موضوع «یتیم خانه ایران» از تاریخ معاصر حذف شده است!

گروه فرهنگ و هنر: علیرام نورایی متولد فروردین‌ماه ۱۳۵۶ و فارغ‌التحصیل رشته کامپیوتر است. او فعالیت هنری‌اش را از سال ۷۵ با حضور در تئاتر آغاز کرد، پس از آن در سال ۸۴ با ایفای نقشی در فیلم سینمایی «بازنده» ساخته قاسم جعفری وارد عرصه سینما شد و با حضور در فیلم سینمایی «گرگ و میش» به زمره بازیگران شناخته‌شده و مطرح پیوست. از جمله فعالیت‌های هنری نورایی می‌توان به حضور در تئاترهای مختلف، فیلم‌های کوتاه، جشنواره تئاتر دانشجویی و مجموعه‌های تلویزیونی اشاره کرد.

به گزارش بولتن نیوز، او که این‌روزها با ایفای نقش اصلی در فیلم «یتیم خانه ایران» ساخته ابوالقاسم طالبی و سریال «آسپرین» به کارگردانی فرهاد نجفی روی پرده سینماها و همچنین شبکه نمایش خانگی حضور پررنگی دارد، تاکنون در سریال‌های تلویزیونی متعددی همچون «مسافری از هند»، «هوش سیاه»، «پول کثیف»، «جابر بن حیان»، «عملیات 125»، «ماتادور» و «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»، فیلم‌های سینمایی از جمله «گرگ و میش»، «سیب ترش»، «قلاده‌های طلا»، «استرداد»، «همیشه سینما» و «گلوگاه شیطان» و فیلم‌های‌تلویزیونی متعددی به ایفای نقش پرداخته است. نورایی همچنین مربی ورزش پارکور است. با او گفت‌وگویی داشتیم در مورد فیلم «یتیم خانه ایران» و سریال «آسپرین» که درادامه می‌خوانید.

اصلی‌ترین و مهم‌ترین نقشی که تا به‌حال در سینما ایفا کرده‌ام نقش اصلی فیلم «یتیم خانه ایران» به‌نام محمدجواد بوده است. درواقع ابوالقاسم طالبی به من اعتماد کرد و مسئولیت سنگینی را بر دوش من گذاشت.

این فیلم به مقطعی از تاریخ ایران اشاره می‌کند که فاجعه بسیار بزرگی در آن بازه رخ داده اما تاکنون در مورد آن صحبت نشده است. بازی در نقش اصلی چنین فیلمی برای من بسیار مهم بود و می‌توانم بگویم نقشم در فیلم «یتیم خانه ایران» مهم‌ترین و اصلی‌ترین حضورم در سینما بوده است.

با شناختی که از ابوالقاسم طالبی دارم فکر نمی‌کنم که ایده‌آل ذهن او حضور در اسکار باشد. من به‌عنوان عضوی از گروه سازنده فیلم جالب نیست که بخواهم در مورد این فیلم به تعریف و تمجید بپردازم. فقط می‌توانم بگویم سال‌ها وقت صرف این پروژه شده و فقط فیلمبرداری آن هفت ماه به طول انجامیده است. تا امروز که فیلم به مرحله اکران برسد صدها نفر برایش زحمت کشیده‌اند و از نظر من کار قابل تاملی است. «یتیم خانه ایران» به موضوعی می‌پردازد که متاسفانه و با کمال تعجب باید بگویم از تاریخ معاصر ما حذف شده است و در هیچ کتاب و نوشته‌ای به جنایت و اتفاقی به این گستردگی اشاره‌ای نشده است. در حقیقت می‌توان گفت ابوالقاسم طالبی با جسارتی که داشت توانسته این داستان و اتفاقات مربوط به آن واقعه را روی پرده سینماها بیاورد.

اتفاقی که بعد از جنگ جهانی اول، در اواخر سلطنت قاجار؛ یعنی دوران سلطنت احمد شاه رخ داده است؛ دورانی که کشور هیچ حامی نداشته و به‌واسطه حضور کشورهایی همچون انگلیس که همیشه به‌دنبال استعمار ایران بوده‌اند، دچار مشکلات خیلی زیادی شده است. این فاجعه موجب نصف‌شدن جمعیت ایران می‌شود و بین هشت تا 10 میلیون نفر به‌خاطر قحطی و نبود امکانات و شیوع بیماری‌ها به کام مرگ می‌روند؛ یکی از بزرگ‌ترین فجایع انسانی که تاکنون مخفی مانده و به آن پرداخته نشده است.

نه، فکر نمی‌کنم این‌طور باشد؛ در جشنواره فیلم فجر با نظر شخص ابوالقاسم طالبی فیلم اکران نشد زیرا او اعتقاد داشت که فیلم هنوز می‌تواند در تدوین تغییراتی داشته باشد که موجب بهترشدن فیلم نسبت به نسخه‌ای که به جشنواره ارائه شده بود می‌شود. مشکلاتی هم که اخیرا در راستای اکران فیلم به‌وجود آمده بود، ربطی به فیلم نداشت بلکه مشکلی بود که برای شرکت پخش‌کننده اثر پیش آمده بود.

در جشنواره فیلم فجر فقط به دلیل این‌که فیلم هنوز جا برای کار داشت و به این منظور که زحمت افراد گروه نادیده گرفته نشود، پخش نشد زیرا نمی‌توان زحمات افرادی را که برای فیلمی با این گستردگی بسیار تلاش کرده‌اند را به صرف این‌که یک اثر در جشنواره حضور داشته باشد، نادیده گرفت و فیلم را روی پرده برد.

بازیگر هرگاه از بازی خودش راضی باشد باید آن روز را روز مرگ او نامید. هیچ‌گاه نمی‌توانم از نقشی که ایفا کرده‌ام و بازی خودم راضی باشم اما فکر می‌کنم تا حد زیادی به نقش محمدجواد فیلمنامه رسیده بودم. از نظر خودم هنوز راه دور و درازی در پیش دارم و دوست دارم هر چه بهتر به این راه ادامه دهم.

فیلم «یتیم خانه ایران» برای من فیلم تاثیرگذاری بود و از دیدن آن نمی‌توان گفت که به‌دلیل حادثه تاریخی‌اش لذت بردم اما از این بابت خوشحال شدم که به‌واسطه زحمات و تلاش‌های خودم و گروه سازنده و عوامل این فیلم، توانسته‌ایم کار خود را به‌خوبی انجام دهیم و در نتیجه یک فیلم خوب در تاریخ سینمای ایران تولید شده است.

«یتیم خانه ایران» می‌تواند به‌دلیل اهمیتی که داستان فیلم دارد و حس وطن‌پرستی که در تمامی مردم ایران وجود دارد، مخاطبان زیادی داشته باشد. مردم می‌توانند از طریق این فیلم با تاریخ معاصر و این قسمت از تاریخ که بخش گمشده‌ای بوده، بیشتر آشنایی پیدا کنند.

داستان این فیلم بیانگر یکی از فجایعی است که برای مردم سرزمینمان رخ داده است. در طی سال‌های گذشته همیشه ایران مورد تهاجم و استعمار قرار گرفته است. این فیلم شاید بتواند به ما، مخاطبان و هموطنان بگوید که قدر داشته‌هایمان را بیشتر بدانیم و از این‌که دیگر وابستگی به کشورهای بیگانه نداریم، استقلال حکومتی داریم که توانسته‌ایم آن را حفظ کنیم و زیر پرچم و قدرت جهانی کسی نیستیم، حس غرور و رضایتمندی بیشتری نسبت به ایران اکنون داشته باشیم.

وقتی که ما در پیش‌تولید سریال «آسپرین» بودیم، سریال «شهرزاد» در حال پخش بود و یک اتفاق خوب و ویژه‌ای در زمینه جذب مخاطبان رخ داد و بعد از مدت‌ها که سینما و تلویزیون ایران به‌دلیل هجوم شبکه‌های ماهواره‌ای مخاطب خود را از دست داده بود، «شهرزاد» یک شرایط ویژه و خوبی را ایجاد کردو در حقیقت یک پدیده شد. در آن زمان فرهاد نجفی بازی در سریال «آسپرین» را به من پیشنهاد داد؛ البته در اوایل کار قرار بود یک سریال چند اپیزودی برای فضای مجازی ساخته شود. در حدود شش قسمت از این اپیزودها هم ساخته شد و با صحبت‌هایی که با وزارت ارشاد صورت گرفت، قرار شد ادامه این داستان طی چند فصل در شبکه نمایش خانگی ساخته و توزیع شود.

من هم از روز اول در جریان امور و ایده‌ای که در ذهن فرهاد نجفی بود قرار داشتم. بعد از اتفاقات خوبی که در سریال «ماتادور» افتاد دوستی من با فرهاد نجفی بیشتر شد و به‌همین دلیل از زمان شکل گرفتن طرح و ایده سریال «آسپرین» در جریان بودم. مدل سریال‌سازی جدیدی را در مجموعه نمایش خانگی «آسپرین» تجربه کردم و خیلی هم این سریال و نقشم را دوست داشتم. «آسپرین» برایم یک تجربه نویی در بدو ورود به ژانر معمایی بود و فکر می‌کنم که سال‌ها بود این ژانر در آثار با این جدیت اتفاق نیفتاده بود. این سریال با هزینه شخصی و بدون هیچ حمایتی ساخته شد. با وجود مشکلاتی که در طول فیلمبرداری وجود داشت اما ساختن و توزیع‌کردن سریال «آسپرین» به‌خوبی پیش رفت و فصل اول سریال با موفقیت پایان یافت. به‌گونه‌ای که فصل اول سریال «آسپرین» قرار بود 12 قسمت باشد اما در نهایت در 17 قسمت به پایان رسید. در پخش سریال هم همه چیز به‌خوبی پیش رفت و خوشبختانه همیشه به موقع و در روز مشخص به‌دست مخاطبان رسید. 

در مورد قیاس‌کردن سریال «آسپرین» با مجموعه «شهرزاد» باید بگویم که نمی‌توان این دو سریال را با هم مقایسه کرد، شاید «شهرزاد» به‌دلیل نوع داستان و ژانر عاشقانه‌ای که دارد، مخاطبان بیشتری داشته باشد اما «آسپرین» هم با توجه به ژانر معمایی و خاصی که داشت با استقبال خوبی از طرف مخاطبان روبه‌رو شد. با کمی تامل و نگاهی به فضای مجازی و بازخوردهای مردم علاقه‌مند به شبکه نمایش خانگی، خواهیم دید که اتفاق خوبی که برای «شهرزاد» رخ داد، در ادامه برای «آسپرین» هم افتاده است.

مخاطبان سریال «آسپرین» بسیار متفاوت از مخاطبان سریال «شهرزاد» هستند و اگر بخواهیم یک ارزیابی داشته باشیم از مخاطبان علاقه‌مند به داستان‌های معمایی، می‌بینیم که «آسپرین» بسیار موفق عمل کرده است. با توجه به دانلودهای غیر مجاز در فضای مجازی و کپی غیر مجاز دی‌وی‌دی‌های سریال «آسپرین» بازهم این سریال تا به این‌جا فروش خوبی داشته است.

فصل دوم در حال حاضر در مرحله نگارش فیلمنامه است و از طریق روزنامه شما که مخاطبان سینمایی زیادی دارد به علاقه‌مندانی که پیگیر سریال «آسپرین» هستند به‌عنوان یک بازیگر می‌گویم که چند ماهی وقفه بین فصل اول و دوم «آسپرین» خواهیم داشت اما این قول را می‌دهم که فصل دوم را به‌مراتب بهتر و جذاب‌تر از فصل اول خواهند دید.

بله؛ امیدوارم که بتوانم تا پایان فصل چهارم در خدمت سریال «آسپرین» باشم.

نه؛ اصلا این طور نیست. فرهاد نجفی و ابوالقاسم طالبی بر اساس نقش‌ها بازیگرانشان را انتخاب می‌کنند.

بله و قصه نیمای «آسپرین» همچنان ادامه دارد. سریال «آسپرین» در شروع ساختن هم قرار بود که در چهار فصل ساخته شود. داستان «آسپرین» این قابلیت را دارد که بتوان در چهار فصل به آن پرداخت و مخاطب را نیز خسته نکرد.

در وهله اول باید خوشحال بود که شبکه نمایش خانگی توانسته مخاطبان زیادی را جذب کند و شرایطی به‌وجود آمده است که هنرمندان و فعالان سینما تا این حد با میل و رغبت می‌خواهند در سریال‌های شبکه نمایش خانگی حضور داشته باشند. دلیل اصلی عدم استقبال بازیگران و فیلمسازان بی‌اعتمادی بود که با نیمه‌کاره ماندن بسیاری از سریال‌های ساخته‌شده در شبکه نمایش خانگی ایجاد شده بود و مخاطبان نیز از دیدن نصفه و نیمه این نوع سریال‌ها دلسرد و خسته شده بودند اما طی چند سال گذشته و به‌خصوص تولید و نمایش سریال‌های همچون «شاهگوش» و «شهرزاد» و در ادامه آن‌ها «آسپرین» دوباره این اطمینان در بین مردم حاصل شد و مخاطبان زیادی جذب شبکه نمایش خانگی شدند.

در گذشته و به‌دلیل بی‌اعتمادی ایجاد شده در بین مخاطبان، بازیگران نیز علاقه‌ای به حضور در این عرصه نداشتند اما به‌دلیل جلب اعتماد و پرمخاطب‌شدن شبکه نمایش خانگی هنرمندان، بازیگران و فیلمسازان نیز برای حضور در این حوزه تلاش می‌کنند. البته شکل‌گرفتن یک نوع رقابت میان تلویزیون و شبکه نمایش خانگی و افت سریال‌ها در این سال‌ها نیز یکی دیگر از دلایلی است که موجب حضور بیشتر بازیگران و فیلمسازان در شبکه نمایش خانگی شده است.