کد خبر: ۴۹۹۹۴۶
تاریخ انتشار:
نقاط ضعف فصل دوم سریال پرفروش «شهرزاد» چیست؟

بدمستی‌های مضحکِ جانشین بزرگ‌آقا

پس از اتمام فصل اول و سر رسیدن زمان شروع به ساخت فصل دوم، نوبت به برملا شدن اتفاق‌های تلخ پشت پرده «شهرزاد» رسید؛ باز شدن پرونده فساد مالی و اختلاس از صندوق کانون بازنشستگان که در صدر آن، نام سیدمحمد امامی، تهیه‌کننده سریال، دیده می‌شد. بازیگران سریال مدام مصاحبه می‌کردند و از این اتفاق ابراز بی‌اطلاعی می‌کردند و...

گروه سینما و تلویزیون: «شهرزادِ» حسن فتحی پربیننده‌ترین مجموعه شبکه نمایش خانگی است و توانسته مخاطبان بسیاری را از چند نسل دور هم جمع کند و پای تلویزیون بنشاند. فتحی پیش‌تر هم با سریال‌های موفق «شب دهم» یا «مدار صفر درجه» ثابت کرده بود که نبض مخاطبان و سلیقه‌شان را در دست دارد و می‌شناسد.

 

بدمستی‌های مضحکِ جانشین بزرگ‌آقا

 

به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه ابتکار، حالا، پس از اتمام سری اول این سریال و حواشی وحشتناک بعدش که البته مدیریت و خاموش شد، دو قسمت از فصل دوم «شهرزاد» هم سر از مارکت درآورده و مانند سری قبل، یکه‌تاز و محبوب به کارش ادامه می‌دهد. مجموعه‌ای با مخاطبان وفادار که پتانسیل دیدن چندباره هر قسمت و شنیدن چندین و چندباره قطعه‌های محسن چاوشی و چهچه‌های سینا سرلک را دارند و برای انتشار هر قسمت لحظه‌شماری می‌کنند. چرایی موارد بالا و محبوبیت این سریال، دلایلی ورای از کیفیت و استانداردهای روز سریال‌سازیِ به‌کار رفته در «شهرزاد» دارد.


تب «شهرزاد» و «کجایی عزیزم» از همان ابتدا همه‌گیر شد و دوست‌داران این مجموعه بلافاصله از دلایل علاقه‌شان به سریال تازه حسن فتحی گفتند؛ عده‌ای «شهرزاد» را سریالی سیاسی و منتقد برابر اتفاق‌های تلخ سیاسی دهه سی یافتند که در قامت دفاع از دکتر مصدق و دکتر فاطمی برآمده بود. دیگری قصه‌ عاشقانه و شهرزاد و فرهاد و ماجرای پس آن را بهانه کردند و بعضی هم از ظهور پدرخوانده‌ ایرانیِ صاحب قدرت و ثروت گفتند که از همیشه مخاطبان ایرانی را به وجد آورده و می‌آورد.

تمام این دلایل در خلال فضای روشن‌فکری نصفه‌ونیمه _ فضای ظاهری که به چند شعر و بحث‌های باسمه‌ای سیاسی اکتفا می‌کرد و دوربین نهایتا چند دقیقه به تحریریه‌ای سرک می‌کشید _ و اعتراض‌های مدنی فیلم به روزگار دیکتاتوری، بهانه‌ای شدند تا «شهرزاد» به محبوب‌ترین سریال شبکه نمایش خانگی این روزها بدل شود و مخاطبش را قانع کند تا با ذوق و شوق دی‌وی‌دی پنج‌هزار تومانی را هر هفته با رضایت خاطر بخرند. هرچند دانلود‌ غیر مجاز کاربران اینترنتی _ همزمان با شروع سری جدید برای این معضل هم تدبیری اندیشیده شده شد و جلوی دانلود غیرقانونی و رایگان هم گرفته شد _ هم نتواست جلوی فروش بالای «شهرزاد» را بگیرد.


شناخت فتحی از مخاطبانش که پیش‌تر در تلویزیون برای‌شان سریال ساخته بود و به خوبی سلیقه‌شان را می‌شناخت و تجربه این سال‌ها موجب شروع قدرتمند سریال «شهرزاد» و معرفی شخصیت‌هایی شد که هرکدام‌شان توانایی پیش‌برد قصه در مقاطع مختلف را داشتند و مخاطب به خوبی با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کرد.

از بزرگ‌آقا با بازی درخشان علی نصیریان در نقش یک پدرخوانده که تشکیلاتی مافیایی را اداره می‌کرد و ستون اصلی سریال بود تا فرهادِ نویسنده و عاشق‌پیشه که به واسطه جدایی از معشوقه‌اش و گرفتار شدن در فضای سیاسی پس از کودتای بیست‌وهشت مرداد و تماشای ازدواج معشوقه‌اش فنا شد تا قباد که پس از ازدواج با شهرزاد، تازه زندگی زیر دندانش مزه کرده بود و حاضر بود برای نگه داشتن زندگی‌ جدیدش و فرار از سال‌ها سرکوب و سرخوردگی و احساس بی‌عرضه‌گی، قید دختر عمو و ثروث خاندان دیوان‌سالار را بزند و گوشه‌ای آرام به زندگی معمولی‌اش با شهرزاد ادامه بدهد.

کنار چنین شخصیت‌هایی که ناگفته مشخص بود محبوب خواهند شد و مخاطب دنبال‌شان خواهد کرد، شخصیت‌های کلیدی دیگری هم حضور داشتند که کمرنگ‌تر بودند، اما به اندازه کافی توان پیش‌ بردن داستان را داشتند و داستان هر از گاهی ازآنها استفاده می‌کرد و گهگاه با حیله و نیرنگ‌های آنان پیش می‌رفت. شخصیت‌های چون سرهنگ با بازی درخشان جمشید هاشم‌پور که با توجه به تمام شدن داستان در فصل اول، کشته و حذف شد.

 

بدمستی‌های مضحکِ جانشین بزرگ‌آقا

 

حالا باید به تمام این دلایل، قطعه‌های محسن چاوشی و سینا سرلک را هم اضافه کرد که برای مدتی پربازدید‌ترین بودند و همه‌جا را به خودشان اختصاص داده بودند؛ از کافه‌های شهر تا تاکسی و... روایت داستان عاشقانه در سال‌های سیاست‌زده با چنین شخصیت‌هایی، امکان بدل شدن «شهرزاد» به سریال عامه‌پسندِ استاندارد را داده بود اما ضعف فیلم‌نامه که با تنبلی پیش می‌رفت و گره‌های بچه‌گانه و تعلیق‌های دم‌دستی مانع از این اتفاق ساده شد.

از طرفی، بیشتر دقایق این سریال به تصویر کردن لحظات پرت و دم‌دستی می‌گذرد و به جای تمرکز روی جزئیات دقیق، زمان هر قسمت، به بوسیدن دست قباد در مراسم معرفی او به عنوان جانشین یا گلایه‌های او از نبود شهرزاد که شوخی‌ای بیش نیست، کشته می‌شود. درست در روزهایی که شبکه‌هایی چون HBO با سریال‌های درخشانی چون «WesWorld» با آن ایده‌های درخشان که البته از یک فیلم سینمایی با همین نام گرفته شده بود یا مینی‌سریال فوق‌العاده «Horace and Pete» به کارگردانی لوییس سی‌.کی، کمدین مشهور آمریکایی که تماما در یک کافه می‌گذشت یا مینی‌سریال «Fargo» با نظارت برادران کوهن و حتی «True Detective» که داستان‌شان را در ده قسمت تعریف می‌گویند و در کم‌ترین زمان ممکن چنان شوکه‌تان می‌کنند که ذهن‌تان تا مدت‌ها با شخصیت‌ها کلنجار می‌رود تا با آن‌ها کنار بیاید و هضمش کند؛ قصه سریال «شهرزاد» مثل لاک‌پشت‌ پیش می‌رود و تمام اتفاق‌های جذاب و تعلیق‌هایش برای مخاطب تیزبینی که سریال‌های به شدت استاندارد روز جهان، توقع‌اش را بالا برده است، سریع رو می‌شود و به بلای جان «شهرزاد» بدل شده است. البته ضعف‌های مشهود «شهرزاد» هم نتوانست جلوی استقبال مخاطب‌ها را بگیرد و فصل اول تا انتها دنبال شد و شاید این تاوان اعتمادی بود که مخاطب به سریال کرده و تا میانه راه دنبالش کرده بود و حالا، نه راه پس داشت و نه راه پیش.


پس از اتمام فصل اول و سر رسیدن زمان شروع به ساخت فصل دوم، نوبت به برملا شدن اتفاق‌های تلخ پشت پرده «شهرزاد» رسید؛ باز شدن پرونده فساد مالی و اختلاس از صندوق کانون بازنشستگان که در صدر آن، نام سیدمحمد امامی، تهیه‌کننده سریال، دیده می‌شد. بازیگران سریال مدام مصاحبه می‌کردند و از این اتفاق ابراز بی‌اطلاعی می‌کردند و مردم را به آرامش دعوت می‌کردند و از طرفی اخبار ساخت فصل دوم در سکوت خبری به گوش می‌رسید.

روزی خبر تعطیلی کار به بهانه کمر درد فتحی شنیده می‌شد و از طرفی توقیف مجموعه... تمام اخبار و حواشی تلخ راجع به «شهرزاد» به فراموشی سپرده شد و فصل دوم در کمال آرامش و همراه با مجله‌ای مجازی منتشر شد و با وجود افت عجیب نسبت به سری اول، باز هم مورد استقبال قرار گرفت. در حال حاضر، قسمت اول و دوم سریال وارد مارکت شده و قرار است قسمت‌های تازه‌اش در سالنی از پردیس کوروش هم نمایش داده شود و تبلیغاتی از این دست؛ اما واقعیت این است که فصل دوم سریال «شهرزاد» تاکنون هیچ نکته مثبتی نداشته و فضای خسته‌کننده‌اش توی ذوق می‌زند.

 

بدمستی‌های مضحکِ جانشین بزرگ‌آقا

 

بدمستی‌های شهاب حسینی و خواهش ‌او برای بازگشت شهرزاد، همان‌قدر مضحک است که ناکام ماندن آدم‌کش‌های حرفه‌‎ای از کشتن فرهاد در اصفهان. بزرگ‌آقا به عنوان شخصیت اصلی و کشش قصه هم در قسمت‌ آخر فصل یک کشته شده و معلوم نیست جای خالی‌اش چطور باید پر شود؟ دو قسمت ابتدایی بدون هیچ اتفاق مهمی به ناامیدکننده‌ترین شکل ممکن پیش می‌رود و مخاطب بی‌نوا همچنان منتظر اتفاق تازه‌ای ا‌ست، چون پس از دو قسمت تنها چند اسم و بازیگر ناشناس که از ابتدا هم مشخص است باید حذف شوند، از دفترچه عمه‌خانم حذف شده‌اند و قباد بر مسند قدرت خاندان دیوان‌سالار نشسته است.

اتفاقی که برایش چند دقیقه زمان بیشتر لازم نبود. از طرفی این سوال پیش می‌آید که آیا از روز اول هم قرار بوده فصل دوم «شهرزاد» ساخته شود یا پس از موفقیت و فروش بالا تصمیم به ساخت فصل تازه گرفته شده؟ حذف شخصیت‌های مهمی چون بزرگ‌آقا و تغییر ناگهانی چند بازیگر و گرفتن صحنه‌‌های عجولانه چون معذرت‌خواهی از مردم کرمان و حذف شدن نزدیک‌ترین آدم به بزرگ‌آقا آن هم به ابتدایی‌ترین شکل ممکن، خبر از لحظه‌ای بودن تمام تصمیم‌ها می‌دهد.

سوالی که پس از نگارش متن، همچنان پابرجاست؛ چرایی استقبال مخاطب از فصل دوم «شهرزاد» است. در حال حاضر سریال‌های دیگری چون «عاشقانه» در شبکه نمایش خانگی توسط منوچهر هادی ساخته شده که مجموعه‌ ناامیدکننده‌ دیگری‌ است که خودش بحث مفصل دیگری‌ است. شبکه‌های تلویزیونی هم که با سریال‌های مناسبتی و بی‌محتوا و پرحاشیه نتوانسته‌اند، مخاطبان را راضی کنند، پس گزینه‌های زیادی برای بسیاری از مخاطب‌ها باقی نمی‌ماند؛ تن دادن به سریال‌های ماهواره‌ای یا انتخاب «شهرزاد». گزینه‌های که هر دو به یک اندازه ناامیدکننده‌اند...

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین