کد خبر: ۴۹۱۸۴۴
تاریخ انتشار:
حداقل یک آیه در روز/ 21 خرداد 96/

تــوبــه کــن!

از پیامبر اکرم ص روایت شده است: همانا خداوند توبه بنده را می‌پذیرد مادام که به آخرین نفس‌های احتضار نرسیده باشد؛ پس به جانب پروردگارتان توبه کنید و به اعمال پاک مبادرت ورزید قبل از اینکه [به دنیا] مشغول شوید؛ و بین خودتان و او با فراوان یاد کردن او ارتباط برقرار کنید.
کافران و منافقان را اطاعت مکنگروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 21 خرداد به آیه 24 سوره احزاب پرداخته شده و در آن آمده است: 
 
لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقينَ بِصِدْقِهِمْ وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقينَ إِنْ شاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحيماً
سوره احزاب (33) آیه 24
 
ترجمه
تا خداوند صادقان را به صدق‌شان پاداش دهد و منافقان را عذاب کند اگر بخواهد، یا توبه‌پذیرانه بر آنان بازگردد، که همانا خداوند بسیار خطاپوش و رحیم است.

حدیث
1) از امام صادق ع روایت شده است: کسی که زبانش راستگو بود، عملش پاک و تزکیه می‌شود.
الكافي، ج‏2، ص104

2) فضیل بن یسار می‌گوید امام صادق ع به من فرمود: فضیل! همانا صادق، اولین کسی که تصدیقش می کند، خداوند عز و جل است که می‌داند او صادق است، و نیز نفس وی خود را تصدیق می‌کند که می‌داند که صادق است.
الكافي، ج‏2، ص104

3) از امام باقر ع روایت شده است: اگر کسی مومن بود و در زمانی که ایمان داشت عمل خوبی انجام داد، سپس به فتنه‌ای مبتلا شد و کافر گردید، و سپس بعد از کفرش توبه کرد؛ [آن عمل خوب] برای ثبت می‌شود، و هر چیزی که جزء عمل وی در زمان ایمانش بوده، محاسبه می‌گردد و کفر آن را باطل نمی‌سازد، در صورتی که بعد از کفر توبه کرده باشد.
الكافي، ج‏2، ص461

4) از پیامبر اکرم ص روایت شده است: همانا خداوند توبه بنده را می‌پذیرد مادام که به آخرین نفس‌های احتضار نرسیده باشد؛ پس به جانب پروردگارتان توبه کنید و به اعمال پاک مبادرت ورزید قبل از اینکه [به دنیا] مشغول شوید؛ و بین خودتان و او با فراوان یاد کردن او ارتباط برقرار کنید.
الدعوات (للراوندي)، ص237

تدبیر
1️⃣ «لام» در ابتدای آیه، لام غایت است؛‌ یعنی آنچه در این آیه آمده، غایت و هدف مترتب بر تمام آن چیزهایی است که در آیات قبل گذشت، و مقصود از صادقین، مومنانی‌اند که در وعده‌شان راست گفتند (آیه قبل) (الميزان، ج‏16، ص291)
یعنی هدف خداوند از تمام آنچه در جنگ احزاب رخ داد و عده‌ای وعده خدا و رسول را دروغ شمردند و در پی فرار بودند و عده‌ای تا پای جان استقامت به خرج دادند و در یک کلام،
هدف خداوند از همه مشکلاتی که برای جامعه دینی پیش می‌آورد، انجام یک آزمون است تا:
هم صداقت‌پیشگان نتیجه صدق خود را ببینند؛ و هم تکلیف منافقان معلوم شود: یا نفاق وجودی‌شان کفر را در آنها قطعی و آنها را جهنمی کند و یا اینکه در این سختی‌ها تکانی بخورند توفیق توبه پیدا کنند؛ و البته در این آزمون، خداوند در مجموع با خطاپوشی و رحمت خاصش به افراد نمره می‌دهد.

نکته تخصصی فلسفه دین (مساله شر )
یکی از مسائلی که فلسفه دین مطرح است، مساله «شرور» است؛ که اگر خداوند عادل است، چرا این اندازه شر و بدی در عالم وجود دارد. به نظر می‌رسد این سوال ناشی از عدم شناخت عمیق از انسان، و غفلت از جایگاه و نقش او در جهان است.

در واقع، پیشفرض این سوال، آن است که دنیا جای خوشگذرانی است، و وجود ناملایمات نارواست؛ در حالی که، دنیا جای رشد است و وجود ناملایمات و سختی، همان آزمون‌هایی است که مرحله به مرحله، میزان رشد انسان را معلوم می‌کند و نشان دهد که چه کسی واقعا رشد کرده و چه کسی انسانیت خود را فدای شکم و شهوت می‌نماید و در روزمرگی دنیا غرق می‌شود.

2️⃣ چرا عبارت «بصدقهم» ‌را آورد و صرفا نفرمود «لیجزی الصادقین و یعذب المنافقین...»؟
الف. نشان دهد که آنچه ممیزه اصلی مومن و منافق است، «صدق» و پیراستگی از تعارض درونی است.
جامعه‌شناسی جامعه دینی: صدق، تفاوت غایی مومن و منافق
اگر دقت شود:
عهدشکنی منافقان و بیماردلان با این تعبیر بیان شد که وعده خدا و رسول را فریب و دروغ خواندند (آیه12)
در طرف مقابل، پای‌بندی به عهد مومنان با این تعبیر بیان شد که آنها در عهدشان صداقت نشان دادند (صدقوا ما عاهدوا) (آیه23)
و در این آیه، اساساً کلمه مومن را کنار گذاشت و به جایش از کلمه «صادق» استفاده کرد، و به همین هم بسنده نکرد، بلکه بر اینکه این جزایشان به خاطر «صدق»شان است تاکید نمود.
انگار می خواهد بگوید باعث می‌شود که اعتقادات انسان تبدل یافته و بر عهد خود پایدار نماند، این است که از صدق کافی برخوردار نباشد. گویی زندگی منافقان با نوعی کذب و دروغ آمیخته شده و به همین دلیل، پر از تعارض و تناقض است. در مقابل، مومن کسی است که اعمال و گفتارش با فطرتش سازگار است و تعارض و تناقضی در هستی‌اش پیدا نمی‌شود. (ایستاده در باد، ص237)
ب. جزای انسان‌ها باطن عمل خودشان است: صادق به صدقش جزا می‌گیرد و منافق به خاطر بی‌صداقتی‌اش. (ایستاده در باد، ص237)

3️⃣ با اینکه آیات قبل درباره منافقان بسیار شدیداللحن بود، اما در این آیه فقط به وعده عذاب بسنده نکرد، بلکه باب توبه را هم باز نمود و از غفران و رحمت خاصه الهی سخن گفت.
چرا؟
الف. نشان دهد باب رحمت خداوند بسیار باز است، و تا عمر باقی است همواره امکان رجوع هست. (ایستاده در باد، ص238)
ب. نشان دهد که لطف خداوند، از منافقان نيز دور نيست، به شرط آنكه خود بخواهند (تفسیر نور، ج9، ص349)
ج. نشان دهد که اگر چه معاصی علی‌القاعده انسان را به شقاوت می‌کشاند، اما گاه ممکن است معاصی، با به بدبختی کشاندن انسان، چنان انسان را به وحشت اندازد، که چه‌بسا همین وحشت موجب تنبه فرد شود و توبه کند و در واقع راهی که قرار بود شخص را به شقاوت بکشاند، مایه سعادت وی شود. (الميزان، ج‏16، ص291)
د. چه‌بسا می‌خواهد به اثرات مثبت، اما مخفیِ دینداری جامعه در تغییر انسانها اشاره کند.
جامعه‌شناسی جامعه دینی
قرآن کریم منافقان را از کافران بدتر می‌داند (نساء/145)،
با این حال، گویی در مجموع، امکان توبه و هدایت‌پذیری منافقان را بیشتر دانسته است؛ چرا که:
از طرفی امید مسلمانان به ایمان آوردن «کافران واقعی» (نه کافران شناسنامه‌ای) را غالبا امیدی بیهوده معرفی می‌کند (مثلا بقره/ 6؛ آل‌عمران/128 ؛ یس/10 ) و هرچند امکان توبه آنها را منتفی نمی‌داند و می‌فرماید عذاب در صورتی دامن‌گیر آنها می‌شود که تا هنگام مرگ توبه نکرده باشند (مثلا بروج/10)
و از طرف دیگر، در مورد منافقان، با اینکه تصریح کرده که آنها از ایمان به کفر درغلطیده‌اند، اما بارها بر احتمال توبه آوردن آنها تاکید کرده و آنها را به توبه تشویق نموده است (مثلا بقره/160 ؛ آل‌عمران/83 ؛ نساء/146 ؛ مائده/34 ؛ توبه/74 ) البته اگر خودشان توبه نکنند حتی استغفار پیامبر ص هم برای آنها سودی نمی‌بخشد (توبه/80) ‏
ثمره اخلاقی اجتماعی
توجه به اینکه نکته نشان می‌دهد که  مدارا با منافقان و تحمل آنها (که در سیره پیامبر ص و اهل بیت هم مکرر مشاهده می‌شود) صرفا ناشی از نفوذ آنها در جامعه دینی و برحذر ماندن از آسیب‌های آنها نیست؛
بلکه بدین جهت است که چه‌بسا سابقه ایمانی ، حضور آنها در جامعه دینی، و ... احتمال توبه کردن آنها را قابل اعتنا کرده است.

4️⃣ در این آیه در مورد منافقان ابتدا وعده عذاب داد و سپس باب توبه را باز نمود و از غفران و رحمت خاصه الهی سخن گفت.
چرا؟
الف. در حالی که غفران و رحمت خاصه الهی فراوان است، و با اینکه باب توبه حتی برای منافق هم باز است، اما عذاب خداوند برای آنها چنان جدی است که در مواجهه با منافق باید تهدید به عذاب را بر مساله توبه و مغفرت الهی مقدم کرد.
ب. شاید چون انسانهای مشکل‌دار با تهدید زودتر به خود می‌آیند تا با بشارت!

5️⃣ بسیاری از اوقات ظواهر عالم درست نقطه مقابل باطن عالم است:
منافقان که از سختی‌های جنگ فرار می‌کردند، به عذابی بمراتب بدتر از حضور در وضعیت جنگی مبتلا می‌شوند؛ مومنانی که در سختی‌های جنگ پشت به دشمن نکردند، در ناز و نعمت همیشگی خواهند بود.
منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین