محکم تر بکوب آقای نوری زاد

به گزارش سرویس فضای مجازی بولتن نیوز، نویسنده وبلاگ ضدخبر در آخرین مطلب وبلاگش نوشت: با عبور از سالهای 1360 موجی از ژورنالیست منتقد در ایران به وجود آمد و خیلی از روزنامه نگاران به آن پیوستند اما برخی چون در جایگاهی نبودند که به این گروه بپیوندند و در آن جایی نداشتند لاجرم به راه خود ادامه دادند یکی از این افراد محمد نوری زاد است که برای رسیدن به اهداف خود هم جواری با امت حزب الله را برگزید و با سوء استفاده از نام شهید اوینی برای خود اسم و رسمی به پا کرد. نوشته های  اغراق آمیز و گاه آلوده به نقد وی همواره شخصیتی را از نوری زاد ترسیم کرده بود که کمتر کسی تصور میکرد که او خائن باشد برخی گردش 180 درجه نوری زاد را برای اتفاقات پس از انتخابات سال 1388 می دادند ولی اینگونه نیست.

                                   

محمد نوری زاد پس از جنگ به علت همکاری تنگاتنگ با مجموعه کیهان و به اجبار برای مشهور شدن و استفاده از تمام امکانات نظام مشغول به روزنامه نگاری بدون باور قلبی شد.سپس برای اینکه در ژانر ساخت فیلم مستند پس از آوینی صاحب سبک باشد مشغول ساختن فیلم و مستند شد. در تمام سالهای دهه 1370 تئوری دو شقه شدن امت واحد اسلامی را مطرح کرد و با قلم تندخود جبهه اصلاحات را اذیت کرد. به طور مثال شخصیت هایی مثل کروبی و خاتمی و همینطور بهزاد نبوی یا عبد الله نوری از جمله کسانی بودند که به باد انتقاد قرار گرفته شدند.نوری زاد برای مشهور شدن باید خلاف جهت شنا میکرد و با ژورنالیسم جبهه اصلاحات همراه نمی شد،که الحق الانصاف خوب توانسد نقش خود را ایفاد کند وی در سالهای 1374 و سپس در سال 1376 و 77 هم زمان با مطرح شدن و سپس انتخاب شدن سید محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور با فاصله گرفتن از کالبد خائنانه خود سعی می کند خود را مطیع فرمان رهبری نشان دهد و در هر محفلی با تخریب چهره اصلاح طلبان برای خود شهرتی دست و پا کند . دوستان همراهان وی در تحریریه کیهان می گویند تند بودن نوری زاد برای ما مثال زدنی بود و لی همواره شکی تمام وجود مارا را می گرفت که چرا همیشه محمد نوری زاد یک قدم جلوتر از آقا حرکت می کند؟
از سال 1376 فعالیت های نوری زاد رنگ و بوی دیگری میگیرد. قلم وی تندتر می شود و سعی دارد جامعه دانشگاهی و زنان فعال مدنی را قانع کند که اسلام ناب همان چیزی هست که وی می گوید. فیلم پروانه ها می نویسند یکی از جلوه های این تفکر است . محمد نوری زاد در این فیلم سعی کرده بود رویای خود یعنی اهل کوفه خواندن جبهه اصلاحات را به تحقق نزدیک کند.حتی صدای یکی از شخصیت های صدر اسلام صدای سید محمد خاتمی بود،شخصیتی که از امام علی(ع) جدا می شود. موج اعتراض به نوری زاد از جایی شروع شد که زبان شعاریش بسیار نیش دار شد یعنی دقیقا زمانی که صحبت های نوری زاد در موردتلوزیون و رسانه ملی رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد و درد روشن فکری مذهبی به سراغش می آید.و در چند مصاحبه متعدد به کویبدن مواضع رسانه می پردازد تا شاید جایی برای سریال های خود بین مردم پیدا کند. ناشناخته بودن    نوری زاد را آزار می دهد . دانشجویان رقبتی به خواندن مطالبش ندارد از این رو شنبه ها و نکته کمی جنجالی تر می شود شنبه ها و نکته ها نام ستون نوشته های نوری زاد در کیهان بود.که امروز دست نوشته هایش را با نام نامه به رهبری به چاپ می رساند اما نه در کیهان بلکه در سایتهای معاند. محمد نوری زاد به یک باره وجود خود را در معرض نمایش گذاشت و پس از جریان انتخابات سال 1388 به صف مخالفان نظام پیوست. اعتقاد قلبی وی مهم نیست اما امروز نقش آبی را ایفا می کند که به آسایب دشمن میریزد.
در واپسین لحظه های عمر ژورنالیستی خود چهره ابوذر خود را به آب سپرد و اکنون کم و بیش دست و پا می زند تا به مقاصد خود برسد.