با این ۱۰ نکته خواستگار قلابی را بشناسید

او در توضیح ماجرا گفت: چندماه پیش از طریق تلگرام با مردی آشنا شدم. اوایل فقط با هم صحبت میکردیم، اما مدتی که گذشت او مرا به رستورانی دعوت کرد تا برای نخستین بار یکدیگر را ملاقات کنیم. آن روز با دیدنش به او علاقه‌مند شدم. او می گفت مهندس است، من هم کاملا به او اعتماد کردم تا اینکه مدتی بعد از من خواستگاری کرد و من که بیصبرانه منتظر شنیدن این جمله بودم، به او جواب مثبت دادم.

وی افزود: من حرف هایش را باور کردم و قرار شد در اولین فرصت مراسم عروسیمان را جشن بگیریم، اما خبر نداشتم همه این‌ها نقش‌های برای کلاهبرداری است. بعد از گذشت مدتی از این ماجرا او به بهانه‌ای طلا‌های مرا گرفت من هم با خیال راحت طلاهایم را به او دادم تا اینکه به یکباره ناپدید شد و دیگر جواب تلفن هایم را نداد. هرچند هیچ خبری از او نداشتم، اما فکرش را نمی کردم که قصد فریبم داشته باشد، اما وقتی چندین روز گذشت و خبری از او نشد فهمیدم که فریب یک کلاهبردار را خورده ام.

با اعلام این شکایت، پرونده به دادسرا فرستاده و با دستور قاضی پرونده تحقیقات برای دستگیری خواستگار شیاد آغاز شد. درحالیکه بررسی‌ها در این خصوص ادامه داشت شکایت مشابه دیگری پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت که نشان میداد دختر دم بخت دیگری با همین شگرد در دام خواستگار قلابی گرفتارشده است.

با انجام چهره نگاری مشخص شد که متهم یک نفر است و مدتی قبل نیز با همین شگرد و با چرب زبانی اعتماد طعمه هایش را جلب کرده و چند دختر دم بخت را فریب داده است. جست و جو برای شناسایی او در پاتوق هایش ادامه داشت تا اینکه این بار زن مسنی نیز با مراجعه به ماموران مدعی شد که یک نفر خود را دعانویس معرفی کرده و او برای رفع مشکلش نزد او رفته است.

این زن مسن گفت: دعانویس از من خواست که طلاهایم را در اختیارش بگذارم تا بر روی آن‌ها دعا بخواند من هم قبول کردم، اما او طلاهایم را دزدید. با توجه به سرنخ‌هایی که این زن در اختیار ماموران قرار داد آن‌ها دریافتند مشخصات وی با خواستگار قلابی یکی است. تا اینکه با انجام تحقیقات مدتی قبل مأموران موفق به دستگیری این مرد هزار چهره به نام یونس فرامرزی شدند.

متهم وقتی به دادسرا منتقل شد و پیش روی بازپرس پرونده قرار گرفت به کلاهبرداری میلیونی در نقش خواستگار اقرار کرد و گفت: در ابتدا با طعمه هایم آشنا و پس از آن اعتمادشان را جلب میکردم. وقتی از آن‌ها خواستگاری میکردم چشم بسته قبول می کردند.

وی گفت: در این مدت طلا‌های آن‌ها را سرقت می‌کردم. در تحقیقات مشخص شد که این مرد در شهرستان‌های مختلف از جمله فیروزآباد، فراشبند و... نیز کلاهبرداری کرده است. بنا به درخواست مقام قضایی عکس این خواستگار در روزنامه منتشر می‌شود تا چنانچه فرد یا افرادی از وی شکایت دارند به شعبه چهارم دادیاری ناحیه دو شیراز یا پایگاه شرق پلیس آگاهی مراجعه کنند.

سوءاستفاده و کلاهبرداری از دختران در لباس خواستگار و یا فردی علاقه مند، اتفاق ناخوشایندی است که متاسفانه این روز‌ها کم روی نمی‌دهد. سوءاستفاده از احساسات و عواطف دختران و به دنبال آن کلاهبرداری های مالی، ماجرای ناخوشایندی است که می تواند برای هر دختر جوان مجردی روی دهد، البته اگر حواسش را جمع نکند اما لازم نیست احساس ناامنی کرده و تصور کنید این موارد قابل پیشگیری نیستند.

با توجه به نکاتی می توان تا حد زیادی از روی دادن این حوادث تلخ جلوگیری کرد.

۱ - اول از همه یادتان باشد معمولا کسی که ریگی به کفش دارد از روش های غیررسمی، باب آشنایی را باز میکند؛ مثل آشنایی تصادفی در خیابان، میهمانی و یا از طریق دوستی.

به عنوان مثال یکی از قربانیان اشاره می کند که در مسیر دانشگاه به منزل و در زمانی که منتظر ماشین بوده است، با این فرد آشنا شده است. این افراد معمولا در غالب موارد عجله‌ای برای معرفی شما به خانواده خود ندارند و البته اصراری هم ندارند تا شما آن‌ها را به خانواده خود معرفی کنید در ابتدا با شما طرح دوستی می‌ریزند و یا از میان دخترانی که در خیابان منتظر تاکسی هستند، طعمه‌های خود را انتخاب میکنند.

۲ - در بسیاری از موارد، افرادی که بعدا مشخص می شود قصد کلاهبرداری داشته اند، خود را افرادی معرفی می کنند که خانواده‌ای ندارند؛ این افراد معمولا والدین خود را از دست داده اند، خواهر و برادری که در شهر شما زندگی کنند ندارند، فامیل آن‌ها در خارج از کشور زندگی می کند و خلاصه اینکه شما نمیتوانید امید داشته باشید از خانواده و یا فامیل آن‌ها اطلاعاتی کسب کنید. به عنوان مثال مردی که بعد‌ها مشخص شد کلاهبردار است، مدعی شده بود پدر و مادرش را از دست داده و دیگر اعضای خانوادهاش هر یک دنبال کار و زندگی خود هستند و این روز‌ها فردی است که به شدت احساس تنهایی می‌کند.

۳ - معمولا این افراد شغل خود را از شغل هایی که از نظر اجتماعی اعتبار بالایی دارند، انتخاب می کنند مثل خلبان، دکتر، فوتبالیست و...، اما اگر شما از آن‌ها سند و دلیلی برای شغلشان بخواهید یا مدرکی ندارند و یا مدارک آن‌ها بسیار ابتدایی و پیش پا افتاده است. به عنوان مثال در یک مورد، پسری که خود را فوتبالیست معرفی کرده بود، روزنامه‌ای را نشان داده بود که عکس او را چاپ کرده بودند.

۴ - این افراد خیلی سریع شما را فرد ایده آل خود اعلام میکنند، اما اگر از آن‌ها بخواهید دلیل و نشانه‌ای برای این موضوع بگویند معمولا چندان روشن حرفی نمی زنند و یا در مورد زیبایی و متانت شما حرف می زنند.

در این موارد غالبا در همان جلسه ابتدایی، فرد ابراز علاقه کرده و دختر را فرد ایده آل خود معرفی میکند؛ دختر ایده آلی که مدت‌ها دنبال او گشته است.

۵ - کلاهبرداران گاهی اوقات به صورت خارج از برنامه اعلام می کنند که به پولی نیاز پیدا کرده اند و اگر خودشان در حال حاضر پولی ندارند فقط به خاطر این است که این پول را خارج از برنامه قرار است پرداخت کنند.

۶ - پیشنهادهای مالی استثنایی یکی دیگر از دام هایی است که این افراد پهن می کنند.

۷ - مردان کلاهبردار گاهی اوقات سراغ دخترانی می روند که از نظر وضع مالی در وضع متوسط بوده و در مقابل خود را دارای موقعیتی بالا و یا بسیار پولدار معرفی می کنند. به این ترتیب دختر به خاطر اینکه احساس می کند انتخاب شدن او به نوعی خوششانسی وی نیز هست، تلاش می کند مطابق انتظارات مرد رفتار نماید.

۸ - البته گاهی اوقات این دختر است که وضعیت مالی بسیار خوبی داشته و پسر در وضعیت پایین تری قرار دارد. در این موارد غالبا پسر بی اعتنایی افراطی و شدیدی را نسبت به مسایل مالی از خود نشان می دهد و طوری رفتار می کند که انگار پولدار بودن دختر اصلا و ابدا اهمیتی ندارد. یادتان باشد هر نوع برخورد افراطی، شک برانگیز است.

۹ - افراد کلاهبردار شماره تماس ثابت و درستی به شما نمیدهند و آدرس محل زندگی آن‌ها نیز مشخص نیست. استفاده از شماره های تلفن همراه اعتباری امروزه یکی از روش های پرطرفدار این قبیل افراد است.

اگر سری به پرونده‌های این قبیل کلاهبرداران بزنید متوجه می شوید که دختران قربانی، هیچ روش تماس مطمئنی از این افراد نداشته اند.

۱۰ - کلاهبرداران غالبا در همان جلسه اول اطلاعاتی از زندگی شخصی خود در اختیار شما قرار میدهند و این روش برمبنای اصول روانشناسی است.

زمانی که فردی به روی شما دریچه دلش را باز میکند، باعث می شود شما احساس کنید او به شما اعتماد کرده است. همین احساس مورد اعتماد بودن شما را نیز تحت تاثیر قرار داده و احساس می کنید می توانید به فرد مقابل اعتماد نمایید.