همسرم به خوبی مرا درک می کند

گروه اجتماعی: خیلی‌ها او را بانام علی مشهدی می‌شناسند و دلیلش هم این است که او متولد مشهد است و در بین دوستانش به علی مشهدی معروف شده است و شاید خیلی‌ها اصلاً فراموش کرده باشند که او علی مسعودی است.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از مجله خانواده سبز او سال‌ها قبل و زمانی که ۲۳ سال سن داشت از مشهد به تهران آمد تا برای سریال موفق «ساعت خوش» آیتم‌های طنز بنویسد و همین اتفاق، نقطه شروع فعالیت او در عرصه هنر بود. او سال‌ها به کار نویسندگی مشغول بود و سریال‌های موفق بسیاری با قلم او ساخته و به مخاطب ارائه شد. آثاری مانند «سه در چهار»، «سه دونگ سه دونگ»، «قرارگاه مسکونی»، «راه طولانی» و «ارث بابام» که همگی مجموعه‌هایی موفق و در سال‌های خود از پرمخاطب‌ترین آثار بودند.

اما با حضور در «خندوانه» و ارائه چند استندآپ کمدی، به‌یک‌باره به شکلی جدی وارد عرصه بازیگری شد و نشان داد که هراندازه در نوشتن تبحر دارد، در بازیگری نیز استعداد دارد. اما علی مسعودی خصوصیات دیگری هم دارد. او که حالا ۴۴ سالگی را نیز رد کرده، دوستان هنرمند زیادی دارد که با همه آن‌ها خارج از فضای این حرفه، رقابت دارد و دور همی‌های او و دوستانش زبانزد خاص و عام است. دوستان او نام‌هایی بزرگ از اهالی هنر هستند.

رضا عطاران، امیر جعفری، سعید آقاخانی، مجید صالحی، مهران غفوریان، جواد رضویان، امین حیایی و... همگی از دوستان نزدیک و صمیمی او هستند. البته علی مسعودی در یک سال اخیر در زندگی خصوصی‌اش نیز اتفاقات خوب و تلخی را هم تجربه کرده است. او حدود ۱۰ ماه پیش ازدواج‌کرده است که اتفاقی ویژه برای او در زندگی شخصی‌اش محسوب می‌شود و درعین‌حال در سالی که گذشت، مادرش را نیز از دست داد که ضربه روحی شدیدی برای او بود. بااین‌حال با علی مشهدی همراه شدیم تا از بازیگری، زندگی شخصی و دور همی‌های دوستانه‌اش بگوید.

شرایط تلویزیون سخت شده است

این‌که دریکی دو سال اخیر از نویسندگی به سمت بازیگری رفتم، شاید دلیل اصلی‌اش اتفاقاتی بود که در تلویزیون رخ‌داده است. من سال‌ها در تلویزیون نویسندگی کردم ولی حالا شرایط طوری شده که این کار به سخت‌ترین کار دنیا تبدیل‌شده است. خط قرمزها زیاد شده، شرایط مالی خوب نیست و برای تصویب شدن یک طرح باید با ۱۰ نفر سروکله زد! در سال‌های قبل این‌طور بود که شما یک طرح را به تلویزیون ارائه می‌دادید و نهایتاً هم با چند تغییر و یا با اطمینان مدیران، شروع به نوشتن می‌کردید، الآن باید ۱۰ نفر با ۱۰ نظر و فکر مختلف، طرح را بخوانند و هرکدام هم‌نظرشان را بدهند که باید آن‌ها را در کار اعمال کنی و دیگر چیزی از آن طرح باقی نمی‌ماند! به همین دلیل بود که به سمت بازیگری رفتم.

بازگشت در صورت اعتماد

همان‌طور که گفتم، نوشتن سخت‌ترین کار دنیاست، آن‌هم در شرایط فعلی. شاید جوان‌هایی باشند که انگیزه دیده شدن و مطرح‌شدن داشته باشند و بیایند در این شرایط کار کنند ولی برای من که ۴۴ سال سن دارم و ۲۰ سال است که در این عرصه تجربه کسب کرده‌ام، دیگر آن انگیزه مطرح‌شدن وجود ندارد و من حالا دنبال آرامش هستم. مثلاً ببینید که یک کار مثل «خندوانه» چون درست و اصولی کار شد، چقدر کار خوبی است و حتی به من که جزیی کوچک از این کار بودم، چقدر از سوی مردم لطف شد ولی بااین‌حال خدا را شاهد می‌گیرم که اگر شرایط مانند گذشته خوب و درست شود، حتماً استقبال می‌کنم و باجان و دل به کار نویسندگی می‌پردازم. در حال حاضر دغدغه اصلی من این است که بتوانم فیلم‌نامه‌های خوب بنویسم و کارگردانی انجام دهم.

دیگر جوان ۲۰ ساله نیستم!

من زمانی آرزوهای زیادی داشتم ولی دیگر یک جوان ۲۰ ساله نیستم که هنوز دنبال آن آرزوها باشم. مثلاً به نوید محمد زاده نگاه کنید، جوان است و پر از انگیزه و استعداد خوبی هم دارد و قطعاً می‌تواند کارهای خوب و مهمی بازی کند ولی برای من که در این سن به بازیگری آمده‌ام، شاید هیچ‌وقت این فرصت پیش نیاید که آقای حاتمی کیا از من برای فیلمش دعوت کند. بااین‌حال من قدم‌به‌قدم پیش می‌روم و عجله‌ای ندارم. هرکسی از من برای حضور در کارهایش دعت کند، مخلص او هم هستم و تمام وجودم را برایش می‌گذارم، حتی اگر یک سکانس باشد.

خاطرات شمال محاله یادم بره

در شرایطی حضور در فیلم «ناردون» را پذیرفتم که واقعا هم از نظر مالی برای من خوب بود و هم ۴۵ روز در شمال کشور با دوستان عزیزم مثل امین حیایی، شهرام قائدی، مهران غفوریان، مهران رجبی و امیر نوری، روزهای فوق‌العاده‌ای را سپری کردیم و واقعا خوش گذشت. واقعا از آقای حسن‌پور نیز تشکر می‌کنم که به من لطف داشتند و در این کار از من دعوت کردند و از ایشان چیزهای زیادی یاد گرفتم، مخصوصا مسائل اخلاقی و عاشقانه ایشان را دوست دارم.