عوامل متعددی از جمله فرزندسالاری و تصور غلط از فرهنگ شهرنشینی و توسعه باعث شده است که کار کردن از فرهنگ و رسوم نوجوانان و جوانان ایرانی حذف شود و جای خود را به تفریحات و یا کلاسهای آموزشی بدهد.
گروه اجتماعی: در پی انتشار خبر کار کردن دختر اوباما، توحید عزیزی در یادداشت پیش رو ابعاد مختلف این خبر را بررسی کرده و معتقد است: عوامل متعددی از جمله فرزندسالاری و تصور غلط از فرهنگ شهرنشینی و توسعه
باعث شده است که کار کردن از فرهنگ و رسوم نوجوانان و جوانان ایرانی حذف
شود و جای خود را به تفریحات و یا کلاسهای آموزشی بدهد.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
اگر به شما بگویند که یکی از فرزندان رهبر یا رییس جمهور در عید نوروز به دیدار والدین و بزرگان خاندان و اقوام رفته است، تعجب خواهید کرد؟ معلوم است که خیر. دید و بازدید عید از رسوم و آیین های ملی و در عین حال مؤکّد مذهبی ایرانیان است و اقدام به آنها تعجب برانگیز نیست، بلکه عدم دید و بازدید در عید، سوال برانگیز خواهد بود.
این مقدمه را گفتم، تا سپس به عنوان کسی که ششمین سال زندگیش در آمریکا را میگذراند به شما اطمینان دهم که کار کردن نوجوانان و جوانان (به ویژه دانشجویان)، جزو لایف استایل (سبک زندگی) آمریکاییهاست، عوام فریبی نیست، و کسی در آمریکا از کار کردن افراد در نوجوانی و جوانی، تعجب نمیکند. در یک کلام، کار در فرهنگ آمریکایی، عار نیست!
به عنوان یک مسلمان و همچنین به عنوان یک ایرانی ـ آمریکایی که بیشتر عمرش را در ایران زندگی کرده است، سبک زندگی غربی ـ به طور عام ـ و سبک زندگی آمریکایی ـ به طور خاص ـ را به هیچ عنوان شیوهی مناسبی برای زندگی «دنیوی» نمیدانم. در عین حال نباید از تأمل در برخی نکات مثبت سبک زندگی غرب، و آمیختن آن نکات مثبت با سبک زندگی ایرانی/اسلامی در قرن بیست و یکم، هراس داشته باشیم.
فراهم کردن شربت لیمو (لیموناد) و فروش آن به همسایهها و رهگذران، یکی از کارهایی است که کودکان آمریکایی به وفور انجام میدهند. کوتاه کردن چمن حیاط همسایگان نیز موردی دیگر است. در روزهای پایانی هفته در تابستان، بچهها از حیاط مدرسهها برای شستن ماشینهای عبوری و اخذ چند دلار، استفاده میکنند.
در سنین بالاتر، نگهداری (للگی یا پرستاری) از بچههای کوچک همسایهها و آشنایان، اقدام دیگری است که نوجوانان آمریکایی به وفور انجام میدهند. کار در رستورانها و بارها و یا کار به صورت انترنی در شرکتها (معمولا به طور مجانی) از دیگر امور معمول در تابستان برای دانش آموزان دبیرستانی است.
شاید باورش برای شما سخت باشد، اما یکی از معیارهای مهم پذیرش در دانشگاههای معتبر در آمریکا، ارایهی اسناد سابقهی کار در دوران دبیرستان و کالج است. بسیاری از دانشجویان آمریکایی نیز در حین تحصیل به گارسونی و ظرفشویی مشغول میشوند.
هدف از کار در دوران نوجوانی، صرفا کسب در آمد نیست. کار باعث ساخته شدن و رشد شخصیت کودک و امتزاج نوجوان در جامعه میگردد و همچنین او را از عالَم صرفاً تئوری میز و تخته به محیط واقعی زندگی میکشاند.
در ایران، اگر به یکی دو نسل عقبتر برگردیم و از پدران و پدربزرگان خود سوال کنیم، چنین فرهنگی - دست کم برای پسران و با کمی تفاوت در مورد دختران - وجود داشته است. اکثر افراد در سنین نوجوانی و جوانی به شاگردی، پادویی، ویزیتوری، و مشاغل مشابه مشغول بوده اند - به ویژه در تابستانها - و دستمزد چندانی نیز دریافت نمیکرده اند.
به نظر میرسد عوامل متعددی از جمله فرزندسالاری و تصور غلط از فرهنگ شهرنشینی و توسعه باعث شده است که کار کردن از فرهنگ و رسوم نوجوانان و جوانان ایرانی حذف شود و جای خود را به تفریحات و یا کلاسهای آموزشی بدهد.
ما و شما - به عنوان پدران و مادران کنونی یا آیندهی ایران - نقش مهمی در بازگشت به فرهنگ قدیمی کار در نوجوانی و تربیت نسلی بهتر از خود داریم. نسلی که به واسطهی کار کردن در نوجوانی و جوانی، بهتر و سهلتر جامعه را بشناسد و آینده را بسازد. نسلی که دیگر کار کردن را خوار و عار نداند.
خب مگر مجبورید؟! :)