کد خبر: ۴۸۹۰۱۳
تاریخ انتشار:
نقدي بر فيلم‌هاي «مهموني کامي» و «مادر قلب اتمي» 2 فيلم توقيف شده علي احمدزاده

تعريفي نو از منافع ملي در سينماي ملي

بسياري از ما نسل جوان در ايران داراي اميد مرده هستيم. بسيار منتظريم، شايد براي يک معجزه که چيزي اتفاق مي‌افتد‌- ممکن است اتفاق بيفتد، اما ممکن است اتفاقي هرگز نيفتد
گروه سینما و تلویزیون: «بسياري از ما نسل جوان در ايران داراي اميد مرده هستيم. بسيار منتظريم، شايد براي يک معجزه که چيزي اتفاق مي‌افتد‌- ممکن است اتفاق بيفتد، اما ممکن است اتفاقي هرگز نيفتد.
 
تعريفي نو از منافع ملي در سينماي ملي 

به گزارش بولتن نیوز به نقل از جوان آنلاین، اين چيزها و اين نوع زندگي حداقل در شهرستان‌هاي بزرگ مانند تهران بسيار حالت طبيعي پيدا کرده‌است. هرچند اينها زياد نشان داده نشده، اما اين يک مورد غيرمعمول نيست که آنها پسري را که نمي‌شناسند در ماشين با‌ خود به همراه مي‌برند و با او مکالمه دارند.
 
آنها از مواد مخدر و نوشيدني استفاده مي‌کنند. در ايران، بسياري از اين موارد زيرزميني وجود دارد، همين دليل است که شما ممکن است در مورد آنها چيزي نشنيده باشيد يا از آن آگاه نباشيد. زندگي خصوصي ما در خانه بسيار مشابه با شما مي‌باشد، فقط در خيابان‌هاست که همه چيز اندکي متفاوت است.»

اينها بخشي از صحبت‌هاي علي احمدزاده، کارگردان فيلم «مهموني کامي» است که در آذر ۱۳۹۳ در سايت‌ اي‌فور فيلم در حاشيه جشنواره فيلم شب سياه تالين منتشر شده است. «مهموني کامي» عنوان فيلمي است که در سال ۱۳۹۳ با پروانه ساختي با نام «چالوس» ساخته شد، اما با تغيير نامش به «مهموني کامي» در رسانه‌ها خبرساز شد.
 
خبرساز شدن اين فيلم به خاطر تغيير نامش نبود، بلکه به اين خاطر بود که دبير جشنواره آن سال يعني آقاي رضاداد به خاطر سطح پايين فيلم و همچنين موارد منشوري بسياري که فيلم داشت، اجازه نداد فيلم حتي به بخش هيئت داوران برسد و خود فيلم را کنار گذاشت.
 
اين در حالي بود که فيلم قبل از آن بدون مجوز از سوي سازمان سينمايي به جشنواره خارجي هم رفته بود. اما اين پايان کار علي احمدزاده نبود، او در فيلم دومش به سراغ همان سوژه فيلم اولش (يعني چند دختر و شبگردي‌هايشان) رفت. فيلمي با عنوان «مادر قلب اتمي». نام اين فيلم برگرفته از يک آلبوم موسيقي است که در سال ۱۹۷۰ توسط پينک فلويد منتشر شده بود. «مادر قلب اتمي» روايتگر دو دختر با نام‌هاي نوبهار و آرينه است که از يک پارتي شبانه مست‌کنان خارج مي‌شوند و اتفاقاتي توهمي و واقعي براي‌شان مي‌افتد.

اگر بخواهيم در خصوص فرم اين فيلم صحبت کنيم، حتماً بايد به فيلمنامه ضعيف و مشوش اين فيلم اشاره کنيم؛ فيلمنامه‌اي که از صدر تا ذيل آن پر شده از اتفاقات بي‌ربط و خسته‌کننده که توسط فيلمنامه‌نويس کنار هم قرار گرفته است. فيلم مانند بسياري از فيلم‌هاي ضعيف که نمي‌دانند داستان را از کجا آغاز کنند از يک تصادف شروع مي‌شود؛ تصادفي که موجب مي‌شود طوفان (محمدرضا گلزار) وارد داستان شود؛ طوفاني که زاييده توهمات اين دو دختر است و تا انتهاي فيلم با آنها پيش مي‌آيد.
 
تعريفي نو از منافع ملي در سينماي ملي 

از نکات منفي ديگر اين فيلم مي‌توان به يک کليدواژه اساسي در اين فيلم اشاره کرد؛ کليدواژه‌اي که به کرات در فيلم بدان اشاره شد. آن کليدواژه دستشويي است. اگر بخواهيم از ابتداي فيلم اين روند را بررسي کنيم، بايد بگوييم که فيلم و معرفي عوامل فيلم از دستشويي فرنگي ساختماني که در آن پارتي برگزار شده و قاب کلوزآپ از دختري که بر آن نشسته آغاز مي‌شود.
 
بعد از آن طي يک ديالوگ تاريخچه دستشويي فرنگي توسط کامي به نوبهار داده مي‌شود. از اين سکانس تا انتهاي فيلم حداقل 10 بار کلمه دستشويي توسط بازيگران به زبان آورده مي‌شود. حال مسئله اينجاست، من از دوستان سازنده‌اي که ادعاي علم به سينما دارند، سؤالي دارم و آن اينکه نام دو فيلم موفق هاليودي را بياورند که در آنها يك ‌بار از دستشويي – چه کلامي و چه تصويري- استفاده شده باشد.
 
نمي‌دانيم چرا برخي از کارگردانان ما ارادت بسياري به نمايش دستشويي و استفاده از لفظ آن دارند. نکته جالب‌تر اين است که در اولين پوستري که از اين فيلم رونمايي شد، دقيقاً يک توالت فرنگي و يک کفش پاشنه بلند قرمز خودنمايي مي‌کردند؛ پوستري که در کمال تعجب وقتي از تهيه‌کننده آن در خصوصش سؤال شد، اعلام بي‌خبري کرد.

فارغ از فرم ضعيف فيلم، صحبتي هم بايد از محتواي «مادر قلب اتمي» بکنيم. در ابتداي فيلم تأکيد دارد که امشب، شب واريز يارانه‌هاست و در طي فيلم هم بارها بدان اشاره مي‌شود؛ اشاره‌اي که با طعنه‌هايي تأکيد مي‌کرد که چون شب پرداخت يارانه‌هاست، همه پول‌هاي بانک‌ها خالي شده و دستگاه‌هاي خودپرداز همه خالي هستند. بر فرض درست بودن اين ادعا سؤالي مطرح مي‌شود و آن اينکه، چرا در مناطقي که شما فيلمبرداري فيلم خود را انجام داديد (پل پارک وي به بالا) دستگاه‌ها خالي است، اين مناطق که در ظاهر مناطق مرفه‌نشين است و در شأن آنها نيست به خاطر مبلغي ناچيز نيمه شب به بانک بيايند و پول خود را بردارند.

 سيدامير سيدزاده، تهيه‌کننده فيلم «مادر قلب اتمي» در گفت‌وگويي با خبرگزاري فارس به نکاتي اشاره داشته که من ترجيح مي‌دهم آنها را به صورت نقل مستقيم در اين نوشته بياورم. سيدزاده در اين گفت‌وگو مي‌گويد: اين فيلم سينمايي واقعاً در جهت منافع نظام جمهوري اسلامي ايران است. در اين اثر سينمايي به صورت کامل شبکه‌هاي ماهواره‌اي بيگانه را زير سؤال مي‌برد و ماهيت اصلي آنها در فيلم برملا مي‌شود.

من در خصوص صحبت‌هاي سيدزاده هيچ حرفي ندارم، فقط با چند مقدمه، نتيجه‌گيري را بر عهده مخاطبان مي‌گذارم. همانطور که اعلام شده فيلم «مادر قلب اتمي» در ادامه فيلم «مهموني کامي» است و داستان همان دخترها را دنبال کرده ‌است. درخصوص «مهموني کامي» هم به گفته‌هاي کارگردانش در مصاحبه‌اي در ابتداي متن اشاره داشتيم.
 
تعريفي نو از منافع ملي در سينماي ملي 
 
حال سؤال من از آقاي سيدزاده اين است که اين فيلم چگونه مي‌تواند در راستاي منافع ملي و ضد شبکه‌هاي ماهوار‌ه‌اي باشد در حالي که به گفته کارگردانش اين کارها (روابط دختر و پسر در اين سطح، شرب خمر، لاابالي‌گري و...) در شهرهاي بزرگ بسيار رواج دارد. آقاي سيدزاده، خواهشاً ما را به مانند پوستر آلبوم مادر قلب اتمي فرض نکنيد و آقاي احمدزاده خواهشاً فيلمي نسازيد که قياس به نفس باشد.

در نهايت خطاب من به مسئولاني است که بعد از دو سال توقيف شدن فيلم به خاطر سونامي فک توقيفي که در آن گرفتار شدند، مي‌خواهند تمام آنچه به نظرشان در شأن سينماي ايران نبود، شايسته اکران در سينماهاي کشور بدانند. حال يا شأن آنها بالا رفته يا شأن سينماي ايران پايين آمده است.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین