کد خبر: ۴۲۲۱۰۸
تاریخ انتشار:
انتقال قدرت رسانه‌های سنتی به شبکه‌های اجتماعی

آیا ترامپ زنگ زوال روزنامه نگاری را به صدا درآورد؟

« کثیف و دروغ پرداز» این توصیفی است که به‌طور مداوم دونالد ترامپ در طول دوران رقابت‌های انتخاباتی خود از رسانه‌های امریکایی داشت. انتقادات ترامپ از رسانه‌ها زمانی شدت گرفت که او به‌عنوان نامزد نهایی و رسمی جمهوریخواهان در برابر هیلاری کلینتون قرار گرفت و ماراتن نفسگیر رقابت‌های آن دو آغاز شد...
گروه ادبیات،نشر و رسانه: « کثیف و دروغ پرداز» این توصیفی است که به‌طور مداوم دونالد ترامپ در طول دوران رقابت‌های انتخاباتی خود از رسانه‌های امریکایی داشت. انتقادات ترامپ از رسانه‌ها زمانی شدت گرفت که او به‌عنوان نامزد نهایی و رسمی جمهوریخواهان در برابر هیلاری کلینتون قرار گرفت و ماراتن نفسگیر رقابت‌های آن دو آغاز شد. در این رقابت‌ها اکثر رسانه‌های امریکایی از نامزدی هیلاری کلینتون حمایت می‌کردند. جانبداری رسانه‌ها از کلینتون و سوگیری آنها با ترامپ تا ساعاتی قبل از اعلام نتیجه نهایی انتخابات نیز ادامه داشت. همه پیش‌بینی‌ها و تحلیل‌های رسانه‌ای بر این مبنا بود که هیلاری کلینتون پیروز انتخابات است. با این پیشینه شاید نخستین مواجهه ترامپ در کسوت رئیس جمهوری آینده امریکا با مدیران رسانه‌هایی که تا شب قبل از اعلام پیروزی ترامپ به او می‌تاختند جالب باشد. ایرنا در گزارشی به نقل از نیویورک پست، نشست غیرعلنی «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری منتخب امریکا با مدیران رسانه‌ها را «فاجعه تمام عیار» خواند و نوشت: ترامپ بشدت از رسانه‌ها انتقاد کرد و ابتدا خطاب به جف زاکر (Jeff Zucker) مدیر سی‌ان‌ان گفت: «از شبکه تو متنفرم، در سی‌ان‌ان همه دروغگو هستند. خجالت بکش!»

آیا ترامپ زنگ زوال روزنامه نگاری را به صدا درآورد؟

به گزارش بولتن نیوز، منبع نیویورک پست افزود: «مدیران و مجریان شبکه‌های تلویزیونی به خیال خود می‌خواستند تا در مورد نحوه دسترسی به اخبار در دولت آینده گفت‌و‌گو کنند اما در عوض با توبیخ ترامپ روبه‌رو شدند.»

ترامپ در این جلسه بارها به حضار گفت: «ما در سالنی پر از آدم‌های دروغگو هستیم، رسانه‌های دروغگوی فریبکاری که تمام مطالبشان اشتباه از آب درآمد.»

اکنون و پس از گذشت یک ماه از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری امریکا، رسانه‌های سپر انداخته در برابر نتایج غیر منتظره انتخابات ریاست جمهوری امریکا در حال بررسی چرایی فرایندی هستند که در آن ترامپ خلق شد؟ جدا از این پرسش‌ها که سرنوشت امریکا با روی کار آمدن ترامپ به کجا می‌رود و تصمیم‌های او چه آثاری بر وضعیت کشورهای دیگر جهان خواهد داشت؟ سؤال دیگری نیز بین روزنامه نگاران و کارشناسان ارتباطات مطرح است: پیام رسانه‌ای روی کار آمدن ترامپ چیست؟ آیا ترامپ محصول نسل نو رسانه‌ها و گسترش دور از انتظار و غیر قابل کنترل شبکه‌های اجتماعی است؟ آیا عقب ماندن غول‌های رسانه‌ای امریکایی از پیش‌بینی درست نتایج انتخابات اخیر امریکا به معنای خداحافظی رسانه‌های سنتی  و انتقال قدرت به رسانه‌های جدید است؟

 قاسم درود گر کارشناس ارشد جامعه شناسی سیاسی معتقد است: پیروزی ترامپ بسیاری از انگاره‌های کلیشه‌ای رسانه‌ای و تبلیغاتی در جامعه امریکا را به هم ریخت. تا پیش از آن، این باور که برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری یا انتخابات ایالتی و سنا و کنگره، کاندیدا باید از حمایت رسانه‌های معتبر برخوردار باشد تقریباً به یک اصل غیر قابل انکار تبدیل شده بود. تا جایی که گفته می‌شد رئیس جمهوری امریکا مخلوق رسانه‌های امریکایی است و نهایتاً گزینه‌ای از صندوق بیرون می‌آید که حمایت سی‌ان‌ان، واشنگتن پست، نیویورک تایمز و... را با خود داشته باشد. اما ترامپ از همان ابتدای ورود به انتخابات ریاست جمهوری در مقابل این رسانه‌ها قرار گرفته بود و حتی تبدیل به سوژه کمیک و مورد تمسخر این رسانه‌ها قرار گرفته بود. نکته دیگر اینکه پیرو شیوه‌ای که سال‌ها در فضای سیاسی و تبلیغاتی امریکا مرسوم است، کاندیداها وسواس زیادی به بهره‌گیری از مشاورانی که در نطق‌نویسی تبحر داشته باشند دارند. آنها متن‌های سخنرانی خود در فراخوان‌های مهم انتخاباتی را بارها و بارها از نظر کارشناسان می‌گذرانند و به قول معروف، جمله به جمله آن را چکش کاری می‌کنند اما رویه ترامپ کاملاً خلاف این سنت بود. او تقریباً در اغلب سخنرانی‌های خود بداهه گویی می‌کرد. هرچه که به ذهنش می‌رسید در همان زمان می‌گفت یا در شبکه‌های اجتماعی و توئیتر منتشر می‌کرد. کار به جایی رسیده بود که مشاورانش از او می‌خواستند که از رفتن به سراغ توئیتر حذر کند و پست نگذارد. با این حال می‌دیدیم که تعداد طرفداران او در توئیتر از رقیبش بیشتر بود.

به اعتقاد این کارشناس، این وضعیت نشان دهنده شکاف عمیق و فاصله غیر قابل توجیهی است که بین رسانه‌های سنتی و افکار عمومی امریکا پدید آمده است و منجر به این شده که رسانه‌های سنتی در این کشور نقش خود در راهبری و هدایت افکار عمومی را از دست بدهند. وی می‌گوید: در تئوری‌های ارتباطی و جامعه شناسی کنونی رسانه‌ها و نخبگان به‌عنوان مراجعی تلقی می‌شوند که رویدادها و رفتارهای آتی جامعه را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند اما در انتخابات اخیر شاهد بودیم که این نقش تا حد قابل تأملی تنزل یافته است. به‌طوری که تمام پیش‌بینی‌های نیویورک تایمز و سی‌ان‌ان و حتی نشریات معتبر امریکایی خلاف واقعیت از آب در آمد! آسیب شناسی اینکه چرا نتایج با برآوردها و انتظارات نخبگان در جامعه امریکایی همخوانی نداشت اکنون تبدیل به یکی از چالش‌های محافل آکادمیک ارتباطی و جامعه شناسی در این کشور شده است. یکی از تحلیل‌های اولیه این است که بخش مهمی از جامعه امریکایی که ترکیب آن را  جمعیت‌های کم سواد این کشور تشکیل می‌دهند از رصد رسانه‌ها و مؤسسه‌های نظر سنجی خارج بوده‌اند و در واقع تا قبل از برگزاری انتخابات، آنها کاری با این رسانه‌ها نداشته‌اند و رسانه‌ها نیز تلاش زیادی برای پوشش این طیف مخاطبان نکرده‌اند.

2 در برابر 100
در این میان گزارشی که بی‌بی‌سی در تحلیل علت ناکارآمدی رسانه‌های سنتی امریکایی از پیش‌بینی و تحلیل درست فضای انتخاباتی امریکا ارائه کرده است نیز قابل اعتناست. بر اساس این گزارش، دونالد ترامپ از میان ۱۰۰ روزنامه و نشریه چاپی جریان اصلی در امریکا تنها مورد حمایت ۲ روزنامه بود، بیش از ۲۰۰ نشریه امریکایی، حامی هیلاری کلینتون در جریان فراخوان انتخاباتی امریکا بودند در حالی که دونالد ترامپ، رقیب جمهوریخواه او تنها از حمایت کمتر از ۲۰ روزنامه برخوردار بود. دراین میان حتی نشریه‌های حامی ترامپ نیز حمایتی نصفه و نیمه از او داشتند. به‌عنوان مثال نشریه واشنگتن تایمز، ترامپ را «ناکامل» خوانده و او را حائز «عامه پسندی و زمختی» دانسته بود.

به گزارش بی‌بی‌سی پیروزی ترامپ عامل تحقیری برای هزاران خبرنگاری بود که ماه‌ها به مردم درباره دونالد ترامپ هشدار می‌دادند. این پیروزی یک دهان کجی به رسانه‌های جریان اصلی بود.
پروفسور جف جارویس، از مرکز پژوهش کارآفرینی در روزنامه‌نگاری موسوم به مرکز «تو نایت»، گفت: خود این حقیقت که دونالد ترامپ دست کم به کاندیداتوری برای ریاست جمهوری رسید، نشان دهنده شکست روزنامه‌نگاران جریان اصلی است.
 جارویس، معتقد است که موفقیت ترامپ نشان می‌دهد، این رسانه‌ها در ارتباط برقرار کردن با حقیقت شکست خوردند.
 او همچنین معتقد است استدلال برخی در مقایسه بازتاب مربوط به رسوایی ایمیل‌های کلینتون با انتقادات رسانه‌ها از ترامپ اشتباه است.

جان میلر یکی از روزنامه نگاران روزنامه واشنگتن پست، زمانی که آرای الکترال ایالت ویسکانسن را به‌عنوان تیر خلاص به هیلاری کلینتون و تأیید نهایی پیروزی ترامپ اعلام کردند در توئیتی کوتاه نوشت: «من و همکارانم بد جوری باختیم»

 او در این توئیت مخاطبان خود را به لینکی ارجاع می‌دهد که در آن از دیوار بی‌اعتمادی بین خوانندگان امریکایی و روزنامه‌ها سخن می‌گوید: «قبل از اینکه ترامپ دیوارش را بین مرزهای مکزیک و کالیفرنیا و تگزاس بکشد، ما روزنامه نگاران دیواری بین خود و مخاطبان و خوانند ه‌های خودمان کشیدیم. بگذارید از خود بگویم که در طول این 6 ماه لعنتی آنچه را خود دوست داشتم می‌نوشتم و اطرافم را نمی‌دیدم. پدرم را نمی‌دیدم که پای تلویزیون وقتی هیلاری را می‌دید، جویده جویده فحش نثارش می‌کرد و می‌گفت 30 سال تو و شوهرت بودین چکار کردین؟ کارتون رو دیدیم! مادرم را نمی‌دیدم که وقتی خبرهای سوریه و کشتارهای حلب را می‌دید می‌گفت کار خودمان است!... ما در رسانه‌های خود، در روزنامه‌مان از دموکراسی امریکایی، پرستیژ امریکایی، رؤیای امریکایی و... سخن می‌گفتیم در حالی که ترامپ همه اینها را با برداشتن روتوش‌ها و پیرایه‌ها به تمسخر گرفته بود و حقیقتی را به ما می‌نمایاند که دوست نداشتیم ببینیم و نمی‌دیدیم. حقیقت این بود: اکثر ما در بن مایه‌ها و روح رفتارهایمان، یک ترامپ هستیم!

رئیس جمهوری هالیوودی
جان ترنر تحلیلگر مسائل سیاسی در امریکا و استاد دانشگاه میشیگان معتقد است در تحلیل اینکه چرا ترامپ برد و کلینتون باخت و چرا رسانه‌ها نتوانستند آن را پیش‌بینی کنند لازم نیست دنبال دلایل پیچیده‌ای باشیم.
واقعیت آن است که دموکرات‌ها گزینه بدی را در مقابل ترامپ قرار داده بودند. هیلاری کلینتون دو ویژگی داشت که برای همه آشکار بود. او 30 سال پیوسته در کانون‌های اصلی قدرت و تصمیم‌گیری در امریکا قرار داشت.

چه به‌عنوان سناتور و چه به عنوان بانوی اول امریکا و وزیر خارجه دولت اوباما. در واقع عملکرد او برای بسیاری از مردم امریکا مشخص و روشن بود و اتفاقاً دونالد ترامپ نیز همین عملکرد کلینتون را دستمایه حمله به او در مناظرات انتخاباتی و فراخوان‌های خود کرده بود.

ترامپ خیلی ساده به هواداران خود می‌گفت: اگر به کلینتون رأی دهید یعنی به ادامه وضع موجود رأی داده‌اید! روشن است که وضع موجود هر چه هم خوب باشد برای عده‌ای بد است و از آن ناراضی هستند. ویژگی دیگر کلینتون عدم صداقتش بود. در امریکا با همه ضعف‌ها و کاستی‌ها، رک گویی و صریح گویی یک هنجار به حساب می‌آید. کلینتون در تشریح عملکرد مالی بنیاد کلینتون‌ها و حامیان مالی این بنیاد و همچنین در ماجرای ایمیل‌هایش صداقت نداشت و همین ضعف به ترامپ فرصت کافی و فضای مناسبی داد تا رأی عامه را به سوی خود جلب کند.
ترامپ می‌گفت من مانند کلینتون سیاستمدار نیستم. من تاجر هستم و رک و صریح سخن می‌گویم! او فرار مالیاتی خود را کتمان نکرد بلکه صادقانه گفت من از قوانینی که کلینتون‌ها تصویب کردند استفاده کردم و مشمول معافیت مالیاتی شدم. البته ترامپ در پرانتز می‌گفت که کلینتون‌ها این قوانین را برای دوستانشان تصویب کردند تا از پرداخت میلیاردها دلار مالیات فرار کنند!

«ترنر» در تحلیل خود به نکته دیگری اشاره می‌کند که ترامپ را در جامعه امریکایی از منظر رسانه‌ای پر جاذبه کرد: «به نظر من تصویری که ترامپ از خود نزد رأی دهندگان امریکایی ساخت یک تصویر کاملاً هالیوودی و شبیه یک قهرمان فیلم‌های وسترن بود. کابویی تنها که به جنگ همه رفت و پیروز شد. ترامپ از همان ابتدا به جنگ رسانه‌ها، نخبگان، سیاستمداران، سیستم سیاسی و اقتصادی امریکا و شخصیت‌های با نفوذ رفت. همه را به چالش فرا خواند و همه را هم متهم کرد. این کابوی تنها هم پول داشت و هم زندگی جنسی پر ماجرایی داشت و هم تصویر همسرجوانش به‌عنوان یک مدل در برابر مخاطبان امریکایی آشنا بود. اینها همه مؤلفه‌هایی است که یک فیلم هالیوودی را پر فروش می‌کند؛ کابوی تنها، پول و جاذبه‌های جنسی؛ تصویر ورود هواپیمای تجملی و خصوصی ترامپ به یک شهر برای سخنرانی یا پاسخ‌های رک و صریح او به مخالفانش از پشت میز دفتر شیک و پر تجملش در برج ترامپ همان رؤیای امریکایی است. این همان تصویری است که سال‌هاست هالیوود از شخصیت‌ها و سوپراستارهای موفق ارائه داده است. بر این اساس می‌توان گفت هرچند ترامپ در ظاهر به رسانه‌ها می‌تاخت و آنها را متهم به فساد و زد و بند می‌کرد، اما خود به‌صورت کاملاً آگاهانه بهترین استفاده را از رسانه‌های امریکایی برای پیشبرد اهدافش داشت.

ترامپ محصول رسانه
بی بی‌سی در گزارشی با طرح این پرسش که رسانه‌های جریان اصلی و رسانه‌های جریان آلترناتیو، چه نقشی در موفقیت انتخاباتی دونالد ترامپ ایفا کردند؟ می‌نویسد: رسانه‌هایی مثل تلویزیون بیش از حد به دونالد ترامپ زمینه برای طرح اظهارات «فیلتر نشده» و بی‌پرده دادند و کار به جایی رسید که بخش زیادی از مخاطبان او به جای حیرت کردن از این حرف‌ها، آنها را دوست داشتند. این گونه احساس می‌شود که نشریات جریان اصلی در امریکا نتوانستند روایت واقعی از ترامپ را منعکس کنند و تلویزیون هم به ترامپ تریبونی رایگان برای حرف زدن داد.

به گفته بی‌بی‌سی یکی از دلایل علاقه شبکه سی.ان.ان به ترامپ این بود که جف زوکر، رئیس سی.ان.ان بیشتر از هر چیز به ترامپ به خاطر افزایش جایگاه این شبکه در رده‌بندی‌های شبکه‌های تلویزیونی با حرف‌ها و کارهای جنجالی‌اش علاقه داشت.
رئیس سی.ان.ان کسی بود که سابقاً به هنگام فعالیت در شبکه ان.بی.سی ترامپ را با شرکت دادن در برنامه تلویزیونی «کارآموز» تبدیل به یک ستاره تلویزیونی کرد.

ترامپ برای سی.ان.ان افزایش جایگاه در رده‌بندی‌ها را به ارمغان آورد و در مقابل نیز فضا برای تبلیغ به دست آورد. از طرفی نقش رسانه‌های موسوم به «آلترناتیو راست» نیز در محبوب کردن ترامپ پررنگ بود. دونالد ترامپ در تابستان امسال بارها گفت: هیلاری کلینتون داعش را درست کرده است. این حرف او از سوی اکثر روزنامه‌ها و وب‌سایت‌های جریان اصلی بازخورد پیدا نکرد اما در وب‌سایت‌های آلترناتیو راست مثل «اینفو وارز» حرف هایی از این دست را مثل اینکه کلینتون دارای یک «شبکه شیطانی» یا «مبتلا به بیماری پارکینسون» است، می‌بینیم.

در تحلیل سخنرانی‌های ترامپ در زمان تبلیغات انتخاباتی، به ده‌ها مورد ارجاع به گزارش‌هایی شبیه به گزارش های منتشر شده در رسانه‌های راست آلترناتیو مثل «اینفو وارز» برمی‌خوریم.
این گزارش‌ها اغلب از سوی رسانه‌های جریان اصلی نادیده گرفته می‌شوند اما در مقابل رسانه‌هایی مثل اینفو وارز با اقبال گسترده‌ای از سوی مخاطبان روبه‌رو می‌شوند.
منبع: ایران

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین