کد خبر: ۷۲۶۱۲۳
تاریخ انتشار:
حواستان به نامزدهای مثلاً اقتصاددان باشد

تعبیر «هدایت نقدینگی به سمت تولید» یک تعبیر بی‌معنی است/ طلایی را که بانک شما به‌عنوان سود به سپرده‌گذارها باید بپردازد از کجا می‌آورید؟

اعتبار بانکی در زمان خلق نقدینگی، وارد فعالیت تولیدی می‌شود و چرخ‌های تولید رو به گردش درمی‌آورد؛ اما بعدازآن، هرچقدر این نقدینگی دست‌به‌دست شود، اثری بر فعالیت تولیدی بنگاهی که اعتبار گرفته بود ندارد.
تعبیر «هدایت نقدینگی به سمت تولید» یک تعبیر بی‌معنی است/ طلایی را که بانک شما به‌عنوان سود به سپرده‌گذارها باید بپردازد از کجا می‌آورید؟

گروه اقتصادی: دکتر پویا ناظران، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه علم اقتصاد، در یادداشت پیش رو اظهارات برخی از نامزدهای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری را نقد کرده و آورده است: برخی نامزدهای ریاست جمهوری وعده «هدایت نقدینگی به سمت تولید» رو می‌دهند. جالب اینکه این حرف رو به اعتبار اقتصاددان بودن هم می‌زنند! در این پست خواهیم دید که چرا تعبیر «هدایت نقدینگی به سمت تولید» یک تعبیر بی‌معنیه.

تعبیر «هدایت نقدینگی به سمت تولید» یک تعبیر بی‌معنی است/ طلایی را که بانک شما به‌عنوان سود به سپرده‌گذارها باید بپردازد از کجا می‌آورید؟به گزارش بولتن نیوز، وی در یادداشت خود علاوه بر «هدایت نقدینگی به سمت تولید» به موضوع مهم سود طلایی سپرده های طلا پرداخته و آورده است:

مقدمتا به دارایی‌ها و تعهدات یک شرکت فکر کنیم. هر شرکت دارایی‌هایی داره که از به کار گرفتنشون درآمدزایی می‌کنه. متناسبا، هر شرکت تعهداتی داره. برخی از این تعهدات از جنس بدهی هستند و برخی از جنس سهام. شرکت از محل عوایدش اول بدهیش رو پرداخت می‌کنه و بعد از محل عواید مازاد، سود سهام میده.

بدهی و سهام، از این جهت که ادعایی هستند بر عواید یک شرکت، مشابه هستند، ولی از این جهت که بدهی اولویت داره متفاوت هستند. ریسک کمتر بدهی نسبت به سهام هم بخاطر همین تفاوته.

وقتی سهام شرکتی رو در بورس معامله می‌کنید، دارایی شرکت کم و زیاد نمیشه، بلکه صرفا سهام دست‌به‌دست میشه. دارایی شرکت فقط در زمان انتشار اولیه سهام افزایش پیدا میکنه.

وقتی شرکتی بدهی منتشر می‌کنه هم همینطوره. در زمان انتشار اولیه بدهی، دارایی شرکت افزایش پیدا میکنه، اما بعد که بدهی دست‌به‌دست میشه، اثری بر وضعیت مالی شرکت نداره.

نقدینگی، بدهی نظام بانکیه. پول ما، بدهی نظام بانکی به ماست و به همین دلیل هم بابتش سود دریافت می‌کنیم. وقتی نظام بانکی به گیرنده تسهیلات، مثلاً یک کارگاه تولیدی، اعتبار میده، این دو بدهی متقابل ایجاد می‌کنند؛ گیرنده تسهیلات به بانک بدهکار میشه و بانک گواهی بدهیش رو به گیرنده تسهیلات میده. به اون گواهی بدهی میگیم پول؛ یعنی پول در زمان اعطای اعتبار بانکی خلق میشه، چون پول همون بدهی نظام بانکیه.

در پی گرفتن اعتبار، کارگاه تولیدی پول رو خرج می‌کنه و مواد اولیه میخره. بعد از تولید محصول، اون رو میفروشه و پول رو از بازار پس میگیره. حالا میتونه با پس دادن پول به بانک، در واقع بدهی بانک رو بهش پس بده تا بدهی خودش رو از بانک پس بگیره. بدین وسیله، اون حساب بدهی متقابل صاف میشه.

اعتبار بانکی در زمان خلق نقدینگی، وارد فعالیت تولیدی میشه و چرخ‌های تولید رو به گردش درمیاره؛ اما بعد از اون، هرچقدر این نقدینگی دست‌به‌دست بشه، اثری بر فعالیت تولیدی بنگاهی که اعتبار گرفته بود نداره.

از این جهت، رفتار پول عین رفتاری‌ست که بالاتر در سهام و بدهی شرکتها دیدیم. همونطور که معامله سهام در بازار ثانویه بورس به افزایش دارایی شرکتها منجر نمیشه، دست‌به‌دست شدن نقدینگی هم اعتباری به فعالیت تولیدی نمیده.

از این حیث تعبیر «هدایت نقدینگی به سمت تولید» بی معنیه. نقدینگی فقط در زمان خلق شدن می‌تونه وارد تولید بشه. پس در واقع «هدایت اعتبار به سمت تولید» یک تعبیر معنی داره.

اما برای اینکه اعتبار به سمت تولید هدایت بشه نه به سمت رانت، ساز و کارهای دقیقی لازمه.

تعبیر «هدایت نقدینگی به سمت تولید» یک تعبیر بی‌معنی است/ طلایی را که بانک شما به‌عنوان سود به سپرده‌گذارها باید بپردازد از کجا می‌آورید؟

یک راه، سپردن هدایت اعتبار به دست دولته. منتها دولت در این نیم قرن، ام‌الفساد اقتصاد کشور بوده. چنین دولتی اعتبار رو جز به سوی رانت هدایت نمی‌کنه؛ اما کشورهای دیگه هم از هدایت اعتبار توسط دولت نفعی نبردن. در دهه‌های اخیر، کشورهای توسعه یافته به نظامات دقیقی در بازارهای مالی و بانکی‌شون رسیدن که باعث میشه بانکها و شرکتهای سرمایه گذاری خصوصی، اعتبار رو به سمت فعالیت‌های تولیدی مفید هدایت کنند.

 

طلایی را که بانک شما به‌عنوان سود به سپرده‌گذارها باید بپردازد از کجا میارید؟

بعداز انتخابات، در مورد این ساز و کارها صحبت می‌کنیم. عجالتا حواستون به نامزدهای مثلاً اقتصاددانی که قصد هدایت نقدینگی دارند باشه.

 

فرض کنیم طلای مردم در یک بانک تجمیع شد. طلا که رشد واقعی نداره، یعنی خودش زیاد نمیشه. پس طلایی که بانک شما باید به‌عنوان سود به سپرده‌گذارهاش بپردازه رو از کجا میارید؟

منابع کشور رو صرف واردات طلا می‌کنید؟ منابعی که صرف واردات طلا بشه، دیگه نمی‌تونه صرف واردات دارو، تکنولوژی، یا ماشین‌الات صنعتی بشه.

علاوه بر اون، طلایی که در اون بانک جمع شده، دین بانک به سپرده‌گذارانش هست؛ اما طلایی که پشتوانه پول میشه، باید دارایی بانک مرکزی باشه. وقتی طلا پشتوانه پول هست، یعنی اگه کسی پول رو آورد به بانک مرکزی، معادلش طلا میگیره. پس طلایی که مردم نزد بانک شما امانت گذاشتن رو نمیشه پشتوانه پول کرد.

ما در این سالها اینقدر از شما شنیدیم که دیگه توقعی نداریم. شرمندگی این ۳۰ ثانیه کلیپ بمونه برای اون اساتید دانشگاه تهران که امضاشون رو گذاشتند پای مدرک اقتصاد شما.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین