من اصل حجاب را به عنوان یک امر دینی قبول دارم ولی به هر دلیل خودم تمایل یا حال و حوصله رعایت پوشش اسلامی را ندارم و اجبار عمومی آن را نمی پسندم، مثل همه کسانی که به نماز و روزه اعتقاد دارند اما نماز نمی خوانند و روزه نمی گیرند.
گروه سیاسی: وقتی کتاب "حجاب بی حجاب" و کتاب "حجاب با حجاب" را منتشر کردم - حدودا دو سه سال پیش- خانم مسیح علینژاد از من خواست که گفتگویی درباره حجاب اجباری با هم داشته باشیم.
به گزارش بولتن نیوز، محمدرضا زائری در کانال تلکرامی خودش اینگونه نوشت:
خانم مسیح علینژاد چند بار این موضوع را پیگیری کرد و من قبول نمی کردم تا این که در نهایت انجام مصاحبه را با دو شرط پذیرفتم؛ یکی این که ایشان اصل حجاب را به عنوان ضروری دین منکر نباشد و دیگر این که این گفتگو با شخص ایشان به عنوان یک شهروند ایرانی انجام شود نه با یک رسانه اجنبی مثل صدای آمریکا و ایشان هر دو شرط را پذیرفت.
موضع ایشان به عنوان یک زن مسلمان ایرانی این بود که: "من اصل حجاب را به عنوان یک امر دینی قبول دارم ولی به هر دلیل خودم تمایل یا حال و حوصله رعایت پوشش اسلامی را ندارم و اجبار عمومی آن را نمی پسندم، مثل همه کسانی که به نماز و روزه اعتقاد دارند اما نماز نمی خوانند و روزه نمی گیرند"
به این ترتیب من هیچ منع و اشکالی نمی دیدم که به عنوان یک مبلغ دین با یک هموطن ایرانی مسلمان در باره یک موضوع دینی گفتگو کنم، زیرا اساسا گفتگو را در همه سطوح و با همه شهروندان راه حل مشکلات و برطرف کننده سوء تفاهم و گشاینده مسیر اصلاح و پیشرفت می دانم و همیشه به آن دعوت می کنم.
گفتگوی ما همان زمان انجام شد و انتشار یافت. از ایشان خواستم که متن کامل گفتگو را منتشر سازد و وقتی از من پرسید که آیا تمایل دارم که قبل از انتشار فایل نهایی را ببینم و تایید کنم گفتم که نیازی به این کار نیست زیرا به تعهد حرفه ای ایشان اعتماد دارم و چنین نیز شد و خوشبختانه متن کامل گفتگو را در سایت خود نیز منتشر کرد.
به ایشان گفتم شهید مطهری در زمان طاغوت در مجله بدنام "زن روز" مقالاتی در باره حجاب منتشر کرده اند، من نه خود را از شهید مطهری بالاتر می دانم و نه شما را از گردانندگان آن روز مجله زن روز پایین تر می بینم و از این رو انجام این مصاحبه را می پذیرم.
در آغاز گفتگو البته ایشان بسیار از نوع برخورد بعضی از دوستان داخل کشور گلایه داشت که به او تهمت های اخلاقی زده اند و بسیار از من ممنون بود که سعی داشتم با منطق و ادب و متانت دیدگاه خود را مطرح کنم و نمی پسندیدم که به صرف اختلاف موضع فکری با دیگران، به آنها ناسزا بگوییم و آنها را به فسق و فحشا و جاسوسی و وابستگی متهم سازیم.
به هر حال بخش هایی از این گفتگو که همان زمان به طور کامل نیز منتشر شده بود در برخی شبکه های ماهواره ای و بعضی سایت ها بازتاب یافت.
اینک مجددا بعد از دو سه سال برخی رسانه های اجنبی بخشی از آن گفتگو را پخش کرده اند و در فضای مجازی نیز منتشر شده است.
جهت اطلاع دوستانی که پرس و جو کرده اند لازم دانستم تأکید کنم که من با هیچ رسانه بیگانه ای گفتگو نداشته ام.
با همان صراحت و قاطعیتی که همیشه اعتقاد و باور خود را به حقانیت انقلاب اسلامی و سلامت مسیری که امام خمینی رضوان الله علیه آغاز کرد بیان کرده ام معتقدم باید به خطاهای راهبردی دوران انقلاب از جمله اجبار عمومی حجاب اعتراف کرد.
این دیدگاه البته رویکرد تازه ای نیست؛ بزرگانی مانند شهید مطهری، شهید بهشتی، مرحوم طالقانی، امام موسی صدر، علامه حکیمی و ... به صراحت و برخی دیگر نیز به شکل غیر صریح این موضع را داشته اند. بسیاری دیگر از بزرگان و علما و مسؤولین سطوح بالای مدیریتی کشور نیز در جلسات خصوصی همین موضع را بیان کرده و نظر من را تایید کرده اند اما به صراحت چیزی نمی گویند.
از چندین ماه قبل وقتی شنیدم رهبر انقلاب در جلسه ای خصوصی فرموده اند که طرح موضوع حجاب اجباری بحثی انحرافی است علیرغم این که اعتقادم تغییری نکرده اما دیگر به این موضوع نپرداختم زیرا معتقدم ما در مقام فعل و عمل باید از ولی فقیه اطاعت کنیم نه در مقام نظر و باور، برای همین دعوت های مکرر دانشگاهها و مراکز فرهنگی برای مناظره و سخنرانی یا نشریات و رسانه ها را برای مصاحبه و گفتگو در باره حجاب نپذیرفتم و به این بحث وارد نشدم.
مشکلات جدی و عمیق فرهنگی و اجتماعی را با فحاشی و ناسزاگویی و لعن و نفرین در خطبه نماز جمعه یا فضای مجازی نمی توان حل کرد بلکه باید با ادب و متانت به میدان اندیشه و عمل و تعامل و همراهی آمد.
شاید هدف از حجاب جلوگیری از تحریک مردان نباشد اما هدف از بی حجابی یقینا تحمیل شهوت به مردان است.
البته با اعتقاد شما کلا باید پلیس و قانون را حذف کرد. چرا که همه آنها اجبار هستند!
قانون خدا به دلخواه شما تغییر نمی کند و حکومت اسلامی اساسا تشکیل شده تا مانع از شکستن قوانین الهی شود.
البته در صدر اسلام نیازی به هیچ اجبار بیرونی نبود. چرا که کنیزان از حجاب معاف هستند و چون هیچ زن آزاده ای نمی خواست با کنیز اشتباه شود هرگز بی حجابی زن آزاده رخ نداد.
الان اسما بردگی از بین رفته اما برده صفتی در بسیاری از زنان باقیست. زنان روشنفکری که تمنای نگاه خریدارانه مردان را دارند.
و اططاعت اجباری از مد و ماهواره برای زنان زنان ایرانی سحت تر از یک
روسری و لباس گشاد و راحت است؟
واقعا نمی دانید قانون به معنای اجبار است و قانون اختیاری معنا ندارد؟
چگونه یک حاکمیت اسلامی و یا یک مسلمان مبی تواند بپذیرد که آزادانه
قانون خدا شکسته شود؟
چگونه است که بعد از این برای پسند شما همه قوانین را را دلبخواه بکنیم!
از آزادی روزه خواری علنی گرفته تا آزادی قوانین راهنکایی و رانندگی تا
آزادی رشوه و کلاهبرداری و.. خلاصه مردم خودشان باید شعور داشته باشند
کهخ اینکارها غلط است!!
خیر. فرهنگ سازی حرف مفت است. ایرانیها حسرت رانندگی منظم و روان اروپایی
را می خورند و خیال می کنند که این فرهنگ با فرهنگ سازی ایجاد شده. اما
متوجه نیستند که این فرهنگپ ب ا گذشت چندین دهه و گرفتن جریمهای نجومی
ایجاد شده. فقط در سوئد جریمه نبستن کمربند حدود 5000 کرون معادل
2000000 توماتن ایران است و با این اجبار و قوانین سختگیرانه است که با
گذشت چندین نسل فرهنگسازی ایجاد شده.
اگر ما هم رویه دهه شصت را چند دهه ادامه می دادیم و چند نسل به حجاب خو
می گرفتند خود به خود این مشکل حل می شد و الان با بحران سقط جنین و طلاق
و فرزندان طلاق و روابط نامشروع و قتلهای ناموسی و... دست به گریبان
نبودیم.
مشکل دیگر هم از صدا و سیمای جمهوری اسلامی بود که با نشان دادن و فیلم و
سریال و کارتونهای سانسور شده طوری وانمود کرد که می شود زن و مرد بی
حجاب با هم بگویند و بخندند و هیچ اتفاقی هم نیفتد حال آنکه خود غربیها
ابایی ندارند اعتراف کنند مسائل نامشروع و حتی تجاوز و نظایر آن جزیی از
فرهنگشان است و این چیزها را علنا در محصولات فرهنگی خود نشان می دهند.
اما نسلی که بعد از انقلاب بزرگ شد باور کرد که غرب بدون حجاب سرزمینی
پاک و عفیف است!
جالب است که بولتن نیوز برای زائری بیش از احکام اسلام
احترام قایل است! والا من ناچار به سانسور این کامنت نمی شدم.
کنند و برای همین از اسلام بیزارند
اما نمی دانند که اتفاقا زنان ایرانی پیش از اسلام از خود زمان هخامنشیان
همه حجاب داشتند و اصلا چادر لباس اصیل ایرانی بود مخصوصا شاهزاده های
ایرانی بود و ایرانیها آن را به عرب یاد دادند. قبل از آن حجاب عربها
شبیه زنان سومالی بود یعنی پارچه ای که روی سر و روی خود می پیچیدند.
تصاویر زنان با حجاب ایرانی هم در تخت حمشید و هم کتیبه شاهزاده خانم
پارسی که اکنون در موزه استامبول نگهداری می شود موجود است.
برهنگی و بی حجابی مال یونان و روم باستان بوده است نه مال ایرانیها.
ایرانیها با حجاب بودند آن زمان که زنان عرب لخت و پتی بودند و حتی بعضا
خود کعبه را هم لحت مادرزاد طواف می کردند.
همچنین شاردن و سایر جهانگردان اروپایی که تصاویر زنان ایرانی را کشیده
اند همه تصاویر زنان زرتشتی را با حجاب کشیده اند.
پس به این هموطنان ضد اسلام توصیه می کنم بیخود به اسلام فحش ندهند.
اگر از حجاب بیزارند رسما بگویند ایرانی نیستند و عاشق همان تمدن یونان و
روم باستان و تمدن غرب مدرن فعلی هستند.
اسم ایرانی را از روی خود بردارند.
راستی از سرودههاى حکیم فردوسى طوسی در شاهنامه اين نتيجه به دست میآيد
كه از ابتداى تاريخ ایران يعنى از دوران پادشاهى جمشيد و فريدون، زنان
ايران «پوشيده روى »و«پوشیده موی» بودهاند چنان كه در گرفتار شدن دو
خواهر جمشيد به دست ضحاك، میگويد:
دو پاكيزه از خانه جَمِّشيد
برون آوريدند لرزان چو بيد
كه جمشيد را هر دو خواهر بُدَند
سرِ بانوان را چو افسر بدند
ز پوشيدهرويان يكى شهرناز
دگر ماهرويى به نام اَرنواز
به ايوان ضحاك بردندشان
بدان اژدها فَش سپردندشان
پس نتيجه میگيريم كه زن ايرانى از همان دوران باستان، پوشيده رويى و حفظ
حجاب را يك نوع وظيفه اخلاقى و سنتى خود میداند
ومانند سخن تهمینه درپاسخ رستم
از او رستم شیردل خیره ماند
برو بر جهان آفرین را بخواند
بپرسید زو گفت نام تو چیست
چه جویی شب تیره کام تو چیست
چنین داد پاسخ که تهمینهام
تو گویی که از غم به دو نیمهام
یکی دخت شاه سمنگان منم
ز پشت هژبر و پلنگان منم
به گیتی ز خوبان مرا جفت نیست
چو من زیر چرخ کبود اندکیست
کس از پرده بیرون ندیدی مرا
نه هرگز کس آوا شنیدی مرا
یا فقط دختران پس پرده را لایق شهبانویی می داند
پَسِپرده تو يكى دختر است
شنيدم كه تخت مرا درخور است
واز پس پرده می گوید
پس پرده شهریار جهان
سه ماهست با زیور اندر نهان
ویا
پس پرده او یکی دختر است
که رویش ز خورشید روشن تر است .
حتی در زمان ساسانیان از چادر خبر می دهد
چنین گفت شیرین:
که ای مهتران
سه چیزیست باشد زنان را بهی
که باشند زیبای گاه مهی
دگـر آنکه فـــرّخ پسرزایداو
زشوی خجسته بیفزاید او
سه دیگر که بالا و رویش بود
به پوشیدگی نیز مُوَیش بود
بدانگه که من جفـــت خسرو بُدَم
به پوشیدگی در جهان نو بُدَم
بگفـت این و بگشاد چادر ز روی
همه روی ماه و همه پشت موی
مرا از هنر موی بُد در نهان
که او را ندیدی کس اندر جهان
به غایت متین ومدلل, چرا ناشناس
مزین کن اینک کامنتت بنام
تو ای فارغ از اعوجاج کلام
چو زیبا قلم هستی و راستگو
بمان نزد ما و دلت بازگو
و اشعار فردوسی , پیر حکیم
بود نعمتی از بهشت برین
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد
.......
سه دیگر که بالا و رویش بود
به پوشیدگی نیز مُوَیش بود
.....
و گویم من اینک به پیرو جوان
نه مخفی و پنهان خفی یا نهان
که مَذهب مُذهب شود از حجاب
وحجب و حیا آمده در کتاب
البته این نوع افراد برای خودشان اجباریات فراوان تری دارند و شبانه روز خود و خانواده و دوستان خود را مجبور به اطاعت از مد و عرف لیبرالی و غربی میکنند کما اینکه شبانه روز در بولتن دیگران را مجبور به قبول کردن نظرات شاذ خود در مورد دین و مذهب مینماید.پس اجبار فقط در رعایت کردن حق خداوند و دستورات اوست و ابن نوع افراد در تقلید از فرهنگ بیگانه با اینکه با رجرو زحمت و مشقت همراه است آنرا انجام میدهند .مثل شخصی که در هوای گرم تابستان نزدیک به خفه شدن است لیکن گره کراوات خود را شل نمیکند !! خلاف عرف غرب است !! لیکن خانمش که باید سینه های خود را از چشم هوسیازان بپوشاند یقه اش تا ناف باز است!!
اصلا شاید کراوات برای خانمها بوده که کسی چشم چرانی نکند؟؟
همه چیز غرب و غربگرایان وارونه است . خود غرب از کرده خویش پشیمان است تازه بعضی ها خواب نما شده اند.
عاشقان در کوی تو همه واچرتیدند
من بیچاره دارم چرت زنان میآیم
کاربر محترم شما یا تازه وارد بحث در بولتن شدید یا تازه میزنید!
بیش از سه سال و اندیست است با دوسته
عزه مان !پایه بحث میکنیم بارها و بارها دوستان از همین زاویه ایشان را واکاوی نموده اند.شما ناراحت مواضع خودت باش .آقای پایه تخت دستش در نوشتن نظراتش بسته نیست هر کجا صلاح بداند و موقعش باشد حتی 7 - 8 نفری و گاز انبری حمله میکند . بولتن پر است از پاتکهای او وبرو بچ . دوسال قبل هم کاربری با پرچم .... همین نوع دفاعیات را از ایشان مینمود و مرحله بعدی بس کنید بس کنید است...بولتن خود تجربه فراوانی در این نوع بازی ها دارد.
شما هم کمی صبر کنید و شاهد تکرار تاریخ باشید. موفق باشید.
حکایت شما حکایت رد شدن از سوراخ سوزن و گیر کردن در در دوارزه است. شما نگران تحریف دین توسط عده ای به ظاهر روحانی نیستید و نگران احترام به آنها هستید؟ آیا نمی دانید اسلام هرگز احترامی برای این افراد قایل نیست؟
خود قرآن پر است از استهزاء و توهین به دشمنان اسلام مثلا این آیات قرآن:
او لئک کالانعام بل هم اضل-- اعراف 179
مثله کمثل الکلب - اعراف 176
تب یدا ابی لهب-- مسد 1
مثل الذین حملوا التوریه ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفارا. -- جمعه 5
یا مروان حکم را که آوردند پیامبر خدا صریحا گفت
الوزغ ابن الوزغ
که تجسم واقعی چهره برزخی این فرد بود.
و یا امام حسین علیه السلام که صریحا ابن مرجانه را حرامزاده پسر حرامزاده نامید:
الا و ان الدعی بن الدعی قد رکز بین اثنتین بین السلة و الذلة و هیهات مناالذلة.
در این جا است که بچه حزب اللهی را گیج می شوند. می پرسند مگر در اسلام بی ادبی مجاز است؟
مگر قرآن نگفته حتی به بتها سب نکنید :ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم سوره انعام آیه 108 و یا مگر امام علی علیه السلام نفرمود دوست ندارم که جز. سبب کنندگان باشید ؟انی اکره لکم ان تکونوا سبابین خطبه 206 نهج البلاغه
پاسخ این به ظاهر تناقض در تغییرات معننی کلمات در زبان عربی به دلیل تاثیر فارسی زبانان بر آن زبان است. در عربی اصیل زمان نزول قرآن فحش و توهین و استهزاء و افک و سب معانی متفاوتی داشته اند اما فارسی زبانان به دلیل ساده شدن بیش از حد زبان فارسی همه این کلمات را دشنام معنا کردند و از آنجا که بیشتر فقهای مسلمان قرون اول تا چهارم هجری ایرانی و از موالی بودند کم کم خود عربها هم بین این کلمات فرق نگذاشتند اما :
فحش: به معنای دادن نسبت فحشا و زناکاری به خود شخص یا مادر و یا بستگان دیگر او است. شخص فحش دهنده هم باید برای ادعای خود ۴ شاهد بیاورد والا باید حد شرعی بخورد. اما هرگاه مورد فحش علنی باشد مثل ماجرای مرجانه که روسپی معروفی بود و یا سمیه مادر زیاد که او هم روسپی بود و این مساله برای همه مردم آن زمان علنی شده ود هیچ اشکالی نداشت که برای مقال امام حسین علیه السلام علنا زیاد و پسرش را حرامزاده و پسر حرامزاده بنامد. چرا که این نسبت کاملا واقعی بود.
استهزاء: مال جایی است که افرادی که کارهایی احمقانه را عمدا و آگاهانه به صورت علنی انجام دهند و مایه خنده باشند و مستحق تمسخر واقع گردد. خود خدا در قرآن صریحا منافقان را استهزاء می کند : الله یستهزء بهم ویمدهم فی طغیانهم یعمهون. سوره بقره آیه 15 . پس استهزاء هم اگر در جای صحیح خود به کار رود آن هم اشکالی ندارد.
افک: به چیزی گفته میشود که از حالت اصلی و طبیعیش دگرگون شود. مانند آنکه در حالی که زنی هیچ گناهی نکرده به دروغ و بدون دلیل به او نسبت زنا کاری بدهند. این در اسلام بشدت مذموم و ممنوع است.
سب: به معنای هو کردن و انگشت نماکردن است. دادن نسبتهای توخالی. اصلا اصطلاح انگشت سبابه که نام دیگر انگشت اشاره است به همین دلیل به کار رفته است. برخی مسلمانان به مجسمه ای که صرفا سنگ یا چوبی بیش نبود و کافریان خدابش می پنداشتند را هوکرده و یا نسبتهای بی معنی - که فقط برای انسان معنی دارد نظیر مادر فلان و نظایر آن- به این مجسمه ها می دادند. که این هم نسبتی ناروا و فاقد حقیقت بود و اسلام هم از آن منع کرد.
پس می بینید آنچه اسلام بی تقوایی می داند گفتن نسبتهای ناروا است اما دادن نسبتهای حقیقی اشکالی ندارد. بلکه خدا خود در آن پیش قدم است.
حالا می توان دید که کسانی که به بهانه ادب و تقوا متدینان را تبدیل به سیب زمینی می کنند یا افرادی مغرض هستند و یا سوسول.
جالب و دردناک اینکه همانها که شعار ادب مرد به ز دولت او است دادند در عمل بیشترین هتاکی ها و دریده گویی ها و دادن نسبتهای دروغ به طرف مقابل خود را دارند و هیچ ابایی هم از آن ندارد.
در اینجا است که انسان به یاد سخنان دردناک شهید آوینی می افتد که:
فحش اگر بدهند آزادی بیان است،
جواب اگر بدهی بی فرهنگی است!
سوالی اگر بکنند آزاد اندیشند،
سوال اگر بکنی تفتیش عقاید!
تهمت اگر بزنند در جستجوی حقیقتند،
جواب اگر بدهی دروغگویی!
مسخره ات بکنند انتقاد است،
جواب اگر بدهی بی جنبه ای!
اگر تهدیدت کنند دفاع کرده اند،
اگر از عقایدت دفاع کنی خشونت طلبی!
حزب اللهی بودن” را با همه تراژدی هایش دوست دارم.
جزاک الله خیرا اخوی
++++++ +++
+++++++++
دوسته عزیزه ما! دقت بفرمایید قبل از انقلاب کل دنیا دینی تر مذهبی تر با اخلاقتر بود و در همان زمان در دنیای غرب اگر خبر میشد که فلان مدیر یا وزیر یا فرد سیاسی همنجنسگراست روزگارش سیاه میشد و از همه جا اخراج میگشت و کلیسا و مسیحیان به خون او تشنه بودند لیکن با گذشت نزدیک به 4 دهه خود کلیسا ازدواج همجنسگرایان را در کلیسا جشن میگیرد و تقریبا در تمام دنیای غرب ازدواج همجنسگرایان تصویب شد و بعنوان خانواده میتوانند از هم ارث ببرند و فرزند خوانده بگیرند و فساد اخلاقی در تلوزیون و اینترنت....وحشتناک است .خود کاربره پایه اگر قبل از انقلاب نظرش را در مورد آن بند دلخواهش در سند 2030 مینوشت به لقا الله میپیوستندش ..... حال دوسته عزیزه ما! ایران هم جزو کره خاک است و درهای ورودی خروجی ایران همیشه تا امروز باز بوده و تاثیر پذیر .پس سعی کن اول مطالعه کنی بعد کامنت بنویسی نه با کینه و عرض ورزی هر کمبود و اشکالی را به اسلام و انقلاب اسلامی بچسبانی عزیزه برادرت.
مصایب الان هم به خاطر دور شدن از سنت است و غرق شدن در مدرنیته. وقتی دختران شاغل شوند و پسران بیکار بمانند البته ازدواج دچار تاخیر شده و جامعه را فساد فرا می گیرد.
درقرآن کریم نیامده الحجاب عمود الدین که حجاب ستون دین است لیکن آمده الصلوه عمود الدین که نماز پایه و ستون دین است و در هیچ کجای قرآن پیدا نمیکنید که نوشته باشد نماز صبح دورکعت نماز ظهر....الی آخر چرا؟ زیرا در قرآن کریم به دفعات آمده که رفتار و کردار پیامبر گرامی و معصومین ع الگوی مسلمانان است.... ضمن اینکه هزاران مطلب در قرآن نیامده است و از معصومین پرسیدند و عمل نمودند.
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا﴾(سورهٔ نساء-آیهٔ ۵۹)
ای کسانی که ایمان آوردهاید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیکفرجامتر است.
پایدار باشید جناب ناشناس
حال چه شده که عده ای می خواهند هر طور شده با شک و تردید و گفتن چه بسا و اما و اگر برهنگی را توجیه و ترویج کنند؟
ضمنا جهت اطلاع شما منابع ما فقط قرآن نیست. احادیث هم همه تاکید دارند که سر و بدن زن آزاده باید در مقابل نامحرم پوشیده باشد.