کد خبر: ۴۴۸۴۹۹
تاریخ انتشار:
طی یادداشتی توسط کارشناس برجسته و دکترای علوم سیاسی بررسی شد؛

عقب‌نشینی ترامپ و قرار گرفتن در درون ساختار سنتی سیاست در آمریکا

حرکت در درون ساختار سنتی سیاست در آمریکا (واشنگتن) دلیلی متقن از تنظیم رفتاری و منشی ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور ایالت متحده آمریکا با کانون‌های تثبیت یافته قدرت در این کشور است که...
عقب‌نشینی ترامپ و قرار گرفتن در درون ساختار سنتی سیاست در آمریکا

گروه بین الملل: مصطفی مطهری* در یادداشت پیش رو که به بهانه  بهبود روابط آمریکا با چین نوشته شده، نویسنده معتقد است «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری آمریکا در گفت‌وگویی تلفنی با «شی جین‌پینگ» رئیس‌جمهوری چین درباره برداشتن گام‌هایی برای بهبود روابط دوجانبه میان واشنگتن و پکن صحبت کرد که حمایت از سیاست درازمدت «چین واحد» از اهم این گفتگوی دوجانبه میان طرفین بود که ترامپ پیش‌ازاین اعلام کرده بود که آمریکا لزومی نمی‌بیند تا به سیاست «چین واحد» احترام بگذرد، سیاستی که ضمن آن جایگاه چین به‌عنوان یک «چین واحد» که تایوان بخشی از آن به‌حساب می‌آید. بااین‌حال این نخستین گفت‌وگوی تلفنی سران دو کشور پس از روی کار آمدن ترامپ در کاخ سفید و همچنین پس از اقدام رئیس‌جمهوری آمریکا در گفت‌وگو با رهبر تایوان بود که موجبات خشم پکن را فراهم آورده بود

 به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر می باشد:


اقدامی که از سوی ترامپ در این رابطه انجام گرفت هم عجیب است و هم اقدامی معمولی به نظر می‌رسد. عدول کردن از مواضع تند و رادیکال درباره چین و به‌عنوان سوژه‌ای که در اکثر سخنرانی‌های ترامپ از شروع ترامپ شدن (در دروان کاندیداتوری) تا انتخاب شدن به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا و ورود به کاخ سفید دلیلی بر استفاده از عنوان و واژه رفتار عجیب ترامپ است؛ چراکه وی در مسیر آغاز تنش با چین تا جایی حرکت کرد که حتی به‌نوعی سیاست چین واحد را نیز با برقراری تماس تلفنی و ... نادیده گرفت و خود را ملزم به رعایت آن ندانست. بطوریکه وی در اقداماتی مشابه (ماجرای توقیف زیردریایی آمریکا توسط چین در دریای چین جنوبی، ادعای ترامپ بر عدم همکاری چین برای مهار کره شمالی، متضرر شدن آمریکا و اقتصاد این کشور از ارتباط یا چین و ...) درزمینهٔ تنش با چین از هیچ‌گونه تلاش و سوژه یابی برای دشمن سازی از چین برای امنیت چندگانه (اقتصادی، سیاسی، نظامی و ...) فروگذار نکرد. هرچند که چین نیز همواره با آغاز تنش سازی‌های رسمی و غیررسمی ترامپ با موضع‌گیری‌های دیپلماتیک نسبت به هرگونه اقدامات انجام‌شده (از سوی ترامپ) واکنش نشان داد بطوریکه این رفتارهای اتخاذی و موضع‌گیری شده ترامپ برعلیه چین تا مرز تیرگی روابط میان دو کشور پیش رفت.

اما ازآن‌جهت اقدامی معمولی است که در عرصه بین‌المللی و در عالم سیاست، اتفاقاتی از این قبیل به‌کرات رخ‌داده است. از سوی دیگر با بررسی این موضوع می‌توان روند ترامپ رادیکال به ترامپ محافظه‌کار در سیر برخورد با چین را به‌وضوح ردیابی و نشانه‌شناسی کرد. ترامپی که در انتحار در روابط آمریکا با چین نیام از غلاف کشیده بود اکنون در موضعی آرام و تسکین یافته از موضوعات چالشی میان طرفین ساکن و ایستا شده است. در واکاوی این بعد از موضوع مورد تحلیل، دلیل تغییر در منش و روش مواجهه با چین از سوی ترامپ را علاوه بر تأثیرپذیری ترامپ از کانون‌های مرکزی قدرت در آمریکا و تمکین وی از سیاست و استراتژی‌های ریشه دوانده ایالات‌متحده در روابط با کشورها در عرصه نظام بین‌الملل، می‌توان به ماهیت و ذات معامله‌گر و دادوستدی ترامپ دانست و مورداشاره قرارداد. درواقع به‌عبارت‌دیگر منش نهادینه‌شده بده و بستان خواه ترامپ از دنیای تجارت با ورود وی به متن قدرت در آمریکا در واشنگتن و کاخ سفید شکل و شمایل سیاسی به خود گرفته است.


عقب‌نشینی ترامپ و قرار گرفتن در درون ساختار سنتی سیاست در آمریکا


بااین‌حال نکته مهم در این رابطه این است که آیا این تغییر عدولی از رفتارها و رویکردهای سیاسی - دیپلماتیک از رادیکالی به سمت‌وسوی عادی‌سازی از سوی ترامپ که در مورد چین اتفاق افتاد آیا به جنبه‌های دیگر سیاست‌های اعلامی- غیر کارشناسی از سوی وی به دیگر تصمیمات صادرشده از سوی او تعمیم خواهد یافت یا خیر. مع‌الوصف به نظر می‌رسد در آینده نیز به‌تبع این رویداد شاهد عقب‌نشینی‌های ترامپ از در دیگر عرصه‌ها نیز باشیم. بطوریکه دور از انتظار نخواهد بود اگر چهره جدیدی از ترامپ به نمایش گذارده شود؛ چهره‌ای که به مناسبت‌های مختلف از ابتدا تاکنون همواره در حال تغییر و چرخش‌های دوگانه از افراط یا تفریط، سیاسی یا غیرسیاسی، رادیکال و سنتی، ساختارمند یا ساختارشکن و ... دررفت و آمد بوده است.

به‌هرحال حرکت در درون ساختار سنتی سیاست در آمریکا (واشنگتن) دلیلی متقن از تنظیم رفتاری و منشی ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور ایالت متحده آمریکا با کانون‌های تثبیت یافته قدرت در این کشور است که می‌توان از آن‌ها بانام خطوط و مرزبندی‌های قدرت و سیاست یادکرد که بر قامت رئیس‌جمهور آمریکا نیز سایه سنگینی از مهار، کنترل و مدیریت او افکنده است.


*دکتری علوم سیاسی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین