی زن در جامعه اسلامی دیه تعیین شده است و ما برای ازدواج هم باید به جامعه خود نگاه کنیم و قانون وضع کنیم تا از فساد جلوگیری شود،
متاسفانه حرف درست اقای مطهری شنیده نشد و ماده 23 حذف شد
1- مردی خدمت امام رضا ع آمد و گفت میخواهم زنی را صیغه کنم
امام فرمودند مگر همسر نداری؟ گفت بلی یکی در خانه دارم
امام فرمودند پس صیغه نمودن بر تو حرام است
2- امام عصر ارواحنا له الفدا صیغه دختر باکره را مکروه و ناپسند میدانند و در دلیل می فرمایند که حیا او را از بین میبرد (لا ایمان لمن لا حیاء له )
4- پیامبر و امام علی تا زمان زنده بودن اولین همسر همسر دیگری اتخاذ ننمودند
5- تعدد همسر در پیامبر دلایل فراوانی داشت و در باره امامان و ایشان پس از اولین همسر به دلایل بسیار دیگر که خارج از این مقال است بوده است
3-یک واقعیت است که تعدد همسر برای آقایان فقط از لحاظ تئوریک مطرح شده است و الا به فرموده قرآن دارای شرط سخت عدالت است که باز هم به فرموده قرآن "هرگز" این عدالت میان همسران قائل برقراری نیست فکر نمیکنم پس از فرموده خداوند جای حرف دیگری باشد
عدالت تنها در خصوص زنان عقدی مطرح است اما در ازدواج موقت بحث عدالت بشکلی که در ازدواج دائم مطرح است وجود ندارد خواهر محترم اصل تعدد زوجات در اسلام یک اصل انقلابی و بر اساس فطرت انسانها خصوصا مرد از طرف پرورگار متعال قرار داده شده است اسلام دین کامل است انقرت در آیات الهی انسانها را به کفر می کشاند امروز عدم توجه به آیات الهی و عمل نکردن به دستورات دین مبین اسلام است که شاهد ظلم و بی عدالتی و فساد و فحشا در جامعه هستیم اگر زنان متدین و انقلابی چون شما بر همه اصول دینی تنها از سر اعتقاد می ایستادید مسلما فمنیستها و مروجین فساد در کشور همه برنامه ریزیهایشان برای مبارزه با ارزشهای اسلامی نقش بر آب می شد با این استدلال شما که هر خانمی که همسرش به علتی از دنیا رفت یا از او جدا شد هرگز نباید تن به ازدواج با مردی بدهد که متاهل است و او باید صبر کند تا مردی که زن مرده یا زن طلاق داده و یا پسری که از لحاظ ازدواج با زن بیوه ای مشکل ندارد به سراغ او بیاید نوعی بی عدالتی در حق بسیاری از خانمهای بیوه و یا حتی دختران می باشد خداوکیلی چند درصد از این خانمها موفق به اینگونه ازدواج می شوند
این چه منطقی است که حاضرهستیم دختران و پسران ما هر روز پنهانی و آشکار بدون هیچ عذر شرعی با هم ارتباط داشته باشند اما حکم شرعی این کار را به بهانه های مختلف زمین می گذاریم !!!
در این میان مردانی هستند که مشکلات خانوادگی خاصی دارند یا باید تن به فحشا و گناه زنا بدهند یا با ایجاد تعهد و گردن نهادن به شرع خدا خانم بیوه ای را به عقد موقت خود در بیاورند و هم خود حتی بفرض مخالفین متعه برای ارضای هوسهای خود به گناه نیافتاده و هم زنی را به عقد خود در آورده که این حس مالکیت و در قید همسر بودن ریشه بسیاری از گناهان را می خشکاند.
نقل قول شما از امام رضا (ع) اگر روابت صحیح باشد می توانداین حکم را با توجه به شناخت از آن مرد گفته باشند و اگرنه حکم کلی را در قرآن در خصوص تعدد زوجات آمده است .
شما فرض بفرمایید همسر مردی در نهایت بداخلاقی و سردی مزاج باشد از یکسو مرد بخاطر فرزندانش و دلسوزی برای خود زن یا به دلایل دیگر قصد ندارد همسرش را طلاق دهد اما نیازهای عاطفی و روحی و... وی بشدت او را آزار می دهد در عین اینکه هم تمکن مالی دارد و هم قدرت مدیریت یک زندگی دیگر را آیا این مرد باید همه عمر از نعمت داشتن همسری که می تواند شریک و همراه واقعی او در زندگی باشد حتی به شکل متعه محروم باشد یا می تواند زنی را به عنوان همسر چه موقت و چه دائم به ازدواج خود در آورده و با مدیریت صحیح هر دوی زندگیها را مدیریت کنند .
در پایان خدمت این خواهر عزیز و انقلابی عرض می کنم بنده در طول عمرم بارها شاهد متلاشی شدن زندگیهای مختلف بوده ام که زنها با رفتارهای غیرمنطقی و متکبرانه و یا باسردی مزاج و عدم توجه به خود از لحاظ توجه به جذابیتهای لازم برای همسر مردشان را به گناه کشانده و یا به سمت زنی دیگر سوق داده اند و وقتی هم که فهمیده اند زندگی خود و فرزندانشان را از هم پاشانده و خودشان بعد از طلاق یا متعه مرد دیگر شده اند یا همسر دوم مردی دیگر در حالیکه اگر عقلانیت بکار می بردند هرگز زندگیهایشان به این شکل در نمی آمد پس نصیحت من به همه خواهران و خانمهای بزرگوار این سایت این است در صورتی که به مردانتان توجه کافی نشان داده و عشق و علاقه را در زندگیتان بصورت واقعی نهادینه کنید مسلما مردانان به سمت و سوی دیگر منحرف نمی شوند مگر مردانی که به هر صورت مشکلات دیگری دارند که آنها نیز باید مدیریت شوند که به سمت فساد و گناه نابخشودنی زنا نروند که اثرات زنا باعث انهدام در زندگیها و خسر الدنیا و الاخره شدن است
که اگر مردی همسر بد اخلاقش رو تحمل کنه من خودم شفاعتش رو خواهم کرد (اگر درست یادم باشه) . بنده هیچ جا ندیدم خدا به کسی چنین امتیازی رو داده باشه .
از دوستان تقاضا دارم به مطالبی که در مورد -- طرح امنیت اخلاقی -- هم بیان شد نظر بدن تا انشاالله نواقص برطرف بشه .
برخورد اجباري با بيحجابي نتيجه معكوس دارد
http://www.bultannews.com/fa/news/76165/برخورد-اجباري-با-بيحجابي-نتيجه-معكوس-دارد
درود بر مردی که برای احیای سنت حسنه پیامبر عزیم الشان اسلام را در امور خود قرار داه است.
(لازم به ذکر است اولین کسی که متعه را در اسلامحرام دانست خلیفه دوم بود.)
من الله توفیق
بابا مگه خود ما چطوری ازدواج کردیم ؟
يه پاكت تخمه خريده بودم و جلوي تلويزيون داشتم ميشكستم و فوتبال ميديدم. مادر و پدرم اومدن و گفتن: "آخه تن لش! اين چه وضعشه كه همينطور ول ميگردي؟ پاشو برو زن بگير!"
ما هم پاشديم و رفتيم خواستگاري. مادر و پدر دختره گفتند: "شغلت چيه؟". گفتم: "بيكارم". گفتند: "آخه تن لش! اول پاشو برو كار بگير!".
ما هم پاشديم و رفتيم كار بگيريم. كارفرما گفت: "سابقه كار چقدر داري؟". گفتم: "هيچي". گفت: "آخه تن لش! پاشو برو يه جا كه سابقه كار نميخواد كار بگير!".
ما هم پا شديم و رفتيم توي يك آژانس يه كاري پيدا كرديم كه سابقه نخواد. صاحب كارمون گفت: "زن داري؟" گفتم: "نه!" گفت: "آخه تن لش! ما به مجرد كار نميديم، اول برو زن بگير!".
ما هم پا شديم و رفتيم سراغ پدر و مادر دختره. گفتم گفتند زن بگير تا كار بديم. گفتند: "آخه تن لش! حالا اگه ما دخترمونو بهت داديم، اون بهت كار نداد چي؟ نميشه!".
ما هم پاشيديم و رفتيم يه پاكت تخمه خريديم و رفتيم نشستيم جلوي تلويزيون به شكستن و بقيه فوتبالمون را تماشا كردن :D ﴿^_^﴾
پس خلاصه نظرات این میشد!!
نخیر اصلا اینطوری که شما فرمودید نیست
بنده به شما عرض کنم تمام کسانی که در بخش نظرات از قانون متعه البته درست و اصولی حمایت کردند قصدشان گفتن حقایق دین بود و قصدشان دفاع از چند همسر ی و حرمسراسازی بدون هیچ قاعده و قانونی و یا احیانا همراه به ظلم به همسر ، نبود و نیست
جملاتی که بنده از قول شهید مطهری نقل کردم گویای این مسئله است یا فرمایشات صحیح و زیبای برادر نازنینم آقا مرتضی یا دوستان دیگر به خاطر تمایلات نفسانی نیست و صرفا در دفاع از حقایق دین و سنت رسول الله برای مستحقین به این قاعده و قانون است نه برای هرکس و هر مردی و با هر ظلمی به خانم و خانواده اش ،
فرمایشات آقا مرتضی در دفاع از زنان افراد معتاد یا دست به زن دار را بخوانید تا متوجه روحیات زیبای این برادر عزیز بشوید تا از اتهامی که متوجه ایشان شدید برای لذت چند همسری کاسته شود .
در ضمن خود من به عنوان مدافع این قانون (البته در جای خود ، به شکل صحیح و برای افراد مستحق بر مبنای موازین شرع ) باید به عرض برسانم به عنوان فرد متاهل عاشق همسرم هستم و با توکل به خدای واحد با همه وجودم میگویم تا قیام قیامت تمام دنیا را با تار موی خانم خود عوض نخواهم کرد ...