به گزارش بولتن به نقل از ايسنا، پژوهشگران آزمايشگاه درک، شناخت، و کارورزي موسيقي در دانشگاه مک گيل مونترال معتقدند نتايج اين بررسيها به درک عميقتري از چگونگي کارکرد مغز و اهميت موسيقي در رشد، ارتباطات و شناخت انسان حتي توان بالقوه موسيقي در درمان کمک ميکند.
پژوهشها نشان ميدهد که براي مثال، مغز ما موسيقي را نه تنها به عنوان يک سرگرمي احساسي، بلکه همچنين به عنوان حرکت و فعاليت درک ميکند. همان ناحيههايي از مغز که در هنگام تاب دادن يک چوگان گلف به عنوان يك حرکت ورزشي، يا هنگام امضاي نام ما فعال ميشود، در هنگام شنيدن يک قطعه موسيقي پرمعنا نيز به کنش ميآيد. بخشهايي از مغز که با همدلي مرتبطند، نيز فعال ميشود؛ اين موضوع حتي در مورد شنوندگاني که موسيقيدان نيستند، نيز صادق است.
نكته قابل توجه اين است كه آنچه که احساسات را منتقل ميکند، نواي آهنگ، ملودي و يا ضرباهنگ نيست، بلکه لحظههايي است که موسيقيدان يا نوازنده تغييرات نامحسوسي را در الگوهاي موسيقي ايجاد ميکند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com