گروه اجتماعی- احمد حاجی ده آبادی کارشناس حقوق نوشت: متن ذیل نگاشته دکتر احمد حاجی ده آبادی دانشیار دانشگاه تهران (پردیس فارابی قم) و دانش آموخته حوزه علمیه قم پیرامون قتل دلخراش رومینا اشرفی توسط پدرش است که آن را واکاوی و تحلیل کرده است:
به گزارش بولتن نیوز، متن این تحلیل به شرح زیر است:
۱- اطلاعات من در حد اخباری است که در سایتها هست. ممکن است جزئیات حادثه کم و زیاد شود ولی اصل خبر اینست که در یکی از روستاهای بخش حویق از شهرستان تالش، دختر چهارده سالهای به نام رومینا اشرفی میخواسته با پسری ۳۰ یا ۳۵ ساله به نام بهمن که دو برابر سنش سال دارد ازدواج کند. خانواده دختر مخالفند. با هم فرار میکنند و پس از ۶ روز دستگیر و توسط نیروی انتظامی به خانوادهاش برگردانده میشود. پدر، در خواب با داس او را سر میبرد. خبر بسیار وحشتناک، دلخراش و غیرقابل باور است. شکی نیست که رومینا مستحق این مرگ نبوده حتی اگر خدای نکرده با بهمن رابطه نامشروع هم برقرار کرده باشد.
فرزندکُشی در همه کشورها هست، خاص ایران نیست. مهم اینست که چه کنیم که چنین حوادثی به شدت تقلیل یابد.
۲- دو روز قبل هم در یکی از روستاهای میناب پدری، پسر ۲۲ ساله معتادش را که برای هزینه مواد مخدر (شیشه) خانواده را اذیت میکرده، با کمک دو پسر دیگرش، به اطراف روستا میبرد و با شلیک چند گلوله اسلحه کلاش او را میکشد. افکار عمومی به این حادثه مثل قتل رومینا واکنش نشان ندادند و طبیعی است.
۳- فرزندکشی در همه کشورها هست چه پیشرفته و چه غیر پیشرفته. خاص ایران نیست. این آخرین مورد در ایران نخواهد بود. مهم اینست که چه کنیم که چنین حوادثی به شدت تقلیل یابد.
۴- مجازات پدر رومینا نهایتاً چقدر است؟ روشن است که بههیچوجه کار پدر رومینا توجیهی ندارد. البته باید گذاشت تا تمام جزئیات حادثه روشن شود تا معلوم شود پدر دچار جنون شده؟ از فرط عصبانیت اراده اش زائل شده؟ اگر شخص دیگری جای او بود چه میکرد؟ و… اما در حال حاضر باید گفت پدر قصاص نمیشود (ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲) اما به پرداخت دیه به شرط تقاضای ولی دم (یعنی همسرش مادر رومینا) و حبس از سه تا ده سال(ماده ۶۱۲ ق.م.ا. ۱۳۷۵) محکوم میشود. نیز چنین قتلی کفّاره جمع(دو ماه روزه پی در پی و اطعام شصت مسکین و آزاد کردن شصت برده که طبعا این آخری الان منتفی است) دارد (امام خمینی، تحریرالوسیله، ج۲، ص۱۲۵). البته حکومت در کفاره دخالت نمیکند و قاتل را بدان ملزم نمینماید. کفاره امری شخصی است.
۵- گاه به غلط گفته میشود پدر حق دارد فرزندش را بکشد. اگر حق داشت که نباید به زندان برود و دیه و کفاره بدهد. بله قصاص نمیشود اما قصاص نشدن به معنای حق داشتن نیست. اگر شما دیوانهای را بکشید قصاص نمیشوید ولی آیا حق دارید دیوانه را بکشید؟!!
۶- رابطه خویشاوندی گاه باعث تخفیف مجازات است و گاه باعث تشدید مجازات. پدری که با دخترش یا خواهر یا خاله و عمه اش زنا کند اعدام میشود. در حالی که اگر با غیر خویشاوند زنا کند اگر زنا به عنف نباشد و مرد محصن نباشد به صد ضربه شلاق محکوم میشود.
۷- چرا پدر قصاص نمیشود؟ سوالی است که افکار عمومی میپرسند و میگویند اگر حکم قصاص باشد ما شاهد چنین فجایعی نخواهیم بود. قصاص نشدن پدر، باعث سوء استفاده شده و جرم زاست. چگونه است که اگر پدر رومینا بهمن را میکشت قصاص میشد اما وقتی رومینا را میکشد به قصاص محکوم نمیشود؟
قرآن میفرماید: «کٌتبَ علیکم القصاصُ فی القتلی بر شما در کشتگان قصاص نوشته شد. بقره/۱۷۸» و «جان در برابر جان. مائده/۴۵» اما این حکم استثناهایی هم دارد یکی از استثنائات هم کشتن فرزند توسط پدر میباشد.
۸- قاعدتاً در هر قتل عمدی، حکم اولیه قصاص است. قرآن میفرماید: «کٌتبَ علیکم القصاصُ فی القتلی بر شما در کشتگان قصاص نوشته شد. بقره/۱۷۸ » و «جان در برابر جان. مائده/۴۵» اما این حکم استثناهایی هم دارد مثلاً کشتن مهدورالدم، کشتن دیوانه، قتل توسط نابالغ و مجنون و… قصاص ندارد. یکی از استثنائات هم کشتن فرزند توسط پدر میباشد. قتل فرزند توسط مادر را برخی فقها موجب قصاص میدانند و برخی نمیدانند.
۹- همه فقهای امامیه این نظر را قبول دارند. فقهای اهل سنت یعنی حنفیه، حنبلیه، شافعیه هم این را قبول دارند. تنها مالکیه هستند که معتقدند اگر پدر سر فرزند را برد یا با شمشیر شکم او را پاره کند قصاص میشود ولی اگر شمشیر به سمت وی پرت کند و باعث قتل او شود قصاص نمیشود (شیخ طوسی، الخلاف، ج ۵، ص ۱۵۱-۱۵۲). مالک پیشوای مالکیه میان قتل با سبق تصمیم و قتل بدون تصمیم قبلی و با عمل نوعاً کشنده در مورد پدر فرق گذاشته در اولی به قصاص و در دومی به عدم قصاص معتقد است(مالک بن انس، المدونه، ج۴، ص۴۹۸؛ ابن عبدالبر، الکافی فی فقه اهل المدینه، ج۲، ص۱۰۹۷). لازم به ذکر است آیتالله بهجت، پدری را که عادت به قتل فرزندانش داشته باشد مستحق قصاص میداند (گنجینه استفائات قضایی، کد سؤال ۶۶۷۵)
قصاص چاره کار نیست. خصوصاً در قتلهای ناموسی که شخص میکشد و افتخار میکند و میگوید آماده قصاصم.
۱۰- به فرض حکم فرزندکشی قصاص باشد ولی مگر صرف قصاص میتواند بازدارنده باشد؟ حکم قتل عمد قصاص است ولی مگر روزانه شاهد نیستیم که اشخاصی با وجود اطلاع از حکم قصاص، باز مرتکب قتل میشوند. البته نمیخواهم بگویم قصاص بازدارنده نیست که یقیناً هست. مقصودم آنست که قصاص چاره کار نیست. خصوصا در قتلهای ناموسی که شخص میکشد و افتخار میکند و میگوید آماده قصاصم. احتمال نمیدهید اگر حکم فرزندکشی هم قصاص بود، باز پدر رومینا برای حفظ شرف و آبروی خانوادگی حاضر بود دستش را به خون دخترش آغشته نماید؟
۱۱- آیا میتوان پدر را مفسد فی الارض دانست یا محارب و او را به اعدام محکوم کرد؟ پاسخ منفی است. ارکان جرم محاربه (ماده ۲۷۹) و افساد فی الارض (ماده ۲۸۶) در اینجا وجود ندارد. مراجع معاصر در پاسخ سوالی مبنی بر اینکه پدری که به دختر ۷ ساله اش بدگمان بوده سر او را جلوی چشم بقیه بچهها میبرد و به در خانه خانواده اش برده و سر بریده را نشان داده و رعب و وحشت ایجاد کرده، آیا بر کارش عنوان افساد فی الارض صادق است؟ پاسخ منفی دادهاند (گنجینه استفتائات قضایی، کد سؤال ۱۷۳). بله اگر کسی به اعدام تعزیری معتقد باشد شاید بتوان به اعدام حکم داد. امری که بسیار سخت میباشد.
۱۲- مستند فقهای شیعه در اینکه پدر قصاص نمیشود، روایاتی است که از پیامبر اعظم(ص)، امام علی(ع)، امام باقر (ع) و امام صادق(ع) نقل شده است: لایقاد والد بولده پدر در مقابل فرزند قصاص نمیشود. شیخ حر عاملی حدود ۱۱ حدیث در این زمینه نقل میکند(شیخ حرعاملی، وسایل الشیعه، ج ۲۹، ص۷۷ -۸۰). در یکی از این روایات امام باقر (ع) میفرماید پدر قصاص نمیشود ولی به شدت زده میشود و تبعید میشود. مستند فقهای سنی هم روایاتی است که به همین مضمون و تعابیر از پیامبر اعظم(ص) آمده است(احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص ۲۹۲ و ۲۹۳).
قرآن کریم پس از گزارش قتلهابیل بدست قابیل، بیان میکند: کسی که بیگناهی را میکُشد، گویا همه مردمان را کشته است و درمقابل کسی که جانی را احیا میکند، گویا همگان را زنده کرده است.
۱۳- ما معتقدیم احکام اسلام تابع مصالح و مفاسد است. اگر در قتل عمد، حکم قصاص وضع و تایید شده به خاطر مصالحی مثل مصلحت حفظ حیات است (ولکم فی القصاص حیات یا اولی الالباب لعلکم تتقون بقره/۱۷۹) و اگر در مواردی استثنا شده باز هم به خاطر مصالحی است. حال گاه برخی از این مصالح را درک میکنیم (مثل اینکه چرا قتل عمد توسط نابالغ و دیوانه قصاص ندارد) و گاه درک نمیکنیم مثل قتل فرزند توسط پدر را. ولی یقیناً مصلحتی داشته است. خدا در وصف پیامبر(ص) در قرآن میفرماید: «و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی پیامبر از روی هوی و خواهش دل حرف نمیزند. جز آنچه به او وحی شده نمیباشد. نجم/ ۳ و ۴». پدر قصاص نمیشود ولی نباید از آخرت و عذاب اخروی قتل غافل باشیم. در آیین اسلام، نظام دنیا و نظام آخرت بهم متصل و آخرت مکمل دنیاست. بیجه در پاکدشت ۲۷ پسر بچه معصوم را کشت. نمیتوان او را ۲۷ بار قصاص کرد. او یک بار قصاص یا اعدام شد. برای بقیه موارد چی؟ آیا میان کسی که یک قتل انجام داده با کسی که افرادی را کشته است تفاوتی نیست؟ عقل ما میگوید باید نظام آخرتی باشد که هر کس ذرهای کار بد انجام داده مکافات شود. جالب است وقتی به قرآن و روایات در مورد عذاب قتل مراجعه میکنیم وحشت بر انسان مستولی میشود. قرآن کریم پس از گزارش قتلهابیل بدست قابیل، حکمی فوقالعاده عجیب بیان میکند: کسی که بیگناهی را میکُشد، گویا همه مردمان را کشته است و درمقابل کسی که جانی را احیا میکند، گویا همگان را زنده کرده است(مائده/۳۲). قرآن عقوبت قتل عمد مسلمان را اینگونه بیان میکند: «وَ مَن یقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِیهَا وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَد لَهُ عَذاباً عَظِیماً: و هرکس عمداً مؤمنى را بکُشد، کیفرش دوزخ است که در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم میگیرد و لعنتش میکند و عذابى بزرگ برایش آماده ساخته است»(نساء/ ۹۳). در روایات، برخی آثار قتل اینگونه بیان شده است: «نخستین چیزی که خداوند روز قیامت درباره آن حکم میکند، خونهاست» و «قاتل وارد بهشت نمیشود» (شیخ حرّ عاملی؛ وسائلالشیعه؛ ج۲۹، ص۱۲ و ۱۳). طبق آموزههای اسلام نهتنها آدمکشی گناه است، بلکه کمککردن در قتل نیز حرام میباشد: «کسی که در قتل مسلمانی با کلمهای کمک کرده است، روز قیامت میآید، درحالیکه بر پیشانیاش نوشته شده است: مأیوس از رحمت خدا». (همان، ص۱۸). حتی رضایت به کشتهشدن دیگری نیز امری حرام است و چنین کسی، شریک قاتل بهشمار میرود و در عذاب الهی با قاتل مشترک است: «هرکس به چیزی راضی باشد، گویا مانند کسی است که آن را انجام داده است و اگر مردی در مشرق کشته شود و دیگری در مغرب از قتل او خشنود باشد، او نزد خدا شریک قاتل محسوب میشود». (شیخ صدوق؛ عیون أخبارالرضا؛ ج۲، ص۲۴۷) حتی جایز نیست انسان جایی حضور یابد که شخصی به ناحق زده یا کشته میشود و او را یاری نسازد حتی اگر ظلم و ستم توسط سلطان جایری صورت گیرد که طبعاً انسان نمیتواند جلوی او را بگیرد(شیخ حرّعاملی، وسایل الشیعه، ج ۲۸، ص ۱۸) ازمنظر اسلام نهتنها حیات انسانها، بلکه حیات حیوانات نیز ارزشمند است و بههمیندلیل: «زنی بهخاطر گربهای که او را بسته بود و از تشنگی مُرد، عذاب شد»(همان، ج۲۹، ص۱۴).
۱۴- به نظر شما، اگر قتل پدر هم قصاص داشته باشد، دیگر شاهد چنین فجایعی نیستیم؟ آیا اینکه قتل فرزند توسط پدر قصاص ندارد باعث سوءاستفاده میشود؟ من باور ندارم. همین الان کشتن دیوانه، قصاص ندارد ولی آیا این باعث شده تا عاقلان، دست به کشتار دیوانگان بزنند؟ در این ۵۰ سالی که از خدا عمر گرفتم یک مورد در شهر قم که محل سکونتم و میبد که محل تولدم هست، ندیدم و بیاد ندارم پدری فرزندش را بکشد. به فرض بگوییم قتل فرزند، قصاص دارد، برای قصاص نیاز به درخواست ولی دم است. ولی دم فرزند در این پرونده، مادرش (همسر قاتل) است. آیا زوجه در نهایت، حاضر به قصاص شوهرش هست؟ خودش بیوه شود و فرزندش (پسر ۶ ساله اش) بدون پدر؟ در پروندههای متعدد با گذشت زمان و فروکش شدن احساسات اولیای دم، بحث عفو و اینکه لذتی در عفو است که در انتقام نیست مطرح میشود و به قصاص منتهی نمیشود.
۱۵- به فرض که درخواست حکم قصاص هم شود، آیا چنین پدری که در خواب با داس فرزندش را سر میبرد، عاقل است؟ یا دیوانه است و دیوانه، قصاص نمیشود؟ ماده ۱۴۹ق.م.ا. ۹۲ جنون را فقدان اراده یا قوه تمیز میداند. در پروندهای دیگر که در بالا گذشت پدری سر دختر هفت سالهاش را به خاطر سوء ظن میبرد و سر او را به در خانه خانواده اش میبرد و افتخار میکند. آیا واقعاً چنین شخصی، عاقل است؟
۱۶- آنچه در سطور بالا گذشت بحث فقهی و حقوقی بود. اما نکات دیگری را هم باید مد نظر داشت. یکی از آنها نگاهی است که جامعه ما به زن و دختر دارد و حساسیت زیادی است که نسبت به زنان در مقایسه با مردان و پسران هست. آیا پدر بهمن او را به خاطر ارتباطی که با رومینا داشته با داس میکشد؟؟ در قضایای فرار دختران و پسران و پس از اینکه به خانوادهها بازگردانده میشوند، چند درصد پسران در معرض آسیبند و چند درصد دختران؟ به یاد ندارم پدری پسرش را بخاطر اینکه با دختری رابطه داشته بخاطر حفظ آبرو بکشد یا مورد آسیب جدی قرار دهد. ولی در مورد زنان و دختران قضیه فرق میکند. این نگاه باید اصلاح شود.
چرا صدا و سیما در این زمینه برنامههای مناسب نمیسازد و پخش نمیکند؟ زیرپوست شهر از این وقایع زیاد رخ میدهد
۱۷- در این قتل دلخراش، چه کسی مقصر است؟ اولاً خانواده قاتل وقتی که از روحیات قاتل خبر دارند، چرا پیشدستی نکردند و اقدامات احتیاطی به عمل نیاوردند؟ مگر نه اینست که وظیفه دینی و قانونی همه آنست که به اشخاص در معرض خطر کمک کنند؛ بند یک مادّهواحده [قانون] خودداری از کمک به مصدومان و … مقرر کرده است: «هرکس شخص یا اشخاصی را در معرض خطر جانی مشاهده کند و بتواند با اقدام فوری خود یا کمکطلبیدن از دیگران یا اعلام فوری به مراجع یا مقامات صلاحیتدار از وقوع خطر یا تشدید نتیجه آن جلوگیری کند … از اقدام به این امر خودداری نماید، به حبس جنحهای تا یک سال یا جزای نقدی تا پنجاه هزار ریال محکوم خواهد شد …». ثانیاً آیا نیروی انتظامی بررسی لازم را در سپردن دختر به پدر انجام داده؟ ثالثاً چرا متولیان امر و آنها که وظیفه پیشگیری غیر کیفری از وقوع چنین جرایمی دارند در این زمینه کاری انجام نمیدهند؟ اینکه دختری به همراه پسری از خانه فرار کنند زیبنده جامعه دینی نیست ولی نوجوانی که در سن بلوغ جنسی قرار دارد و ممکن است تحت تاثیر محبت جنس مخالف قرار گیرد، باید توسط والدین در مرحله اول و معلمان آموزش و پرورش در مرحله بعد، ارشاد و راهنمایی شود. پدر با کشتن دخترش، صورت مسئله را پاک کرد ولی هزاران مسئله را ایجاد کرد. چرا صدا و سیما در این زمینه برنامههای مناسب نمیسازد و پخش نمیکند؟ زیرپوست شهر از این وقایع زیاد رخ میدهد چه بخواهیم چه نخواهیم. خانواده بعضاً حساسیت نشان نمیدهند و گاه مثل مورد رومینا حساسیت نشان میدهند. باید از قبل فرزندان را با این مسائل آشنا کرد. خوانده و شنیدهایم که در سالیان قبل دخترانی که برای اولین بار عادت میشدند و خون میدیدند، به خیال اینکه بکارتشان از بین رفته، خودکشی میکردند. آیا نباید ایشان را آگاه کرد؟ خدا رحمت کند دکتر فرامرز گودرزی را. استادم در دوره ارشد در درس پزشکی قانونی بود. میگفتند در موارد متعددی، دختر و پسری که ازدواج کردهاند، در شب عروسی، شوهر پس از نزدیکی با همسرش، خونی از او مشاهده نمیکند. او را متهم میکند که پیش از ازدواج با من لابد با دیگری رابطه نامشروع داشتی که بکارت نداری. دعوا و درگیری صورت میگیرد و دختر مدعی است که هیچ خطایی نکرده است. دختر را به ماما میسپاریم که او را معاینه کند. ماما میگوید پرده بکارت دختر حلقوی است و این پرده با دخول و نزدیکی از بین نمیرود و خونی خارج نمیشود. پس دختر راست میگفته است. حال اگر در این میان قتل رخ دهد و یا انزجار و تنفر زوجه از زوج رخ دهد و بدنبال آن طلاق و… که رخ داده است، چه کسی مسئول است؟ چرا نباید اینها را قبل از ازدواج برای دختر و پسران بیان کنیم.
چرا از ظرفیت مساجد ما استفاده نمیشود؟ بهعنوان مثال مشاور ازدواجی را بیاورند تا برای مردم در زمینه ازدواج مشاوره دهد، این همه ظرفیت داریم و اصلاً استفاده نمیکنیم.
۱۸- مبلغان ما هم مسئولند. چرا نباید در کنار احادیثی که غیرت را یکی از صفات برجسته معرفی کرده این دستور امام علی (ع) به امام حسن(ع) را نیز بخوانند که: «وَ إِیَّاکَ وَ التَّغَایُرَ فِی غَیْرِ مَوْضِعِ غَیْرَهٍ فَإِنَّ ذَلِکَ یَدْعُو الصَّحِیحَهَ إِلَى السَّقَمِ وَ الْبَرِیئَهَ إِلَى الرَّیْبِ بپرهیز از غیرت نشان دادن بیجا که درستکار را به بیمار دلى و پاکدامن را به بدگمانى رساند(ترجمه دشتی) نهج البلاغه/ ص ۳۴۷» را بخوانیم که نه بیغیرتی صحیح است و نه غیرت بیجا. امام صادق (ع) میفرماید: مردی نزد پیامبر (ص) آمد و گفت: مادرم دست هیچ لمس کنندهای را رد نمیکند. کنایه از اینکه مکررا مرتکب زنا میشود. پیامبر (ص) به او نفرمود برو مادرت را بکش و این لکه ننگ را از میان ببر. بلکه فرمود او را حبس کن. گفت این کار را کردم ولی باز مرتکب زنا میشود. فرمود: جلوی ورود مردان بر او را بگیر. گفت: این کار را هم کردم. فرمود: او را ببند که هیچ خوبی بالاتر از این نیست که او را از گناه بازداری. (عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص- فَقَالَ إِنَّ أُمِّی لَا تَدْفَعُ یَدَ لَامِسٍ فَقَالَ فَاحْبِسْهَا- قَالَ قَدْ فَعَلْتُ قَالَ فَامْنَعْ مَنْ یَدْخُلُ عَلَیْهَا- قَالَ قَدْ فَعَلْتُ قَالَ قَیِّدْهَا- فَإِنَّکَ لَا تَبَرُّهَا بِشَیْءٍ أَفْضَلَ مِنْ أَنْ تَمْنَعَهَا- مِنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. شیخ حر عاملی؛ وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۱۵۰). در حدیثی دیگر مردی نزد پیامبر(ص) آمد و گفت زنم دست لمس کنندهای را رد نمیکند. یعنی مرتکب زنا میشود آنهم زیاد. فرمود طلاقش بده. گفت دوستش دارم فرمود: نگهش دار(عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ- یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ امْرَأَتِی لَا تَدْفَعُ یَدَ لَامِسٍ- قَالَ فَطَلِّقْهَا- فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أُحِبُّهَا قَالَ فَأَمْسِکْهَا. همان، ص۱۴۷). آیا نباید این احادیث برای مردم خوانده شود؟ آیا پسری که بدستور پیامبر (ص) عمل کرده بی غیرت بوده؟ غیرت این بوده که باید مادرش را میکشته؟ آیا روایتی که پیامبر(ص) به علی (ع) یعنی دامادش نصیحت میکند که وقتی میخواهی با همسرت رابطه زناشوییی برقرار کنی چنین و چنان کن را دیده ایم؟ آیا در جمع مردانه حاضریم این روایت را برای ایشان بخوانیم و ترجمه کنیم؟ به یکی از دوستانم که مسئول هیات امنای یک مسجد بود دو سه بار گفتم خوبست از این ظرفیت استفاده کنی. یک شب وکیلی را بیاور بعد از نماز برای مردم در مورد قرارداد خرید و فروش صحبت کند تا کلاه سرشان نرود، شب دیگر مشاور ازدواجی را بیاور تا برای مردم در زمینه ازدواج مشاوره دهد آیا حق طلاق را به همسر آیندهام بدهم یا ندهم؟ و… یک بار پزشکی را دعوت کن تا در مورد فشارخون و… با مردم صحبت کند. این همه ظرفیت داریم و اصلاً استفاده نمیکنیم.
۱۹- از اینها گذشته مسئولیت حکومت در این زمینه بسیار بسیار سنگین است. وظیفه حکومت تنها اجرای حدود و مجازات نیست بلکه باید پیش از وقوع جرم، زمینه آن را از بین ببرد و پس از وقوع جرم علاوه بر مجازات، اقدامات لازم را در این جهت انجام دهد. شیخ حر عاملی حدیثی را از امام علی (ع) نقل میکند که مفادش اینست بر امام مسلمین واجب است زانیه را شوهر دهد تا مانع زناکاری او شود(وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۱۴۸). از این روایت میتوان گفت حکومت وظیفه دارد اشتغال برای دزدی ایجاد کند که فقر او را وادار به دزدی کرده و…
۲۰- حکومت بجای خود؛ ما آحاد مردم هم در این زمینه مسئولیت داریم. قرآن کریم از یک سو وظیفه سلامت معنوی خانواده (که گاه در سلامت مادی است) را گوشزد میکند «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا اى کسانى که ایمان آورده اید خودتان و کسانتان را از آتشى که سوخت آن مردم و سنگهاست حفظ کنید. تحریم/۶» و از سویی کسانی را نجات یافته از خسران میداند که عمل صالح انجام دهند و دیگران را سفارش به حق و شکیبایی میکنند «سوره عصر». نیز مردان و زنان مومن را ولی همدیگر میداند که همدیگر را امر به معروف ونهی از منکر میکنند یعنی در جامعه اسلامی مسلمانان نوعی مسئولیت اجتماعی متقابل هر یک بر دیگری دارد و اینکه کار دیگران به من ربطی ندارد در این جامعه اصلا و اصلا معنا ندارد «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ مردان و زنان با ایمان ولی (و یار و یاور) یکدیگرند، امر به معروف و نهی از منکر میکنند و نماز را بر پا میدارند و زکات را میپردازند و خدا و رسولش را اطاعت مینمایند، خداوند به زودی آنها را مورد رحمت خویش قرار میدهد خداوند توانا و حکیم است
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
مساله خیلی واضح است متدینان و افراد ارزشی همیشه در این موارد می
گذارند تا همان جریان لیبرال که عامل و متهم اصلی این مسائل است با یک
برخورد تهاجمی نه تنها خودش را از اتهام دور نگهدارد که درست بر عکس با
نعل وارونه زدن مذهب و غیرت را متهم کند و راه را برای اباحه گری ها باز
کند. آن وقت نیروهای به اصطلاح مومن چه می کنند؟ سعی می کنند مثلا در
مقام بدهکار و توجیه کننده ظاهر شوند. همن ماجرا را نگاه کنید. دختری14
ساله از یک خانواده بشدت غیر مذهبی که آزاد و رها و بی حجاب و بی بندوبار
بزرگ شده عاشق یک مرد سی ساله می شود. تا همین جا اتهام واقعی مال کسانی
است که اجازه این روابط آزاد و اینترنت و اینستاگرام و.. را دادند. اما
می بینید که لیبرالها از چنین دختری یک فرشته معصوم می تراشند که ابدا
گناهی نداشته و خانواده اش را صد و هشتاد درجه وارونه و یک خانواده مذهبی
و پدر متعصب نشان می دهند. در گام دوم همان دختر با عشقش فرار می کند و
تازه در اینجا است خانواده یاد ننگ و بدنامی می افتند. اما اصلاح طلبان و
لیبرالها چه می کنند؟ فورا داشتن این رابطه حق مسلم دختران نوجوان اعلام
می کنند و می گویند دنیا عوض شده و دیگر کسی دین را قبول ندرد و شما هم
باید دست از تحجر و واپسگرایی - یعنی غیرت و عفت- بردارید. در حالی که
همین اصلاح طلبان مطلقا حاضر نیستند اجازه ازدواج همان دختر و تبدیل آن
رابطه حرام را به حلال بدهند و اسمش را کودک همسری می گذارند که در
مرامشان بزرگترین گناه کبیره است. بعد قاضی به دلیل آنکه نه پدر سوء
سابقه داشته و نه حرف کودک زیر 18 سال استناد قانونی دارد دختر را با
وجود التماسهایش به پدر بر می گرداند. در اینجا اباز هم اصطلاح طلب فریاد
و فغان بر می آورد و نظام قضایی و قوانین را متهم می کنند حال آنکه خود
آنها عامل تعریف احمقانه ای از انسان هستند که دختر رشید بالغ را که
غریزه اش بیدار و خواستار همسر است را کودک می نامند. بعد که آن پدر
نادان وقتی نه امکان شوهر دادن دختر را دارد و نه تحمل بدنامی و در
اقدامی جنون آمیز دخترش را می کشد دوباره همان اصلاح طلب خبیث فریاد بر
می آورد و دین را متهم می کند. در حالی که حکم زنای غیر محصنه طبق آیه 2
سوره نو فقط 100 ضربه شلاق است گه البته همین اصلاح طلبان مانع اجرای آن
بر روی کودک زبر 18 سال هستند. و در نهایت باز هم اصلاح طلبان تنها یک
راه حل را پیش روی ما می گذارند. بگذارید رابطه دختر و پسر آزاد باشد و
حق ندارید حرف بزنید. تعصب و غیرت بد است! ازدواج کودکان هم بد است! باید
فحشا زیاد شود تا ایران به کشوری حرامزاده تبدیل شود. حرامزاده هم دشمن
علی و اولاد علی است.