کد خبر: ۵۶۸۹۱
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:
ساماندهی ساعات کار و تعطیلات رسمی

آیا ایران تعطیل ترین کشور دنیا است؟

جالب اینجاست در بسیاری از کشورها اگر تعطیلات رسمی با تعطیلات آخر هفته تداخل پیدا کند، دولتها یک روز دیگر را تعطیل اعلام می‌کنند تا این تعطیلی روز از جیب شهروندان نرود اما در ایران این مسئله منتفی است. گرچه ما در ایران به تلافی آن، پدیده‌ای به نام بین التعطیلی داریم. هم چنین در مقالۀ مذکور مرخصی‌های استحقاقی کارمندان هم به عنوان تعطیلی مضاعف عنوان شده است در حالی که این...

بولتن نیوز: چند وقت پیش طرحی در مجلس مورد بررسی قرار گرفت که هرچند تصویب نشد اما در سطح جامعه و به خصوص رسانه‌ها، سر و صدای زیادی به‌پا کرد. این طرح چیزی نبود جز طرح افزایش تعطیلات رسمی و اضافه شدن پنجشنبه‌ها به تعطیلات آخر هفته. به طور مثال، سایت تابناک یازدهم مرداد در مقاله ای با تیتر "آیا ایران تعطیل ترین کشور دنیا می شود؟" مباحثی را در مورد تعطیلی در ایران و سایر کشورهای جهان مطرح کرد که با واکنش شدید بیش از 90 درصد نظردهندگان مواجه شد.

در این مقاله، ایران با 25 روز تعطیلات رسمی، تعطیل‌ترین کشور دنیا اعلام شده بود و از طرفی کشورهایی مثل عربستان و هند با 3 روز تعطیلی به عنوان کم تعطیلی‌ترین کشورهای دنیا. فارغ از اینکه این آمار فی‌النفسه اشتباه بوده است و عربستان صعودی در تعطیلات عید فطر به تنهایی 10 روز تعطیلی را ثبت کرده است و گفته می‌شود قرار است این تعطیلات به 16 روز افزایش پیدا کند و اینکه تعطیلات رسمی در هند به سبب تعدد ادیان، مذاهب و فرق مختلف در این کشور خیلی بیشتر از 3 روز است و تعطیلات چین 7 روز نیست بلکه 16 روز است و ... این مقاله از یک اشکال ساختاری رنج می‌برد.

رئیس جمهور در مورد تعطیل شدن پنجشنبه آخر هفته و دو روز تعطیلی آخر هفته بجای یک روز سخن گفته بود اما سایت تابناک در مقاله مذکور بدون توجه به این سخن، تعطیلات آخر هفته را در محاسبات خود نیاورده بود که اگر این تعطیلی‌ها به تعطیلات رسمی کشورها اضافه شود قطعا ایران جزو کم تعطیلی‌ترین کشورهای جهان خواهد بود. بطوریکه تعطیلات رسمی در ایرن 25 روز است و تعطیلات آخر هفته(جمعه‌ها) 52 روز که مجموعاً 77 روز می‌شود. این در حالی است که در بیشتر کشورهای جهان از آمریکا گرفته تا کشورهای اروپایی و کشورهای عربی و سایر کشورهای اسلامی همچون مالزی تعطیلات آخر هفته دو روز است که با این حساب، این کشورها غیر از تعطیلات رسمی که  شامل تعطیلات ملی و مذهبی است، در سال به تنهایی 104 روز تعطیلی آخر هفته دارند.

جالب اینجاست در بسیاری از کشورها اگر تعطیلات رسمی با تعطیلات آخر هفته تداخل پیدا کند، دولتها یک روز دیگر را تعطیل اعلام می‌کنند تا این تعطیلی روز از جیب شهروندان نرود اما در ایران این مسئله منتفی است. گرچه ما در ایران به تلافی آن، پدیده‌ای به نام بین التعطیلی داریم. هم چنین در مقالۀ مذکور مرخصی‌های استحقاقی کارمندان هم به عنوان تعطیلی مضاعف عنوان شده است در حالی که این مورد در مورد سایر کشورها نادیده گرفته شده است.

به نظر می‌رسد اختلافی که بین تعطیلات آخر هفته ایران و سایر کشورها وجود دارد خیلی بیش از اختلافی است که بین تعطیلات ملی و مذهبی ایران و سایر کشورها وجود دارد بطوریکه به عنوان مثال کشور آمریکا 52 روز بیش از ایران تعطیلات آخر هفته دارد اما ایران تنها 14 روز بیش از این کشور تعطیلات رسمی دارد. و در نهایت تعطیلات رسمی در آمریکا 115 روز و در ایران 77 روز است.

در همین خصوص سایت شفاف در دو مقاله به این طرح اشاره کرده و نوشته است: محمود احمدی‌نژاد در آخرین اظهارات خود در اجلاس سراسری روسای آموزش و پرورش سراسر کشور از تعداد کم روزهای تعطیل انتقاد کرد... این سخنان رئیس جمهور در حالی مطرح می‌شود که پیش‌تر رهبر معظم انقلاب از زیادی تعطیلات در کشور انتقاد کرده بودند و خواستار کم شدن تعطیلات در کشور شده بودند.  ایشان در خطبه‌های نماز جمعه، در ۱۶ فروردین سال ۱۳۸۱ به تعطیلات زیاد انتقاد کردند و فرمودند: تعطیلات طولانى و بى‏ دلیل، هیچ منطق عقلایى ندارد.   با توجه به فرمایشات رهبری، جای تعجب است که محمود احمدی‌نژاد خواستار اضافه شدن تعطیلات در کشوراست، چرا که مقام معظم رهبری این امر را برای جامعه مضر می‌دانند.

در مقالۀ دیگر این سایت نیز می‌خوانیم که: در سخنان دکتر احمدی‌نژاد (پیرامون طرح تعطیلات) مانند همیشه نکات گنگ و دوپهلویی وجود دارد که پرداختن به آن‌ها خالی از فایده نیست:

۱- آقای احمدی‌نژاد اشاره کرده‌اند گزارشی از میزان تعطیلات کشورهای دیگر تهیه شده است. این کشور‌ها کدام هستند؟ چه ملاک‌هایی در انتخاب آن‌ها دخیل بوده است؟ مقایسه چگونه بوده است و.... اگر ملاک ایشان منطقه‌ای باشد، شاید این گفته ایشان صحت داشته باشد، اما اگر در سطح جهان باشد کشورهای دیگری نیز هستند که نسبت به ایران تعطیلات بیشتری دارند، مانند فنلاند و امریکا و... 

۲-به احتمال فراوان منظور آقای احمدی‌نژاد از کشوری واقع در خلیج عدن، یمن بوده است که ایشان مستقیما به آن اشاره نکرده‌اند. آیا ایران که قرار است تا سال ۱۴۰۰ با توجه به برنامه چشم انداز، در خاورمیانه کشور بدون بدیلی باشد باید میزان تعطیلات خود را با کشوری مانند یمن مقایسه کند که از نظر اقتصادی درآمد روزانه برخی از مردم آن زیر یک دلار است.

۳-آیا میزان پیشرفته بودن یک کشور با میزان تعطیلات آن سنجیده می‌شود یا بایستی عوامل دیگر را هم در نظر آورد؟ کارمندان کشوری مانند چین تا اواسط دهه ۹۰ میلادی در هفته دو روز تعطیل بودند، اما با توجه به شکوفایی اقتصادی این کشور و تلاش مضاعف آن‌ها برای تبدیل شدن به قدرت اقتصادی بر‌تر جهان، تقریبا یک روز از تعطیلی‌های آن‌ها حذف شد. در حال حاضر حتی ساعات کار چینی‌ها به ۱۰ ساعت در روز نیز می‌رسد و این در حالی است که در اکثر کشور‌ها عرف ۸ ساعت کار در روز تعریف شده است. مردمان ژاپن نیز که از دیرباز به سخت کوش بودن شهره بوده‌اند، و میزان ساعات کاری آن‌ها به ۱۰ ساعت در روز می‌رسد.

۴-در کنار موارد ذکر شده در بالا، بار‌ها انتقاد شده است که بازده کار ایرانیان با توجه به ساعات کاری آن‌ها بسیار پایین است و تحقیقات چندی نیز انجام شده است که پرده از آن برداشته است. حال برای تبدیل شدن به کشوری قدرتمند در منطقه بایستی میزان تعطیلات خود را افزایش دهیم... 

در مجموع به نظر می‌رسد به این موضوع از دو منظر موافق و مخالف می‌توان نگاه کرد، اما به نظر می‌رسد نه باید مخالفت صد در صد با آن کرد و نه می‌شود موافق کامل اجرای آن بود به شرحی که در ادامه خواهد آمد.

دیدگاه موافق: همانطور که می‌دانیم در کشور ما کاگران زیادی وجود دارند که خیلی بیشتر از ساعت قانونی و رسمی موجود که هشت ساعت در روز است، کار می‌کنند. این کارگران عزیز یا به خاطر اقتضای شغل‌شان (بخوانید اجبار کارفرما) مجبور هستند که حدود دو برابر زمان مقرر شده کار کنند و یا اقتضای زندگی و خرج روزافزون آن باعث می‌شود تا ساعت بیشتری را به کار اختصاص دهند. اگر هم نخواهند بیشتر از زمان قانونی کار کنند، یا اقتضای شغل‌شان آنها را مجبور به از دست‌دادن شغل‌شان می‌کند (توسط کارفرمایان عزیز اخراج می‌شوند) و یا مخارج زندگی کمرشان را شکسته و دیگر قادر به کارکردن نخواهند بود.

در نتیجه خیل انبوهی از ایشان باید رسیدگی به پدر و مادر و زن و بچه را کنار بگذارند و از قید تفریح و استراحت‌شان بگذرند و با ضربه‌زدن به سلامت روح و جسم خویش و اطرافیان، آنقدر کار ‌کنند تا جیب حضرات کارخانه‌دار پُر تر از دیروز شود و تازه کلی هم منت روی سرشان می‌گذارند و چه بلاها که به خاطر بیمه‌ بر سرشان نمی‌آورند و الا ماشاءالله مصائب دیگری که از قِبَل زیاد کارکردن دچارش نمی‌شوند.

موافقان طرح تعطیلی پنجشنبه معتقدند اگر این طرح عملی شود، یک روز بر زمان فراغت‌ کارگران اضافه شده و در این فرصت مقتضی می‌توانند به مقداری از کارهای عقب‌مانده‌شان برسند. به عبارت دیگر اصلی‌ترین توجیه این طرح را هم‌راستایی آن به افزایش کرامت انسانی بخش قابل توجهی از مردم می‌دانند. بدین معنا که اگر چه از منظر اقتصادی ممکن است لطماتی به کشور وارد شود اما از دیگر سو به لحاظ فرهنگی و اجتماعی دارای محاسن زیادی است. (البته به شرطی که اجبار کارفرمایان به این تعطیلات سرایت نکند و مثل بعضی از کارخانه‌ها که جمعه‌ها نیز کارگران را مجبور به کار می‌کنند پنجشنبه‌های تطیل هم روزی از کار نباشد)

اما همۀ دلایل موافقان این طرح به اینجا ختم نمی‌شود. یک دلیل دیگر ایشان به مقولۀ صرفه‌جویی برمی‌گردد به این معنی که ایشان معتقدند خیلی از ادارات به خصوص ادارات کل و یا اداراتی که دارای ارباب رجوع خاصی نیستند، کار روتین و روزمره ای برای انجام دادن ندارند اما چون قانون است که باید حضور فیزیکی داشته باشند، کارمندان به سر کار می‌آیند و کلی هزینۀ خدماتی و جاری را روی دوش دولت می‌گذارند. حال اگر یک روز از این هزینه‌ها کم شود، کلی صرفه‌جویی صورت می گیرد. در ضمن بحث اضافه‌کار هم هست که کم شدن یک روز آن ضرب در این همه کارمند مساوی با بازگشت کلی سرمایه به جیب دولت.

دیدگاه مخالفان: یکی از تاریخی‌ترین و اصلی‌ترین مشکلات ایران زمین که باعث عقب‌ماندگی ما در خیلی از عرصه‌ها شده، بحث اختلال در فرهنگ کار و تلاش جامعۀ ایرانی است. به این مراد که در ذهن ما ایرانی‌ها، ارزش کار کردن و تحمل سختی‌های ناشی از آن خیلی پایین‌تر از تفریح و استراحت کردن و لذت بردن از تمتعات آنهاست. ما بیشتر از آنکه دوست داشته باشیم کار کنیم تا تولیدکننده باشیم و طبیعتاً در این مسیر مرارت‌هایی را به جان بخریم، دوست داریم مصرف کنیم و کیفش را ببریم.

البته در سال‌های اخیر و با فرهنگ‌سازی‌های صورت گرفته، در وضعیت فرهنگ عمومی کار تغییراتی رخ داده اما هنوز زمینه برای بازگشت به وضعیت قبلی وجود دارد. در ضمن، وضعیت فعلی در مقایسه با سایر کشورهای جهان و حتی در مقایسه با آرما‌ن‌ها دینی و انقلابی ما به هیچ‌وجه مطلوب نیست و لازم است تا با بهبود فرهنگ کارکردن، نرم‌افزار این مقوله را برای پیشرفت بهتر و بیشتر مهیا سازیم.

حال اگر در چنین وضعیت فرهنگی که مترصد تلنگری است تا زهر خود را بر پیکر جامعه بریزد، خود ما با ابزارهای گوناگون راه را برای این ضرر جبرن‌ناپذیر باز کنیم، اشتباهی مرتکب شده‌ایم که جبرانش بسیار دشوار است و هزینه‌های بسیاری می‌برد. از قضا طرح افزایش تعطیلات رسمی، چون تأثیر مستقیم و موثری بر فرهنگ عمومی کار خواهد گذاشت و زمینه را برای تنبلی‌کردن بیشتر مهیا می‌کند طرح مطلوبی به نظر نمی‌رسد.

همچنین یکی دیگر از مشکلات نظام کار و فعالیت در جامعۀ ما، کمبود ساعت کار مفید است. به این معنی که با توجه به نیازهای موجود در جامعه و خلاءهایی که احساس می‌شود، کار و سازندگی مفید صورت نمی‌گیرد و از مثلاً هشت ساعت کار در روز، شاید دو ساعتش مفید بوده و بقیه صرف مسائل جانبی و غیرضروری می‌شود. این مسئله در شرایط رخ می‌دهد که کار برای انجام دادن وجود دارد و بعضی از کارمندان عزیز دست به کار نمی‌زنند. وگرنه اگر این کار نکردن‌ها از روی نبود موضوعی برای کارکردن باشد که وضع معلوم بود.

مخالفان این طرح معتقدند در این شرایط اگر ما یک روز را از روزهای کاری هفته کم کنیم، عملاً از ساعت مفید کار کردن که در کشور ما حکم کیمیا را پیدا کرده، کاسته‌ایم و این نه به نفع نظام جمهوری اسلامی است و نه به نفع مردم. به عبارت دیگر با تحقق این طرح باید منتظر بود تا کارهای عقب افتاده، بیشتر عقب بیافتد و در ضمن بهانه به دست افراد سودجو داده می‌شود تا توجیه‌گر این کارنکردن‌شان باشند.

نقد و ارزیابی: به نظر می‌رسد در هر دو دسته از نظرات عنوان شده، حقیقتی نهفته است که متأسفانه شکل اجرای طرح افزایش تعطیلات، قادر به پوشش دادن هر دوی این نظرات نیست و بجای اینکه طرح مذکور، نقاط قوت این دیدگاه‌ها را در کنار هم قرار دهد، به نوعی طراحی شده که یا باید به فکر ساعت زیاد اشتغال کارگران بود یا باید فرهنگ عمومی کار را دریابیم.

باید پذیرفت اگر این طرح به همین شکلی که عنوان شده باشد، اجرا کردن یا نکردنش مساوی است با سود و ضرر دوجانبه. یعنی اگر اجرا شود - و درست اجرا شود- خدمت بزرگی به خیل عظیم کارگران و کارمندان قراردادی شده ولی از طرف دیگر فرهنگ عمومی کارکردن دچار اختلال و آسیب خواهد شد. و اگر اجرا نشود، به مشکل فرهنگی اشاره شده مبتلا نخواهیم شد اما همچنان وضعیت اسف‌بار کارگران و کارمندان قراردادی ما همینی هست که هست.

در نتیجه بهترین راه برای برون رفت از مسئلۀ پیش‌رو آن است تا به جای طرح افزایش تعطیلات رسمی، طرح "ساماندهی ساعات کار و تعطیلات رسمی" که از چندی پیش کلید خورده است در دستور کار نمایندگان عزیز قرار بگیرد و در ذیل آن به نکات زیر توجه شود:

1.   

1- توجه به فرهنگ‌سازی در مقولۀ کار و سازندگی مبتنی بر آموزه‌های دینی و عقلی در رده‌های مختلف سنی و ابزارهای تربیتی متناسب

2- ایجاد محرک‌های تشویقی گوناگون برای افزایش ساعت کار در افراد

3- ایجاد مقررات تنبیهی برای جلوگیری از کاهش سطح مفید کار از میزان استاندارد موجود

4- تنظیم رابطۀ ساعت کار و دستمزدها مبتنی بر حداقل درآمد لازم برای داشتن زندگی کریمانه

5- بررسی وضعیت کاری کارگران و کارمندان قراردادی و جلوگیری از اجحافاتی که در حقشان صورت می‌گیرد

6- تنظیم ساعت کار مشاغل مختلف با عنایت به حجم و سختی کار و در نظر گرفتن سایر ابعاد زندگی انسانی

سید مجتبی نعیمی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۲
2
0
چه دروغ های شاخداری میگی بولتن جون
پاسخ ها
محمد
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۰۹:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۲
يعني اينقدر سريع شاخ در مياري
سعید
|
GERMANY
|
۰۰:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
0
0
من با دیدگاه سیاسی شما مخالفم اما باید اعتراف کنم مطلب خیلی کاملی و درستی گذاشتید با اینکه کار من ازاد هستش..
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین