کد خبر: ۴۶۷۹
تاریخ انتشار:

گنجی نماد تجدیدنظرطلبی اصلاح طلبان

مصطفی بخشی
وقتی عَلم دوم خرداد با شعار آزادی و اصلاح طلبی بلند شد، یاران به اصطلاح روشنفکر خاتمی نبض فعالیتهای سیاسی و اجتماعی را به نام اصلاح طلبی و در واقع تجدیدنظرطلبی به دست گرفتند. از جمله آنان اکبر گنجی بود. او که با نوشتن مطالبی با عنوان تاریکخانه اشباح و عالیجنابان سرخپوش پیرامون قتلهای زنجیره ای، مأمور دادن آدرس های غلط در مورد قتلها و دوری اذهان از مسببان اصلی آن که همان دوم خردادی ها بودند شده بود، این باردر نقش روشنفکر دینی مأمور پیاده کردن اهداف ضد دینی اصلاح طلبان افراطی شد.

گنجی نویسنده دوم خردادی روزنامه های زنجیره ای چون خرداد، صبح امروز، جامعه، طوس، نشاط و دیگر روزنامه های اصلاح طلب که سابقه حضوردر «حلقه کیان» متشکل از روشنفکران دینی با استادی عبدالکریم سروش را داشت، در مقالات خود در این روزنامه ها ضمن حمله به مبانی و ارزشهای دینی، سعی در استفاده حداکثری از فضای ایجاد شده پس از دوم خرداد برای نشر افکار پلورالیستی و سکولاریستی خود و همفکرانش نمود.در همان زمانها بود که وی حادثه عظیم کربلا را که نقطه عطف باورهای شیعیان است را نتیجه خشونت پدر و جد حضرت سیدالشهداء(ع) نامید و خاندان عصمت و طهارت را خشونت طلب معرفی کرد.

گنجیِ دوم خردادی که مظهر طیف مخالفِ ولایت فقیهِ اصلاح طلبان بود، در آلمان و پس از کنفرانس موسوم به برلین از به موزه سپردن افکار بنیانگذار جمهوری اسلامی سخن گفت و نشان داد که غایت هدف اصلاح طلبان افراطی محو نظام ولایت فقیه است. گنجی پس از این کنفرانس محاکمه و با ارفاق دستگاه قضایی به 6 سال حبس محکوم شد و در این مدت نیز در مبارزه خود علیه دین و نظام و انقلاب پافشاری نمود.

جزوه های «مانیفست جمهوری خواهی» را او در دوران زندان نوشت و پس از آزادی و خروج از کشور به دامان دشمنان نظام و مردم پناه برد و در شرایطی فلاکت بار عملا به حامی بهائیان و همجنس بازان تبدیل شد و خواستار به رسمیت شناخته شدن زنا و لواط در قالب دین شد. مقالاتی چون: «حق بهایی بودن و بهایی صاحب حق بودن»، «جمهوری اسلامی نظام سلطانی یا فاشیستی؟»، «همجنسگرایی اقلیتی ناحق؟ وفاقد حقوق؟!» و... محصول افکار اصلاح طلبی اوست.

اما آنچه قابل توجه است رویکرد اخیر اکبر گنجی در انکار مسلمات و اصول دینی و مذهبی است. گنجی از بازماندگان «حلقه کیان» بسان استاد خود عبدالکریم سروش با آنکه فاقد شعور و آگاهی علمی دینی است با حمله به قرآن و دین در مطالب اخیر خود، کتاب آسمانی مسلمانان قرآن را ساخته و پرداخته پیامبر(صلوات الله علیه و آله) دانسته و با استناد به کسی به نام مدرسی طباطبایی اعتقاد به وجود مقدس حضرت ولی عصر(عج) را منکر شده و آنرا باوری برخاسته ازنزاع های خانوادگی برسر ارث و میراث و جانشینی دانسته! و گفته است: «چگونه می‌توان حیات فردی به طول چند قرن را موجه نمود در حالی كه مطابق مستندات تاریخی ارائه‌شده از سوی محقق ارجمند جناب مدرسی طباطبایی، این باور برخاسته از نزاع‌های خانوادگی بر سر ارث و میراث و جانشینی است.»!!

گنجی نماد تجدیدنظرطلبی اصلاح طلبان افراطی است. او و همفکرانش محصول دوم خردادی هستند که زمینه زیر پا گذاشتن ارزشها و خطوط قرمز دین و نظام و رسوخ افکار سکولاریستی را برای آنها در کشور ایجاد نمود. آنها که با دوم خرداد حیات یافته بودند در شرایطی که با چراغ سبز رئیس دولت اصلاحات هر مسیری را بی محابا طی طریق کردند، قدم به قدم به طرح مبانی سکولاریستی و پلورالیستی پرداختند، تا آنجا که در حال حاضر اصول و بدیهیات مسلم دین به طور واضح و علنی توسط به اصطلاح روشنفکران آنها انکار می شود و می توان گفت اگر با رای آگاهانه مردم گفتمان اصولگرایی در مجلس و دولت حاکم نمی شد و سوم تیر84 اتفاق نمی افتاد، امروز شاهد تئوریزه شدن کامل افکار امثال گنجی در کشور بودیم!

لذا آنچه قابل تأمل و ضروری به نظر می رسد از یک طرف لزوم حفظ و حراست از گفتمان و آرمانهای اصولی و ارزشی انقلاب و نظام توسط مسئولین و مردم و جلوگیری از بازگشت تجدیدنظرطلبان است و از طرف دیگر ضرورت ورود علما و صاحب نظران دینی به عرصه برای پاسخگویی و مقابله با این شبهات و لجن پراکنی هایی است که امروزه توسط پیاده نظام دشمن همچون گنجی ها و سروش ها دنبال می شود.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین