کد خبر: ۴۲۴۰۵۹
تاریخ انتشار:
به مناسبت بیستم آذر ماه شهادت آیت الله دستغیب به دست منافقین کور دل

مولود عاشورایی

خاندان دستغیب از جمله خاندان‌های معروف شیرازند که حدود چهار قرن پیش وارد این شهر شده‌اند. نسب این خاندان با 32 واسطه به زید شهید فرزند امام سجاد علیه السلام می‌رسد.

گروه سیاسی: در عاشورای سال 1332 ق (که برابر بود با 1292 خورشید)، در کانون گرم و صمیمی خانواده‌ای شیرازی کودکی چشم به جهان گشود که پدر بزرگوارش مرحوم، سید محمد تقی دستغیب، به سبب عشق وافری که به حضرت سیّد الشهدا، اباعبدللّه الحسین علیه السلام، داشت و نیز به دلیل مقارن بودن زمان ولادت این کودک با ایّام جان سوز شهادت امام حسین علیه السلام، نام او را «عبدالحسین» برگزید؛ بدان امید که این مولود عاشورایی در آینده از رهروان و پاسداران واقعی خط سرخ شهادت باشد.

مولود عاشورایی

خاندان دستغیب

به گزارش بولتن نیوز، خاندان دستغیب از جمله خاندان‌های معروف شیرازند که حدود چهار قرن پیش وارد این شهر شده‌اند. نسب این خاندان با 32 واسطه به زید شهید فرزند امام سجاد علیه السلام می‌رسد. همواره در طول تاریخ این خاندان در علم و تقوا زبانزد بوده است و عالمان بسیار بزرگی از این خانواده برخاسته‌اند که از جمله آنهاست: سید حکیم دستغیب (متوفای 1077)، میرزا ابوالحسن دستغیب (متوفای 1300) و سید محمدتقی دستغیب، پدر بزرگوار مرحوم آیت اللّه سیّد عبدالحسین دستغیب که از مراجع عالی قدر تقلید در استان فارس بودند که عمری را در تبلیغ معارف اسلامی و خدمت به مردم این خطه سپری کردند.

دوران تحصیل

شهید دستغیب تا دوازده سالگی تحت نظر پدر بزرگوارش، نخست در مکتب به فراگیری قرائت قرآن، نصاب الصبیان، گلستان سعدی و سایر کتاب‌های رایج آن دوره پرداخت. آن گاه در محضر پدر بزرگوارش به تحصیل مقدمات علوم اسلامی مشغول گشت، ولی هنوز بیشتر از یازده بهار از زندگی او سپری نشده بود که از نعمت وجود پدر محروم شد. شهید دستغیب علی رغم مشکلات لحظه‌ای از تحصیل علوم اسلامی دست برنداشت. وی در شیراز از حوزه درس استادانی چون آیت اللّه ملاعلی اکبر ارسنجانی و مرحوم ملااحمد دارابی بهره‌های فراوان برد و به این ترتیب دوره مقدمات و سطح حوزه را در زادگاه خود به پایان رساند او هم زمان با پایان دوره سطح، در یکی از مساجد شیراز به امر تبلیغ و بیان احکام اسلامی و ارشاد مردم مشغول شد.

هجرت به نجف اشرف

شهید دستغیب، با آغاز واقعه کشف حجاب، با این حرکتِ رضاخان به مبارزه پرداخت. عوامل نظامْ افشاگری‌ها و حملات شجاعانه این روحانی جوان و غیور را تحمل نکردند و او را بارها به زندان بردند. امّا چون هیچ یک از تهدیدهای دولتْ مرحوم شهید دستغیب را از انجام دادن وظیفه بازنداشت، در نهایت آن چنان او را تحت فشار قرار دادند که مجبور شد به نجف اشرف سفر کند. آیت اللّه دستغیب خود در این باره می گویند: در زمان رضاخان ما را چند بار زندانی کردند. بعد فشار آوردند که لباس روحانیّت را باید کنار بگذاری و از جرگه روحانیت باید بیرون بروی. 24 ساعت مهلت دادند که خود را خلع لباس کنم. بنده ناچار به نجف اشرف رفتم و این کار در نوع خود وسیله خیری شد تا از محضر بزرگان آن روزِ حوزه استفاده کنم.

تحصیل در نجف اشرف

در سال 1314 ش آیت اللّه شهید دستغیب در نتیجه فشار عوامل رضاخان عازم نجف اشرف شد. در طول هفت سال اقامت در جواز بارگاه پرفیض حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام با جدیّت تمام به ادامه تحصیل و تهذیب مشغول شد و به مراتب علمی و معنوی بالایی دست یافت و در همان سنین جوانی به اخذ درجه اجتهاد از مراجع بزرگ آن زمان نائل آمد. استادان معروف ایشان در نجف اشرف عبارت بودند از: آیت اللّه سیدابوالحسن اصفهانی، آیت اللّه آقاضیاء عراقی، آیت اللّه سید باقر اصطهباناتی، شیخ محمّدکاظم شیرازی و مرحوم آیت اللّه میرزاعلی آقای قاضی تبریزی.

مبارزات سیاسی قبل از انقلاب

آیت اللّه دستغیب مبارزات سیاسی را از زمان روی کار آمدن رضاخان شروع کردند. او در مسئله کشف حجاب با سخنرانی‌ها و بیان احکام مربوط به حجاب مبارزه را شروع کرد و در ماجرای مخالفت رضاخان با روحانیان در استان فارس در صف اوّل مبارزات بود. در زمان اجرای برنامه‌های ضداسلامی نظام شاه، با تمام وجود به مبارزه با نقشه‌های استعماری و تهاجمات فرهنگی دشمن می‌پرداخت و هنگام حضور عوامل اسرائیل در ایران به افشاگری و روشنگری در مورد خطر صهیونیزم مشغول شد. آن گاه که امام خمینی رحمه الله در سال 1341 مبارزه با شاه را علنی ساخت، آیت اللّه دستغیب با تمام وجود از امام رحمه الله و اهدافش پشتیبانی کرد و بارها به سبب پشتیبانی جدّی از نهضت امام خمینی رحمه الله به زندان رفت. در ماجرای جشن هنر شیراز ـ که از سوی دربار با بودجه‌ای بسیار هنگفت و به صورت بسیار وقیح اجرا می‌شد ـ به مخالفت برخاست و درباره تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی، با صراحت کامل و در حضور بیش از ده هزار نفر مردم اعلام کرد: «تاریخ شاهنشاهی تاریخ غیر اسلامی و حرام است» و مردم را تشویق به از بین بردن این تاریخ کرد و سرانجام آخرین بار به دلیل اعتراض به جنایات نظام در ماجرای 17 شهریور به زندان افتاد وبا اوج گیری مبارزات اسلامی ملت مسلمان ایران از زندان آزاد شد.

فعالیت‌های پس از انقلاب

پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، آیت اللّه دستغیب به عنوان نماینده امام و امام جمعه شیراز در استان فارس مشغول خدمت شدند و تا آخرین روزهای عمر مبارکشان در سنگر مقدس نماز جمعه به دفاع از انقلاب اسلامی و احکام و ارزش‌های اسلامی پرداختند. در ماجرای تدوین قانون اساسی به عنوان اولین نماینده مردم استان فارس به نمایندگی مجلس خبرگان انتخاب شدند در توطئه لیبرال‌ها و خط نفاق ـ که بنی صدر و گروهک‌های منافقین در اوایل انقلاب پیش آوردند ـ آیت اللّه دستغیب از طریق دفاع از ولایت فقیه با تمام وجود به مبارزه با آنها پرداخت. با تحمیل جنگ از طرف استکبار به ملت مسلمان ایران، آیت اللّه دستغیب، به کمک رزمندگان و تشویق جوانان، به مقابله با استکبار مشغول می‌شود و جنگ تحمیلی را بزرگ‌ترین و مهمّ ترین مسئله انقلاب اسلامی معرفی می‌کند و لحظه‌ای از کمک به جبهه‌های و مهاجران و مجاهدان جبهه دریغ نمی‌ورزد.

شهادت آیت اللّه دستغیب

آیت اللّه دستغیب پس از یک عمر خدمت به اسلام و مسلمین به آرزوی همیشگی خود، یعنی فیض شهادت، نائل آمد. وی در ساعت 25:11 روزجمعه 20 آذرماه 1360، در حالی که برای برگزاری نمازجمعه عازم مصلی بود در بین راه به دست منافقی کوردل به شهادت رسید. پس از تشییع باشکوهی پیکر مطهرش در آرامگاه خاندان دستغیب در جنب مرقد مطهر سیدمیراحمد به خاک سپرده شد. بدین ترتیب این عالم پرهیزگار همانند جدّ بزرگوارش حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السلام، پس از آن که بر اثر عداوت منافقان بدنش قطعه قطعه شده بود با چهره و بدنی تکه تکه شده به دیدار محبوب خود شتافت. روحش شاد و راهش پررهرو باد.

مولود عاشورایی

پیام حضرت امام خمینی رحمه الله در شهادت آیت اللّه دستغیب

حضرت امام خمینی رحمه الله رهبر کبیر انقلاب در پیامی، شهادت آیت اللّه دستغیبی را چنین تسلیت گفتند: «شهادت برای فرزندان اسلام و ذریّه پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه و آله وسلم و اولاد فاطمه علیهاالسلام و یادگاران حسین علیه السلام در راه هدف و اسلام عزیز و قرآن کریم چیزی غیر عادی و پدیده‌ای غیر معهود نیست ... دستغیب را که معلم اخلاق و مهذّب نفوس و متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی بود، با جمعی از همراهانش به شهادت رساندند و خدمت خود را به ابرقدرت و ابر جنایت کار زمان ایفا کردند، به گمان آن که به ملّت رزمنده ایران آسیب رسانند و آنان را در راه هدف به سستی بکشانند. این کوردلان نمی‌بینند که در هر شهادتی و در هر جنایتی ملّتِ متعهد به اسلام و کشور، مصمم‌تر و در صحنه حاضرترند؟ ... این جانب این ضایعه بزرگ و فاجعه اسفناک را بر حضرت مهدی، ارواحنا له الفدا، و ملت شجاع ایران و اهالی معظم استان فارس و خانواده آن شهید تسلیت می گویم».

قسمتی از پیام مقام معظم رهبری در شهادت شهید دستغیب

«این حادثه خونین برای آن مجاهد خستگی ناپذیر، مایه اجر و افتخار است و برای دست‌های پلید و جنایت کاری که این خون پاک را بر روی زمین ریختند، موجب روسیاهی و رسوایی و ننگ ابدی است. او از نخستین کسانی بود که در سخت‌ترین شرایط نام امام امّت را بر زبان جاری ساخت و با دستگاه ظلم وجور به مبارزه پرداخت. این چهره پارسا و پرهیزکار در بهترین بخش از عمر پربرکتش، بی اعتنا به زخارف دنیوی، همّت و نیروی خود را در راه استقرار حاکمیّت اللّه صرف کرد و به یاد خدا دلخوش بود ... چهره معظم و دوست داشتنی این مرد خدا محبوب‌ترین چهره در میان مردم فارس و مورد احترام عمیق مردم در سراسر ایران بود. هفتاد سال زندگی همراه با طهارت و تقوا و سال‌ها صرف عمر در راه اسلام و انقلاب از این مرد بزرگوار چهره‌ای ساخته بود مورد علاقه و احترام مردم ...».

رمز پیروزی

آیت اللّه شهید دستغیب همواره رمز پیروزی را وحدت کلمه در بین آحاد مردم و مسئولان می‌دانستند. ایشان در این باره می‌فرمایند: «ای ملتی که با وحدت کلمه برای خدا قیام کردید! چگونه خدا شما را رها خواهد کرد؟ شما حتماً غالب و پیروزید و دشمن مغلوب و مقهور است، به شرط آن که اسلحه‌تان را زمین نگذارید. مبادا وحدت کلمه را از دست بدهید. تا کنون چه قدر خدا شما را یاری کرده است؟ با این همه دشمن، چگونه شما را نگه داشته است؟ تنها حربه این ملّت در برابر آمریکا وحدت کلمه است. این اسلحه ملت، ظهورش در نمازجمعه است».

اما شگفت‌تر از همه کراماتی که در کتاب «داستان‌های شگفت» در مورد اولیاء خدا نقل شده، حکایت زیر است که توسط یکی از دوستان نزدیک ایشان، آقای سودبخش مشاهده گردیده است:

«شهید بزرگوار حضرت آیت ا... دستغیب بسیار مقید بودند نماز را اول وقت بخوانند. حتی در مسافرتها و سالیان دراز که خدمت آن بزرگوار بودم بندرت به یاد دارم که سر وقت نماز نخوانده باشند. در یکی از مسافرتهای عمره که خدمت ایشان بودیم، بلیط هواپیما یکسره برای جده فراهم نشد. بلیط هواپیما از تهران بهبیروت و از بیروت به جده تهیه شد. در فرودگاه بیروت بطور ترانزیت چند ساعت ما را نگاه داشتند و نزدیکهای مغرب بود که هواپیما برای پرواز به جده آماده شد. حضرت آیت ا... شهید دستغیب خیلی سعی می‌کردند اگر میسر باشد هواپیما تأخیر کند تا بشود نماز را سر وقت خواند، ولی میسر نشد. وارد هواپیما شدیم. در داخل هواپیما زیاد معطل شدیم. ایشان خیلی ناراحت بودند که نماز نخوانده‌اند. چند مرتبه خواستند پیاده شوند، گفتند مسافرین همه سوارند، الان حرکت می‌کنیم. بالاخره تأخیر هواپیما به قدری شد که حساب کردیم وقتی به جده می‌رسیم ممکن است وقت نماز گذشته باشد و نماز قضا گردد. حضرت آیت ا... دستغیب با حالت پریشان و ناراحت گفتند: پیاده شویم هر چند هواپیما برود و ما جا بمانیم، اما درب هواپیما بسته بود. ایشان با حالت توجه مخصوص و سکوت چند دقیقه‌ای سراپا ایستاده بودند که هواپیما برای حرکت روشن شد. به مجرد روشن شدن هواپیما شعله‌های آتش از موتور آن نمایان گردید. با عجله هواپیما را خاموش کردند و درب آن را باز کردند و از مسافرین خواستند که هرچه زودتر پیاده شوند. آیت ا... دستغیب با خوشحالی زائدالوصفی با دوستان پیاده شدند و مرتب می‌فرمودند: «نماز، نماز» کارکنان هواپیما می‌گفتند: حداقل 4 ساعت تأخیر داریم تا هواپیما آماده حرکت شود. به مجرد رسیدن به سالن فرودگاه ایشان به نماز ایستادند. نماز مغرب و عشاء را با توجه و شکر گزاری خاص انجام دادند. سلام نماز را که دادند. مأمورین گفتند: آقا سوار شوید که نقص هواپیما برطرف شده و می‌خواهیم حرکت کنیم!»

منابع:

سخنرانی‌های آیت الله دستغیب - تصویری

سخنرانی‌های آیت الله دستغیب - صوتی

www.aviny.ir

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین