کد خبر: ۶۶۶۱۶۹
تاریخ انتشار:
چرا رسانه ملی خود را به بی خیالی زده

اندر حکایتِ حکایت های ما

آشوب، دلهره، استرس، اضطراب، تورم اقتصادی، پراید 90 میلیونی، تورم ازدحام جمعیت تازه بورس باز، برداشتن صفرگان از واحد پول ملی مان، و البته کووید 19 ی که ترسش از یادها رفت و خودش در جای جای حیات اجتماعی مان در نزدیکی ما جا خشک کرده است.

اندر حکایتِ حکایت های ماگروه اجتماعی-مصطفی مطهری*:  امروز در ساعاتی روز با خودم مونولوگ می کردم فارغ از هرگونه استرس از ابتلا به کرونا در منزل. سخت است اما ایمن و پاک. عادت کرده ام به این در قرنطینه ماندن خودساخته و خود ایمن ساز. اشتباه نکنید من با دولت، آمار و تلاش ها و برنامه هایش در این رابطه دیگر کاری ندارم. می دانم که دولت هم با من کاری ندارد. پس بدانید با این سخن سختی پاسخ دادن به این موضوع دادم. اما چه شد که با خودم مونولوگ می کردم و به چه فکر می کردم و چه چیز را با خودم در میان می گذاشتم. پاسخش اصلاً سخت نیست؛ من هم به عنوان یک عضوی از جامعه رها شده از سوی دولت حق دارم برای خودم مدوری از دورهای باطل بسازم. اما آنچه باعث شد دست به قلم برده و درد دلی کنم با خودم، وضعیت به ظاهر آرامی است که تبلیغش می کنند.


به گزارش بولتن نیوز، آشوب، دلهره، استرس، اضطراب، تورم اقتصادی، پراید 90 میلیونی، تورم ازدحام جمعیت تازه بورس باز، برداشتن صفرگان از واحد پول ملی مان، و البته کووید 19 ی که ترسش از یادها رفت و خودش در جای جای حیات اجتماعی مان در نزدیکی ما جا خشک کرده است. گاهی با خودم می گویم دوست عزیز! دیگر وقت مردن است و غزل خداحافظی را باید با غنای حزن انگیز از حنجره خشک و بی نا و توان بسرایی. چرا که مرگ در این آشفته بازار چه بسا بهتر و آسانتر از حیات بی حاصلی است که داری.


بگذریم، برویم سراغ یادمان های این روزهای زندگی مان. شاید از خود بپرسید دلیل این همه شکوه و گلایه از چیست؟ شاید بپرسید که چه شود از این همه دغدغه گفتن که به آن عادت کرده ایم؟ بی گمان حق با شما مخاطبان این دلنوشته است. من هم آگاهم به حال و احوال این روزهای خود در تمام جوانبش. اما چه کنم که بحران مخاطب و نشنیده شدن سخنانم، مرا وادار به نگارش می کند. از ما و شما پوشیده نیست که شرایط مان سخت است بواسطه تحریم های ظالمانه کدخدا و بی توجهی آنان که متولی امورمان هستند. اما سخن گفتن از این باب تکرار است و تکرار، به مانند مونولوگ های من دور باطل است و بی حاصل.


اما جالب آنجاست که تلویویزن ما یعنی ملی مان اوضاع را جوری نشان می دهد که انگار خبری نیست. اخبارهای تکراری، خبرهای گزینشی از کرونا که آسیب جانمان شده است، تبلیغات مشمئز کننده از این و آن، عالیس و فرآیند هلوشو بدم، لیمو بدم،همشو بدم، جایش را به یک برند غریبه داده و گاج همچنان با قدرت با روانمان بازی می کند، حیایی و بیژن خونمان هم که دیگر نه می رود و نه می افتد. از این ها که بگذریم به سریال های تهوع آور می رسیم که با قهرمان سازی ناقص به طرز فیجعی برای کسب مخاطب دست و پا می زنند؛ پخش تراکت های روابط عمومی سیما قبل پخش سریال ها گویای تلاش های آنها در جهت پروژه جلب و جذب مخاطب است. باز هم بگذریم چون ما به این عملکردهای تلویزیون عادت کرده ایم. اما با این حال نباید این بغض مان از تلویزیون به کینه از آنها تبدیل شود و آنها را تحریم و بایکوت کنیم؛ چرا که تلاش هایشان را هم باید ببینم و نادیده نگیریم. انصاف هم همین است؛ وقتی ضعف کسی را می بینیم نقاط قوت و تلاش هایشان را هم باید ببینیم و بازگو کنیم. دکوراسیون استودیوهای خبری و برنامه های تازه شکل گرفته را اگر دقت کنیم، تغییر کرده اند. این نشان از تلاش است. تلاشی شبانه روزی در تقلید از رسانه هایی که معاندمان هستند و تلویزیون آنها را معاند می خواند. جالب است بدانید که عاشق تقلیدند نه خلق و خلاقیت، نوآوری شان در تقلید توقف کرده است. گاهی می ترسم از انتقاد. اما چه کنم باید بگویم و بپرسم آیا اقیلم حیات ما با آنها یکی است یا فرقی هست که ما از آن بی خبریم؛ آنها آرامند و ما ناآرام، ما دلهره و استرس داریم و آنها راحتند و آسوده. ایرانمان یکی است یا فرقی وجود دارد که ما نمی دانیم.


بی خیال دوستان اما خوشحال باشید که امسال به مانند سال گذشته ماه عسلی نبود؛ عصر جدید به لطف کرونا متوقف مانده است؛ داوری های فوتبال برتر در تایید داور میدان تعطیل شده است اینهم به لطف بی پایان و بی منت کرونا؛ پویا نمایی های پیشگیری از بیماری کرونا به لطف سیاست فاصله گذاری های فلان و فلان روبه ته کشیدن است؛ باز هم به لطف سیاستگذاری هوشمند فاصله گذاری تهیه گزارش از مردم برای مقابله با کرونا کم تر شده است و ... این ها یعنی خوشحال باشید و بورس و بازی های دولت در بورس را دنبال کنید. شاید سرمایه دار شدید و از گرفتن یارانه انصراف دادیم و دل دولتمان را شاد کردیم. البته اگر سامانه قطع یارانه زودتر دست بکار نشد و فرصت تصمیم در این باره از ما نگرفت.

*دکترای علوم سیاسی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین