کد خبر: ۳۸۶۶۴۲
تاریخ انتشار:
به مناسبت فرارسیدن سالگرد شهادت شهید لاجوردی

کینه‌توزی منافقین با سید صادق

اول شهریور هر سال یادآور حادثه‌ای تلخ در تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی است. در این روز منافقین کینه‌جو شهید اسدالله لاجوردی را در سال 1377 در حجره‌اش که واقع در بازار تهران بود, هدف حمله قرار دادند و به شهادت رساندند.
گروه سیاسی - در طول تاریخ انقلاب اسلامی, چه قبل از انقلاب و چه پس ازآن اتفاقات بسیاری روی داد. افراد بسیاری از بزرگان و مبارزان با سابقه تغییر مسیر دادند و  عده زیادی نیز هم‌چون شهید لاجوردی مردانه بر سر تصمیم خود ایستادند و از آبرو و جان و مال خود در راستای رسیدن به اهداف غایی امام ((ره)) گذشتند حال با توجه به شناختی که نسبت به ایشان وجود دارد می‌توان ایشان را یکی از بی‌نظیرترین افراد در تاریخ انقلاب دانست.




به گزارش بولتن نیوز،  شهید لاجوردی در سال 1314 شمسی در جنوب تهران متولد شدند. پدر شهید هیزم فروش بودند و به علت کمک به اقتصاد خانواده ایشان در سال دوم دبیرستان اقدام به ترک تحصیل نمودند اما بعد در کنار کار به فراگیری علوم حوزوی و در اصطلاح علوم قدیمه پرداختند.ایشان از شاگردان شهیدان بهشتی و مطهری بودند و یکی از پایه گذاران جمعیت موتلفه اسلامی نیز بودند. اعضای موتلفه در ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت پهلوی نقشی ویژه داشتند. به علت همین طراحی و برنامه‌ریزی عده زیادی از اعضای موتلفه دستگیر و زندانی شدند که ایشان نیز از جمله همین افراد بود. ایشان پس از محاکمه‌ای ناعادلانه به 18 ماه حبس تادیبی محکوم شدند که در همین ایام به علت شدت جراحات ناشی از شکنجه کمرشان شکست و چشم چپشان تقریبا بینایی خود را از دست داد. لاجوردی پس از آزادی مجددا جلسات تفسیر قرآن را در منزل خود دایر کرد و طبق گزارش ساواک خانه خود را به محل گرد‌همایی افراد مذهبی, مبارز و آشنا به مبانی دینی تبدیل کرده بود.

 لاجوردی در سال 1349 مجددا به اتهام حمله به هواپیمای شرکت هواپیمایی ال آل اسرائیل, دستگیر و مجددا شکنجه شد.این بار نیز وی به 4 سال سال حبس محکوم گردید که به علت فعالیت‌های روشنگرانه در زندان, او را به زندان مشهد انتقال دادند.  وی در فروردین 1353آزاد شد و مجددا در اسفند همان سال دستگیر شد. اتهام جدید او ((فعالیت‌های زیر زمینی و همچنین خودداری از پاسخگویی راجع به اقدامات خرابکارانه خود)) بود. این‌بار به 18 سال حبس جنایی محکوم شد. او در این دوره بیشتر از هر زمانی با مجاهدین خلق و تفکرشان آشنا شد و از همان دوره به مخالفت سخت و شدید با ایششان پرداخت که بعدها نیز تاریخ ثابت کرد که ایشان بهتر از هر کسی ذات این افراد و تفکراتشان را شناخته است.

لاجوردی به همراه شهیدان عراقی و اسلامی از مسئولان انتظامات کمیته استقبال از امام خمینی(ره) بودند.      اما دوره اصلی کاری و فعالیت ایشان پس از انقلاب از جایی شروع می‌شود که شهید بهشتی با توجه به شناختی که از ایشان دارند و همچنین با تایید حضرت امام(ره) ایشان را به سمت داستان انقلاب تهران منصوب می‌کنند.

همین مسئولیت شروع عداوت با لاجوردی بود. وی را قاتلی بی رحم معرفی می‌کردند بدون این‌که حتی یک شاهد بیاورند. او با افرادی که اصلاح ناپذیر بودند بسیار سخت و بی ملاحظه بود اما با افرادی که امکان هدایت برایشان فراهم بود تمام تلاش خود را می‌کرد تا این افراد را از منجلابی که در آن گرفتار گشته‌اند نجات دهد. اما متاسفانه دستگاه تبلیغاتی منافقین با تمام قدرت سعی در تخریب چهره ایشان داشت تا زمانی که بحث سید مهدی هاشمی پیش آمد و آیت‌الله منتظری تنها با شنیدن سخنان اطرافیان خود تبدیل به دشمن درجه یک ایشان شدند تا جایی که در جایی شهید لاجوردی را ((قصاب)) و ((فاشیست جنایت‌کار)) لقب داد.



از سر حادثه به تازگی نیز صوتی از آقای منتظری منتشر شده است که نشان می‌دهد ایشان هم‌چنان بدون اندکی تحقیق خود مشغول قضاوت و صدور حکم درباره دستگاه قضایی کشور بودند. همین رفتار و بسیار بدتر را در قبال شهید لاجوردی روا داشتند و با این‌که امام خمینی(ره) در جلسه‌ای خصوصی خود به ایشان گفته بود که شما با همین قدرت به کارتان ادامه دهید و اگر کسی مخل آن شد, بگویید من از شما حمایت می‌کنم و تحت نظر من فعالیت می‌کنید, اما ایشان بر خلاف آنچه که این روزها رایج گشته هرگز از امام(ره) مایه نگذاشتند و با تمام عداوت‌ها خود به تنهایی در مقابل حجم نامهربانی‌ها ایستادند.

 همین کینه توزی منتظری علیه لاجوردی باعث شد تا در سال 1363 برای راضی نگه داشتن آقای منتظری ایشان را از تمامی مناصب خود کنار بگذارند  و تا سال 68نیز مسئولیتی به ایشان در دستگاه قضایی تفویض نشد. این برکناری نیز پس از نهایی شدن و کنار گذاشتن ایشان خدمت امام(ره) اعلام شد و با نارضایتی ایشان مواجه شد اما متاسفانه کار از کار گذشته بود و کاری نمی‌شد کرد.

 ایشان در سال 1368 به سمت ریاست سازمان زندان‌ها منصوب شدند و تا سال 1376 نیز در این سمت باقی ماندند. بالاخره در سال 1377 و در روز یکم شهریور و در زمانی که هیچ منصبی نداشتند, در حجره خود در بازار تهران توسط دو تن از منافقینی که از ایشان کینه‌ای عمیق بر دل داشتند مورد حمله و ترور قرار گرفتند و به لقاءالله پیوستند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین