ناوالنى و سوالاتی بی جواب

گروه بین الملل: داستان مسمومیت ادعایی «الکسی ناوالنی» رهبر مخالفان دولت روسیه و انتقال وی به آلمان آن هم در این موقعیت زمانی در مناسبات مسکو با غرب ، مسئله پیچیده ای شده است که مناسبات روسیه را از جمله پروژه گازی نورداستریم ۲ با آلمان و در دیگر حوزه ها با فرانسه و اتحادیه اروپا وآمریکا و به ویژه در آستانه انتخابات سوم نوامبر ، متاثر ساخته است .

به گزارش بولتن نیوز، سوالات و ابهامات زیادی از داستان ناوالنی به ذهن می آید که تاکنون بی جواب مانده است. ماهیت داستان ناوالنی ، یک ماجرای واقعی است یا رویکردی خودسرانه یا یک اقدام با اهداف تضعیف و مهار روسیه در اوراسیا و پیشروی سیاسی و فرهنگی و نظامی ناتو در حوزه های حیاط خلوت روسیه ؟ آیا یک معارض در این حد و قواره ، در بازی داخلی قدرت در روسیه ،این قدر ارزش آن را داشته است که روسیه را با بحران های سنگین تر در مناسبات رو به پیشرفت آن با آلمان به عنوان حلقه اصلی اقتصاد اروپا و جهان ، روبه رو سازد ؟

آیا واقعا پوتین بعد از ابدی شدن حکومت خود ترس از قوی ترین معارض سیاسی خود یعنی الکسی ناوالنی داشته که نیاز داشته باشد او را با چنین رویکرد براندازانه ، از دور خارج سازد؟آیا گروه های خودسر در روسیه دست به خبطی خارج از اراده حاکمیت زده اند؟ و آیا میزان خصومت ،کینه و رقابت قبلی ناوالنی با پوتین برسر قدرت ،باتوجه به موفق شدن پوتین بعد از ابدی شدن رفراندوم اخیر ، باعث شده است که هواداران یا اطرافیان پوتین در اقدامی خودشیرین کارانه ناوالنی را مسموم سازند ؟آیا ناوالنی قربانی یک تسویه حساب شخصی نشده است؟ داستان ناوالنی با تحولات انتخابات بلاروس چه ارتباطی دارد؟ آیا بحران ناوالنی به نوعی ساخته شد تا درچارچوب کار نرم افزارانه در ستادی مرکزی از سوی همسایگان غربی روسیه در اروپای شرقی شامل لهستان و سه کشور حوزه بالتیک که دیر زمانی است به غرب پیوسته و به عضویت ناتو درآمده اند،فشار بیشتری به مسکو وارد شود تا آخرین سنگر روس‌ها در مقابل پیشروی ناتو به سمت مرزهای روسیه فرو ریزد؟

آیا انگلیسی ها با احیاسازی سناریوی روانی در پرونده ترور اسکریپال و سم اعصاب نوویچوک که سم معروف به جاسوس کشی در مبارزه های داخلی" کا گ ب " با جاسوسان فراری است، درصدد بحران حاشیه ای در مناسبات مسکو با برلین و فرانسه و در راستای منافع محور انگلیسی-آمریکایی نبوده و نیستند ؟آیا دست های پیچیده ای در کار است که یک جریان اسکریپالی که مناسبات مسکو -لندن را به شدت شکننده کرد دایم بر مناسبات روسیه و اروپا چنگ اندازد ؟چرا روس ها اگر ریگی به کفش داشتند اجازه دادند تا ناوالنی بیهوش برای مداوا به آلمان انتقال یابد آیا مسکو ترسی از امکان بحران آفرینی بیشتر علیه خود را نداشته است ؟

اگر روسیه واقعا خواهان حذف فیزیکی ناوالنی بود آیا نمی توانست در چند سالی که وی فعالیت‌های ضد دولتی خود را گسترش داده این کار را انجام دهد؟ آیا در برهه کنونی تحول خاصی رخ داه بوده که مسکو بخواهد ناوالنی را در داخل خاک روسیه مسموم کند و به این ترتیب موجبات شدید فشار غرب و کارزار تبلیغاتی و سیاسی اروپا و آمریکا و حتی ناتو را علیه خود فراهم آورد و نیز روابط با اروپا را از دست بدهد؟ و هزاران سوال دیگر که باید منتظر ماند و با رصد دقیق تحولات ،به ماهیت واقعی داستان ناوالنی دست یافت.