بولتن نیوز : اكنون بيش از 3ماه از بهار
آزادي در خاورميانه عربي و آفريقاي شمالي ميگذرد؛ روزهايي كه يكي پس از ديگري
حاكمان ابدي كشورهاي عربي سرانجام صداي مردم را شنيده و تسليم خواست و اراده آنها
شده يا احتمالا در آينده خواهند شد.
تحولات اخير در منطقه كه همگي با وجه متمايز دگرگوني و
تحول عميق داخلي سامان يافتهاند، مناسبات و تعاملات منطقهاي و بعضا فرامنطقهاي
را نيز دستخوش تغيير قرار داده است. به واقع، خيزش مردمي در خاورميانه عربي و آفريقاي
شمالي، سونامي ديپلماسي را رقم زده است كه مهمترين برآيند آن تبديل مخاطبان سياست
خارجي كشورها از دولتهاي منطقه به ملتهاي منطقه است. اكنون
و از گذر اين تحولات، كاركرد ابزار ديپلماسي در ابعادي چون دولتي، رسانهاي،
پارلماني و عمومي اهميتي مضاعف يافته است. البته در ميان اين ابعاد ميتوان وجه
ديپلماسي عمومي را بهدليل برجسته شدن مخاطبان آن يعني ملتها متمايزتر دانست؛ از
اين رو دستگاه سياستخارجي جمهوري اسلامي ايران با استفاده از ديپلماسي عمومي و
گسترش حوزه نفوذ خود در منطقه ميتواند قدرت نرم ايران را افزايش دهد.
جمهوري اسلامي ايران با تكيه بر آرمانها و اصول انقلاب
اسلامي در بهار بيداري اسلامي خاورميانه عربي به حمايت از ملتهاي آزاده منطقه
برخاسته است. جهتگيري ديپلماسي عمومي ايران در قبال تحولات منطقه موجبات الگوگيري
ديگر كشورهاي انقلابي از ساخت و ساختار جمهوري اسلامي را فراهم آورده است. اين اقبال و استقبال گسترده در جبهه عربي
و اسلامي از مدل جمهوري اسلامي باعث شده تا بسياري ايران را برنده بازي بزرگ
خاورميانه بدانند؛ بازياي كه نتيجه آن تاكنون توانسته به تثبيت نقش و جايگاه
ايران در خاورميانه اسلامي كمك كند.
برآورد دستاوردهاي ديپلماسي ايراني در كوران تحولات منطقه
در حالي منتج به اين نتيجه شده كه روند هارموني تحولات نشان ميدهد اين مسئله با اصطكاكهاي
خاصي از سوي جبهه عربي و غربي مواجه شده است. اتهامزني و فرافكني كشورهاي غربي و
عربي مبني بر طرح دخالت ايران در تحولات منطقه نشان از عمق هراس آنها از تأثيرگذاري
و نتيجهگيري ايران از رويدادهاي خاورميانه عربي و آفريقاي شمالي است. ايران در
سال 2011، سال اميد و آزادي براي ملتهاي عربي در حالي ديپلماسي عمومي خود را به
اقبال ملتهاي منطقه ميبيند كه كشورهاي غربي به مانند گذشته راه ايران هراسي و
ايران گريزي را ادامه ميدهند. تصويب 2 قطعنامه در شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد
و شوراي تصميمگيري اتحاديه اروپايي در طول چند هفته اخير نشاني از اعمال فشار بيشتر
و تحريم مضاعف ايران است.
استقبال منطقهاي
با اين حال رويكرد سياست فعال جمهوري اسلامي تنها محدود به
حوزه جامعه اروپايي نميشود و اصولا اين ديپلماسي حوزههاي اثر را در تمامي حوزهها
هدفگذاري كرده است. يكي از ملموسترين اين حوزهها، خاورميانه است. الگوبخشي و الهامبخشي انقلاب اسلامي به
خيزشهاي مردمي در كشورهاي خاورميانه عربي نتيجه سرمايهگذاري 3دههاي جمهوري
اسلامي نسبت به كشورهاي منطقه است. به واقع ميتوان گفت كه عمق نفوذ ديپلماسي
ايراني با گذر از لايههاي ديپلماسي دولتي و پارلماني به بين ملتها رفته و در
قالب ديپلماسي عمومي نمود يافته است. از اين رهرو، تهران تلاش دارد تا با دولتهاي
برآمده از خواست و اراده انقلابي مردم، روابطي نزديك داشته باشد. خواست دولت جديد
مصر مبني بر استقبال از گشايش عصر جديدي در روابط تهران و قاهره نشان ميدهد كه
گفتمان عدالت خواهي و اسلامطلبي جمهوري اسلامي مورد تأييد و پذيرش ملتهاست. از
اين رو ميتوان ضريب نفوذ ديپلماسي عمومي ايران را فارغ از برخوردهاي سنتي و
مغرضانه كشورهايي چون عربستان مورد استقبال ديگر كشورها دانست.
پذيرش ضمني ديپلماسي ايراني
بازخوردهاي موفقيت اين ديپلماسي فعال در واكنشهاي غرب به
سياستهاي كنشگرايانه ايران قابل رصدكردن است. نامه اخير كاترين اشتون، مسئول عالي
سياست خارجي اتحاديه اروپا به سعيد جليلي پس از گذشت 3 ماه از مذاكرات استانبول
نشانهاي از پيشقدمشدن غرب در ارائه درخواستهاي متعدد و البته مكرر مذاكرات به
ايران است. اين درخواستها در حقيقت نشانه درستي از درك اين واقعيت از سوي غرب است
كه ديگر دوران تهران گريزي و بازي ندادن تهران در معادلات منطقهاي به سر آمده
است؛ منطقهاي كه تهران برنده بازي بزرگ آن است. البته قبل از تحولات منطقه نيز
ايران سياستي وحدت بخش را نسبت به كشورهاي منطقه در پيش گرفته بود. در ادامه اين
تحكيم روابط و تعميق مناسبات منطقهاي، سفر احمدينژاد به امارات و عمان (براي
نخستينبار در طول 3دهه اخير يك رئيسجمهور ايران به امارات سفر ميكرد) يك
ساختارشكني ديپلماتيك از سوي ايران بود.
اين ساختارشكني البته در بر هم زدن رويه موجود و شكستن
انسداد روابط سياسي در سطح سران بين تهران و ابوظبي و مسقط بسيار تأثيرگذار بود.
همه اينها در كنار تحرك ديپلماتيك ايران در ادامه سياست چرخش به شرق و گسترش روابط
با همسايگان شمالي، كشورهاي آمريكاي لاتين، آسيا و آفريقا و سازمانهايي نظير
سازمان همكاريهاي شانگهاي نشان از فصلي جديد در سياست خارجي تهران است. البته
مسئلهاي كه نبايد از كنار آن به راحتي گذر كرد اين است كه در عرصه منطقهاي و با
توجه به تحولات اخير در خاورميانه بايد ديپلماسي تهران بيش از پيش به سمت مديريت
رقابت ديپلماتيك حركت كند. مديريت رقباي سنتي نظير امارات، عربستان و تركيه و
رقباي جديدي چون قطر كه در معادلات منطقهاي تقابل منفعت و مصلحت آشكاري دارند،
تلنگري براي اتخاذ يك ديپلماسي هوشمند و تهاجمي و مديريت تعامل و تبادل است. البته
روشن است كه دكترين سياست تهاجمي بايد نه در تقابل با مختصات منافع ديگران و پيش
بردن يكجانبه منافع ملي باشد كه بايد آن را در تعامل با ساير بازيگران جستوجو كرد.
امتداد ديپلماسي ايراني
سياست تهاجمي ايران تنها در پهنه ديپلماسي منطقهاي جستوجوگر
منافع ملي نبوده، بلكه عمق بخشيدن به ضريب نفوذ خود در ديگر حوزههاي بينالمللي را
نيز مدنظر قرار داده است. تمايل كشورهاي منطقه آمريكاي لاتين به ايجاد ساختارهاي
جديد منطقهاي و استمرار حمايت از سيستم چندقطبي جديد در نظام بينالملل از طريق
فعالگرايي در سياست خارجي، فرصتهاي متعددي را در اختيار عمق ديپلماسي ايراني
قرارداده است. اين فرصت سبب شده تا ايران در حياط خلوت آمريكا، جاي پايي براي خود
باز كند و در يك راهبري تهاجمي حياط خلوت آمريكا را به حياط خطر اين كشور تبديل
كند. گسترش روابط اقتصادي و سياسي ايران با كشورهاي اين منطقه از شكست تلاشهاي
تحريمي و تهديدي آمريكا عليه ايران حكايت دارد. محمود احمدينژاد در سفر به برزيل
با استقبالي مواجه شد كه انتظار آن براي بسياري از كشورهاي اروپايي و آمريكا نميرفت. اين استقبال و پهن كردن فرش قرمز توسط
لولا داسيلوا، رئيسجمهور سابق برزيل براي همتاي ايرانياش برخلاف رويكرد تبليغي
و رسانهاي كشورهاي غربي بود.
تاييدي عمومي بر ديپلماسي ايراني
دعوت از ايران براي حضور در نشستهاي منطقهاي و بينالمللي
حكايت از آن دارد كه تهران بهرغم تحريمها از روابط حسنه و خوبي با بسياري از كشورهاي
جهان از جمله كشورهاي در حال توسعه و عدمتعهد برخوردار است. اين سطح از روابط
باعث شده كه اين كشورها از حق مسلم ايران براي دستيابي به فناوري صلحآميز هستهاي
حمايت كنند. با اين حال توانايي ايران در ائتلافسازيمنطقي در مقابل ائتلافسازيتهاجمي
آمريكا نمود بيشتري مييابد. برگزاري نشست سال گذشته گروه15 در تهران و پيش از آن
هم توافقنامه تهران با حضور تركيه و برزيل در كنار پادگرد ديپلماتيك به آفريقا،
آسيا، آمريكاي لاتين و منطقه بالكان از سوي تهران همه نشاني از اين ديپلماسي فعال است.
نشست گروه15، اجلاس خلع سلاح هستهاي و توافقنامه تهران يك زنجيره موفقيت
ديپلماتيك براي ايران بود كه هيچيك از كشورهاي غربي قادر به پيشبيني آن نبودند.
اين ميزبانيهاي ديپلماتيك نشان داد ايران يك ديپلماسي
فعال و قوي در سطح بينالمللي دارد. ديپلماسي فعال جمهوري اسلامي ايران عملا ميدان
بازي مساعدي فراروي گروه دي 8 و گروه15 گشوده است كه پس از چرخش نگاه راهبردي تهران
طي چند سال اخير ابتدا به آمريكاي لاتين و سپس به آسيا، ميتواند به انسجام ديگر
اعضا كمكرسان باشد؛ راهبردي كه حكايت از جستوجوي كنكاشگرايانه تهران براي گذر
از بنبستهاي ديپلماتيك فعلي و پايين آوردن هزينههاي پرونده هستهاي در قالب
ائتلافهاي منطقهاي است.
اين ديپلماسي فعال تنها در سطوح دولتها متوقف نمانده و معطل سياست دولتي و پارلماني نشده است، بلكه بسامدهاي آن هم در قالب ديپلماسي عمومي به ميان ملتها نفوذ كرده و رسوخ يافته است. با عطف به اين نكته جمهوري اسلامي سعي دارد تا با بردن آرمانها و اهداف خود به ميان ملتها و فارغ از نگاههاي جهتدار دولتها از ديپلماسي عمومي به مثابه سنتزي ديپلماتيك در خدمت منافع و مصالح ملي خود استفاده كند؛ اين ديپلماسي عمومي ايراني تاكنون در تحولات خاورميانه عربي و آفريقاي شمالي به ثمر نشسته است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
اگر در کنار کعبه پدران و مادراننمان را از سر تیغ گذراندند ما باید تلافی آنرا با شعار الموت علی آل سعود در آزادی دهیم.
با سلام خدمت هم دوستان سایت الف برای مبارزه علیه آل سعود یه پیشنهاد خوب برای بازی پرسپولیس با الاتحاد عربستان داده که لینکش رو گذاشتم:
http://alef.ir/1388/content/view/102015
http://alef.ir/1388/content/view/102134/
اینم پیشنهادها:
اگه خواستید من پیشنهاد ها را توی وبلاگم لینک کرده ام -خواستید لینکش کنید-(البته این بار برای عملی کردن اندیشه حضرت روح الله در مبارزه با آل سعود خبیث)
http://sahifehemam.persianblog.ir/
http://sahifehemam.persianblog.ir/post/12
1-شعار ها حتما باید عربی باشه پس تا جمعه باید حتما چند تا شعار خوب بسازیم
2-زیر پیراهنی پرچم بحرین برا بازیکنان
تضمینم بدیم که اگه جریمش کردن پرداخت بشه
پیروزی که خیلی امیدی به موندن تو لیگ نداره فوقش یه بازی هم بدون تماشاگر باشه
3-شعار روی پارچه های بزرگ
4-استفاده از بلندگوهای مجاز در بازی از اون نوع هایی که خود عرب عا میارن توی ورزشگاه
5-پرچم بزرگ بحرین روبروی جایگاه یا یک پرچم سراسری توی بازی چه ایراد داره ما که نتوانستیم جهاد بریم با آل سعود بجنگیم لا اقل پول برای این کارها جمع کنیم
6-پرچم خالی از شعار لااله الاالله و محمد رسول ا.. در عربستان
7-تبلیغات فراوان حتی از طریق رسانه های رسمی و غیر رسمی
8-بین بازی با نیروی انتظامی هماهنگ بشه چند بار چندتا تماشاگر بپرن وسط زمین با پرچم بحرین و علیه عربستان، چه اشکالی داره برای تابلو نشه دستگیرش هم بکنند؛بچه ها زیادند این کار کنند...
9-باید بین بچه ها بسرعت هماهنگی بشه ،هر جا دیدیم کامنت بزاریم و آدرس بدیم،
10-صداوسیما در هنگام پخش به وفور صحنه های مربوطه را پخش کند تا تلوزیون های عربی نتوانند آنرا سانسور
11-استفاده از کبوتر های پرچم بحرین بند شده
12-جمع آوری هزینه برای موارد مورد نیاز باید لحاظ بشه
از فوتبال که خیری به اسلام نرسیده لا اقل اینبار استفاده کنیم
یا حق
_____ما که نمیتونیم بحرین بریم برای آزادی اما میتونیم بریم آزادی برا بحرین!!!_________
یه مطلبی چیزی بنویسید تا بگیره! و دوستان می تونن بهش پروبال بدن تا بگیره
تا یکسره همه شعار بدیم الموت علی آل سعود..
فراخوان های اینترنتی بدیم تا کار بثمر بشینه
یا حق
قرمزته از نوع بحرینی اش!