گروه سیاسی: امین فرج بهعنوان یک فعال در صفحات اجتماعی در یادداشت پیش رو به ویژگیهای بارز شهید لاجوردی پرداخته و آورده است: من گیج میشوم وقتی میبینم طرف دادستان انقلاب تهران و پیشانی برخورد با منافقین بوده، اوین زیردستش بوده، سطح تعاملش در حد دفتر امام و شورای عالی قضایی و اینها بوده؛ اما وقتی از کار برکنار میشود، نمیرود دورِ فلان آدم به طمع مثلاً پست مشاورت، یا به کسی رو نمیزند که فلانی! ما هم بیکار شدهایم و جایی را سراغ داری برای ما یا نه؟! صاف میرود زیرزمین خانهاش مشغول "نجاری " میشود.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در صفحه اجتماعی امین فرج منتشرشده، به شرح زیر است:
برای شهید لاجوردی صفتهای مختلفی گفتهاند: آدمشناس بودنش، قاطع و شجاع بودنش، مهربان بودنش با زندانیها و... به اینها که خیلیها دربارهاش حرف میزنند، کاری ندارم. یکی از ویژگیهای شهید لاجوردی که خیلی توجهم را جلب کرده، بیتوجهی به شأن و شئونات تصنعی اداری است.
تصور کنید یک مدیرِ میانی، یک فرماندار، یک مدیرکل، نه اصلاً یک رئیس شعبه بانک از کار بیکار شود، چه میکند؟ کجا میرود؟ در ذهنش چه شغلهایی را برای خودش قابل انتخاب میداند؟
من گیج میشوم وقتی میبینم طرف دادستان انقلاب تهران و پیشانی برخورد با منافقین بوده، اوین زیردستش بوده، سطح تعاملش در حد دفتر امام و شورای عالی قضایی و اینها بوده؛ اما وقتی از کار برکنار میشود، نمیرود دورِ فلان آدم به طمع مثلاً پست مشاورت، یا به کسی رو نمیزند که فلانی! ما هم بیکار شدهایم و جایی را سراغ داری برای ما یا نه؟! صاف میرود زیرزمین خانهاش مشغول "نجاری " میشود. کمی که میگذرد و صدای نجاری، همسایهها را اذیت میکند میرود سراغ دوخت روسری و پارچه!
نه یک روز و دو روز و یک ماه و یک سال، حدود پنج سال!
سال شصتوهشت میآیند سراغش که شما بیا بشو رئیس سازمان زندانها، میآید. اسفند هفتادوشش که از مسئولیت کنار میرود، بازهم نمیرود سراغ رفقای مسئولش، برمیگردد به خانه؛ اما این بار چون چشمش برای دوخت پارچه و روسری توان ندارد، میرود بازار در یک حجره کوچک مشغول روسری فروشی میشود. رفتوآمدش هم با یک دوچرخه! بازهم نه برای ادا بازی و ژستِ انزوا به طمع مسئولیت بعدی، نه. آخرسر هم در همان بازار توسط منافقین که کینهاش را هنوز به دل داشتند شهید شد: یکم شهریورِ هفتادوهفت؛ بیستویک سال قبل.
یکی از دوستانش میگفت در عمرم کسی را بهاندازه لاجوردی، خودساخته ندیدم و فکر نمیکنم دیگر ببینم.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com