حال مشخص نيست آيا وظيفه برخي نمايندگان و منتقدان حمايت از تماميت نظام است يا هدف تنها و تنها زير ذره بين قرار دادن دولت براي صرفا تخريب ها و انتقادهاي ريز و درشتي است كه جز سياه نمايي اثر ديگري ندارد.كسي منكر نقايص و ضعف هاي احتمالي نيست اما ...
هر چند در ادبيات سياسي و رسانه اي كشور اظهار نظرهاي مكرر و تخريب دولت اين روزها به نوعي تبديل به شاه بيت علم سياست شده
و هر كس بيشتر مي زند بهتر مي داند اما با اين حال مشخص نيست چرا آقاياني كه دست نقدي در نقد هميشگي دولت دارند زمان مشاهده اقدامات چشمگير و مثبت دولت زبان را به نسيه هم كه شده به تعريف و سخن واقع گفتن نمي گشايند؟
به گزارش
بولتن نیوز: كافي است موضوعي مانند جشن جهاني نوروز اتفاق بيفتد تا ابوالنقد هاي دولت مثل هميشه عصا به دست گرفته و بود و نبود را به هم ببافند و بزنند اما اينكه نوروز به عنوان جشن مشترك با چند كشور همسايه ايران تا چه اندازه مي تواند در تعاملات منطقه اي تاثير گذار باشد هيچ گاه سخني از آن به ميان نمي آيد. اگر نوروز بحث تعارف و شوخي سياسي بود كه چندين كشور همسايه هيات هاي خود را با رهبري رئيس جمهور يا ديگر مقامات عالي رتبه راهي ايران نمي كردند!
در مسائل ديگر هم همين گونه است. هنوز پا در سال جهاد اقتصادي نگذاشته ايم كه برخي نمايندگان مجلس از همان اول براي دولت خط و نشان مي كشند كه حق نداري از صندوق ذخيره ارزي برداري! حق نداري يارانه را كم كني! حق نداري فلان كني يا بهمان كني! مشخص نيست اين نمايندگان معتقدند در حالي كه هنوز بودجه امسال تصويب نشده و مبلغي به صورت علي الحساب در اختيار دولت قرار گرفته تكاليف هزينه كردهاي مازاد و ضروري چه مي شود؟ ديگر اينكه، به دليل عدم تصويب بودجه بسياري برنامه هاي اقتصادي و يا تكليف هاي اقتصادي ناخواسته براي دولت پيش مي آيد كه نا گزير از جابجا كردند پول از منابعي چون صندوق ذخيره ارزي كشور است تا در موعد معين اقدام به بازپرداخت و جايگزيني آن كند. انگار نه انگار اين دولت همان دولتي است كه چند ماه قبل يارانه ها را هدفمند كرده و موجبات تشويق همگان را فراهم كرده است.
حال مسئله جالب اينكه در حالي كه دولت در عرصه تربيت و بدني و ورزش با اختصاص بودجه مناسب اقدامات جدي براي حرفه اي تر كردن ورزش كشور مانند استخدام سرمربي مطرح فوتبال جهان يا يكي از بهترين مربيان واليبال جهان را نامزد به كارگيري عنوان سرمربي تيم ملي كرده است هيچ يك از منتقدان از چنين اقداماتي تشكر نمي كنند.
يا در موضوع ديگر، حمايت ويژه دولت از كشور دوست و همسايه سوريه در بحبوحه بحران به وجود آمده توسط اسرائيل نيز توسط هيچ يك از نمايندگان منتقد ديده نشده و يا از آن حمايت نمي شود. افزايش چند برابري بودجه عمراني كشور به همراه تخصيص اعتبارات كلان براي افزايش فعاليت هاي فرهنگي نيز از مسائلي است كه توسط گروه هميشه منتقد ديده نشده و هيچ كفي براي تشويق دولت به هم نخورده و صدا نمي كند.
حال مشخص نيست آيا وظيفه برخي نمايندگان و منتقدان حمايت از تماميت نظام است يا هدف تنها و تنها زير ذره بين قرار دادن دولت براي صرفا تخريب ها و انتقادهاي ريز و درشتي است كه جز سياه نمايي اثر ديگري ندارد.
هیچ فردی منكر نقايص و ضعف هاي احتمالي نيست اما مسئله اينست كه آيا اين دولت هيچ خوبي و محاسني ندارد كه روزي روزگاري منتقدان را مجاب به حمايت و تشويق كند؟