گروه مسافرت و گردشگری: در قالب برنامههای فرهنگی هشتادوچهارمین دوره دانشافزایی زبان و ادبیات فارسی، فارسیآموزان اعزامی از ٤٤ کشور دنیا با حضور در مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد تهران از بناهایی چون موزه هنرهای زیبا (کاخ سیاه، دفتر وزیر دربار شاهنشاهی) و موزه هنر ملل (گلخانه کاخ سفید، موزه هنر اختصاصی فرح پهلوی) و موزه هنرهای معاصر بازدید کردند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه شهروند، رمضان غازی محمداُف، جوان ٢٩ساله روسی ازجمله فارسیآموزان این دوره در این بازدید میگوید: هرچند بازدید از کاخها در هر کشوری، یکی از ملزومات شناخت دقیق فرهنگ و هنرهای رایج در آن سرزمین است اما هویت اصیل هر آب و خاکی را باید خارج از دربار پادشاهان آن مرزوبوم شناخت. محمداُف، در دانشکده ایرانشناسی دانشگاه دولتی داغستان درس میخواند و سفر به ایران را به دلیل مشترکات فراوانی که از کودکی آنها را دیده و در کتابها خوانده، آرزویی مطرح میکند که به حقیقت پیوسته است.
علاقهمندی برای سفر به پایتخت
کشتی ایران
این جوان روسی که در کنار فعالیتهای علمی و فرهنگی، ورزش را هم در رشته کُشتی بهطور جدی دنبال میکند، با پرسوجو از روستاهایی نزدیک به تهران برای حضور در آن آبادیها و گفتوگوی بیواسطه با مردمان آن سوال میکند؛ وقتی با رعایت شرایط خاص دوره دانشافزایی در مدیریت زمان، روستاهای آبنیک و فیلبند و وردیج و واریش را به او پیشنهاد میدهم، با لبخند سوال میکند؛ «جویبار از اینجا چقدر فاصله دارد؟». برای اطمینان میپرسم؛ «پایتخت کشتی ایران را میگویی؟» لبخندش به خنده کشداری تبدیل میشود و به تأیید چندباری سرش را بالا و پایین میکند.
رمضان، که نوع پوشش و تهریش روی صورتش به خوبی بیآنکه به معرفی خودش بپردازد، نشان از ملیت و دیانت او دارد، تصریح میکند: این نخستینباری است که به ایران سفر میکند اما انگار که مدتهای زیادی در این کشور حضور داشته و کلی خاطرات نداشته برای گفتن دارد.
این فارسیآموز با ذکر نام بسیاری از شخصیتهای سیاسی و دینی علاقهمند به فرهنگ و تمدن هفتهزار ساله ایرانزمین میگوید: در کوههای داغستان از دبیر اول خانآواری تا وزیر آن، از مفتی تا هنرمند آن، همواره در برهههای مختلف از ایران و ایرانی به نیکی یاد کرده و در تلاش برای یادگیری زبان مردمان این کشور همسایه بودند که شاید یکی از دلایل حضور بنده در این دوره دانشافزایی هم به این عقبه و میزان علاقهمندی به ارث رسیده بازمیگردد!
آشنایی شاهان ایرانی با دنیای مدرن برایم جالب بود اما مطلوب نبود
رمضان غازی محمداُف، در مورد آثار به نمایش درآمده در کاخ سعدآباد میگوید: امروز بنا به شناختی که از سالها قبل نسبت به ایران به دست آورده بودم، فکر میکردم شاهان ایرانی در هر دورهای در مقام حفظ فرهنگ اصیل خود برآمده و در راستای ماندگاری آن گام برداشتهاند، اما تأثیرات اروپایی و البته بهروز در آن ایام، هرچند برای من جالب بود اما آنچه مرا مجذوب خودش کرد، فرشهای ایرانی پرنقش و نگار هر سالن و هر بنایی بود که ما از آنجا دیدن کردیم. دسترسی شاهان ایرانی به مظاهر دنیای مدرن در نیمقرن گذشته هرچند برای من جالب بود، اما مطلوب نبود.
وی با بیان علاقهمندی روسها در سفر به شهرهای ایران تصریح کرد: ما در روسیه آنچه از ایران در ذهن داریم، این است که این کشور زادگاه بزرگانی چون حافظ و سعدی است که هرچند شهره این دو شاعر و نامداران دیگری از این سرزمین به اندازه محبوبیت عمرخیام در این فدراسیون نیست، اما ما روسها ایران را با سرمایههای فرهنگی آن در عرصه شعر و ادبیات و حتی موسیقی و سینما میشناسیم.
این دانشجوی روسی رشته ایرانشناسی با خوانش اشعاری عاشقانه از سرگئی آلکساندروویچ یسنین (از شاعران بزرگ قرنِ بيستم روسیه) در مورد ایران گفت: «اکنون در ايرانم/ دردِ ديرينم آرام گرفته/ ديگر اوهامِ جنونآمیزرنجم نميدهند/ و نوشداروي من/ گل گاوزبانهای چايخانههای تهران است.»
خواندن با احساس این ابیات، مرا که در تیره سختپوستان احصا میشوم، سخت تحتتأثیر قرار داده، دوست دارم حرفی نزنم و از زبان آقای محمداُف تنها شعر با آن گویش بعضا نامفهوم را بشنوم. رمضان هم انگار که فهمیده باشد چه قله فتحنشدنی را بالا آمده باشد، شعله احساسش را قدی بالا کشیده و با قرائت ابیاتی عاشقانه تحت عنوان «شگانه» از همین شاعر روسی با ترجمه همزمان آن به فارسی این جنس بیاحساس را برای دقایقی هم که شده، بر سر ذوق میآورد. شعری که یسنین گویا در وصف معشوقهای ایرانی، به رشته تحریر درآورده است.
ارتباط ایرانیها و داغستانیها
سابقهای باستانی دارد
این فارسیآموز اعزامی به دوره دانشافزایی زبان فارسی از کشور روسیه افزود: پیوستن آلبانیای قفقاز به ایران را در روزهای حکومت شاپور ساسانی میتوان به نوعی مبدأ این ارتباطات به شمار آورد. حتی در ایامی به واسطه این سطح روابط به تدریج دین زرتشتی در داغستان گسترش یافت. ایرانیان استحکاماتی را نیز در داغستان ساختند که یکی از همین سازههای ماندگار شهر دربند و قلعه دفاعی معروف آن است که جالب است عنوان ایرانی داشته و شنیدهام در شمیرانات محلی دقیقا با همین عنوان در خود تهران هم وجود دارد. داغستان از نظر جغرافیایی در شمالیترین بخش تصرفات حاکمان صفوی قرار داشت و تا این مدت این منطقه در قلمرو سرزمینی ایران به شمار میرفت که با سقوط حکومت صفویه پس از مدتی، داغستان توسط روسها و عثمانیها اشغال شد.
رمضان، بدون هیچ مقدمهای در گپوگفتی که با او دارم، با آن لهجه شیرین روسی ترکی فارسی خود میگوید: «میتوانم سوال کنم نام تو چیست؟». در بین صحبتهای تخصصی این سوال خشدار را یک پارازیت پررنگ و لعابی فرض میکنم و با بیانی ناخواسته سرد و بیروح پاسخ میدهم؛ «مرتضی». گل از گلش میشکفد و با ذوق خاص خودش از شنیدن این اسم، باز ناخواسته اما اینبار همراه با لبخندی در قواره ئییر تو ئییر سراپا گوش میشوم تا علت این لبخندش را متوجه شوم که برایم توضیح میدهد؛ «به قول ایرانیها نشان به این نشان. در داغستان به پشتوانه مهاجرتها و روابط تاریخی بسیاری از اسمهای مشترک همچون مرتضی، همچون اکبر، رقیه، زینب، رسول و بسیاری دیگر از اسامی روی بچهها گذاشته میشود.
ایرانیها برای غریبهها
«زمان» هزینه میکنند
رمضان، با بیان بسیاری از کلمات مشترک فارسی رایج در زبان روسی و بهویژه زبان کومیک (از زبانهای ترکی رایج در روسیه و ترکیه) یادآور شد: «من بیشتر جوانی خودم را در مسکو گذراندهام. پایتختی ١٧میلیونی که با تهران ١٥میلیونی زیاد در ساختار و فرم توفیری با هم ندارند، اما آنچه از بدو ورودم به ایران نظرم را به خود جلب کرده، خونگرمی مردم این کشور است که حتی برای دادن آدرس به یک غریبه بیش از میزان معمول جهانی، برای آن وقت و انرژی صرف میکنند. البته بهتر است بگویم زمان هزینه میکنند».
آشنایی با آرایشگر خبره در مسائل سیاسی برایم جالب بود
این فارسیآموز روس، از اتفاقات به قول خودش خوشمزهای که در این مدت برای او رقم خورده، میگوید: «روز گذشته برای اصلاح موی سر به آرایشگاهی رفته بودم که گویا آنجا خیلی برای کوتاهکردن یک مو از مشتریان پول اخذ میکنند، اما جالب است از من تنها ٥هزار تومان گرفتند. از این جالبتر اینکه هم فردی که موهای من را کوتاه میکرد و هم تمامی افرادی که در آن آرایشگاه بودند، شخصیتهای سیاسی فعلی و قدیمی ما را خوب میشناختند و یکی از دیگر آرایشگران که برای خودش کارشناس خبره و مسلطی بود، بشدت به شخصیت و روش حکومتی ولادیمیر پوتین ابراز علاقهمندی میکرد».
رمضان غازی محمداُف، از تمایل خود برای آموزش زبان فارسی میگوید: «هرکس که مطالعات شرقشناسی را دنبال کرده و درصدد است در این حوزه فعالیت دایمی داشته باشد، ناگزیر از آشنایی دقیق نسبت به زبان و فرهنگ و هویت سرزمینی باستانی ایران زمین است. من در کتابخانه دانشگاه مسکو بسیاری از کتابها و نسخ خطی را دیدم که به زبان فارسی بود. هرچند در مقایسه با آثار به جامانده عربی و ترکی تعداد آنها کم بود اما همین کتب موجود هم بسیار حجم ارزشمندی داشت که برای بهرهمندی و ارتباط مستقیم تصمیم به یادگیری زبان فارسی کردم.»
او با تشریح وضع مسلمانان درجمهوری خودمختار داغستان گفت: «بسیاری از علمای مناطق قفقاز با وجود داشتن مذهب تسنن برای یادگیری الفبای دینی به شهرهایی چون قم، اصفهان و بسیاری دیگر از شهرهای ایران سفر میکردند. در کوههای داغستان بسیاری علوم معرفتی را با استناد به کتب فارسی دنبال میکردند و همچنان بهعنوان یکی از منابع آنها را پیگیری میکنند.»
افراد زیادی در داغستان از تماشای
فیلم «محمد(ص)» محروم ماندند
رمضان، با اشاره به سفر چند ماه گذشته مجید مجیدی به داغستان گفت: در ایام حضور این کارگردان ایرانی و با وجود در نظر گرفتن سانسهای بسیاری در شهرها و حتی روستا، اما به دلیل پیشفروش و عدم ظرفیت در جهت تماشای این فیلم دینی من و دوستان زیادی از تماشای این کار محروم ماندیم. کاری که با حضور هنرمندان جهانی به بیان نگاهی رحمانی از شخصیت نورانی پیامبر مکرم اسلام پرداخته است.
این دانشجوی روسی دین را ازجمله پیوندهای ناگسستنی ملت ایران و داغستان مطرح کرد و ادامه داد: به برکت اسلام و نگاه اسلامی کارگردانهای ایرانی امروز بنده با وجود علاقهمندی به سینما بیش از آنکه کارهای روسی را ببینم، پیگیر کارهای عمیق و فلسفی فیلمسازان آثاری همچون «گاو» و «باران» و «بچههای آسمان» هستم. دلیل عمده آن هم شاید غیرتقلیدیبودن این فیلمها از نمونههای غربی و حتی شرقی است. در آثار سینمایی کارگردانهای ایرانی فکر عمیقی وجود دارد. درست برخلاف نمونههای غربی که اگر بناست حرف مهمی مطرح شود، فیلم کند و پلانها طولانی میشوند؛ آثار ایرانی در کنار بیان حقیقت، جذابیت بصری و المانهای هنری بسیاری دارند.
داغستان تا دو قرن پیش در قلمرو حاکمیت کشورمان قرار داشت اما به دلیل بیکفایتی شاهان قاجار و در زمان سلطنت فتحعلیشاه، طی قرارداد گلستان این بخش از خاک ایران از پیکره جغرافیایی آن جدا شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com