گفتمان شکل گرفته اجتماعی انتخابات ریاستجمهوری ایران،به باورمن اتفاق معمول وعادی نیست وحتما پيامدهاي ماندگاری راموجب خواهد شد.حداقل دراین دوره،به این دلیل که طرف اصلی دراین مناقشه سخت، ريیسجمهور حاکمی است که روادارانه و با بردباری، خودودولتش رادرمعرض نقدهای بی رحمانه ای قرار داده است...
متین مسلم تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشت پیش رو معتقد است: مناظره و رویارویی جدی کاندیداهای ریاست جمهوری ایران که دور اول آن روز جمعه گذشته برگزار شد از چنان سطح گفتمان و واکنشهای داخلی برخوردار بود که موجب حیرت و تعجب بسیاری از محافل سیاسی ناظر بر امور ایران شد.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در روزنامه قانون نیز منتشر شده به شرح زیر می باشد:
تعجببرانگیز است زيرا كه از این نوع گفتمان بیپرده و آزاد در جریان مبارزات انتخاباتی، در هیچیک از ساختارهای سیاسی و اجتماعی سنتی و تجربی نیمه مدرن ملل خاورمیانه عربی و خلیجفارس، نهتنها نمونهای دیده نمیشود بلكه حتي قابلتصور هم نیست. برای بسیاری از کشورهای مرفه عرب خلیجفارس و یا سایر متحدان نسبتاً آرام غرب در خاورمیانه مانند مصر، اردن و یا مراکش و یا دمکراسیهای شناختهشدهتر منطقهای مانند ترکیه که اخیراً به تعبیر خانم مرکل «رفراندومی کاملاً غیرموجه و مشکوک» را برگزار کرد، شاید مقایسه خوشایندی نباشد اما آنچه در بستر جامعه سیاسی ایران مشاهده میشود، وجود نوعی نو دموکراسی آرام، مدارا گرا، ممتد اما پویاست که عوارض بلندمدت و بنیادین آن، نتایج کنشی و تقابلی تحولات کنونی را تضمین خواهد كرد.
اگر از منظر جامعهشناختی باور مدارانه به اين موضوع بنگریم متوجه ميشويم كه با چهار مؤلفه اصلی و شناختهشده دیگر ملل منطقه عربی و آسیایی متفاوت است ونمی توانیم این تفاوتها را نادیده بگیریم:
«۱-عصبیتهای آنی اجتماعی و سیاسی، ۲- قضاوتهای یکجانبه. ۳- نابردباری و تحملناپذیریهای سیاسی، اجتماعی.
۴- خشونت نهادینه.»
به نظرمی رسد پروسههای انتخاباتی در ایران منطقاً و عملاً به معکوس شدن عوارض این مؤلفهها منجر شده است. تفاوتهای سیاسی و دیدگاهی گفتمانی (هرچند تهاجمی) مشاهدهشده در مناظره میان نخبگان مدعی و نخبگان حاکم، به باور من، ازنظر منطقي نمیتواند بافهم جامعهشناسی مدرن منعکسکننده کنشی پنهان اما فعال در بطن جامعه ایرانیان نباشد. این باور باید روزی پذیرفته و به رسمیت شناخته شود. کنشی درونی که تجلی آن به شیوهای دموکراتیک و بردبارانه به میان نخبگان حاکم در بالا و مدعیان کسب قدرت در پایین کشانده شده است.
اما برداشت منطبق با درک واقعی جامعه ایران از مفهوم بردباری چیست؟ اين موضوع از این جنبه مهم است که باید تفاوتهای ادراکی و دموکراسی در جوامع گوناگون را درک کنیم. اصرار بر نکته خلاف این مهم، کمکی به ما در فهم واقعیات جامعه پویايي مانند ایران و یا جوامع مشابه آن نمیکند.
جامعهشناسی سیاسی مدرن و اصول پذیرفتهشده دمکراسی گفتمانی که در ملل مترقی به «عمل سیاسی» یا به سخن روشنتر «کنش انتخاباتی» ختم میشود، ازنظر علم و تجربه تاریخی به ما یاد داده كه التهاب نهاد و بستر جامعه، امری طبیعی و قهری است که باید آن را به رسمیت شناخت.
جامعه تحول طلب که نهاد فکری و ساختاری مدرنیته، محصول طبیعی آن تلقی میشود، این التهابها رانه در درون خود که برای حلوفصل به عرصه اجتماع و به میان طبقه مدعیان نخبه و نخبگان مدعی کشانده و رفع آنها را مطالبه ميكند.
بردباری و تحمل جامعه ایرانی و انتقال عوارض گریزناپذیر آن (عوارض نه الزاماً به معنای سلبی) به دو سوی طبقه نخبگان، به معنای آن نیست که طبقه مذکور، موظف به بردباری همسان است. بلکه دقیقاً به آن معناست که مدعی پایین از یکسو و صاحب قدرت در بالا از سوی دیگر، بیمحابا و خارج از امر تعارف که مفهومی غریب در امر سیاست تلقی میشود و در مقام نقد بیرحمانه، به مجادله معنادار با یکدیگرمی پردازند.
در این میان پنج اصل مهم «گفتمان رودررو»، «نقد بیرحمانه تقابلی»، «کنش جانکاه سخت نخبگان»، «معین شدن اختلافات» و اگر مفهومی رادیکال تعبیر نشود «رویارویی و جنگ تمامعیار سیاسی» بر پایه بردباری متحملانه، جريان دموکراتیک انتخابات را فعال و در پایان، صندوقهای رأی تکلیف همه را روشن خواهد کرد. نه حتی از نگاهی مغرورانه ویژه جامعه ایرانی، بلکه دریک نگاه کاملاً واقعی ما کمتر با چنین ساختاری پراتیک، متحملانه و روادارانه در سایر ملل خاورمیانه روبهرو هستیم و این تفاوت، همان فاصله معنادار و جبرانناپذیر جامعه ایرانی با سایر ملل همتراز خود است.
گفتمان شکلگرفته اجتماعی انتخابات ریاستجمهوری ایران، به باور من اتفاق معمول و عادی نیست و حتماً پيامدهاي ماندگاری را موجب خواهد شد. حداقل در این دوره، به این دلیل که طرف اصلی در این مناقشه سخت، رئیسجمهور حاکمی است که روادارانه و با بردباری، خود و دولتش را در معرض نقدهای بیرحمانهای قرار داده است. او حق دارد اکنون برخود و فضایی که ایجاد کرده ببالد؛ نکتهاي که از دید رأیدهندگان پنهان نیست. گذشته از این مهم، شرایط ناپایدار و بحرانی منطقه، بیشک ارزش تصمیمات و انتخابهای دموکراتیک از نوع ایرانی را برای ما چند برابر کرده و خواهد کرد.