کد خبر: ۵۰۳۲
تاریخ انتشار:

کروبی؛ رقیب جدی اصولگرایان؟

گویا مهدی کروبی جدی ترین کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده است. البته عزم مهدي كروبي براي كانديداتوري در انتخابات آتي رياست جمهوري قابل پيش بيني بود و نحوه شكل گيري حزب اعتماد ملي اين امر را عيان تر مي كند. حزب اعتماد ملي حول محور كروبي شكل گرفته است. اعضاي حزب اعتماد ملي غالبا –يا كاملا- از حاميان كروبي در انتخابات دوره نهم رياست جمهوري هستند. لذا محبوبيت درون حزبي كروبي صد در صد است!! و درون حزب كروبي رقيب ندارد و ذاتا نمي توان در اين حزب فردي رايافت كه در قواره يك رقيب براي انتخابات رياست جمهوري بتواند ظاهر شود چه اينكه توان تكيه بر بر اين مسند را داشته باشد.-البته انتخابات مجلس هشتم نشان داد كه در اين حزب حتي افرادي كه توان جلب نظر مردم براي حضور در مجلس را داشته باشد هم بسيار اندك هستند – این موضع هنگامی بیشتر جلب توجه می کند که حتی سرلیست های این حزب امکان رقابت در مرحله دوم انتخابات مجلس هشتم را در تهران را به دست نیاوردند.

از سوي ديگر تمايل حزب اعتماد ملي براي حضور در انتخابات به صورت حزبي جدي است. اين امر با توجه به هزينه هاي سرسام آور رسانه اي و ريخت و پاش هاي حزبي و داير كردن دفاتر متعدد در استان هاي كشور كاملا عيان است و به اين هزينه ها، بايد هزينه سفر به كشور چين و عربستان و ... را اضافه كرد. پس مي توان به صراحت به اين جمع بندي رسيد كه كروبي ستادهاي انتخاباتي خود را از فرداي 3 تير نه تنها كه جمع نكرد بلكه گستردش هم داده است و هنوز از روياي رياست جمهوري خارج نشده است.

مهدی کروبی آشکارا می خواهد در انتخابات شرکت کند و گویا اطرفیان وی برای حضور وی برنامه ریزی مفصلی کرده اند و با امکانات مالی و رسانه ای مناسبی که در طول این 3 سال برای خود مهیا کرده اند، پازل حضور کروبی در انتخابات را طراحی کرده اند. لذا کروبی آشکارا تلاش می کند محوریت بخشی از اصلاح طلبان را بر عهده بگیرد. کروبی کوشش می کند که نیروهای خودی جریان اصلاحات را پیرامون خود جمع کند.

رییس مجلس ششم سعی کرده است که خط کشی خود را با نیروهای ساختار شکن و افراطی پررنگ کند و علم دیگری را در اصلاح طلبان بلند کند. اگرچه کروبی از خاتمی دوستانه سخن گفته ولیکن از کارگزاران دولت وی به تندی و گله زبان گشوده است و در باب امکان حضور خاتمی به صراحت می گوید: اگر بیاید تصمیم وی عوض نمی شود. و در ادامه تاکید می کند که راه وی از خاتمی جداست. کما اینکه نیروها و پیش قراولان آنها با یکدیگر فرق دارند.

کروبی می گوید دوران جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین به پایان رسیده است و نظام سیاسی ایران آنان را طرد می کند. آنان که روزی ندای خروج از حاکمیت سر دادند و تمام انرژی خود را مصروف به چاالش کشیدن این نظام کردند طبیعتا جایی در این نظام دیگر نخواهند داشت. لذا اطرفیان خاتمی دیگر در این نظام مطرود هستند و با بازگشت خاتمی – بر فرض محال- به ریاست جمهوری از آنان نمی تواند استفاده کند. حال خاتمی می تواند در این رقابت نفس گیر شرکت کند و ذاتا با این استدلال چه میزان خاتمی می تواند امیدوار به پیروزی باشد؟ هنگامی که یک راه و روش شکست خورده است و کارگزاران یک نظریه منفور و مطرود مردم شده اند، آیا خاتمی می خواهد توبه نامه منتشر کند و در انتخابات نام نویسی کند؟ که صد البته توبه گرگ...

لذا شاید بتوان پذیرفت که کروبی تنها کاندیدای سرشناس اصلاح طلبان است گه با جدیت در صحنه حاضر شده است و میل به حضور در انتخابات دارد.

اما به این سوال باید جواب دادکه کروبی چه میزان اقبال برای پیروزی در این کارزار دارد.
1. کروبی از سوی اصلاح طلبان موسوم به خط امامی ها مقبول و مورد پذیرش است و وی این توانایی را دارد که بسیاری از نخبگان و متخصصان را- در صورت پیروزی- در کابینه خود جمع کند و برای رشد و پیشرفت مادی و معنوی کشور تلاش کنند.
اما کروبی فرد جامعی نیست و اشکالات و ابهامات بسیاری در کارنامه سیاسی و شخصیت خود دارد که بر صاحب نظران پوشیده نیست. یکی از مهمترین ابهامات اطرافیان و مشاوران کروبی است که چه میزان به آرمانها و ارزش های این کشور وفادار هستند؟ آیا مانند برخی از هم مسلکان خود در جبهه اصلاحات با استشمام بوی قدرت، عنان از کف می دهند و به جای خدمت رسانی به قدرت طلبی و زر اندوزی می اندیشند؟ و در مسند قدرت آرمانها و ارزش های این ملت و غیرت و عزت این مردم را پای میز مذاکره می فروشند؟ لذا کارگزاران کروبی مشخص نیستند و کروبی بیشتر یک ویترین خوب است تا یک مدیر خوب ! این ابهامات به طور طبیعی اقبال کروبی برای پیروزی را کاهش می دهد.

2. باید توجه داشت که مهدي كروبي در دور اول انتخابات نهم ریاست جمهوری پنج ميليون 66 هزار و 316 راي به دست آورده است که با کاندیدایی که بر مرحله دوم راه یافتند فاصله اندکی داشته است و این میزان رای در شرایطی حاصل شده است که کروبی از سوی دیگر گروههای سیاسی با بی مهری مواجه شده بود و حضور وی در انتخابات کمتر جدی تلقی شد. با آرای انتخابات به این نتیجه می توان رسید که کروبی با شعارها و نقطه نظرات خود توانست بسیاری از مردم طبقات فرودست را با خود همراه کند و همه را شگفت زده کند. اگر روزی شعارهای کروبی را کسی جدی نمی گرفت مخصوصا اعطای 50 هزار تومان به هر ایرانی؛ امروزه همه آگاهان مطلع هستند که این شعار از سوی هاشمی در دور دوم انتخابات پیگیری شد و احمدی نژاد نیز در جهت تحقق کمک نقدی به اقشار فرو دست برنامه ریزی می کند. لذا کروبی نشان داده است که قاعده بازی را به خوبی فرا گرفته است و فردی هوشمند و با پشتوانه کارشناسی است. لذا باید توجه داشت که کروبی رقیبی جدی است.

3. از سوی دیگر سرمایه اجتماعی قابل توجه 5 میلیونی کروبی، علاوه بر خصایص قبلی، عنصر اعتماد به نفس را برای وی به ارمغان آورده است که او را در این راه جدی تر می کند. کروبی بدون این سرمایه اجتماعی در انتخابات قبلی عقب نشینی نکرد حال که جای خود دارد. البته طرف مقابل این موضوع هم این است که افراد کمتر فراموش می کنند که به چه کسی رای داده اند لذا باید دلیلی وجود داشته باشد که این تعداد در انتخابات آتی فرد دیگری را برگزینند و گرنه شاید منخب آنان قابل تکرار باشد!

4. احتمال اجماع درون اصلاح طلبان اندک است و گزینه مورد توافق همگان ناپیدا. در اردوگاه اصلاح طلبان افراد مقبول نزد مردم و نظام سیاسی ایران بسیار اندک هستند که این افراد کمتر تمایل به حضور در انتخابات از خود نشان داده اند مانند میر حسین موسوی. پس کمتر می توان سناریوی اجماع را مدنظر قرار داد. لذا شاید کروبی را باید جدی ترین گزینه اصلاح طلبان دانست. البته حضور دیگر کاندیداهای اصلاح طلب دور از ذهن نیست ولکن آنان از کروبی اقبال کمتری نزد مردم دارند. البته با حضور خاتمی می توان شاهد یک رقابت جدی درون اصلاح طلبان بود زیرا کروبی برای حضور جدی است و به نفع خاتمی- با استدلال هایی که گفته شده – کنار نمی رود.

5. در این میان تصمیم جریان موسوم به اعتدال گرا با محوریت هاشمی رفسنجانی مبهم است. احتمال همکاری این جریان با اصلاح طلبان بسیار است که تدبیر اصولگرایان را نیازمند است.

هم اکنون سرنوشت انتخابات در دست اصولگرایان است. جبهه اصولگرایی می تواند با اجماع روی یک گزینه کارآمد و مقبول می تواند پیروزی را پیشاپیش از آن خود کند و چشم بر بازی های سیاسی اصلاح طلبان ببندد. اصولگرایان باید با یک کار جمعی، کاندیدای خود را برای انتخابات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری انتخاب کنند و همگی به این خرد جمعی احترام گذاشته و برای پیروزی جریان اصولگرایی تلاش کنند. اصولگرایان باید در کنار یکدیگر از تفکر اصولگرایی دفاع کنند و همگی با هم برای رفع مشکلات مردم و رشد مادی و معنوی ایران اسلامی تلاش نمایند.

اگر اصولگرایان به اجماع نرسند کروبی رقیبی جدی است و باید چشم به طوفان حوادث بیندوزند. البته شاید کروبی گزینه نهایی نباشد و در گردباد تحولات سیاسی معادلات به شکل دیگر رقم بخورد و لیکن کروبی توان رقابت در گروه هدف دولت احممدی نژاد که همان روستاییان و طبقات فرودست باشند را بیش از هر کاندیدای دیگر دارد و اوست که در دور قبل توانست مورد اقبال آنان قرار گیرد. لذا باید کروبی را جدی گرفت.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین