کد خبر: ۴۶۴۶۴۵
تاریخ انتشار:
بحران هویت جوامع سوم در برابر جهانی شدن؛

رسانه های خیابانی در فرهنگ سازی اجتماعی موثر تر عمل می کنند

پس از گسترش علم سواد رسانه ای و رسانه شناسی می توان به ساخت برنامه ها و طراحی بسیاری از مطالب آموختنی در زمینه های فرهنگی و هنری برای انواع رسانه ها روی آورد. درحال حاضر با توجه به علم ناقص بسیاری از افراد نسبت به رسانه ها و بی ارزش دانستن بسیاری از آنها از دیدگاه برخی افراد، فرهنگ سازی در حیطه تغییرات اجتماعی بایستی اغلب از سوی رسانه های خیابانی شکل گیرد که بتواند تاثیرات مطلوب را بر اذهان بگذارد.
گروه فرهنگی: آرزو مظلوم ساکی، کارشناس مدیریت امورفرهنگی در یادداشت پیش رو به رحران هویت جام سوم در برابر جهانی شدن پرداخته و آورده است: پس از گسترش علم سواد رسانه ای و رسانه شناسی می توان به ساخت برنامه ها و طراحی بسیاری از مطالب آموختنی در زمینه های فرهنگی و هنری برای انواع رسانه ها روی آورد. درحال حاضر با توجه به علم ناقص بسیاری از افراد نسبت به رسانه ها و بی ارزش دانستن بسیاری از آنها از دیدگاه برخی افراد، فرهنگ سازی در حیطه تغییرات اجتماعی بایستی اغلب از سوی رسانه های خیابانی شکل گیرد که بتواند تاثیرات مطلوب را بر اذهان بگذارد.
 
 
رسانه های خیابانی در فرهنگ سازی اجتماعی موثر تر عمل می کنند
 

حفظ شخصیت فرهنگی، تاریخی در قبال ماشین و هجوم جبری مبحثی است که کمتر به آن توجه می شود. ضربه فرهنگی می تواند یکی از عمده ترین معایب جوامع در حال توسعه ای باشد که به یکباره با خیل عظیمی از رسانه های جمعی بیگانه ارتباط برقرار کرده و بدون در نظر داشتن هیچگونه چارچوب اخلاقی به استفاده های مخرب از شرایط حاصله مبادرت می ورزند. اینکه بتوان سبک زندگی اسلامی – ایرانی را به کمک فرهنگ غنی ایرانی و سایر فرهنگ های مطرح پیاده سازی کرد و موانع و چالش های پیشروی آن را شناخت مستلزم رشد آموزش فرهنگ جمعی است. طبیعتاً عقاید سنتی جوامع سوم، همواره نقش بسیار پُر رنگی در سبک زندگی، نوع دیدگاه به رویدادهای اجتماعی و باورهای افراد دارد و بدین منظور پذیرش ارزش های اجتماعی نو برای این دسته از جوامع به سختی مورد قبول واقع می شود و بایستی فرهنگ سازی های نافذی در شیوه تجزیه و تحلیل ایدئولوژی های جدید در این نوع جوامع صورت گیرد.

جهانی شدن، به معنای صنعتی شدن، مدرنیته شدن، شکست ساختارهای کهن و ارتقاء سطح علم و دانش با توسعه فناوری های پیشرفته دنیای کنونی است. از این منظر، فرهنگ سازی افکار منطق گرایانه توده ای مردم و حمایت های دولتی مهمترین عناصر در بالغیت و رشد فرهنگی و اجتماعی جوامع در حال توسعه می باشد. رویارویی با اندیشه های جهانی در راستای مسائل حقوقی، اجتماعی و سیاسی بدون برنامه ریزی های هوشمندانه جهت فرهنگ سازی آنها در جوامع سوم می تواند منجر به تناقض فرهنگی برای توده مردمی شود که سالیان سال با تفکرات اجدادشان روزگار سپری کردند. البته ناگفته نماند که در برخی از موارد نیز قوانین اساسی موجود، به تفکرات پوسیده قدیمی جامه عمل پوشانده و به نوعی بر صحت آن تاکید می ورزد که مثال های بی شماری را می توان در این خصوص نام برد که می توان به فرض مثال به حقوق زنان اشاره داشت. بنابراین حفظ شخصیت فرهنگی همراه با همگام شدن با دنیای فناوری، مستلزم رویکردهای تازه به موازات رشد جهان صنعتی ست. امروزه کمتر شاهد سبک زندگی اسلامی – ایرانی در نهاد خانواده ها هستیم و مهمترین عامل آن وجود تناقضات فرهنگی بدون آگاهی از عقاید ارزشمند است. درواقع تناقض فرهنگی زمانی حاصل می شود که تنها پیروی کورکورانه بدون هیچگونه اعتقاد و باوری از الگوهای رفتاری صحیح داشته که باعث از یاد بردن فرهنگ و نظام های ارزشی خود توسط نفوذ سیاستگذاری های جوامع دیگر و تزریق افکار و اندیشه هایشان می شود و در پی آن دوگانگی فرهنگی را به بار می آورد. دوگانگی فرهنگی ما را بر سر دو راهی فرهنگی قرار داده که نه راه برگشت به عقب برایمان امکانپذیر است و نه حرکت به جلو. با توجه به زندگی در جامعه ای سنتی و با فرهنگی از نوع بسته بندی شده، پیشروی در عصر کنونی با علم ناقص فاقد ارزش های اجتماعی است. بنابراین بایستی با تجزیه و تحلیل فرهنگ های بیگانه و تمایز باورهای صحیح و غیر صحیح بتوانیم به تعادلی جهت حفظ هویت فرهنگی خود به دور از هیچگونه تعصب و خودشیفتگی دست یابیم. منظور از واژه خود شیفتگی در اینجا بدین معناست که اگر چنانچه بدون توجه به معیارهای استاندارد جهانی بر برخی تفکرات تعصب گرایانه خود تاکید ورزیم از حرکت و پویایی در جریان رودخانه امروزی باز می مانیم. با نهادینه ساختن برخی تکالیف عمومی بر پایه نظام اسلامی می توان تا حدودی از تفکرات انحرافی فرهنگی کاسته و منطق را برای پذیرش فرهنگ های جوامع دیگر مبنا قرار داد. در گذشته فرهنگ هر ملتی تنها شاخص همان ملت بود اما امروزه فرهنگ جنبه بازرگانی و تجاری پیدا کرده است و به راحتی با استفاده از توسعه فناوری می توان به سرعت آن را در جهت انتقال به دیگر جوامع، رسانه ای کرد. با پذیرش و ارزیابی فرهنگ جوامع دیگر توام با اشاعه فرهنگی در جهت انتقال ایدئولوژی های هوشمندانه خود، به حفظ و انتقال رویدادهای فرهنگی خواهیم رسید. با توجه به این اصل که هر نسلی، فرهنگ زمان خود را می آموزد، بایستی با در نظر داشتن فناوری های روز بتوانیم در جهت حفظ باورهای ارزشی کهن و پذیرش اندیشه های تازه گام برداریم. نوسازی فرهنگی، مستلزم تحولاتی عمیق در جریان سطوح مختلف بلوغ اجتماعی است.

 

 رسانه های خیابانی در فرهنگ سازی اجتماعی موثر تر عمل می کنند
 

یکی از ابزارهای کاربردی در گسترش تغییرات اجتماعی و فرهنگی، رسانه ها می باشند. رسانه ها در پیاده سازی سبک زندگی ایرانی – اسلامی می توانند قدرتمندتر عمل کنند. رسانه ها بایستی هویت فرهنگ ایرانی را در قالب خواسته های مردمی بصورت ارزنده ارائه دهند که مردم بتوانند از پیشینه فرهنگی غنی خود بیش از پیش آگاهی یابند. رسانه، عنصر بلقوه ای ست که می تواند در نهاد خانواده به سادگی نفوذ کرده و ایده های پنهانی و رویکردهای از پیش برنامه ریزی شده اش را به مخاطب القاء کند. از طرفی اگر به نظام آموزش جهانی نگاهی اجمالی بیندازیم متوجه تدریس زیر مجموعه واحدهای تخصصی بنام سواد رسانه ای خواهیم شد که در نظام آموزش ایران به تازگی تدریس می شوند. بنابراین با علم بر سواد رسانه ای می توان به نقد، تجزیه و تحلیل و ارزیابی موضوعات و مسائل تزریق شده از سوی رسانه ها بر ذهن مخاطبان پرداخت. دانش رسانه ای، این امکان را برای ما فراهم می سازد که بتوانیم به ساختار، اهداف و چگونگی شکلگیری برنامه های طراحی شده پی ببریم. آنان که فاقد سواد رسانه ای هستند طبیعتاً درک درستی از واقعیت های ساختاری برنامه ها نداشته و بر انان تاثیرات مخرب بر جای خواهد نهاد و آسیب های اجتماعی را در پیرامون زندگی شان وارد می آورند که به راستی جبران ناپذیر است. بنابراین آگاهی مهمترین عامل در ارتقاء سطح دانش یکایک افراد جامعه است. پیام های رسانه ای می توانند به مثابه خوراک روزانه افراد تلقی شوند که به نوعی انسان را از خود محوری و فردیت به دنیای جمع گرای مجازی و در عین حال حقیقی می کشاند. البته تفاوت رسانه های جمعی با شبکه های اجتماعی در این است که رسانه ها بصورت یکسویه عمل کرده و مخاطب هیچگونه اختیاری در ارائه نظرات و پیشنهادات بصورت عینی ندارد حال انکه در شبکه های مجازی فرد از آزادی بیان بسیار بالایی برخوردار بوده و بدون هیچگونه مانعی می تواند نقطه نظراتش را بیان کند و در بحث های همگانی شرکت کند.

با توجه به رشد و گسترش رسانه ها و شبکه های اجتماعی، دسترسی به اطلاعات و ارتباطات، کم هزینه و قابل سهولت در تبادل افکار و اندیشه ها بسیار پر شتاب عمل می کنند. بطور کلی برای اشاعه فرهنگ ایرانی بایستی با ورود شبکه های مجازی، استفاده از آنها را در راستای کارکرد های فرهنگی، بیان اندیشه های نو و سودمند عملی شود. آموزش فرهنگ استفاده از شبکه های اجتماعی عامل مهمی ست که کارکرد های بسیار مفیدی در جهت حفظ و معرفی فرهنگ ایرانی می تواند داشته باشد. امروزه شبکه های اجتماعی نقش بسزایی نسبت به کتابهای آموزشی دارند و این امر بر کسی پوشیده نیست. بنابراین با آموزش صحیح و طرز برخورد صحیح و رویارویی با آن می توان کمک شایان توجهی به فرهنگ آحاد جامعه کرد. چراکه فرهنگ غنی ما می تواند از این طریق برای دیگر جوامع نیز معرفی شود. امروزه اطلاعات، تبلیغات، توسعه بازارهای جهانی از طریق رسانه ها صورت پذیرفته و باعث آگاهی از دنیای روز می شود.بایستی فرهنگ استفاده از شبکه های اجتماعی و دریافت صحیح از پیام های رسانه ای از آموزش و پرورش اغاز شده و گسترش یابد. رسانه های جمعی و گروهی می توانند در نهادینه ساختن ارزش های فرهنگی نقش بسزایی داشته باشند. از مهمترین کارکردهای رسانه ها جامعه پذیر ساختن توده های مردمی در جهت دارا ساختن باورهای نزدیک به یکدیگر و درواقع ایجاد وحدت و همبستگی ست. البته ناگفته نماند که رسانه ها وظیفه براورده کردن نیازهای مخاطبان را نیز دارند. اگر چنانچه رسانه ای نتواند مخاطبان ویژه خود را بطور مطلوب جذب کند طبیعتاً در انتقال پیام های طراحی شده اش ناموفق خواهد بود. همچنان که شاهدیم بسیاری از رسانه های چاپی نظیر بسیاری از کتاب ها، روزنامه ها و بسیاری از رسانه های پخش نظیر برنامه های تلویزیونی و یا رادیو و بسیاری از نشریات الکترونیک کمتر خوانده، شنیده و دیده می شوند چراکه اکثر مخاطبان به دلیل مشغولیت های روزانه تمایل به دیدن و خواندن رسانه های خیابانی با جملات کوتاه و یا حتی به تماشای تصاویر خلاصه شده از مانیتورهای قطارهای زیرزمینی روی می آورند که اغلب اوقات به دلیل وجود چنین رسانه هایی در مسیر روزانه شان به آنها توجه می کنند. حتی پیام های تبلیغاتی بر پستر خیابان ها به ویژه در معابر پر ترافیک ثمربخش تر از پخش آنها از رسانه ای چون تلویزیون است به دلیل آنکه در مدت زمان بیشتری مورد توجه واقع می شوند. بنابراین فرهنگ سازی توسط رسانه های خیابانی می تواند بسیار کاربردی تر عمل کنند. همانطور که گفته شد مخاطبان بایستی درک صحیحی از ماهیت پیام ها داشته باشند و به این سطح و دانش از سواد رسانه ای برسند که پیام ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و به نوعی به وجه تمایز و شناخت پیام ها نائل شوند. درواقع نقادی، قدرت ارزیابی، افزایش مهارت در شناخت مفاهیم رسانه ها می تواند به مخاطب آگاهی مرتبط با قالب های متفاوت برنامه ها را می دهد. پس از گسترش علم سواد رسانه ای و رسانه شناسی می توان به ساخت برنامه ها و طراحی بسیاری از مطالب آموختنی در زمینه های فرهنگی و هنری برای انواع رسانه ها روی آورد. درحال حاضر با توجه به علم ناقص بسیاری از افراد نسبت به رسانه ها و بی ارزش دانستن بسیاری از آنها از دیدگاه برخی افراد، فرهنگ سازی در حیطه تغییرات اجتماعی بایستی اغلب از سوی رسانه های خیابانی شکل گیرد که بتواند تاثیرات مطلوب را بر اذهان بگذارد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین