کد خبر: ۵۲۲۷
تاریخ انتشار:

فاطمه رجبي: ديپلماسي پنهان به نفغ كشور نيست

فاطمه رجبي اظهار كرد: هرگونه ارتباط با آمريكا بايد با تصميم مقام معظم رهبري صورت گيرد و هر كسي در هر دولتي بايد مجري عوامل ايشان باشد.

به گزارش ايسنا، ‌اين مدرس دانشگاه در نشستي با عنوان «يك قدمي شيطان» كه از سوي بسيج دانشجويي دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران برگزار شد، اظهار كرد: در اوج انقلاب به محض آنكه پيروزي انقلاب به سرنگوني نظام سلطنت منجر شد، مساله آمريكا مساله اساسي براي ملت و دولتمردان و رهبري كشور بود؛ چرا كه نظام شاهنشاهي، نظامي كاملا وابسته به آمريكا بود و انقلاب اسلامي خود را عليه استعمار مي‌دانست.

وي ادامه داد: با پيروزي انقلاب اسلامي، بناي ظاهري، قطع ارتباط با آمريكا نبود؛ چرا كه امام در مصاحبه‌هايشان عنوان مي‌كردند كه با حفظ منافع خود اجازه دست‌درازي به هيچ قدرتي را نداده و ضمن حفظ استقلال جز رژيم صهيونيستي و آفريقاي جنوبي با همه كشورها بر اساس حفظ منافع و مصالح كشور تعامل داريم. بحث اسرائيل از آنجا كه اسرائيل دولت محسوب نمي‌شود عدم رابطه با آن مشخص است، اما بحث آفريقاي جنوبي به دليل رژيم آپارتايد در آن زمان بود و امام در آن موقع هيچ سخني از قطع ارتباط با آمريكا نكردند.

رجبي خاطر نشان كرد: بعد از پيروزي انقلاب اسلامي آمريكا توطئه‌هاي فراواني را عليه كشور ما انجام داد و بر اين مبنا گروهك‌هاي منافقين و كميسيونيست‌هاي وابسته به آمريكا دست به آدم‌كشي و جنايات متعددي زدند. اين مسائل به نوعي روشن بود تا آنكه لانه جاسوسي آمريكا تسخيرشد.

اين مدرس دانشگاه با بيان اين كه دولت موقت نگرش آمريكايي داشت و قصد ارتباط با آمريكا را به نحو سابق داشت، گفت: اما كنترل و نظارت امام در به دستگيري امور توسط ايشان و همچنين تسخير لانه جاسوسي باعث شد كه بسياري از اسناد منتشر شود كه بر اساس آن دولت موقت سقوط كرد و با اعتراف گروگان‌هاي جاسوس بسياري از جنايات آمريكا مشخص شد. بر اين مبنا براي همين روشن بود كه آمريكا جز نابودي نظام اسلامي هدف ديگري را درسر نمي‌پروراند و بعد از آن آمريكا با تسخير لانه جاسوسي با ايران قطع رابطه كرد.

وي با بيان اينكه در طول انقلاب اسلامي دو نوع ديپلماسي شفاف و پنهان در سياست خارجي و به طور كلي ارتباط با آمريكا در دولت‌ها وجود داشت، گفت: از آنجا كه در دهه اول انقلاب نوع رهبري امام و روش ويژه ايشان نظارت كامل و كنترل دقيق امور بود و ديپلماسي شفاف را در همه زوايا و امور مورد توجه قرار مي‌دادند اين ديپلماسي شفاف در سياست خارجي و ارتباط با آمريكا باعث شد كه مردم متوجه هر حركتي شوند و بر اين اساس امام اجازه نمي‌دادند كوچكترين مساله‌اي از مردم مخفي بماند.

رجبي در توضيح اين مساله گفت: پس از تسخير لانه جاسوسي گروهي از سياستمداران آمريكا قصد عزيمت به ايران براي وساطت در آزادي جاسوسان آمريكايي را داشتند. در ساعت 10 شب همان روز اطلاعيه‌اي از امام(ره) در راديو خوانده شد مبني بر اينكه آن‌ها بايد به كشور خود بازگشته و من كسي از آمريكا براي وساطت جاسوسان نمي‌پذيرم و اين نمونه‌اي از اطلاع‌رساني شفاف امام است.

وي ادامه داد: نمونه ديگري از اطلاع‌رساني شفاف امام(ره) را مي‌توان در نامه محرمانه كارتر به امام در رابطه با بحث جاسوسان لانه جاسوسي عنوان كرد كه امام دستور خواندن آن نامه را نيز در راديو دادند و يا هنگامي كه نماينده‌اي از پاپ براي مذاكره با امام(ره) در اين زمينه به ايران آمد امام اين جلسه را نيز به اطلاع مردم رساند و گزارش مشروح آن از تلويزيون پخش شد؛ از اين رو مي‌توان نتيجه گرفت كه امام همه امور را به صورت شفاف به اطلاع مردم مي‌رساندند.

رجبي با بيان اينكه رابطه آمريكا با ايران براي ملت و مردم ايران سرنوشت‌ساز است، اظهاركرد: اما اينكه چه راهي را در پيش گيريم و چه كنيم يك مساله مهم است اما مساله‌ي مهم‌تر شفاف‌سازي ديپلماسي در اين زمينه مي‌باشد.

اين مدرس دانشگاه با بيان اين عقيده كه در دهه دوم انقلاب روند نظارت و كنترل با زمان امام تغيير داشت، و با اشاره به آن‌چه آن را ديپلماسي پنهان در دولت سازندگي مي‌خواند، گفت: در اين زمان قوه مجريه در اطلاع‌رساني به مردم خود را مسوول نمي‌دانست اگر البته در كارهايشان برگ برنده‌اي وجود داشت آن را به اطلاع عموم رسانده ودر غير اين صورت هيچ اطلاع‌رساني شفافي صورت نمي گرفت.

وي ابراز عقيده كرد: برداشت مردم از سياست‌هاي دولت سازندگي چرخش سياست خارجي نسبت به اصول دهه اول انقلاب بود. از اين رو افراد حزب‌اللهي و بازمانده از جنگ اين نوع سياست‌ها را نمي‌پذيرفتند. در آن زمان طرح مذاكره مستقيم با آمريكا از سوي عطالله مهاجراني در قالب مقاله‌اي در روزنامه‌اي منتشرشد در آن مقاله آشكارا از مذاكره مستقيم با آمريكا سخن به ميان آمده بود. اما مردم كه دوران جنگ را پشت سر گذاشته و هنوز مسائل آن زمان را شاهد بودند نمي‌توانستند بپذيرند كه دولتمردي با نفوذ به راحتي صحبت از مذاكره مستقيم بدون پيش شرطي از سوي آمريكا به ميان آورد.

رجبي ادامه داد: در آن زمان به دليل نبود ديپلماسي شفاف، همه تصور مي‌كردند كار از كار گذشته و مذاكره با شروط آمريكا انجام شده است. اما به فاصله يك يا دو روز مقام معظم رهبري در سخنراني به صورت شديد به طرح مذاكره مستقيم با آمريكا انتقاد كردند.

به اعتقاد وي پس از سخنان ايشان مردم متوجه شدند كه ديپلماسي دولت سازندگي با مقام معظم رهبري حداقل در موضوع آمريكا هم‌خواني ندارد.

اين مدرس دانشگاه با بيان آن‌چه آن را عدم شفافيت ديپلماسي دوران سازندگي مي‌خواند، گفت: به همين دليل شايعاتي در بعد سياست خارجي مطرح بود و يكي از اين شايعات تلاش دولت‌مردان براي آزادي اسيران اسرائيل در لبنان بود. البته همه اين مسائل تحت عنوان بهبودي روابط خارجي آسودگي و آرامش در صحنه بين‌المللي و آزادسازي مطرح مي‌شد.

نويسنده كتاب معجزه هزاره سوم معتقد است: دولت سازندگي در آن زمان سخني از شفافيت و مردم‌گرايي به ميان نمي‌آورد البته اكنون سران آن دولت از مشروعيت و مردم سخن به ميان مي‌آورند.

رجبي خاطر نشان كرد: پس از دولت سازندگي، دولت اصلاحات با شعارهايي همچون شفاف سازي، پاسخگويي، مردم گرايي و مردم سالاري روي كار آمد. اما باز در اين دولت در مساله ديپلماسي خارجي به ويژه آمريكا هيچ اثري از شفافيت، پاسخ‌گويي و صراحت ديده نمي‌شد.

وي ابراز عقيده كرد: آن‌ها چراغ‌هاي سبز پي در پي به آمريكا نشان مي‌دادند؛ به گونه‌اي كه رييس اين دولت در اولين مصاحبه‌اش با كريستن امان‌پور به آمريكا بها داد.

وي اضافه كرد: ‌در زمان دولت اصلاحات شاهد حمله تجاوزكارانه آمريكا به دو كشور هم مرز ايران يعني افغانستان و عراق به بهانه سرنگوني طالبان و صدام بوديم. دولتمردان ايران در دولت سازندگي و اصلاحات به دليل سرمايه‌گذاري بر روي اين دو كشور گروه حاكم بر افغانستان و عراق را خطر مهمي براي ايران جلوه داده و بر اين اساس حرف از نابودي آن‌ها براي آرامش كشور به ميان مي‌آوردند.

وي ابراز عقيده كرد: هنگامي كه آمريكا تصميم به تجاوز و اشغالگري را گرفت دولتمردان حتي به لحاظ حفظ موقعيت ژئوپولوتيك مخالفت نكردند. آن‌ها آنقدر مردم و طالبان را بزرگ جلوه داده كه مي‌گفتند كه اگر آمريكا براي نابودي آن‌ها در مرز كشور خيمه زند مشكلي نيست آيا هيچ انساني كه داراي اندكي اطلاعات سياسي است اين رفتار را برمي‌تابد.

رجبي گفت: البته‌ها آن‌ها تدبيرشان را در آن زمان بي‌طرفي و جلوگيري از جنگ عنوان مي‌كردند ولي آيا خطر حضور دولت آمريكا در افغانستان و عراق چيزي نيست كه بتوان در مورد آن نگران شد؟

اين مدرس دانشگاه خاطر نشان كرد: ‌با وجودي كه در بحث هسته‌يي آمريكا به عنوان سردمدار جنايتكاران به مقابله با ايران آمد اما دولت اصلاحات افكاري همچون اعتماد سازي، تنش زدايي و خروج ايران از انزواي سياسي را مطرح مي‌كرد و بر اين اساس تبليغاتي همچون اينكه دولت اصلاحات ايران را از انزواي سياسي خارج و تنش‌زدايي كرد را انجام مي‌دادند. اما نتيجه اعتماد‌سازي‌ آن‌ها به شكلي بود كه پرونده هسته‌يي ايران از آژانس خارج و در دست اتحاديه اروپا و آمريكا قرارگرفت.

رجبي ادامه داد: تعليق داوطلبانه مساله‌ي هسته‌يي به مدت سه سال تا پيروزي دولت نهم به طول انجاميد. اما با وجودي كه هشت سال دولت سازندگي و هشت سال دولت اصلاحات ثمره‌ي ديپلماسي پنهان خود را تنش‌زدايي، اعتماد سازي و خروج از انزواي سياسي مي‌ناميدند، براي ايران لقب محور شرارت را در زمان دولت اصلاحات نظر گرفتند.

وي اضافه كرد: هر چه كه دولت ايران با راهكارهاي پنهان به آمريكا بها داد، هجمه‌ي آن‌ها بيشتر شد به گونه‌اي كه آمريكا لقب محور شرارت را به ايران داد. اينجا مي‌توان به رهنمود امام اشاره كرد كه ايشان فرمودند اگر به دشمن هجمه نكنيد به شما هجمه مي‌كند.

رجبي ادامه داد: دولت اصلاحات در نامه‌اي به آمريكا پيشنهاداتي را مطرح كرد با وجودي كه اين نامه در سال 82 نوشته شد اما تا سال 85 و آن هم از شبكه بي‌.بي‌.سي منتشر شد. در اين نامه پيشنهاداتي براي حل اختلاف ايران و آمريكا آمده بود. اين پيشنهادات شامل اين است كه ايران با كمك به ثبات عراق تعهد كند كه دست از حمايت گروه‌هاي فلسطيني بردارد و براي خلع سلاح حزب‌الله لبنان تلاش كند. همچنين علاوه بر شفاف سازي تمامي فعاليت‌هاي هسته‌يي، از آمريكا درخواست شد دست از كارهاي مخفيانه‌اش برداشته ودر بيانيه‌اي تاكيد كند كه ايران محور شرارت نيست.

رجبي افزود: پاسخ آمريكايي‌ها آن بود كه چطور آن‌ها به خود اجازه ارائه اين پيشنهاد گستاخانه را دادند. اين موضوع نتيجه‌ي ديپلماسي دولت اصلاحات براي اعتماد زدايي و تنش‌زدايي و تاكيد بر روي پنهان‌سازي ديپلماسي بود.

اين مدرس دانشگاه خاطر نشان كرد: در زمان دولت اصلاحات خاتمي با ويزاي انحصاري كاخ سفيد و در نظر گرفتن همه امكانات به واشنگتن سفر كرد كه اين موضوع نشان مي‌دهد چرا در آن زمان ديپلماسي شفافي مدنظر نبوده است.

وي خاطر نشان كرد: پس از حاكم شدن دولت نهم با اتخاذ ملاك‌هايي همچون نوع تعامل با آمريكا بر اساس سياست‌هاي دهه اول انقلاب و بحث هسته‌يي تلاش كرد ديپلماسي شفافي همچون دوران امام(ره) را برقراركند. اين دولت در بحث هسته‌يي چالشهاي اساسي را به اطلاع مردم رساند كه بر اساس آن مخالفان و موافقان تصميم‌گيري و مطالبي را نوشتند.

رجبي افزود: شكسته شدن پلمپهاي تاسيسات هسته‌يي و همچنين ورود پرونده ايران به آژانس و يا نوشتن نامه به بوش و مردم آمريكا و همچنين مشخص شدن بحث موسويان عضو موثر گروه هسته‌يي در دولت اصلاحات و غيره به اطلاع مردم رسيد و دولت با اين كارها اعلام كرد ديپلماسي شفاف را با مردم در نظر گرفته است. اين موضوع نشان مي‌دهد كه حمايت آمريكا از رقيب احمدي‌نژاد در انتخابات و دولت اصلاحات و يا بزرگ‌نمايي‌هايي همچون خطر آمريكا در دوران انتحابات براي چه بوده است.

وي افزود: در حال حاضر با وجودي كه در بحث هسته‌يي برخي روزنامه‌ها و برخي از دولت‌مردان سابق اين سياست‌ها را تندروي خوانده‌اند اما بارها مقام معظم رهبري سياستهاي دولت را تاييد كرده است.

رجبي با اشاره به طرح بحث تاسيس دفتر حفاظت از منافع آمريكا در ايران گفت: اين مساله در روزنامه واشنگتن پست به صورت غيررسمي اعلام شده است و حتي هيچ كدام از دولتمردان آمريكا اين موضوع را مطرح نكرده‌اند. رييس جمهور نيز در اجلاس شانگهاي در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه آيا باز شدن اين دفتر به باز شدن يخ‌هاي رابطه ايران و آمريكا منجر نمي‌شود؟ گفت كه اين مساله از يخ نيز سفت‌تر است. اگرمسوولان آمريكا سخنان كارشناسانشان را گوش مي‌دانند شرايط اينگونه نمي‌شد. همچنين وزير امور خارجه نيز از عدم درخواست رسمي آمريكا در اين زمينه سخن گفته است.

وي ادامه داد: خبري در مورد ديدار چند نماينده مجلس به همراه وزير اقتصاد با نمايندگان آمريكا منتشر شده در اين زمينه هنوز هيچ چيز روشني عنوان نشده است. اما بايد مشخص شود كه اين ديدار در چه راستايي بوده است البته در دولت اصلاحات نيز آقاي كروبي ضمن بازديد از يك موزه با برخي از نمايندگان آمريكا صحبت كرد كه هيچ خبري نيز در آن زمينه منتشر نشد؛ شايد واقعا نيز هيچ خبري نبوده و شايد تنها بحث كاري باشد.

وي تاكيد كرد: تصميم در رابطه با تاسيس دفتر حفاظت از منافع آمريكا و يا مسائلي از اين دست به عهده رييس جمهور، دولت و يا مجلس با هر گرايش فكري نيست؛ چرا كه مساله تصميم در رابطه با ارتباط ايران با آمريكا در دست مقام معظم رهبري است و ايشان بايد تصميم‌گيري كنند و كسي حق فعاليت خودسرانه را ندارد.

رجبي خاطرنشان كرد: هيچ دولتي حق تصميم‌گيري دراين زمينه را ندارد و دولت كنوني نيز اين كار را نكرده به خصوص اين كه اين دولت با شفاف‌سازي ديپلماسي را قدم به قدم جلوبرده و پنهان‌كاري نكرده است. البته اگر زماني رهبر معظم انقلاب در اين زمينه تصميم‌ بگيرند پس از اطلاع‌رساني به مردم و رسانه‌ها دولت بايد سازوكار آن را انجام دهد.

وي ادامه داد: انتظار ما از دولت نهم آن است كه همان طور كه در طول سه و سال نيم گذشته شفاف‌سازي را اتخاذ كرده است اين موضوع را ادامه داده و مردم را همچون گذشته از همه تصميم‌گير‌ي‌ها و اقدامات در ديپلماسي به خصوص بحث آمريكا مطلع كند.

به گزارش ايسنا، در ادامه اين نشست فاطمه رجبي در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه آيا بي‌پاسخ گذاشتن نامه احمدي‌نژاد به سران كشورها بي‌حرمتي به ايران نيست؟‌ آيا ديپلماسي علني دولت نهم باعث صدور پنج قطعنامه و مسدود شدن مجاري اقتصادي كشور نشده است؟ آيا سياست‌هاي كلي نظام توسط مقام معظم رهبري تعيين نمي‌شود؟ پس چرا آن‌ها را به حساب عملكرد دولت‌ها مي‌گذاريد؟ گفت: سياست‌ها توسط رهبر معظم انقلاب تعيين اما دولت‌ها آن را اجرا مي‌كنند كه نحوه اجراي آن متفاوت است. به طور مثال دربحث مذاكره مستقيم ايشان مخالفت كرده و در بحث هسته‌يي هماهنگي‌هاي لازم با ايشان انجام نشده بود.

وي افزود: نامه‌هاي بي‌پاسخ توهيني به ملت ايران نيست؛ چرا كه يكي از شگردهاي آمريكا همين است وقتي كه دانشجويان توانستند لانه جاسوسي را تسخير كنند آمريكا براي مظلوم نشان دادن خود فيلم آن‌ها را كه با دستبند و چشم‌بند هستند را به عنوان توهيني به ملت آمريكا نشان مي‌دهد.

رجبي گفت: نوشتن اين گونه نامه‌ها بين دولت‌ها يك چيز معمولي است و معمولا پاسخي داده نمي‌شود البته سياستمداران و روشنفكران آمريكايي اين نامه‌ را به عنوان قرارگرفتن بوش در سر دو راهي مطرح كردند. مهم آن است كه رييس جمهور بدون هيچ مخفي كاري اين موضوع را به اطلاع مردم رساند در صورت عدم پاسخ هيچ توهيني به مردم نشده است. اين يكي از راه‌هاي مدرن براي ديپلماسي است.

اين مدرس دانشگاه همچنين در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر اينكه آيا بحث رابطه با آمريكا تحت نظر رهبري است يا نظر رييس‌جمهور نيز شرط است، گفت: در كشوري كه رهبري وجود دارد سياست‌هاي كلي و اساسي همچون رابطه با آمريكا از سوي رهبر معظم انقلاب تعيين مي‌شوند و سازوكارهاي آن را بايد دولت انجام دهد اگر ايشان تصميم به رابطه بگيرند با در نظر گرفتن اهداف و شرايط، دولت بايد آن را انجام دهد.

يكي از دانشجويان پرسيد ارزيابي شما از سفرهاي اخير هوشنگ اميراحمدي چيست؟ كه فاطمه رجبي پاسخ داد: او يك دلال سياسي است. در زماني برخي از استادان اين دانشكده نيز به دليل ارتباط تنگاتنگ با وي اطلاعاتي را برايش ارسال مي‌كردند. در زمان اصلاحات امير احمدي به صورت محرمانه به ايران مي‌آمد اما اكنون سفرهايش شفاف شده ما به اين سفرها معترضيم؛ چرا كه وي را دلالي دانسته كه اطلاعاتي را با خود از كشور برده و آن را به ايادي آمريكا مي‌دهد.

يكي از دانشجويان پرسيد مگر بي‌.بي‌سي و سي.ان‌.ان وابسته به صهيونيست‌ها نيستند پس چطور از نامه‌ي آن‌ها به عنوان يك سند استفاده مي‌كنيد كه رجبي در پاسخ گفت: آن‌ها وابسته به صهيونيست هستند اما اگر نامه‌اي با امضاهاي مشخص نشان داده شود و معاون وزير امور خارجه وقت نيز آن را تاييد كند و ديگر سران اصلاحات نيز آن را تكذيب نكنند باز هم مي‌توان اين نامه را دروغي پنداشت.

رجبي همچنين در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه آيا ابهامي در ديپلماسي دولت اصلاحات در رابطه با عدم توافق خاتمي و رهبر معظم انقلاب وجود دارد،‌ آيا مسائل روشن شده كنوني به دليل اين هماهنگي نيست، گفت: ما ديپلماسي پنهان را رد مي‌كنيم چرا كه بعد از انقلاب اسلامي اين ديپلماسي را از امام نديده‌ايم هر گاه ديپلماسي پنهان در كشور حاكم شود به نفع ملت نيست.

اين مدرس دانشگاه با بيان اين كه مقام معظم رهبري در سخناني براي رابطه با آمريكا پاسخ‌هاي كوبنده‌اي دادند، اما در همان زمان دولت اصلاحات به بهانه تنش‌زدايي گام‌هايي را برداشت، اين موضوع را نشان دهنده نوعي تقابل و ناهم‌خواني دانست.

دانشجوي ديگري پرسيد چه كسي مي‌تواند ادعا كند كه آنچه امام مطرح مي‌كرده را اكنون انجام مي‌دهيم؟ رجبي در پاسخ گفت: اينكه آيا شرايط تغيير كرده و بايد رهنمودها و اصول امام انجام شود را مي‌توان اين گونه پاسخ داد كه مقام معظم رهبري همواره در صحبت‌هايشان عنوان كرده‌اند كه راه ما راه امام و خط ما خط امام است. به طور كلي سياست‌هاي ايشان به خصوص در مورد سياست خارجي و عزت ايران ادامه سياست‌هاي امام است.

اين مدرس دانشگاه ادامه داد: آيا نظامي كه بر اساس معماري فكري و عملي امام بنياد شده است، مي‌تواند با آمدن دولت‌ها و مجلس‌ها به هم ريزد؟ حق نداريم نظامي را كه بر اساس معماري فكري و عملي امام تاسيس شده را تغيير دهيم.

وي افزود: بعد از 16 سال ملت به اين نتيجه رسيد كه هر جا قوا از سياست‌هاي امام عدول كرده راه غلطي را در پيش گرفته‌اند.

به گزارش ايسنا، رجبي در پاسخ به پرسش ديگر مبني بر اينكه آيا اين گونه مسائل در بحث سياست خارجي كه در دولت احمدي‌نژاد مطرح مي‌شود اگر در دولت خاتمي مطرح مي‌شد اينگونه سخن مي‌گفتيد، گفت: بله، در دولت خاتمي و احمدي‌نژاد به صورت صريح انتقادات خود را مطرح كرده‌ام. ولي در دولت سازندگي بيان انتقادات ميسر نبود. اگر دولت اصلاحات عنوان مي‌كرد كه با چه انگيزه‌اي و چه هدفي فعاليت مي‌كند و شفاف‌سازي انجام مي‌داد شايد شرايط بهتر بود ولي اكنون اينگونه به نظر مي رسد كه مشتي افراد كه آشكارا اصول و ارزش‌ها را لگدمال مي‌كنند تئوري‌پردازان كشور شده بودند.

وي همچنين در واكنش به پرسشي مبني بر اينكه هنگامي كه مدام كارهاي دولت اصلاحات با انتقاد روبرو مي‌شود چطور انتظار شفاف‌سازي داريد، گفت: كدام عكس‌العمل‌هاي تند، بنده همواره گفته‌ام به غير از فاطمه رجبي كسي با دولت اصلاحات برخوردي نكرده است.

اين مدرس دانشگاه همچنين در واكنش به اين سخن كه احمدي‌نژاد در آخرين گفتگوي خبري طرح بحث افتتاح دفتر حفاظت از منافع آمريكا را تاييد كرده است، اظهار كرد: بنده در دفاع از احمدي‌نژاد حاضر نشده‌ام مجدد تاكيد مي‌كنم كه هرگونه ارتباط با آمريكا بايد با تصميم مقام معظم رهبري صورت گيرد و هر كسي در هر دولتي باشد بايد مجري عوامل ايشان باشد.

وي همچنين در رابطه با اين موضوع كه ارزيابي شما از تبرئه موسويان و معذرت‌خواهي توكلي چيست، گفت:‌موسويان تبرئه نشده است بلكه تنها از جرم جاسوسي تبرئه شده و به جرم اقدام عليه امنيت ملي و ارائه اطلاعات هسته‌يي به دو سال حبس و پنج سال انفصال از خدمات ديپلماتيك محكوم شده است. تفسيربنده از اين حكم اين است كه اين پنج سال انفصال از خدمات همزمان با پنج سال دولت احمدي‌نژاد است چرا كه به هر حال ايشان را در اين دولت راه نمي‌دهند بلكه در پنج سال بعد مي‌تواند رييس گروه هسته‌يي شود و شرايط غرب دوباره تكرار شود.

رجبي در پاسخ به سوالي مبني بر آن‌چه راضي نبودن اعضاي خانواده امام از اين دولت عنوان شد، گفت: شما به خانواده سالاري اعتقاد داريد؟ مقام معظم رهبري بارها تاكيد كرده‌اند دولت گفتمان و اصول ارزش‌هاي امام را برگرداند مخالفين دولت نهم نيز مي‌گويند حرف‌ها و كارهايش همچون تندروي‌هاي اوايل انقلاب است. البته تاكنون خانواده امام اطلاعيه‌اي در مورد عدم رضايت‌شان منتشر نكرده‌ا‌ند.

رجبي درپاسخ به اين پرسش كه ارزيابي شما از اظهارات مشايي و عدم موضع گيري رييس جمهور گفت: نظر من راجع به مشايي و صحبت‌هايش اين است كه سخنان بيهوده‌ او مخالف گفتمان دولت است. در اين راستا در دو مقاله در اين قضيه صحبت كرده‌ام يكي راجع به جملات بي‌اعتباري كه در مورد مردم اسرائيل بيان شده بود و ديگري سخنراني راجع به اسلام و ماموريت جهاني . بنده اين سخنان را با آخرين جملات خاتمي تطبيق داده و شديدا مشايي را مورد سوال قرار دادم كه باورها و اعتقاداتش را نسبت به اسلام، بحث ظهور و ماموريت دوباره مرور كند، چرا كه با بيان اين سخنان ما به اين مسائل شك كرده‌ايم.

دانشجوي ديگري پرسيد به نظر مي‌رسد وزير امور خارجه و وزارت خارجه با رييس جمهور هماهنگ نيست،‌ ارزيابي شما از مساله چه مي‌باشد، گفت: به نظر مي‌رسد كه سال‌هاي سال است كه وزارت امور خارجه در كشور كاره‌ايي نيست در واقع انگار وزارت خارجه و وزير امور خارجه،‌ وزير خارج از ايران است و تنها به سفر مي‌رود چرا كه سياست‌هاي خارجي همواره توسط رييس جمهور طراحي شده و اقدامات موثر را شخص آقاي احمدي‌نژاد تدوين مي‌كند.

وي همچنين در واكنش به پرسشي در مورد ديدار اخير نمايندگان مجلس با برخي از نمايندگان آمريكايي گفت: آن‌ها بايد اين موضوع را به صورت شفاف به مردم توضيح دهند و دليل ملاقات را بيان كنند.

يكي ديگر از دانشجويان پرسيد چرا به خود اجازه مي‌دهيد به راحتي به مسئولان و دوران رياست جمهوري خاتمي توهين كنيد كه وي گفت: توهين به چه معناست؟ وقتي ايشان بر اساس گزارشات رسيده درروزنامه‌هاي اصلاح‌طلب با ويزاي كاخ سفيد به واشنگتن سفر مي‌كند آيا اين توهين نيست توهين سفر به آمريكا با آن تشريفات و مهمان شدن در كاخ سفيد در آستانه 15 شهريور توهين عملي به نظام،‌ شهدا و جنگ است يا اعتراض به اين موضوع؟

وي همچنين در واكنش به اين سخن كه با توجه به عملكرد حسن روحاني فكر مي‌كنيد كه وي چطور به خود جرات مي‌دهد كه در مورد مساله هسته‌يي و مسائل ديگر اظهار نظر كند، گفت: جرات ايشان زياد است به طوري كه راجع به همه چيز نظر مي‌دهد. مساله كشور ما آن است كه معلوم نيست چه كسي چه كاره و در چه جايگاهي قرار دارد.

يكي ديگر از دانشجويان پرسيد آقاي روحاني نماينده مقام معظم رهبري است مگر مي‌شود صحبت‌هايش بانظر ايشان تفاوت داشته باشد، كه وي گفت: شما صحبتهاي روحاني را در كنار صحبتهاي مقام معظم رهبري بگذاريد و آنگاه خود در اين مورد قضاوت كنيد.

وي همچنين در پاسخ به پرسش ديگري گفت: هنگامي كه احمدي‌نژاد به آمريكاي لاتين سفر كرد يك فرد اصلاح‌طلب كه انگار مسلمان شده عنوان كرد كه چرا احمدي‌نژاد به يك كشور سوسياليست سفر كرده و كشورهاي مسلمان را رها كرده است بايد در پاسخ گفت سوسياليست وجود ندارد در آمريكاي لاتين مردمي تحت ستم آمريكا هستند. سفر رييس‌جمهور به گونه‌اي مفيد بود كه حتي آمريكا عنوان كرد كه ايران واردحيات خلوت آن‌ها شده است از سوي ديگر مگر رييس جمهور ارتباط كمي با كشورهاي اسلامي گرفته است؟

رجبي در واكنش به اين سخن كه كشوري را به عنوان نمونه نام ببريد كه از قطع ارتباط با آمريكا سود برده است، ‌گفت: شما كشوري را نام ببريد كه از وابستگي به آمريكا سود برده است.

اين مدرس دانشگاه همچنين در رابطه با پيش‌بيني از روند ديپلماسي دولت نهم با شوراي امنيت و غرب گفت: بنده بر اساس راي كه به يك گفتمان داده‌ام از دولتمردان كنوني مي‌خواهم كه اصول انقلاب و رهنمودهاي امام را يك به يك در ديپلماسي خارجي اعمال كنند.

وي افزود: برخي سر و صدا كرده كه چرا احمدي‌نژاد قطعنامه‌ها را يك ورق پاره مي‌داند مگر اين قطعنامه‌ها چيزي جز ورق پاره است مگر تا به حال با وجود صدور قطعنامه‌هاي متعدد توانسته تاثيري در كشور بگذارد. صحبت ما اين ست كه بايد ساختار سازمان ملل تغييركند؛ چرا كه اين ساختار به گونه‌اي است كه بسياري از سياستمداران برجسته با آن مخالفند ساختاري كه حق قيوميت را براي پنج كشور در نظر گرفته است. اميدواريم در صورت درست شدن ساختار سازمان ملل نماينده‌هاي واقعي ملت‌ها در آن شركت داشته باشند.

به گزارش ايسنا، رجبي درواكنش به اين صحبت كه دولت نهم در روابط خود توانست پس از 30 سال پوتين را به ايران آورد چگونه اصلاحات نتوانست اين كار را نجام دهد، گفت:‌ در اين زمينه نماينده دولت اصلاحات بايد جواب دهد اما با وجود سروصداهايي كه تئوري‌پردازان دولت اصلاحات و حاميان آن انجام دادند و هنوز هم از خارج كردن ايران از انزوا سخنان به ميان مي‌آورند، با وجودي كه از نظر بنده روسيه كشور مهمي نيست، اما احمدي‌نژاد توانست رييس‌جمهور سابق روسيه را به عنوان يك كشور در عرصه ديپلماسي جهاني به ايران آورد و اين يك برگ برنده براي اين دولت به حساب مي‌آيد.

به گزارش ايسنا، دانشجوي ديگري پرسيد روابط گسترده احمدي‌نژاد با كشورهاي آمريكاي لاتين در چه چارچوبي است آيا اين روابط بازگشت به شعارهاي انقلاب يا عدول از آن‌هاست كه وي در پاسخ گفت: اين روابط بازگشت به ارزش‌هاي انقلاب است؛ چرا كه با نگاه به تصاوير لانه جاسوسي مي‌توان ديد كه پس از تسخير اين لانه در جشني كه به اين مناسبت برگزار شد از نمايندگان نهضت‌هاي آزادي بخش در جهان دعوت به عمل و حتي آن‌ها با امام عكس يادگاري گرفتند.

رجبي افزود: امام فرموده‌اند كه انقلاب اسلامي براساس تعاليم اسلامي موظف است كه از همه مردم مستضعف در برابر سلطه دفاع كند از اين رو تعاملات سياسي كنوني در واقع بازگشت به گفتمان امام است.

وي در پاسخ به اين پرسش كه شما ضعف دولت نهم را چه مي‌دانيد، گفت: مشايي

در اين حين يكي از دانشجويان از ميان جلسه فرياد زد كه كردان چطور؟ كه وي گفت: در اين زمينه چيز زيادي نمي‌دانم و در واقع اين موضوع يك معضلي را به وجود آورده، اين يك بحثي است كه در بين دو قوا در جريان است و اينكه چرا اين موضوع را نگه داشته و استيضاح را مطرح نمي‌كنند نيز سوال ديگري است.

دانشجوي ديگري پرسيد چاوز با حضور در ايران با احمدي‌نژاد عكس يادگاري گرفته و چفيه به گردن مي‌انداخت اما در كشورهاي ديگر عكس‌هاي ديگري مي‌اندازد و از سوي ديگر اسرائيل در ونزوئلا نيز سفارت دارد، رجبي درپاسخ گفت: ما كه نمي‌گوييم همه دنيا تطهير و مسلمان شده است بلكه در نظر گرفتن سياست‌هاي ضد سلطه برگ برنده‌اي به شمار مي‌آيد. مهم اين است كه چقدر توانسته‌ايم گفتمان خود را در كشورهاي ديگر منتشركنيم ما اگر بتوانيم دولتمردان خود را سالم نگه داريم هنر كرده‌ايم چه برسد به آن‌ها.

وي همچنين در پاسخ به اين پرسش كه چرا عده‌اي از دانشجويان خط پيرو امام كه در سال 58 لانه جاسوسي را تسخير كردند اكنون در گذر زمان پشيمان شده‌اند، اظهار كرد: بايد به خدا پناه برد كه عاقبت ما ختم به خير شود. اگر آن‌ها ندانسته و نسنجيده كار كرده‌اند عمل آنها باعث خير شد اگر اقدام آن‌ها سنجيده و با اعتقاد بود پس چرا پشيمان شده‌اند؟ آيا شرارت‌هاي آمريكا نسبت به ايران كم شده است؟ البته با نگاه به سال‌هاي اول حاكميت اصلاحات شاهد بوديم كه يكي از دانشجويان مطرح در تسخير لانه جاسوسي در ديدار با يكي از جاسوسهاي سرشناس آمريكا ابراز پشيماني كرد كه ما بايد از اين موضوع شرم‌گير شويم از سوي ديگر مي‌توان اين نظريه را مطرح كرد كه شايد در طول گروگان‌گيري در آن زمان روابط دوستانه‌اي در بين برخي از اين افراد با گروگان‌ها ايجاد شده است.

وي همچنين در پاسخ به اين پرسش كه چرا كاركنان سفارت آمريكا را جاسوس مي‌خوانيد، گفت: چندين اسناد از لانه جاسوسي جمع‌آوري شده و همچنين اعترافات دولتمردان آمريكا در رابطه با جاسوسي در ايران وجود دارد.

وي همچنين در رابطه با سياست‌هاي جليلي و لاريجاني در بحث هسته‌يي گفت: اگر قرار است سياست‌هاي هسته‌يي زير نظر رييس‌جمهور باشد قطعا مسئول مذاكره بايد با سياست‌هاي رييس جمهور هماهنگ باشد؛ چراكه هر نوع ناهماهنگي به ضرر تمام مي‌شود از اين رو به نظر مي‌رسيد كه بيشتر لاريجاني به دنبال حل مشكلات با سولانا بود و رييس جمهور اين موضوع را با البرادعي دنبال مي‌كرد از سوي ديگر اكنون هماهنگي لازم بين جليلي و رييس جمهور ديده مي‌شود و نامه‌نگاري‌ها با سولانا نيز براساس سياست‌هاي دولت كه مورد تاييد رهبري نيز است مي‌باشد.

وي همچنين در رابطه با اين پرسش كه براساس سخنان امام نبايد با آمريكا مذاكره كرد پس آيا شرايط تغيير كرده است؟ گفت: شرايط آمريكا تغييري نكرده است و آمريكا هنوز همان خوي خيانت‌كارانه را به طريق اولي دنبال مي‌كند. البته انتخابات رياست جمهوري دولت نهم چنگ و دندان آمريكا را نابود كرد و به آن‌ها ثابت شد كه مردم جداي از دولتمردان تصميم‌گيري مي‌كنند و خواسته‌ي آن‌ها مقاومت در برابر آمريكاست.

وي افزود: البته شرايط ديگري همچون تصويب بودجه‌هاي كلان براي تهاجم فرهنگي ، ساختن احزاب يك شبه و مطبوعات يك لحظه‌اي نيز در دستور آمريكا وجود دارد. ولي به طور كلي تصميم‌گيري درباره تغيير و تحول در رابطه با آمريكا را بايد مقام معظم رهبري دستور دهند.

وي همچنين در واكنش به اين سخن كه چرا پس از حمله آمريكا به افغانستان سازمان مجاهدين وبه تبع آن جبهه مشاركت نيز درخواست مذاكره‌اي را با گروه‌هاي افغانستان مطرح كردند، گفـت:‌روي اين سازمان‌ها و گروه‌ها نبايد به صورت جدي صحبت كرد. اين افراد عملكردشان به گونه‌اي است كه هر طرف باد بيايد مي‌روند كه نمونه عيني آن را مي‌توان اينگونه ديد كه آن‌ها اكنون براي بازگرداندن خاتمي سر و دست مي‌شكنند.

اين مدرس دانشگاه همچنين در پاسخ به اين پرسش كه ارزيابي شما از رابطه عقلانيت و آرمان‌گرايي در ديپلماسي دولت نهم چيست، اظهار كرد:‌ آرمان‌گرايي عين عقلانيت است و آرماني زندگي نكردن عين بي‌عقلي است. عقل براي چيزي كه براساس مطالبات ما ارزشمند است سرمايه‌گذاري مي‌كند از اين رو دولت نهم بسياري از مسائل و در راس آن دفاع از سلطه‌ستيزي، آرمان‌گرايي و عقلانيت را با هم تطابق داده و پيشرفت‌هايي در اين زمينه داشته است.

به گزارش ايسنا، فاطمه رجبي در واكنش به برخي سوالات تخصصي گفت: بنده در جريان همه امور نيستم پس سولات تخصصي را از من نپرسيد. بنده سمت اجرايي ندارم بلكه به عنوان يك كارشناس سياسي به ايراد سخن مي‌پردازم.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین