کد خبر: ۷۱۹۳۲۴
تاریخ انتشار:
صحبت‌های تأمل برانگیز مهمان برنامه مثل ماه

هنرمندی که معلولیتش را موهبت الهی می‌داند!

برنامه «مثل ماه» در غروبی دیگر از ماه مبارک رمضان، میزبان هنرمندی معلول بود که ناتوانی جسمانی‌اش او را محدود نکرد.

به گزارش بولتن نیوز، برنامه «مثل ماه» در غروبی دیگر از ماه مبارک رمضان میزبان هنرمندی بود که نه تنها معلولیت را تفاوت انسان‌ها با یکدیگر عنوان می‌کند؛ بلکه خود را عاشق اندام معلول خود دانسته و آن را بزرگترین موهبت خداوند به خود می‌داند. مصطفی شریعتی از ناحیه دست و پا دچار معلولیت مادرزادی است.

مصطفی شریعتی میهمان برنامه رمضانی «مثل ماه» شب گذشته گفت: تعاریفی که در زندگی داریم می‌تواند به ما ضربه بزند. مثلًا ما یک تعریف در خصوص معلولیت داریم که به معنی علیل است؛ اما به نظر من در این صورت ما تنها یک تفاوت جسمی با هم داریم. ناتوانی معنای متفاوتی دارد؛ مثلا شما نمی‌توانید یک چهره را در ۲۰ دقیقه به طور زنده طراحی کنید، اما من می‌توانم. پس شما ناتوان هستید.

وی ادامه داد: واقعیت این است که من نه با این تفاوت کنار آمده ام و نه اینکه آن را پذیرفته ام؛ بلکه عاشق آن هستم. من عاشق انگشتم هستم و آن را با دنیا عوض نمی‌کنم. من لذت می‌برم و با آن حال می‌کنم. من از کودکی از لحظه‌های زندگی‌ام لذت بردم. از من می‌پرسند از خدا گله نمی‌کنی؟ می‌گویم چرا، از خدا می‌پرسم چرا من، مگر چه کار خوبی کرده بودم که مرا این‌قدر زیبا آفریدی!

شریعتی در واکنش به این مطلب که شاید مردم فکر کنند شعار می‌دهد، بیان کرد: من آن قدر این باور را دارم که اطرافیان من فراموش کردند که من با آن‌ها تفاوت دارم؛ یعنی مرا باور کرده اند. من از جسمم لذت می‌برم و البته رفتار پدر و مادرم در اینکه این عزت نفس را داشته باشم بی‌تأثیر نبوده است. به نظر من شما فقط متراژ دست و پایتان بیشتر از من است؛ من هم تمام کار‌هایی که شما انجام می‌دهید انجام می‌دهم، اما من این احساس مسؤلیت را دارم که به بهترین نحو زیبایی‌ها را نشان دهم، چون خدا زیباآفرین است.

میهمان برنامه «مثل ماه» با اشاره به اینکه تفاوتش مادرزادی است، تصریح کرد: من در اولین کتابم به این نکته اشاره کردم که عزت نفس ما حتی قبل از اینکه به دنیا بیاییم آغاز می‌شود. زمانی که من به دنیا آمدم پدرم مجروح شده و بستری بود. بزرگان فامیل پس از دیدن من به مادرم پیشنهاد می‌دهند که مرا به آسایشگاه بفرستد و مادرم قبول نمی‌کند. وقتی پدرم متوجه می‌شود، می‌گوید اگر این کار را می‌کردی روزگارتان را سیاه می‌کردم. خداوند این بچه را به من داده تا مرا امتحان کرده و اتفاقات بزرگ در زندگی‌ام رقم بزند و این افتخاری که پدر و مادر به من می‌کردند، به من اجازه نمی‌داد ضعیف باشم.

این هنرمند در خصوص دوره تحصیل خود نیز این چنین توضیح داد: من دوره ابتدایی را در مدارس توان‌خواهان گذراندم و با تلاش پدر و مادر که مدیون آن‌ها هستم، از دوره راهنمایی در مدارس عادی تحصیل کردم که اتفاق بهتری بود و نقطه عطفی در زندگی من شد و از همان زمان در کلاس‌های نقاشی، کلاس‌های تابستانی و کانون رشد هم شرکت کردم. از همان دوران با فلسفه هنر آشنا شدم و به صورت حرفه‌ای و جدی از سال ۸۱ نقاشی را آغاز کردم. از همان سال‌های دهه ۸۰ من آموزش نقاشی نیز می‌دادم و چهره‌های زنده می‌کشیدم.

وی ادامه داد: در آن زمان المپیاد جهانی نقاشی در هندوستان برگزار شد و چون قرار بود نفرات اول در آن شرکت کنند، من هشت ماه زحمت کشیدم تا رتبه اول رنگ و روغن را کسب کنم و به این مسابقات اعزام شوم که موفق شدم و در آن مسابقات نیز در بین ۲۵ کشور رتبه نهم شدم. پس از آن در بسیاری از شهر‌های ایران نمایشگاه داشتم و از قبل از دوران کرونا یک سری از تابلو‌های من در سوئد، کره و دیگر کشور‌های اروپایی به نمایش گذاشته شد.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین