کد خبر: ۵۷۵۷۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
پشت پرده تحولات سوریه چیست؟

جولان تروریست های مسلح یا تظاهرات مردمی

نیروهای معارض پس از دیدار با مقامات اروپایی و به قصد جذب حمایت حداکثری وارد میدان شدند و راه‌های منتهی به حماه را به تصرف خود درآوردند. در اثناء این حرکت، سفیر آمریکا در دمشق به شهر حماه رفت و به‌طور رسمی حمایت کاخ سفید را از معترضین سوریه اعلام کرد که با واکنش دولت اسد مواجه شد . . .

بولتن نیوز : وارونه نمایی درباره سوریه کار را به آن‌جا رسانده که ملک عبدالله حاکم اشغالگر عربستان و شیخ حمدبن عیسی حاکم قسی القلبی که مردم کشورش را به تیغ اشغالگران سپرده است، از «اوضاع سوریه» ابراز نگرانی کرده و از رئیس جمهور این کشور که محبوب ترین رهبرعرب به حساب می‌آید، خواسته است از کشتار مردم دست بردارد و به خواسته‌های آنان تمکین نماید! اما فاصله میان واقعیت و آن‌چه با وارونگی تمام به تصویر در می‌آید به میزان تفاوت بشار و ملک عبدالله است.

آن‌چه در این روزها سر و صدای زیادی به پا کرده، واکنش ارتش سوریه به عناصر مسلحی است که جاده‌های مواصلاتی در دو شهر «دیرالزور» و «حماه» را به کنترل خود درآورده بودند. در هر کشوری که این‌گونه حوادث رخ دهد، حاکمیت با شدت وارد عمل می‌شود و بی هیچ ملاحظه‌ای مهاجمین مسلح را دفع می‌نماید و این یک امر عادی و پذیرفته شده در رفتار امنیتی حکومت‌ها و مطابق با همه استانداردهای امنیتی بین‌المللی است اما رسانه‌های غربی و رسانه‌های وابسته به غرب در منطقه، چنان وارونه نمایی کردند که گویی ارتش سوریه در این دو شهر به مقابله با مردمی که در یک تظاهرات مسالمت آمیز شرکت کرده و خواستار اصلاحات سیاسی شده‌اند رفته و ده‌ها نفر از آنان را کشته و صدها نفر را زخمی و یا بازداشت کرده است! در حالی که نه تظاهراتی بوده و نه مردمی که در نقطه‌ای اجتماع کرده باشند و نه پای خواسته‌ای مسالمت آمیز و سیاسی در میان بوده است.


«دیرالزور»، در شرق سوریه و نزدیک مرزهای عراق واقع شده است. این شهر از زمان اشغال عراق توسط آمریکا مهم‌ترین کانون حضور نیروهای القاعده بوده که با عبور از مرز عراق به این نقطه - در حدود 150 کیلومتری مرز- می‌آمدند. شهر دیرالزور از نظر مذهبی قرابت زیادی به استان‌های الانبار و صلاح الدین عراق دارد که طی 7-6 سال گذشته کانون نیروهای القاعده و سلفی‌ها بوده و از این رو آن گاه که حلقه محاصره این گروه در الانبار و یا صلاح الدین تنگ می‌شده به این شهر پناه می‌بردند و به تجدیدقوا می‌پرداختند و به همین سبب، سوریه همواره متهم به دخالت در ترورها و بمب گذاری‌های عراق بود. به هر حال روند مزبور سبب آلوده شدن این منطقه به انواع سلاح‌های غیرمجاز گردید تا این‌که در 5-4 ماه گذشته، سلسله حوادثی در 6 تا 7 شهر سوریه در مجاورت مرزهای شمال شرقی و شمالی -مرز با ترکیه-و در مجاورت شهرهای جنوبی و جنوب غربی- مرز با اردن و لبنان- رخ داد و در یک چرخه بین‌المللی و منطقه‌ای این مرزها ناامن شد و ارتش و دستگاه امنیتی سوریه توجه خود را به این مناطق معطوف کردند. خلأ حضور ارتش و دستگاه امنیتی در مناطق شرقی و غربی، مخالفان بشاراسد را در «دیرالزور» وسوسه کرد. در این اثنا رهبرالقاعده فرمان ساقط کردن نظام سیاسی سوریه و بشاراسد را صادر کرد و این ماجرا به آن‌جا رسید که در هفته‌های اخیر، عناصر مسلح وابسته به سلفی‌ها والقاعده دیرالزور را از کنترل دولت دمشق خارج کردند.

در شهر حماه که مرکز استانی در غرب سوریه است عناصر مسلح تلاش کردند تا با استفاده از کمک غرب، این شهر را از کنترل دولت خارج کنند. پیش از این یکی از منابع غربی فاش کرده بود که وزارت خارجه انگلیس در گفت وگو با یک هیات سیاسی از معارضین بشار اسد، شرط به رسمیت شناختن و کمک رسمی به آن‌ها را جداسازی یکی از شهرهای سوریه از سیطره حکومت مرکزی اعلام کرده بود؛ تحلیل گران سیاسی نام این اقدام را تکرار مدل بن غازی در لیبی دانستند.

پس از این، معارضین روی «حماه» متمرکز شدند. انتخاب این شهر چند دلیل عمده داشت حماه اگرچه در غرب سوریه واقع شده ولی به دلیل این‌که در حدفاصل آن تا مرزهای ساحلی غرب سوریه استان لاذقیه قرار دارد، شهری مرکزی به حساب می‌آید. ثانیا حماه مرکز استان است و آزاد کردن آن به معنای آزاد کردن یکی از 16 استان سوریه می‌باشد. ثالثا حماه در نزدیکی مرزهای مدیترانه- در فاصله حدود 100 کیلومتری- واقع شده و در نتیجه، امکان پشتیبانی خارجی از آن وجود دارد؛ رابعا حماه مهم‌ترین مرکز سیاسی اخوان المسلمین سوریه محسوب می‌شود و جدا کردن آن از دمشق، به معنای درگیر کردن بزرگ‌ترین و پرنفوذترین جریان سیاسی مذهبی علیه نظام حاکم بر سوریه است و این می‌تواند به رشد مخالفت در شهرهای دیگر منجر شود.

نیروهای معارض پس از دیدار با مقامات اروپایی و به قصد جذب حمایت حداکثری وارد میدان شدند و راه‌های منتهی به حماه را به تصرف خود درآوردند. در اثناء این حرکت، سفیر آمریکا در دمشق به شهر حماه رفت و به‌طور رسمی حمایت کاخ سفید را از معترضین سوریه اعلام کرد که با واکنش دولت اسد مواجه شد ولی این واکنش تا آن‌جا نرفت که سفیر اخراج شود. اما سیاست بشاراسد درباره دیرالزور و حماه بر تعجیل استوار نبود. ارتش و نیروهای امنیتی سوریه پس از تسلط کامل بر اوضاع مناطق مرزی، به سمت این دو شهر حرکت کردند و با عناصر مسلح در اطراف آن درگیر شدند. در جریان درگیری ارتش با افراد مسلح وابسته به گروه‌های سلفی و القاعده توقع می‌رفت که گروه‌هایی از مردم نیز به حمایت از عناصر مسلح روی آورند؛ ولی این اتفاق نیفتاد و معلوم شد که عناصر مسلح از حمایت مردمی برخوردار نیستند. این در حالی است که طی هفته‌های اخیر رسانه‌های غربی و عربی و شبکه اینترنتی با صراحت از مردم این دو شهر برای ساقط کردن نظام سیاسی سوریه دعوت می‌کردند.

در عین حال واضح بود که اروپا، آمریکا و رژیم عربستان نیاز به کشته شدن تعداد زیادی از مخالفان بشار اسد داشتند. تا از این طریق، خط توسعه درگیری و آشوب را دنبال کنند. آنان می‌دانستند که اقدام مسلحانه و تلاش برای جداسازی دو مرکز استان واکنش جدی و نظامی ارتش سوریه را در پی خواهد داشت و فراخوان توده‌ها به شرکت در این درگیری‌ها نیز معنای دیگری نمی‌توانست داشته باشد. به هر حال ارتش سوریه دو ماه پس از سیطره گروه‌های نظامی سلفی بر مراکز حساس این دو شهر وارد عمل شد و با کشتن ده‌ها نفر از مهاجمین مسلح، ابتدا بر مجاری ورودی و مراکز حساس شهر حماه سیطره یافت و تروریست‌ها را مهار کرد و سپس متوجه شهر شرقی دیرالزور شد و در حال پاکسازی این استان از عناصر تروریست تحت حمایت آمریکا و عربستان است. این واقعیت دقیق و بی حاشیه، اتفاقی است که طی روزهای اخیر در دیرالزور و حماه افتاده و به طور کامل، با تصویری که شبکه قطری الجزیره، شبکه سعودی العربیه، شبکه‌های تلویزیونی رژیم صهیونیستی، شبکه‌های تلویزیونی ترکیه و شبکه‌های تلویزیونی اروپا و آمریکا ارائه می‌شود تفاوت دارد. در عین حال ذکر این نکته هم لازم است که در هیچ شهر دیگر سوریه هم اتفاق نیفتاده و طی دو ماه اخیر شاهد تجمع و با تظاهراتی علیه بشاراسد نبوده است.



از فریادهای گوشخراش نظام حاکم بر عربستان سعودی پیداست که ریاض احساس ناکامی می‌کند و این اولین بار نیست که ملک عبدالله شکست را در مقابل نظام سوریه و به‌طور کلی بلوک مقاومت پذیرا می‌شود. یک بار پس از ترور رفیق حریری عربستان با اقدام گسترده سیاسی، اقتصادی و رسانه‌ای تلاش کرد تا بشار را از قدرت به زیر آورد که موفق نشد؛ یک بار نیز پس از جنگ 33 روزه این تلاش دنبال گردید که آن‌هم راه به جایی نبرد.

جالب این است که نظام‌های سعودی و آل خلیفه در عربستان و بحرین در حالی به حمایت از مردم!- یعنی گروه‌های مسلح تروریست سوریه- تظاهر می‌نمایند که خود با شدت تمام، تظاهرات مردمی را در احساء و منامه سرکوب کردند و تانک‌هایشان را به میدان آوردند و زبان بریدند و اطفال را درمقابل چشم مادرانشان کشتند.

اروپا که این روزها از لزوم شنیده شدن صدای مخالفان بشار حرف می‌زند، خود در مواجهه با مخالفان از حداکثر خشونت استفاده می‌کند. تلویزیون انگلیس اخیرا در مواجهه با اعتراض‌ها در شمال لندن، از لزوم کشتن عوامل این آشوب‌ها حرف می‌زد و در چندین فریم از ارتش خواست که با تانک‌های خود به کمک پلیس بیاید؛ یعنی رساندن خشونت به بالاترین حد ممکن! به راستی چگونه مواجهه ارتش انگلیس و به میدان آوردن تانک‌ها در لندن، منامه و احساء کاملاً قانونی و مطابق با خواسته‌های مردمی است ولی سرکوب عناصر مسلح در حوالی شهرهای دیرالزور و حماه غیر قانونی است؟! این یعنی سیاست یک بام و دو هوا.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۹
0
0
این را نگید چی میخواهید بگید من باور نمیکنم پس همه جا را امریکا گرفته هاهاها
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین