کد خبر: ۵۸۷۴۸۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
هدفگیری و مسئله‌یابی و روش‌شناسی و نتیجه‌‌زایی جهاد ما باشد

روندِ تلاش‌های نافرجام در محرومیت‌زدایی

آنچه در کل، تا امروز برای محرومیت‌زدایی کار شده، چه در دستگاه‌ها و چه قرارگاه‌ها و چه گروه‌های جهادی، از این حالت‌ها بیرون نبوده است

گروه اجتماعی: آنچه در کل، تا امروز برای محرومیت‌زدایی کار شده، چه در دستگاه‌ها و چه قرارگاه‌ها و چه گروه‌های جهادی، از این حالت‌ها بیرون نبوده:

 

روندِ تلاش‌های نافرجام در محرومیت‌زدایی

 

روش بلانتیجه‌ی «پرتاب پروژه»


به گزارش بولتن نیوز، بسته‌هایی آنکادرشده از پروژه‌هایی فیزیکی برای مناطق محروم، طراحی و اجرا شده.
پروژه‌هایی که تهش، تامین یک سازه ساختمانی بوده یا کشاندن آب ازین طرف یا دست بالا تسطیح اراضی کشاورزی.
قرار بوده با بردن این پروژه‌ها در روستا و منطقه محروم، پیشرفت و آبادانی هم به مردم هدیه شود، که نشده!

 

روش پُرپَک‌وپُز «حل مسئله»


کمی که هوشیارتر شده‌ایم، دریافته‌ایم مسئله، چندان از جنس «فقدان» نبوده، که بخواهیم با تزریق امکانات، حلش کنیم؛ بلکه مسئله، خود «مسئله» بوده است.
یعنی روال عرفی‌شده‌ی عقب‌ماندگی در منطقه.
لذا با تحلیل‌های سیاست‌پژوهانه (!)، به جان مسئله افتاده‌ایم تا (مثلاً) حلش کنیم.
اما هرچه جلو رفته‌ایم، دریافته‌ایم مسئله‌های خودتشخیص ما، غامض‌تر می‌شود، که حل نمی‌شود. گویی تحلیل‌های (مثلاً) چندبُعدی ِ ما هم دردی دوا نکرده.

 

بساط «تسهیلگری» بازی


پس از یأس از تزریق‌ها و عمرانی‌کاری‌ها و تحلیلگری‌ها، نوبت به یک نوع خاله‌بازی رسیده از جنس (مثلاً) اجتماعی.
اینکه با مردم مدام عکس یادگاری بگیریم و افاضات جامعه‌شناختانه (!) در جمع مبهوت و منفعل آنها بفرماییم و مدام برویم نان و غذای‌شان را بخوریم و نهایت این کیابیا هم چیزی نباشد جز التیامی سطحی حاصل شو های دسته‌جمعی، برای جامعه محلی هدف!

 

رویکرد ِ «سبک زندگی» مآبانه


آنها که مدتها پای‌شان را در میدان نگذاشته بوده‌اند، و درعوض، با گفتمان‌ها، جا و بیجا، عکس یادگاری می‌گرفته‌اند، وقتی استیصال میدان‌رفته‌ها را دیده‌اند.
به یکباره، منادیان سبک زندگی شده، و از در ِ تربیت و آموزش سبک زندگی و این حرفها وارد محرومیت زدایی شده‌اند.
می‌خواهند به تنها مکان‌های واقعی که ردپای سبک زندگی ایرانی اسلامی، هنوز در آنها بجا مانده، سبک زندگی تزریق کنند!

 

این یک سیر رخ‌داده و جاری در صحنه‌ی محرومیت‌زدایی است.
هر رویکرد، اعوان و انصاری داشته و قرارگاه‌ها و ستادهایی.
مع‌الوصف، اینها نَفَس محرومیت را هم به شماره نینداخته‌اند که بخواهند حالا بزدایندش.
این بساط‌ها هریک، ابترند و در گل فرورفته.
چرا؟
فقط و فقط و فقط،
چون
ما هنوز که هنوز که هنوز است
از مردم بیگانه‌ایم!

 

با مردم زیست نکرده‌ایم
در باور آوردن به مردم، تواضع نکرده‌ایم
مردم را رعیت و خود را نخبه می‌دانیم
مردم را غریق و خود را نجات می‌شماریم
مردم را ناتوان و خود را توانمندساز قلمداد می‌کنیم
مردم را مشکل‌دار و خود را حلال مشکلات جا می زنیم
به مردم می‌گوییم توسعه‌نیافته، و خود را عامل توسعه می‌نامیم
مردم را جاهل و خود را حکیم می‌بینیم

 

بدین ترتیب،
مردم هم عادت کرده‌اند
جلوی نیروهای خدمات رسان بیرونی، همان جلوه کنند که آنها انتظار داشته‌اند.
و لذا خود ِ خودشان نباشند.

 

موتور تغییر، درون روستا و منطقه محروم است نه بیرون آن؛
لوکوموتیو پیشرفت، مردم هستند نه ما جهادگران!
هسته جهادی، امام روستا، راهبر اجتماعی، ...
و هر عنوان دیگری به خودمان اطلاق کنیم
فرقی ایجاد نمی‌کند
و نسبت ما را با مردم، تغیبر نمی‌دهد.

 

بایستی،
مردم، بما هُوَ مردم
هدفگیری و مسئله‌یابی و روش‌شناسی و نتیجه‌‌زایی ِ جهاد ما باشد
و هیچگاه در هیچ عرصه‌ای غرق نشویم
نه عمرانی، نه فرهنگی، نه تربیتی، نه اقتصادی و نه اجتماعی.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۴
0
0
معنای حرف شما این است وقتی امام صادق علیه السلام نمی توانست فقر را بر طرف کند حق نداشت شبها کوله نان به پشت گیرد و برای فقرا غذا ببرد.
آری. ریشه مشکلات در اصل حاکمیت سرمایه داری حاکم بر ایران است که از سرمایه داری آمریکا هم فاسدتر است. اما این دلیل نمی شود کسانی را که خالصانه و در حد پاک کردن اشک مظلوم دارند به این محرومان کمک می کنند را دلسرد کنیم.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین