ماجرای دو تفنگدار و جمشید چالنگی

بولتن نیوز: در سینما و تلویزیون قبل ازانقلاب یک شخصیت کمیک به نام "عین الله باقرزاده" بود. البته الان که فکر می کنم می بینم که ماجراهای این "آقا عین الله" در واقع کمیک نبود. اجازه بدهید کمی در مورد این کاراکتر برایتان بگویم. ایشان از ده کوچکش مدتی به شهر رفته بود. در شهر چه بر او گذشته بود و چه کرده بود و بر سرش چه آمده بود... الله اعلم! مسئله ما هم نیست و اهل پرده دری هم نیستیم. آنچه که در حکایت ما خواهد آمد از زمانی بود که این آقا به ده شان برگشت.

خلاصه وقتی که ایشان پایش به ده رسید در قهوه خانه نشست و قرارشد که برای همولایتی هایش از شهر تعریف کند. اولین کسی که وی را به عادت مألوف "عین الله" صدا زد، فریادش برآمد که "من آقای باقرزاده" هستم. دائما با تبختر هم لاف می زد که "در شهر به من پیشنهادات بسیار شده است" که آنجا اِل  کنم و بل. حالا کت و شلوار و کراوات و پیژامه که می پوشید، دیگر معرکه ای می شد.

راستی یادم رفت بگویم که که پدرعین الله هم پا منبریش می شد و پسرش را کوک می کرد که: برای همولایتی های دهاتی ما از شهر تعریف کن!

البته این کمدی بیشتر بیانگر یک تراژدی بود که در جای خود باید به آن پرداخت. اما چند شب پیش در برنامه صدای آمریکا مجری برنامه، میهمان دو نفر بود که کت و شلوار و کراوات و پزشان، بیننده را بی اختیار به یاد "عین الله"... ببخشید "نوری زاده"... ای بابا، بازم اشتباه کردم "آقای باقر زاده" می انداخت. خلاصه مجری برنامه (جمشید چالنگی) که در شمایل پدر "عین الله" ظاهر شد به یکی از "دو تفنگدار سبز" یعنی "سازگار" (زاده) می گوید: اخیرا با پی.بی.اس مصاحبه ای داشته اید؟

سازگارا در حالی که خودش را جمع و جور کرد و انگار فیل هوا کرده، جواب داد: البته من از این مصاحبه ها بسیار دارم!!!!

آن دیگر تفنگدار یعنی نوری زاده هم شروع به لاف زدن می کند که بــــله، حتی یک فیلم بردار از زندگی روزانه ایشان فیلم تهیه کرده و خلاصه قرار است خلق الله فیلم شوند.

برنامه ادامه پیدا می کند و مجری برنامه به این موضوع که جمهوری اسلامی بر این مسئله تاکید دارد که ایران بعد از اسلام افتخارات بیشتری برای جامعه بشری به بار آورده است و در مراحل تاریخی معینی باعث انسجام بیشتر ایران و ایرانی شده است، انتقاد می کند.

عین الله (نوری زاده)  می گوید که جمهوری اسلامی، نظامی ملی نیست و از کوروش هم می ترسد، چرا؟ چون کوروش هم یک دموکرات بوده است!

یعنی زمان کوروش، شاه شاهان در 2500 سال پیش نظامهای دموکراتیک هم برقرار بوده اند و تاکنون این موضوع  کشف نشده بود. بعد هم معلوم نیست که اگر دموکراسی مربوط به ایرانیان دو هزار سال پیش است دیگر چرا اینقدر غرب به آن می بالد و آن را به عنوان نسخه نهایی بشر تجویز می کند و تازه آن وقت جمهوری اسلامی را هم متهم می کنند به تحجر و واپسگرایی و الخ!

نوری زاده در ادامه می گوید که اسلام هیچگاه موجب انسجام ایران نشده است!

به شهادت تاریخ اولین امپراطوری معظم ایرانی بعد از صدها سال رکود با کمک علمای شیعه و با انسجام شیعی در زمان صفویان تجدید حیات شد. به شهادت تاریخ، ایرانیان با تجدید حیاتی که بعد از پذیرش اسلام یافتند عامل انتقال فرهنگ و فلسفه رم و یونان باستان به اروپا بودند که این حقیقت در کتاب "تاریخ تمدن" ویل دورانت بخوبی مورد تاکید قرار گرفته است.

اگر واقعا شاه و شاهنشاهی اینقدر موجب انسجام ایران شده چرا طی 2500 سال تسلط شاهان بر ایران آنچه که به  انقلاب 1357 به ارث رسیده است بخشی  کوچکی از امپراطوری بزرگ ایران باستانی است و مابقی ایران با بی لیاقتی پادشاهان از ایران جدا شد؟

اینکه جمهوری اسلامی "ملی" نیست و از "ملی گرایی" هم بیزار است اظهر من الشمس است و نیاز به هوش بالایی هم ندارد. رهبران جمهوری اسلامی همیشه و با افتخار اعلام کرده اند که ناسیونالیزم و ملی گرایی را ابزاری در دست "غرب سیاسی" می دانند که با تقسیم "امت بزرگ اسلامی"، زمینه تسلط بر اقتصاد، سیاست و فرهنگ این کشور ها را فراهم نمودند. اگر برای ایران و ایرانی راهی برای دستیابی به پیشرفتهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی متصور باشد قرار گرفتن در قلب جغرافیای سیاسی جهان اسلام است. ترکیه که روزی با افتخار، سکولاریزم را به رخ ملت ها می کشید تنها پس از دادن قدرت به دست احزاب متمایل به اسلام از دست کودتاهای ارتش بشدت سکولار نجات یافت و رشدی حیرت انگیز در حوزه های مختلف زندگی اجتماعی رقم زد. آیا این آقایان می خواهند تجربه شکست خورده ترکیه را اکنون آغاز کنیم؟

سازگارا البته کشفیات جدیدی هم کرده که نظام جمهوری اسلامی در حال عقب نشینی از مواضع به قول ایشان اتمی اش و تجدید نظر در حمایت از سوریه است! من که شبانه روزی در حال زیر و رو کردن اخبار مربوط به جمهوری اسلامی هستم هیچ دلیلی بر ادعاهای ایشان پیدا نکردم.

از همه خنده دارتر وقتی است که نوری زاده ادعا می کند که قیام کنندگان کشورهای اسلامی و عریی برای برپایی دموکراسی بپا خواسته اند! باید در مقابل این ادعای به شدت کودکانه گفت که مگر مردم این کشورها بر علیه حکومتهای دموکرات و سکولار قیام نکرده اند؟ مگر حکومتهای مدرن که اتفاقا به شدت توسط غرب هم حمایت می شد توسط این قیامها سرنگون نشده اند؟ پس چگونه ایشان ادعا می کنند که مردم برای برپایی دموکراسی و... بپا خواسته اند؟

نوری زاده در ادامه می گوید که گویا جمهوری اسلامی خواهان صدور الگوی جمهوری اسلامی به سایر کشورها است!

جمهوری اسلامی هیچگاه در پی صدور انقلاب به هیچ سرزمینی نبوده است اما بدرستی ادعا میکند که "انقلاب اسلامی" به عنوان یک ایده، سرمشق عمل انقلابیون کشورهای انقلابی است. ظاهرا این آقایان هنوز فرق "انقلاب اسلامی" به عنوان یک ایده و"جمهوری اسلامی" به عنوان یک نهاد سیاسی را نمی دانند و به این شکل گاف می دهند.

آدم از این "عین الله"ها خنده اش می گیرد. اینها هنوز فکر می کنند ایرانیان مردم ده و این آقایان هم مانند همان "فوکول کروات و پیژاما" باید از تجربیات شان در "شهر امریکا" برای ما بگویند و لاف برنند که: دموکراسی آن است و اینست...

جدا که آن "عین الله" تراژیک بود و اینها کمدین هستند.

عین الله ها و چالنگی صدای آمریکا خبر ندارند دنیا عوض شده و خلاصه هنوز در حال اجرای همان نقشهای کهنه  زمان شاه بابا هستند. غافل از اینکه ایرانیان، امروز شهری تر از همه این شهری های ندید بدید هستند.